صفحه 158 از 208 نخستنخست ... 58108148154155156157158159160161162168 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,571 تا 1,580 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #1571
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 18 صفحه 51

    تاريخ: 11/5/62

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از پرسنل وزارت راه و ترابرى متشكل از كاركنان راه آهن، هواپيمايى و ادارات مختلف اين وزارتخانه، كاركنان وزارت نيرو و مديران كل آموزش و پرورش سراسر كشور

    خاصيت حكومت محرومين است كه از اين ابرقدرت‏ها نمى‏ترسند

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    قبلا بايد از شما آقايان تشكر كنم كه زحمت كشيديد و با زحمت به اينجا آمديد تا با هم ملاقات كنيم و بعضى مسائل را عرض كنم. مسائلى كه آقا فرمودند راجع به خدمت‏هائى كه هم وزارت راه و هم وزارت نيرو انجام داده‏اند و همين طور خدمت‏هايى كه وزارت فرهنگ انجام داده است و ساير وزارتخانه‏ها، اينها از آثار حكومت مستضعفين است. در طول تاريخ، اسكلت حكومت، چه اصل حكومت و چه مجلس‏ها از وقتى كه مجلس تحقق پيدا كرد الا كمى در دوره اول و همين طور ارتش و ساير نهادها، اينها چون از طبقه مرفه بودند و اسكلت حكومت را به اصطلاح اشراف و اعيان تشكيل مى‏دادند از اين جهت اطلاع از اينكه به قشر مستمند چه مى‏گذرد نداشتند، نمى‏توانستند بفهمند كه مستمند يعنى چه. فكرشان اصلاً در اين قضيه هيچ وقت وارد نمى‏شد. كسانى كه از اول كودكى تا آنوقتى كه به حكومت رسيدند در مهد آرامش و رفاه بار آمدند، اينها ادراك اين مطلب را كه قشر ديگرى هم ما داريم كه قشر مستمند است نمى‏كردند. اگر هم يك وقتى هم در ذهنشان مى‏آمد، عبور مى‏كرد. فكراين نبودند كه‏اين طبقه‏هم يك موجوديتى دارد و بايد براى موجوديت اينها هم فكرى كرد. و لهذا در طول تاريخ، اين قشر مستمند و مستضعف و محروم در طول تاريخ شاهنشاهى و در اين تاريخى كه شماها هم ادراك كرديد زمان محمدرضا و بعضى‏تان هم زمان رضاخان را ادراك كرديد، مى‏بينيد كه حكومت، حكومت اشراف بود. اگر در يك مجلسى يك نفر، دو نفر هم از طبقه محرومين پيداشد، در يك اقليت بسيار ضعيف بودند كه در مقابل آن جمعيت كثير نمى‏توانستند كارى انجام بدهند. اصل جنس اسكلت حكومت اشرافى اين است كه به مردم نرسند. ولهذا تمام اين روستاهاى ايران تقريباً از همه مواهبى كه بايد به دست حكومت‏ها تحقق پيدا كند براى اين روستاها و اين دهات دور افتاده هيچ تحققى پيدا نكرد. كمى بوده است، آنها هم روى يك مطالبى كه بازپاى مالكين و اشراف تو كار بود. اگر روستائى بود كه يكى از اشراف مالك او نبود يا يكى از از حكومت افراد حكومت مالك او نبود، او از تمام مواهب محروم بود. برق يك مطلبى بود كه الان هم در اكثر روستاهاى ما كمى رفته است و مشغولند كه برود، بهدارى ابداً نبود، راه نبود، به طورى كه اگر يكى‏

    صحيفه نور ج 18 صفحه 52

    مريض مى‏شد، يك زنى مى‏خواست وضع حمل بكند، در آنجا اسبابش فراهم نبود، مى‏خواستند بياورند به يك شهرستانى، از باب اينكه راه نبود، بين راه، مريض يا آن زن بدبخت تلف مى‏شد يا كمى‏اش مى‏رسيد به معالجه.

