صفحه 17 از 36 نخستنخست ... 713141516171819202127 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 161 تا 170 , از مجموع 358

موضوع: مجموعه ضرب المثل های فارسی/م

  1. #161
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4453
    Array

    پیش فرض

    ابتدا به ساکن
    ابرو گشاده باش چو دستت گشاده نيست /// يک دم نشد که بی سر خر زندگی کنيم
    اجاقش کور است
    اجل دور سرش می گردد
    اجل سنگ است و ادم مثل شيشه
    اجل معلق
    اجل مهلتش نداد
    احترام امامزاده يا مسجد با متولی آن است
    اخم و تخم کردن
    ادب از که اموختی گفت از بی ادبان(لقمان حکيم را گفتند....)(سعدی)
    ادب مرد بهتر از زر اوست(بی ادب را به زور نگو که نکوست...)
    ادعای خداييي می کند که به پيغمبری قبولش کنند.
    ارث پدر را می خواهد
    ارزان به علت ، گران به حکمت
    ارزن روی طناب پهن کردن
    ارمغان مور پای ملخ است
    اره و اوره و شمسی کورهاز آب کره گرفتن
    از آب و تاب افتادن
    از آن مترس که های و هوی دارد ///از آن بترس که سر به تو دارد
    از نمد برای ما هم کلاهی هست
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  2. #162
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4453
    Array

    پیش فرض

    از ابرويش سرکه می ريزد
    از اسب به جا مانده فقط يال و دمی را
    از اين حسن، تا آن حسن ، صد گز رسن (مانند) ميان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمين تا آسمان است
    از اين در به آن در زدن
    از اين نبود سر علم
    از بارک الله قبای کسی رنگين نمی شود
    از بس گفت زبانش مو در اورد
    از بی عرضگی سگ، شغال توی کاهدان بچه می گذارد
    از بيکاری مگس پراندن
    از پا افتادن
    از پا ننشستن
    از پر دويدن کفش پاره می شود
    از پشت بته در نيامده ايم
    از پشت خنجر زدن
    از تعارف کم کن و بر مبلغ افزای
    از تو يکی اشاره از من به سر دويدن
    از جا در رفتن
    از جان خود سير شدن
    از جايي آب خوردن
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  3. #163
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4453
    Array

    پیش فرض

    از چاله در آمدن و به چاه افتادن
    از چشم کسی افتادن
    از چشمم بدی ديدم ، از شما نديدم
    از حق تا ناحق چهار انگشت راه است
    از حلوا حلوا گفتن دهان شيرين نمی شود
    از خجالت کسی در امدن
    از خدا پنهان نيست از شما چه پنهان
    از خر شيطان پياده شدن
    از خودبينی ، چنار جلوی خانه ی خود را نمی بيند
    از دست و زبان که برايد///کز عهده شکرش بدر ايد(سعدی)
    از دعای گربه سياه باران نمی آيد
    از دل برود هر آنکه از ديده برفت
    از دل و دماغ افتادن
    از دماغش در آمد
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  4. #164
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4453
    Array

    پیش فرض

    از دنده چپ بلند شدن
    از دور دل ميبره از نزديک زهره
    از ديگ چوبين کسی حلوا نخورده
    از ديوار راست بالا می رود
    از راه بدر کردن
    از ريش به سبيل پيوند کردن
    از زمين به آسمان باريدن
    از سال قحطی آمده است
    از سايه خود ترسيدن
    از سرش هم زياد است
    از سر سيری کار کردن
    از سر گرفتن
    از سفيدی گچ ، تا سياهی زغال
    از سوراخ سوزن تو رفتن و از دروازه ی شهر رد نشدن
    از سير تا پياز چيزی را گفتن
    از شير حمله خوش بود و از غزال رم
    از قاطر پرسيدند پدرت کيست گفت مادرم ماديان است
    از قفس مرغ به هرجا که رود بستان است(نيست پروای عدم دل زده هستی را.....)(صائب)
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  5. #165
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4453
    Array

