با صفحه ی شطرنج دلم چه کرده ای؟
که سربازهای حرفهایم تفنگ سکوت رو به من گرفته اند...
با صفحه ی شطرنج دلم چه کرده ای؟
که سربازهای حرفهایم تفنگ سکوت رو به من گرفته اند...
شب شده و باز در ذهنم صدا داری
در جسم تب کرده ام تو جا داری...
با سادگی زیر غبار خویش گم بودم
من چندمین سنگ محک بودم بگو با من؟
چند آینه دیدی و دور انداختی تا من؟
ای نیاز قلبم
ببین چه تنهام...
تو که نیستی مرگه سهم نفسهام
واسه بودن دستاتو میخوام
بی تو تاریکه همه روزام
.....
______
همیشه اسم تو بوده اول و آخر حرفام
بس که اسم تورو خوندم بوی تو داره نفسهام
من فقط عاشق اینم حرف قلبتو بدونم
الکی بگم جدا شو تو بگی که نمی تونم
من فقط عاشق اینم بگی از همه بیزاری
دو سه روز پیدام نشه تا ببینم چه حالی داری
من فقط عاشق اینم عمری از خدا بگیرم
اینقدر زنده بمونم تا بجای تو بمیرم
در قطره چکاني
حل مي شوم
خالي از خودم
دريا را
به تصوير مي کشند
وقتي
قطره اي از من
تصويب نمي شود
به غم کسی اسیرم که ز من خبر ندارد
عجب از محبت من که در او اثر ندارد
غلط است هرکه گوید دل به دل راه دارد
دل من ز غصه خون شد دل تو خبر ندارد
یه نگاه تبدار مونده توی ذهنم
عاشق شدم انگار آروم آروم کم کم
چشمای قشنگت همش روبرومه
اگه باشی با من همه چی تمومه
تیک و تیک ساعت رو دیوار خونه
میگه وقت عاشق شدنه دیونه
دلو بزن به دریا اینقد نگو فردا
آخه خیلی دیره، دیر برسی میره
تیک و تیک ساعت رو دیوار خونه
میگه وقت عاشق شدنه دیونه
دلو بزن به دریا اینقد نگو فردا
آخه خیلی دیره، دیر برسی میره
تو عزیز جونی، بگو که میتونی
واسه دل تنها، تا ابد بمونی
آره تو همونی ماه آسمونی ..
واسه تن خستم تو یه سایه بونی
تو عزیز جونی، نگو نمیتونی
یه نگاه تبدار مونده توی ذهنم
عاشق شدم انگار آروم آروم کم کم
چشمای قشنگت همش روبرومه
اگه باشی با من همه چی تمومه
تیک و تیک ساعت ملودی گیتار
دوتا شمع روشن دوتا چش بیدار
سر یه دوراهی یه دل گرفتار
بیقرار عشقو وسوسه دیدار
تیک و تیک ساعت ملودی گیتار
دوتا شمع روشن دوتا چش بیدار
سر یه دوراهی یه دل گرفتار
بیقرار عشقو وسوسه دیدار
تو عزیز جونی، بگو که میتونی
واسه دل تنها، تا ابد بمونی
آره تو همونی ماه آسمونی
واسه تن خستم تو یه سایه بونی
تو عزیز جونی، نگو نمیتونی
یه نگاه تبدار مونده توی ذهنم
عاشق شدم انگار آروم آروم کم کم
چشمای قشنگت همش روبرومه
اگه باشی با من همه چی تمومه
یه نگاه تبدار مونده توی ذهنم
عاشق شدم انگار آروم آروم کم کم ..
چشمای قشنگت همش روبرومه
اگه باشی با من همه چی تمومه
__________________
باران می بارد امشب بر سکوت تنهاییم
و سکوتم با ترنم باران همنوا می شود .
و این بغض خیس می شکند ...
بغضی که از فراق چشمانت تا سحر منتظر بود.
دل، بودنت را بهانه کرد.
صدایت کرد اما نشنیدی .....
با نم نم باران ،
زار زار گریست ......![]()
روزهاست
از سقف لحظه هایم
یاد تو چکه می کند
اگر باران بند بیاید
از این خانه می روم ...
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)