    اين وضع حكومت اشرافى در جهان است. يكى از نعمت‏هاى بزرگى كه خداى تبارك و تعالى به اين ملت عنايت فرمود اينكه حكومت، حكومت مستضعفين است، حكومت محرومين است يعنى آنهائى كه در راس حكومت واقع شدند وقتى كه ملاحظه مى‏كنيد رئيس جمهورش از مدرسه پا شده است آمده است رئيس جمهور شده، طلبه مدرسه بوده. رئيس مجلسش از مدرسه آمده است و رئيس مجلس شده است. رئيس دولتش يك بازارى است كه پدرش الان هم بازارى است ظاهراً ، از بازار آمده است و رئيس دولت شده و وزراى ديگرش هم همين طور، وكلاى ديگرش هم، وكلا هم همين طور. الان شما در تمام قشر دست‏اندركاران چه در مجلس و چه در حكومت يك نفر از آن اشخاصى كه در آنوقت‏ها، در زمان شاهنشاهى كفيل امر بود يك نفر از اشباه آنها را شما نمى‏بينيد و خاصيت يك حكومت محرومين، مستضعفين و حكومت مردمى اين است كه هم مجلسش مى‏فهمد مستضعفين و محرومين يعنى چه، هم حكومت و وزرا مى‏فهمند كه يعنى چه، هم رئيس جمهور و رئيس مجلس‏اش مى‏دانند كه اين محروميت يعنى چه، براى اينكه خودشان لمس كرده‏اند، خودشان لمس محروميت را كرده‏اند اينها مى‏فهمند كه نادارى يعنى چه و محروميت يعنى چه. ولهذا خاصيتى كه حكومت محرومين دارد چند چيز است كه حالا من بعضى‏اش را عرض مى‏كنم. يكى اينكه چون احساس كرده‏اند محروميت را، به فكر محرومين‏توانند باشند. مى‏توانند كه بفهمند كه راه اگر نباشد و اين مريض در يك دهكده‏اى مريض بشود و بخواهند بياورندش به شهر، چه مصيبت‏هائى است، براى اينكه راه نيست بايد با الاغ مثلاً با اسب بياورند، اينها مى‏فهمند اين يعنى چه، در ذهنشان اين معنا مى‏آيد. اينها مى فهمند كه محروميت از حيث بهدارى و درمانگاه يعنى چه. اينهافهمند كه محروميت از حيث آب و برق يعنى چه. اينها از باب اينكه خودشان لمس كرده‏اند اين مسائل را، مى‏توانند بفهمند. به خلاف آن قشرى كه سابق متكفل اين امور بود نمى‏توانستند بهمند. يعنى يك كسى كه در مهد اشرافيت به اصطلاح آنوقت بزرگ شده است و از اولى كه چشمش را باز كرده است با نوكر و كلفت و حشم و اينها روبرو بوده، اين وقتى بزرگ شد خيال مى‏كند همه چيز همين است. نمى‏تواند ادراك كند كه يك طبقه‏اى هستند كه نان ندارند، يك طبقه‏اى هستند كه نمى‏توانند زندگى كنند. اين يكى از خاصيت‏هاى حكومت محرومين و مستضعفين است. يكى از خاصيت‏هاى بزرگش اين است كه اينها ديگر از قدرت‏ها نمى‏ترسند. خاصيت اعيانيت و اشرافيت به اصطلاح و رفاه اين است كه چون هميشه خوف اين مطلب كه نبادا از اين مقام پائين بيايم و نبادا يك لطمه‏اى به اشرافيت من بخورد، اين خوف، اسباب اين مى‏شد كه نسبت به زير دست‏ها ظالم و نسبت به بالا دست تو سرى خور باشد. يك نفر كه نخست وزير بود، وزير بود و در تاريخ، در طول تاريخ از كسانى بود كه متكفل امور كشور بود، نسبت به زيردستان با تمام معنا ظلم مى‏كرد (به حسب نوع البته) ولى وقتى مواجه مى‏شد با يك سفارتخانه‏