    پیش فرض

    از کاه کوه ساختن
    از کرامات شيخ ما چه عجب
    از کفر ابليس مشهورتر بودن
    از کلاه مالی پف نم زدنش را ياد گرفته
    از کله سحر تا بوق شب
    از کوره در رفتن
    از کيسه خوردن
    از گل نازکتر به کسی نگفتن
    از گوشتش نمی خورم از آبش به من دهيد
    از گير دزد در آمدن و گير رمال افتادن
    از ما بهتران
    از ما بخير و از شما به سلامت
    از مار نزايد جز مار بچه
    از ما گفتن و از شما نشنيدن
    از مرحله پرت بودن
    از مردمک ديده ببايد آموخت
    از مکافات عمل غافل نشو /// گندم از گندم برويد جو ز جو
    از ميان پيغمبر ها جرجيس را انتخاب کرده
    از نخورده بگير بده به خورده
    از هر انگشتش صد هنر ميريزد
    از هرچه بدم آمد سرم آمد
    از هرچه بگذری سخن دوست خوش تر است (...از يار ناز خوشتر و از من نيازها)(اديب پيشاوری)
    از هر طرف که باد آيد بادش می دهد
    از يک گوش شنيدن و از گوش ديگر به در کردن
    اسب لاغر ميان به کار آيد /// روز ميدان نه گاو پرواری(سعدی)
    اسب من هم آن قدرها ماديان نبود
    اسب نجيب را يک تازيانه بس است
    اسب نخريده آخور می کشی؟
    اسب و استر به هم لگد نزنند
    استخوان خرد کردن
    استخوان لای زخم گذاشتن
    اشتر که کاه می خواهد گردن دراز می کند
    اشک تمساح
    اشک کباب باعث طغيان آتش است(اظهار عجز پيش ستمگر روا مدار.....)(صائب)
    اشهد خود را گفتن
    اصل بد نيکو نيکو نگردد زآنکه بنيادش بد است(....تربيت نااهل را چون گردکان بر گنبد است)(سعدی)
    اصلش چيست که فرعش باشد
    افاده ها طبق طبق سگها به دورش وق و وق
    افتادگی اموز گر طالب فيضی هرگز نخورد آب زمينی که بلند است
    افسار سر خود
    افطار نکرد وقتی کرد با گُه سگ کرد
    افعی کشتن و بچه نگاه داشتن کار خردمندان نيست(سعدی)
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  6. #166
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4453
    Array

    پیش فرض

    اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بينی/// چه ميان نقش ديوار و آدمیت(سعدی)
    اگر آشت ندهند ظرفت را هم نمی شکنند
    اگر آلوده شد گوهر به یک ننگ///نشود آب صد دريا از او رنگ
    اگر از در برانی از پنجره باز آيد
    اگر اين منم کو کدوی گردنم
    اگر باری ز دوشم بر نداری/// چرا باری سر بارم گذاری
    اگر بد کنی جز بدی ندروی
    اگر بر خرد چيره گردد هوی///نبايد ز چنگ هوی کس رها(فردوسی)
    اگر بینی که نابینا و چاه است /// اگر خاموش بنشینی گناه است(سعدی)
    اگر پایش روی مار باشد به او بگویی پایت را بدار قبول نمی کند
    اگر پرنیان است خود رشته ای اگر بار خار است خود کشته ای
    اگر پشتگوشت رو دیدی فلان کس یا فلان چیز را نیز خواهی دید
    اگر تاج داری اگر درد و رنج /// همان بگذاری زین سرای سپنج(فردوسی)
    اگر جامه بر تن درد ناخدا /// برد کشتی آنجا که خواهد خدا
    اگر چرخ گردون کشد زین تو /// سرانجام خشت است بالین تو(فردوسی)
    اگر چند بسيار مانی به جای /// هم آخر سرآید سپنجی سرای(اسدی)
    اگر چند پنهان کند مرد راز /// پدید آردش روزگار دراز(اسدی)
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  7. #167
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4453
    Array

