صفحه 16 از 78 نخستنخست ... 61213141516171819202666 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 151 تا 160 , از مجموع 775

موضوع: دیوان اشعار خاقانی

  1. #151
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    تا مرا عشق یار غار افتاد

    پای من در دهان مار افتاد

    چکنم چون ز گلستان امید

    دیده‌ام را نصیب خار افتاد


    کشتی صبر من چو از غرقاب

    نتوانست بر کنار افتاد


    سود نکند نصیحتم که مرا

    این مصیبت هزار بار افتاد


    گفتی از صبر ساز دست آویز

    که تو را عشق پایدار افتاد


    بی‌من است این سخن تو دانی و دل

    که تو را با من این قرار افتاد


    رفت در شهر، آب خاقانی

    کار با لطف کردگار افتاد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #152
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    دلبر آن به که کسش نشناسد

    نوبر آن به که خسش نشناسد

    ماه سی روزه به از چارده شب

    که نه سگ نه عسسش نشناسد


    مست به عاشق و پوشیده چنانک

    کس خمار هوسش نشناسد


    دل هم از درد به جانی به از آنک

    هر طبیبی مجسش نشناسد


    بخ‌بخ آن بختی سرمست که کس

    های و هوی جرسش نشناسد


    کو سواری که شود کشته‌ی عشق

    عقل داغ فرسش نشناسد


    عاشق از روی شناسی به بلاست

    خرم آن کس که کسش نشناسد


    عشق را مرغ هوائی باید

    کاین هوا گون قفسش نشناسد


    استخوانی طلبد جان همای

    که به صحرا مگسش نشناسد


    آسمان هرچه بزاید بکشد

    زانکه فریاد رسش نشناسد


    روستم بین که به خون ریز پسر

    کند آهنگ و پسش نشناسد


    خوش نفس دارد خاقانی لیک

    چرخ، قدر نفسش نشناسد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  3. #153
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    نقش تو خیال برنتابد

    حسن تو زوال برنتابد

    چون روی تو بی‌نقاب گردد

    آفاق جمال برنتابد


    از غایت نور عارض تو

    آئینه خیال برنتابد


    گر بوس تو را کنند قیمت

    یک عالم مال برنتابد


    منمای مرا جمال ازیراک

    دیوانه هلال برنتابد


    از بوسه سخن نرانم ایرا

    طبع تو محال برنتابد


    جان بر تو کنم نثار نی‌نی

    صراف سفال برنتابد


    خاقانی را مکش چو کشتی

    می‌دان که وبال برنتابد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. #154
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    روی تو چون نوبهار جلوه‌گری می‌کند

    زلف تو چون روزگار پرده‌دری می‌کند

    والله اگر سامری کرد به عمری از آنک

    چشم تو از سحرها ماحضری می‌کند


    مفلسی من تو را از بر من می‌برد

    سرکشی تو مرا از تو بری می‌کند


    گر بکشم که گهی زلف دراز تو را

    طره‌ی طرار تو طیره‌گری می‌کند


    راضیم از عشق تو گر به دلی راضی است

    لیک بدان نیست او جمله بری می‌کند


    عقل نه همتای توست کز تو زند لاف عشق

    می‌نشناسد حریف خیره سری می‌کند


    عشوه‌گری می‌کند لعل تو و طرفه آنک

    عقل چو خاقانیی عشوه خری می‌کند

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  5. #155
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    زین وجودت به جان خلاص دهند

    بازت از نو وجود خاص دهند

    بکشند اولت به یک دم صور

    وز دم دیگرت قصاص دهند


    ز آتشین پل چو تشنه در گذری

    آبت از چشمه‌ی خواص دهند


    مهره از باز پس بگرداند

    از پسین ششدرت خلاص دهند


    نام خاقانی از تو محو کنند

    به بهین نامت اختصاص دهند

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  6. #156
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    روزم به نیابت شب آمد

    جام به زیارت لب آمد

    از بس که شنید یاربم چرخ

    از یارب من به یارب آمد


    عشق آمد و جام جام درداد

    زان می که خلاف مذهب آمد


    هر بار به جرعه مست گشتم

    این بار قدح لبالب آمد


    کاری نه به قدر همت افتاد

    راهی نه به پای مرکب آمد


    رفتم به درش رقیب من گفت

    کاین شیفته بر چه موجب آمد


    همسایه شنید آه من گفت

    خاقانی را مگر تب آمد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  7. #157
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    ز خوبان جز جفاکاری نیاید

    ز بدعهدان وفاداری نیاید

    ز ایام و ز هرک ایام پرورد

    به نسبت جز جفاکاری نیاید


    ز خوبان هرکه را بیش آزمائی

    ازو جز زشت کرداری نیاید


    ز نیکان گر بدی جوئی توان یافت

    ز بد گر نیکی انگاری نیاید


    ز می سرکه توان کردن ولیکن

    ز سرکه می طمع داری نیاید


    دلا یاری مجوی از یار بدعهد

    کزان خون‌خواره غم‌خواری نیاید


    پری را ماند آن بی‌شرم اگرنه

    ز مردم مردم‌آزاری نیاید


    به ناله یار خاقانی شو ای دل

    که از یاران تو را یاری نیاید


    چه سود از ناله کاندر چشم بختت

    ز نفخ صور بیداری نیاید


    تو یاری از حریفان تا نجوئی

    کز ایشان خود بجز ماری نیاید

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  8. #158
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    خار غم تو گل طرب دارد

    دل در پی تو سر طلب دارد

    مه حلقه به گوش تو نمی‌زیبد

    ور حلقه به گوش تو لقب دارد


    وصل تو و زحمت رقیبانت

    نخلی است که خار با رطب دارد


    می‌سوز مرا که خام کس باشد

    کز آتش سوختن عجب دارد


    هر کو ز حدیث درد من گوید

    این عذر نهد که خواجه تب دارد


    وآن کس که به تو رسد مرا گوید

    کو مهر تب تو بر دو لب دارد


    بس تاریک است روز خاقانی

    مانا که ز زلف تو نسب دارد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  9. #159
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    زهر با یاد تو شکر گردد

    شام با روی تو سحر گردد

    درد عشق تو بوالعجب دردی است

    که چو درمان کنم بتر گردد


    نتواند نشاند درد دلم

    گر صفاهان به گل‌شکر گردد


    می‌کشم رطل عشق تا بغداد

    هم کشم گر ز سر بدر گردد


    بر تو تا زنده‌ام دگر نکنم

    گرچه کار جهان دگر گردد


    برنگردم من از تو تا عمر است

    آن ندانم که عمر بر گردد


    خاک روبی است بنده خاقانی

    کز قبول تو نامور گردد


    بنده خاقانی از تو سرور گشت

    بس نماند که تاجور گردد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  10. #160
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    عشقت چو درآمد ز دلم صبر بدر شد

    احوال دلم باز دگر باره دگر شد

    عهدی بد و دوری که مرا صبر و دلی بود

    آن عهد به پای آمد و آن دور به سر شد


    تا صاعقه‌ی عشق تو در جان من افتاد

    از واقعه‌ی من همه آفاق خبر شد


    تا باد، دو زلفین تو را زیر و زبر کرد

    از آتش غیرت دل من زیر و زبر شد


    در حسرت روزی که شود وصل تو روزی

    روزم همه تاریک بر امید مگر شد


    بد بود مرا حال بر آن شکر نکردم

    تا لاجرم آن حال که بد بود بتر شد


    هان ای دل خاقانی خرسند همی باش

    بر هرچه خداوند قلم راند و قدر شد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



صفحه 16 از 78 نخستنخست ... 61213141516171819202666 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/