    صحيفه نور ج 18 صفحه 53

    خارجى كمال ذلت را داشت. اين خاصيت اشرافيت، به اصطلاح اشرافيت يك معنائى است كه آنها داشتند و خاصيت حكومت رفاه طلبان است كه در مقابل سفارتخانه هاى خارجى ذليل بودند و در مقابل رعيت خودشان و قشر محرومين با كمال قلدرى رفتار مى‏كردند. از قرارى كه من شنيدم همين محمدرضا در اواخر سال جناياتش وقتى كه ايران قيام كرد و آن بساط را و آن نهضت را، انقلاب را بپا كرد و ديدند خارجى‏ها كه نمى‏توانند اين را ديگر اينجا نگه دارند، ديگر اين عروسك به درد نمى‏خورد گفتند (از بعضى اشخاصى كه نقل كردند كه از خود آنها بودند و حاضر قضيه بودند) كه وقتى از طرف آمريكا با او آمدند و گفتند كه شما بايد ديگر برويد، او همانطور كه نشسته بود يك قلم دستش بود لرزيد و قلم از دستش افتاد. اينقدر عاجز بود اما نسبت به ملت ديديد كه چه كرد، حكومت محرومان اين خاصيت را دارد كه امروز اگر رئيس جمهور امريكا بيايد اينجا بخواهد به يك نفر از كارمندهاى اداره دولت ما يك درشتى بكند يك سيلى مى‏خورد. در حكومت حكومت‏هاى سابق تعقل نمى‏كردند كه مى‏شود يك سفارتخانه آمريكايى با يك سفارتخانه شوروى را باهاش اين رفتارى بكنند كه در حكومت محرومين شد. تعقل اين مطلب براى آنها امكان نداشت. امروز خاصيت حكومت محرومين اين است كه خوف به دلشان راه نمى‏دهند. آمريكا از آن طرف درياها نشسته و فرمان مى‏دهد بر حكومت‏هاى قلدرى، همه فرمان مى‏برند، حكومت ايران كه حكومت مستضعفين است هيچ اعتناء به او نمى‏كند. در اين قضيه‏اى كه راجع به نفت ايران صدام يا يكى از وزراى او گفته بودند كه ما نفت ايران را مى‏زنيم و طياره‏هائى از فرانسه مثلاً مى‏گيريم و نفت ايران را مى‏زنيم، ايران و كارفرمايان ايران ايستادند و گفتند اگر يك همچو غلطى بكنيد ما نفت را به روى همه كشورهاى خارجى‏بنديم، و اين يك واقعيت است. آمريكا از آن طرف دنيا نشسته مى‏گويد كه ما حفظ امنيت اين خليج را مى‏كنيم، تا آمده او تخيل بكند، اين كار شده است در ايران. بايد آمريكا فكر اين معنا باشد كه امثال نوكرهاى خودش مثل صدام و امثال اينها را به جاى خودشان بنشانند، به فكر اين نباشد كه به ايران مى‏توانند يك ضرب شستى وارد كنند. ايران حكومت مردم است، حكومت مردمى ديگر نمى‏تواند بترسد از اينكه آمريكا چى مى‏گويد. حكومت مستمندان است، حكومت مستضعفان است. اينها در دلشان خوف نيست به اينكه اگر چه بشود ما مقام مان را از دست مى‏دهيم. مقام نيست تو كار، هيچ يك از ما به فكر اين نيستند كه ما الان يك مقامى داريم و مقام فروشى بكنند و هيچ كدام هم يك زندگى اشرافى ندارند كه بترسند از دستشان گرفته بشود و چون حكومت ايمان است، خوف از شهادت هم ندارند. بنابراين آمريكا و امثال آمريكا تصور نكنند كه با يك كلمه‏اى كه در سابق، زمان شاه و زمان رضاخان و محمدرضاخان مى‏گفتند در اينجا اطاعت مى‏شد، حالا هم آن هست نخير حالا آن نيست حالا اگر يك سفيرى از شما نسبت به يك نفر از كارمندهاى ما بخواهد يك جسارتى بكند غايت امر اين است كه او را بيرونش مى‏كنند (اگر در همين جا تربيتش نكنند). حكومت، حكومت محرومين است. محرومين ترس ندارند از اين امور، آن حكومت اشراف بود كه تشر مى‏زديد و آنها جا مى‏خوردند. اينها حكومت توده است، توده مردم است، محرومين است، بازار است، خيابان است و

    صحيفه نور ج 18 صفحه 54

    كارگرانند و كشاورزان. حكومت مال اينهاست. يك همچو حكومتى، يك همچو بافتى كه در حكومت ايران است امروز، اين بافت جورى است كه خوف تويش نيست. از چى بترسند؟ بترسند شهيد مى‏شوند؟ بسيارند، بسيارى هستند كه آرزوى اين كار را مى‏كنند. بترسند مقام از آنها گرفته بشود؟ مقامى تو كار نيست تا گرفته بشود. بترسند نمى‏دانم پارك‏ها و نمى‏دانم دهات از آنها گرفته بشود؟ نه پاركى دارند، نه دهى دارند، اين از خاصيت حكومت محرومين است كه نه از اين ابرقدرت مى‏ترسد و نه از آن ابرقدرت مى‏ترسد و از جنگ هم نمى‏ترسند. شما خيال مى‏كنيد كه اگر در زمان سابق يك همچو جنگى پيش مى‏آمد، وضع ايران اين نحو بود كه مردم بايستند و در جبهه و پشت جبهه بايستند و اينطور توى دهنى بزنند به آمريكا؟ صدام كه قابل آدم نيست، اين تو دهنى به امريكاست كه قلاده را از سر اين برداشت و اغوا كرد اين بدبخت را و او را به اين حال رساند. امروز روزى است كه مردم ما از جنگ نمى‏ترسند، براى اينكه از جنگ براى چه بترسند؟ از جنگ مى‏ترسند كه بيايد كسى در بين بلادشان چه بكند؟ اينها بيرونشان كردند و كسى نمى‏تواند وارد بشود در اينجا. از كودتا بترسند؟ كى كودتا بكند؟ كى مى‏تواند در اين كشور كودتا بكند؟ كشورى كه همه افرادش مجهز هستند براى مقابله، حتى خانم‏هاى پشت پرده. اين هم يكى از خاصيت‏هائى است كه حكومت مستضعفين دارد كه خوف ندارند اينها. ديگر سفارتخانه نمى‏توانند بزرگى بفروشند به حكومت ايران. پيش‏تر حكومت مال سفارتخانه‏ها بود، يك وقت سفارت انگليس بود كه همه چيز دستش بود و بعدش هم سفارت آمريكا شد. حالا يك سفارتخانه در اينجا نمى‏تواند يك حرفى بزنند كه به يكى از كارمندهاى ما بر بخورد، چه سفارت شوروى باشد چه سفارت آمريكا باشد و چه سايرين. حكومت مردم اين است خاصيت‏اش در مقابل حكومت اشرافى، حكومت مردمى يكى از خاصيات بزرگش اين است كه خوف در دلشان نيست. يكى از خاصيت‏اش كه همين معنا را دنبال دارد اين است كه مردم پشتيبان حكومت هستند. اگر مردم، نصف مردم پشتيبان محمدرضا بودند، اين مصيبت‏ها به سر او مى‏آمد؟ مردم يكپارچه پشتيبان اين حكومت هستند. اگر حكومت يك گرفتارى پيدا بكند اين مردمند كه رفع مى‏كنند گرفتارى را. اگر جنگ براى دولت پيش آيد، اين مردمند كه جبهه‏ها را پر مى‏كنند و پشت جبهه‏ها را هم خدمت مى‏كنند در پشت جبهه‏ها، اين خاصيت حكومت مردمى است. امروز مجلس چون مجلس مردمى است، اين مجلس مردمى مى‏تواند به فكر محرومين باشد و مجلس ديروز نمى‏توانست كه به فكر محرومين باشد براى اينكه محروم تويش نبود اگر هم بود يكى دوتا بود كه كارى از او نمى‏آمد. اما امروز مجلس مجلسى است كه محروميت كشيده‏اند اهل اين مجلس و در آنها از اشراف و اعيان و امثال ذلك ديگر وجود ندارد ولو بعضى منحرفين هستند اما از اشراف و اعيان ديگر خبرى نيست. يك همچو مجلسى‏تواند خدمت كند به اين كشور و يك همچو مجلسى پشتيبانش همين مردم كوچه و بازار هستند. اين هم يكى از خاصيت‏هاى بزرگ حكومت مردمى است كه خوف اينكه چه بشود ندارند و قدرت بزرگ توجه به اين معنا بكنند كه نمى‏توانند امروز آن فرمانفرمائى كه در زمان محمدرضا يا زمان رضاخان مى‏كردند امروز هم بكنند.