    پیش فرض

    اگر چند پويي و جويي بسي /// ز گيتي بي اندوه نيابي کسي(اسدي)
    اگر حسود نباشد جهان گلستان است(خداي چشم حسود از جهان بردارد....)(سعدي)
    اگر خر نيايد به نزديک بار /// تو بار گران را به نزد خر آر
    اگر خير داشت نامش را مي گذاشتند خير الله
    اگر در ديزي باز است حياي گربه کجاست
    اگر دنيا را آب ببرد او را خواب مي برد
    اگر دير امدم شير امدم
    اگر دير گفتي گل گفتي
    اگر را با مگر تزويج کردند از آنان بچه اي شد کاشکي نام
    اگر رفيق شفيقي درست پيمان باش /// حريف حجره و گرمابه و گلستان باش(حافظ)
    اگر سنگ از آسمان ببارد او کار خودش را مي کند
    اگر شب ها همه قدر بودي شب قدر بي قدر بودي(سعدي)
    اگر شريک خوب بود خدا براي خودش شريک خلق مي کرد
    اگر شهرياري اگر زير دست /// جز از خاک تيره نيابي نشست(فردوسي)
    اگر صدا از ديوار درآمد از او هم درآمد
    اگر صد تا چاقو بسازد يکيش دسته ندارد
    اگر طوطي زبان مي بست در کام /// نه خود را در قفس ديدي نه در دام
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  8. #168
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4453
    Array

    پیش فرض

    اگر عاقلي يک اشارت بس است( از اين به نصيحت نگويد کست....)(سعدي)
    اگر عيب داشت مي لنگيد
    اگر غم را چو آتش دود بودي /// جهان تاريک بودي جاودانه
    اگر قبر مفت پيدا کردي برو توش بخواب
    اگر کاردش بزني خونش در نمي آيد
    اگر کار نباشد آتيش پاره است
    اگر کاه از تو نيست کاهدان که از توست
    اگر کتکي معامله مي کني بکش
    اگر کشور آباد داري به داد /// بماني تو آباد و از داد شاد(فردوسي)
    اگر کلاهم انجا بيافتد عقبش نمي روم
    اگر گل نيستي خار هم مباش
    اگر گنج يابي و گر درد و رنج /// نماني همي در سراي سپنج(فردوسي)
    اگر گوشتش نزار است ، آبگوشتش بسيار است
    اگر مار زايد زن باردار /// به از آدميزاده ديوسار(سعدي)
    اگر مردن نبود ، آدم ، آدم را مي خورد
    اگر مرغي تخم بگذار اگر خروسي بانگ بردار
    اگر من ناجوانمردم به کردار /// تو بر من چون جوانمردان گذر کن(سعدي)
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  9. #169
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4453
    Array

    پیش فرض

    اگر نخوردم نان گندم ديدم در دست مردم
    اگر نخوردي هميشه داري
    اگر هوس است همين بس است
    اگر يار اهل است کار سهل است
    اگر يه مو از سرش کم شود چنين و چنان مي کنم
    الاغ هم دوبار پايش در يک چاله نمي رود
    الخير في ماوقع
    الف را نمي گويم ، جانم خلاص
    الله بختکي
    اللهم بير بير(بير = يک)
    الم شنگه راه انداختن
    النجات في صدق
    النگ دولنگ
    الهي دست به خاکستر بزني طلا بشود
    الهي هيچ سفره اي يک نانه نباشد
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  10. #170
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4453
    Array

    پیش فرض

    امروز نقد فردا نسيه
    انبر را که در آتش گذاشتند دزد باخبر مي شود
    اندازه نگهدار که اندازه نکوست /// هم در خور دشمن است و هم درخور دوست(سعدي)
    اندر آينه ، چه بيند مرد عام /// آنچه بيند پير آندر خشت خام( مولوي)
    اندر اين خاکدان فرسوده /// هيچکس را نبيني آسوده(سنائي)
    اندر اين صندوق جز لعنت نبود
    اندک اندک به هم شود بسيار /// دانه دانه است غله در انبار(سعدي)
    اندوه دل سوخته دلسوخته داند(سوز دل يعقوب ستمديده ز من بپرس....)(سعدي)
    ان شاء الله گربه است
    ان شاء الله منم باز کن
    انگشت بر دهان ماندن
    انگشت بريده را نمک نمي زنند
    انگشت در سوراخ زنبور کردن
    انگشت شمار
    انگشت کوچک او هم نمي شود
    انگشت نما
    انگشت نمک است ، خروار هم نمک است
    انگور رسيده نصيب شغال مي شود
    اول اخته مي کنند بعد مي شمارند
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


صفحه 17 از 36 نخستنخست ... 713141516171819202127 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/