خانواده آریا دی ال

[spm]

من دختر کوچیکه بابا رضا هستم
بابا فعلا نیستن
با دامادم آقا کاظم صحبت کنین و وقت بگیرین

چشم مادر جان
کاظم جان اجازه هست برای امر خیر خدمت برسیم عزیز

[M.A.H.S.A]

سلام رهای عزیزم

اقا رضا این سعید همون نامزده من هستش دیدی اوردمش

بعد بگو این خواهرت راست نمیگه

رها جان خواستگار انجام شده قبلا

[sorna]

چشم مادر جان کجا باید برم
بابا رضا اجازه هست برای امر خیر خدمت برسیم عزیز

داداش عوضی گرفتی مادر جان گل خشخاش ایشون دختر دم بخت وبه زودی عروسیش اگه بتونیم داماد رو پیدا کنیم

[sorna]

چشم مادر جان
کاظم جان اجازه هست برای امر خیر خدمت برسیم عزیز

اقا سعید من کاری نیست من داماد این خانواده هستم باید بابا رضا بیاد نظر قطعی رو بده
ولی بازم مبارک

[spm]

داداش عوضی گرفتی مادر جان گل خشخاش ایشون دختر دم بخت وبه زودی عروسیش اگه بتونیم داماد رو پیدا کنیم

یعنی دادش خواستگار داره
دیر اومدم

[spm]

اقا سعید من کاری نیست من داماد این خانواده هستم باید بابا رضا بیاد نظر قطعی رو بده
ولی بازم مبارک

ممنون دادش چشم عزیز

[R A H A]

سلام رهای عزیزم

اقا رضا این سعید همون نامزده من هستش دیدی اوردمش

بعد بگو این خواهرت راست نمیگه

رها جان خواستگار انجام شده قبلا

قربونت برم گلم
خودت که اخلاق داداشتو میدونی باید بمونیم ببینیم بابا چی میگه

[sorna]

فردا عصر مراسم خواستگاری
همه باشن هرکی غایب باشه با،بابا رضا طرفه

[R A H A]

عمه جون مبارکه

[sorna]

یعنی دادش خواستگار داره
دیر اومدم

چرا همه رو عوضی می گیری منظورم رها خانم بود شما مادر جان رو به رها خانم گفتید