    صحيفه نور ج 18 صفحه 55

    حكومت حجاز كوچكتر از اين است كه جلوى حجاج ايران را بگيرد

    امروز ديگر خريدار ندارد آن حرف‏ها، پوچ است آن حرف ها. شيوخ خليج و اينهائى كه حكومت‏هائى در كشورهاى اسلامى دارند توجه بكنند به اينكه ما براى چندمين بار به آنها سفارش مى‏كنيم كه با كشور ما اينطور نكنند. يك روز اينها بيدار مى‏شوند كه وقت گذشته است. يك روز دولت حجاز به خود مى‏آيد كه مسأله ديگر گذشت. از همين حالا به فكر باشد كه كارهايش را تعديل كند. قضيه جلوگيرى از حجاج ايران يك مسأله‏اى نيست كه بتواند حكومت حجاز يك همچو امرى را انجام بدهد. حكومت حجاز كوچكتر از اين است كه جلوى حجاج را بگيرد، لكن اشكالتراشى مى‏كند و اين اشكالتراشى يك روزى بيدار مى‏شوند كه وقت گذشته است و ديگر نمى‏توانند عذرخواهى كنند. از همين حالا درست توجه بكنند كه شمائى كه مى‏گوئيد ما خدمتگزار بيت هستيم و شمايى كه در يك كشورى واقع شديد كه خانه خدا در آن كشور است، خيال نكنيد كه خانه خدا مال شماست و شما كليددار خانه خدا هستيد. خانه خدا مال مسلمين است. مستشارهاى آمريكا در حجاز به طور رفاه زندگى مى‏كنند و از آن پول محرومين و نفت محرومين به آنها هر چه خواستند مى‏دهند، لكن حجاج ايران مضر است براى آنها. معلوم است چرا مضر است، براى اينكه وقتى يك حكومتى سرسپرده يك دولتى شد ناچار است كه حفظ بكند منافع آن دولت را. ما مى‏گوئيم چرا سرسپرده باشيد. ما مى‏خواهيم كه حكومت هاى اسلامى سر بلند باشند، آقا باشند بر دنيا همانطورى كه حكومت ايران امروز هست. چرا بايد شما خودتان را اينطور ذليل كنيد در مقابل امريكا كه جرات اينكه يك، كس ديگرى در مكه نسبت به امريكا يك كلمه‏اى بگويد يا نسبت به اسرائيل يك كلمه‏اى بگويد، اين جرأت را نداشته باشيد و بخواهيد كه كشور ايران حجاج، صدهزار نفر حجاج خودش را نفرستد آنجا؟ حجاج ايران تمام حجاجش را مى‏فرستد يا اصلاً نمى‏فرستد. من به حكومت حجاز نصيحت مى‏كنم كه اينطور با مسلمين رفتار نكنند و اينطور طرفدار دشمن‏هاى اسلام و دشمن بيت الله الحرام نباشند. من نصيحت مى‏كنم كه تا دير نشده به خود آيند. نگذارند يك وقت كه وقت گذشته است آنوقت عذر خواهى كنند. حال صدام را مشاهده كنند. صدام از همه حكومت عراق از همه حكومت هاى منطقه قويتر بود و امروز همچو ذليل شده است كه نمى‏داند چه بكند و دست گدائى به اين ورو آن ور دراز مى‏كند و فايده ندارد. من به حكومت‏هاى اطراف خليج و به حكومت‏هاى منطقه هشدار مى‏دهم كه دست از مخالفت با ايران و مساعدت با صدام بردارند. دست بردارند كه اين حزب بعث از بين برود و حكومت عراق به دست مسلمانان اداره بشود و ايران همانطورى كه به دست خود مردم اداره مى‏شود عراق هم اين طور باشد و حكومت اسلامى براى همه شيوخ منطقه بهتر است از يك قدرت پوشالى آمريكا.

    بايد تجديد نظر بكنند در حرفهاى خودشان. ننشينند در كاخ‏هاى بزرگ خودشان و خيال كنند كه حالا كه در كاخ هستيم پس به ايران هم مى‏توانيم چه بكنيم. خدا نكند كه امسال حجاج ايرانى نروند به مكه و خدا نكند كه اين اسباب اين نشود كه اسلام و مسلمين انفجار در آنها حاصل بشود و ديگر نه

    صحيفه نور ج 18 صفحه 56

    از شيخى وجود پيدا بشود و نه از بستگان آمريكا. به خود آئيد و توجه كنيد كه اين قضيه، قضيه اسلام است، مخالفت صريح با قرآن است. آن كه مخالفت صريح با قرآن بكند چطور مى‏تواند حكومت اسلامى داشته باشد و كليددار مكه باشد؟ بنابراين من باز هم از باب اينكه مى‏خواهيم با همه مسلمين، با همه دولت‏ها به طور مدارا رفتار كنيم و هيچ وقت ميل نداريم كه با خشونت رفتار كنيم، از آنها مى‏خواهيم كه تجديد نظر بكنند در افكار خودشان آن روزى كه شما گرفتار بشويد آمريكا به دردتان نمى‏خورد همانطورى كه امروز صدام آمريكا به دردش نمى‏خورد هى مى‏گويد ما بى‏طرفيم. نمى‏تواند بگويد من هم طرفم. اصلاً اينها مى‏خواهند يك دسته‏اى را به جان هم بريزند و استفاده‏اش را آنها بكنند. آنها حاضر نيستند كه سربازهاى خودشان را به كشتن بدهند براى خاطر صدام و براى خاطر ديگران. ساير حكومت‏هاى منطقه بيدار بشوند و گرفتارى صدام براى آنها عبرت باشد و خداى تبارك و تعالى اگر چنانچه آنها برگردند و به طريق اسلامى برگردند، خداى تبارك و تعالى بخشنده است و ما هم تابع احكام خدا هستيم.

    اميدوارم انشاءالله اين قشر مؤمن ايران را خداوند سلامت نگه دارد و حكومت را، حكومت اسلامى را توفيق بدهد كه خدمت بكنند به اين قشر مستمند، خدمت بكنند. چه آنهايى كه در وزارتخانه‏ها هستند و چه آنهايى كه در مجلس هستند، خودشان را خدمتگزار اين ملت بدانند. انشاءالله همه موفق و مؤيد باشيد.

    والسلام عليكم و رحمة الله

    
    previos page menu page next page
    

  2. #1572
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 18 صفحه 57

    تاريخ: 12/5/62

    بيانات امام خمينى در ديدار با وزير كشور و استانداران سراسر كشور

    استانداران و روحانيون بايد با هم تفاهم داشته باشند

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    مطالبى مى‏گويم گرچه تكرارى است لكن لازم است تكرار و سفارش شود، و آن دو مطلب است. يكى اينكه با روحانيون بسازيد. من به روحانيون هم اين سفارش را بارها كرده‏ام، ولى چون شما امروز اينجا هستيد به شما تأكيد مى كنم. شما با ساختن با روحانيون مردم را با خود كنيد، در اين صورت آسيب نمى‏بينيد زيرا آسيب از ناحيه اختلاف پيش مى‏آيد. شما و روحانيون بايد با هم تفاهم داشته باشيد. شما مى‏دانيد تا به حال هر كارى انجام گرفته است از اتفاق بوده است، پيشبردمان از توافقى بوده است كه بين تمامى اقشار است. خارجى‏ها هم اگر بخواهند كارى كنند، اول بين خود ما اختلاف مى‏اندازند و از اين راه فساد ايجاد مى‏كنند بعد از آنكه اختلاف شد لطمه وارد مى‏آورند، مستقيماً كه دخالت نمى‏كنند. و ما براى حفظ اسلام مكلف و مسؤوليم و امروز حفظ اسلام در تفاهم است، تفاهم بين همه اقشار، بين مردم با روحانيون، روحانيون با استاندارها، استانداران با مردم و روحانيون، و اين تكليفى است الهى كه بايد جواب آن را بدهيم.

    بايد تمام استاندارها پشتيبان دولت باشند

    مطلب دوم اينكه بايد تمام استاندارها در هر جا كه هستند پشتيبان دولت باشند. امروز استاندارها بايد نخست وزير را، دولت را و مجلس را تقويت كنند كه اگر خداى نخواسته اختلاف كنند موجب شكاف شود و صدمه به اسلام وارد مى‏شود. و اگر صدمه به اسلام وارد شد خداى نخواسته موجب مى‏شود كه ديگر اسلام به اين زودى‏ها سر بلند نكند. آنهائى كه از اسلام سيلى خورده‏اند و تشخيص داده‏اند كه اسلام است كه ملت‏ها را نجات مى‏دهد، اگر سربلند كنند و به اسلام صدمه وارد كنند ما چه جوابى داريم؟ بايد استاندارها از نخست وزير و دولت و همه وزرا پشتيبانى كنند. شما بايد خودتان با هم باشيد و پشتيبان همديگر. من باز تأكيد مى‏كنم كه اگر سران با هم خوب باشند، اين كشور صدمه نمى‏بيند. و اگر صدمه‏اى اين كشور ببيند از اختلاف سران است. همانطور كه شارع مقدس فرموده، بايد دولت، مجلس و قوه قضائيه احساس كنند كه يك تكليف دارند و آن اينكه اختلاف نداشته باشند. امروز اختلاف موجب مى‏شود به جبهه‏ها سرايت كند و اگر خداى نخواسته سرايت كرد، مصيبت پيش

    صحيفه نور ج 18 صفحه 58

    مى‏آيد. امروز تقريباً هيچ كس با ما موافق نيست و آنهائى كه موافق هستند فقط اظهار است. معذلك پاسدارها و ارتشى‏ها و بسيجى‏ها و ساير نيروها توانسته‏اند اين پيروزى‏ها را به دست آورند. اين براى اين است كه بين آنها اختلاف نيست. اختلاف روحانيون با استاندارها و يا با خودشان، به مردم سرايت‏كند و در جبهه‏ها منعكس مى‏شود، آنوقت نمى‏توانيد مصيبتى را كه از اين ناحيه پيدا مى‏شود ارزيابى كنيد و مصيبت بزرگ اين است كه در اين صورت اسلام نمى‏تواند سربلند كند. بايد متوجه باشيد كه اين يك تكليف است كه همه با هم باشيد تا اين بار را به آخر برسانيد. خوب خدمت كنيد، به مستضعفان برسيد. شما در دوردست‏ها مسؤوليت داريد به مستمندان كه در طول تاريخ زير فشار و زحمت بودند برسيد و جديت نمائيد تا راه چاره‏اى كه آنها را به جائى برساند پيدا كنيد. در عمران و راهسازى براى آنان جديت كنيد. امروز به مستضعفان و مستمندان و زاغه نشينان كه ولينعمت ما هستند خدمت كنيد. پيش خداى تبارك و تعالى كمتر خدمتى است كه به‏اندازه خدمت به زاغه نشينان فايده داشته باشد.

    والسلام عليكم و رحمة الله

    
    previos page menu page next page
    

  3. #1573
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 18 صفحه 59

    تاريخ: 17/5/62

    بيانات امام خمينى در جمع اعضاى كميسيون‏هاى نفت و ارشاد و هنر اسلامى مجلس شوراى اسلامى

    اگر جهت اسلامى اين انقلاب نبود تا آخر هم مشكلات ما حل نمى‏شد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    از آقايان تشكر مى‏كنم كه به اينجا تشريف آورده و مسائل و مشكلات را با يكديگر در ميان مى‏گذاريم. عمده اين است كه ما به وضعيت خودمان و وضعيت انقلاباتى كه در دنيا واقع مى‏شود توجه كنيم. يك وقت مملكتى است كه انقلاب مى‏كند و پشت سرش شوروى و آمريكا و امثال اينها هستند كه اين انقلاب، انقلاب ديگرى است. و يك وقت كشورى است همانند ايران كه انقلاب مى‏كند و خودش را از همه قدرت‏هاى شرق و غرب كه مى‏خواهند در آن تصرف كنند جدا كرده است. معذلك مى‏بينيم آنها كه پشت سرشان قدرت‏ها بوده‏اند و انقلاب كرده‏اند وضع‏شان بسيار بدتر از ماست. و با اين دو خاصيت اگر شما بخواهيد كه شب بخوابيد و صبح بيدار شويد كه همه امور درست شده باشد اين يك امر غيرممكن است و اگر جهت اسلامى اين انقلاب نبود، تا آخر هم مشكلات ما حل نمى‏شد و چون اسلامى است و مردم همه با هم هستند و علاقه به اسلام دارند، عليرغم تبليغات دامنه‏دار و جنگ و مشكلاتى كه بر عليه ما تحميل كرده‏اند معذلك ايران در اين چند سال كه انقلاب كرده است با استقامت سرجاى خود ايستاده و به پيش‏رود و وظيفه آقايان وكلا اين است كه هرجائى كه گرفتارى هست دنبال رفع آن باشند و متوقع نباشند كه فورا رفع بشود.

    مجلسى كه اساس يك كشور است بايد محلى براى بحث و ساختن اخلاق جامعه باشد

    و مهم اين است كه مجلسى‏ها با هم و با دولت و ساير مقامات تفاهم داشته باشند و مجلسى كه اساس يك كشور است بايد محلى براى بحث و ساختن اخلاق جامعه باشد و انتقاد و استيضاح حق مجلس است اما برخورد با متخلف با آرامى و طرح مسائل اخلاقى بهتر رفع اختلاف مى‏كند تا با الفاظ نيش‏دار و مقابله كردن با يكديگر. لذا بايد نطق‏هاى قبل از دستور يا مسائلى كه در مجلس واقع مى‏شود همانند خطبه‏هاى نهج البلاغه و خطب ائمه اطهار مردم را رو به صلاح ببرد و آقايان در صحبت‏هايشان اين احساس را داشته باشند كه براى مصلحت جامعه حرف مى‏زنند، نه براى مقابله. خودشان را يك واعظ حساب بكنند كه مى‏خواهند مردم را موعظه كنند و مردم همه احساس كنند كه اين آقايان خير و

    صحيفه نور ج 18 صفحه 60

    صلاح آنها راگويند.

    مسأله‏اى كه روى آن پافشارى مى‏كنم اين است كه امروز همه جوان هاى ما موظفند جبهه‏ها را گرم نگه دارند

    من از مسائلى كه شما گفتيد مطلعم لكن مشكلات بايد به تدريج متحول گردد ولكن الان مسأله بزرگ ما جنگ است كه مشاهده مى‏كنيد كه تقريباً در اكثر جبهه مشغول آن هستيم و بايد الان تمام كوشش‏مان را به كار بيندازيم كه اين جنگ را به پيروزى برسانيم كه اگر خداى نخواسته اين جنگ به پيروزى نرسد و شكستى پيش آيد خيال نكنيد كه اين شكست براى ايران است، بلكه براى همه مستضعفين جهان واقع مى‏شود. الان چشم‏هاى همه مردم دنيا به ايران دوخته شده كه در جنگ چه مى‏كند و همه آقايان بايد توجه داشته باشند و من به همه مردم كشور و به همه جوان‏ها عرض كنم جنگى كه الان در كار است، جنگ سرنوشت ساز ماست. جنگى است كه يك طرف آن دشمن با همه تجهيزات و پشتيبانى همه قدرت‏ها به ميدان آمده و اين طرف ما هستيم كه از قدرت‏هاى بزرگ بريده، به خداى تبارك و تعالى توجه داريم. لذا اين جوان‏هاى ما هستند كه بايد اين سرنوشت را به آخر برسانند و اين جوان‏هاى ايران هستند كه بايد تنور جنگ را گرم نگه دارند و بحمدالله رزمندگان ما در همه جا پيروزند و شما مى‏دانيد كه اگر خداى نخواسته صدام پيروز بشود با اهل اين كشور چه خواهد كرد.

    اين سهل است در مقابل اينكه اسلام سيلى بخورد و نتواند به اين زودى‏ها سربلند كند بار ديگر من به همه اهالى كشور تأكيد مى‏كنم كه امروز بايد توجه به اين جنگ زياد باشد و امروز تمام اسلام در مقابل تمام كفر ايستاده است و ما اگر جائى را فتح كرديم نبايد غرور پيدا كنيم بلكه بايد اين فتح را تا آنجا دنبال كنيم و ادامه دهيم كه متجاوز سرجاى خودش بنشيند يعنى متجاوز از بين برود. خسارت جانى قابل جبران نيست ولى آنهمه خسارات مالى كه به اين كشور وارد شده است بايد بدهند. و من مسأله‏اى كه روى آن پافشارى مى‏كنم اين است كه امروز همه جوان‏هاى ما موظفند جبهه‏ها را گرم نگه دارند و بروند به سراغ برادرانشان كه در حال جنگ هستند كه اگر مسأله جنگ حل بشود و انشاءالله با پيروزى كامل به آخر برسد، مسائل ديگر مسائل فرعى است و حل آن بسيار آسان است و خود مردم كارها را اصلاح كنند و دولت هم دستش باز مى‏شود و گرفتارى‏ها را رفع مى‏نمايد. و ما در مسأله جنگ و سايرامور بايد با هم باشيم و اگر با هم بوديم كارها به پيش مى‏رود. بحمدالله مجلس اختلافى ندارد و قريب به اتفاق مجلس افراد صالحى هستند كه بايد بين خودشان و ديگران و ساير قوا تفاهم ايجاد كنند و دولت و جبهه‏ها و قواى مسلحه را تأييد و تقويت نمايند و مردم را ارشاد كنند كه به نيروهاى مسلحه كمك كنند، چه در پشت جبهه و چه در جبهه‏ها و بحمدالله تا به حال اين كار را كرده‏اند.

    و من از شما آقايان و از مردم تشكر مى‏كنم كه در جبهه‏ها و پشت جبهه‏ها حضور دارند و به

    صحيفه نور ج 18 صفحه 61

    خاطر اسلام خدمت مى‏كنند. اميدوارم مشكلات با همت آقايان و تأييد خداوند تبارك و تعالى به زودى رفع شود و همه شما موفق و مويد باشيد.

    والسلام عليكم و رحمة الله

    
    previos page menu page next page
    

  4. #1574
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 18 صفحه 63

    تاريخ: 20/5/62

    بيانات امام خمينى در ديدار با وزير امور خارجه، معاونين و مديران كل اين وزارتخانه و سفرا و كارداران جمهورى اسلامى ايران در آسيا و اقيانوسيه

    ايران كه براى خدا قيام كرده است، مى‏بينيم كه چگونه پايدار است‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    اما راجع به مصيبتى كه به وسيله صدام به ايران وارد شد به همه اهالى ايران بخصوص گيلانغرب و بالاخص به بازماندگان شهدا تسليت عرض كنم و از خداى تبارك و تعالى مى‏خواهم كه آنها را با اولياى اسلام محشور گرداند و به مجروحين اين جنايت بزرگ شفا عنايت كند.

    نكته كه بايست عرض كنم اين است كه صدام گمان كرده است با اين نحو جنايات مى‏تواند صلح را بر ما تحميل كند، و حال اينكه هر يك از جنايات او را از صلح دور و ما را مصمم‏تر مى‏كند. ايران كه براى خدا قيام كرده است مى‏بينيم كه چگونه پايدار است و اگر بر فرض باطل كسى خيال مى‏كرد كه بايد صلح كرد، با اين جنايات، ديگر هيچ عاقلى چنين فكرى نمى‏كند، براى اينكه خانواده‏هاى شهدا و اشخاص مصيبت ديده در مقابل آنان مى‏ايستند الان هم كه مشاهده مى‏كنيد همين مصيبت ديدگان هستند كه فرياد جنگ، جنگ سر مى‏دهند. جنايتكار در اثر زيادى جنايت نمى‏تواند از جرم فرار كند. ما به او و امثال او و همقطاران او هشدار مى‏دهيم كه هر جنايتى كه مى‏كنند به نامه اعمالشان اضافه مى‏شود و در مقام بازخواست بايد جبران كنند. اين نحو جنايات اسباب سستى خانواده‏هاى شهدا نمى‏شود. صدام كه در ميدان جنگ شكست خورده است، با بمباران مردم بيگناه نمى‏تواند از مسؤوليتى كه دارد فرار كند. از قرار اطلاع بمب‏هاى خوشه‏اى در گيلانغرب به كار برده‏اند، اين كارها موجب مى‏شود تا هم به جناياتشان افزوده شود و هم به خساراتى كه بايد بپردازند و به فرض كه بماند (كه اين فرض هم صحيح نيست) بايد از عهده تمامى اينها برآيد و آنهائى كه او را همراهى مى‏كنند بايد به محاكمه كشيده شوند و آن روز دور نيست.

    ملت ايران توجه كنند كه براى اسلام خدمت مى‏كنند و اولياى اسلام شهداى بزرگى را تقديم خدا كرده‏اند

    امريكا و امثال آن كه ادعاى بيطرفى كنند و معلوم است كه در جنايات شريكند چه جوابى دارند؟ مجامع بين المللى و حقوق بشر، اين دست نشاندگان امريكا و ابرقدرت‏ها، از اين جناياتى كه به

    صحيفه نور ج 18 صفحه 64

    بشريت وارد شده است، مى‏گذرند. افرادى كه آمدند و ديدند كه چه جناياتى صدام كرده است و تصديق كردند و گزارش دادند، پس چرا مجامع بين المللى هيچ نگفتند؟ اصلاً مجامع بين المللى لفظى است در خدمت قدرت‏هاى بزرگ، نه در خدمت مظلومين و محرومين. هر ملتى بايد خودش در مقابل جنايات بايستد و ايران ثابت كرد كه در مقابل جنايت قدرت‏ها ايستادگى مى‏كند. مردم ما در مقابل آن رژيم جنايتكار ايستادند و بيرونش كردند و سستى نكردند. امروز هم مردم ما در مقابل اين جنايات سستى نخواهند كرد. اين جنايات مردم و دولت را مصمم‏تر و مستحكم‏تر خواهد كرد و مى‏فهمند كه در مقابل يك چنين جنايتكارى چه مسؤوليتى دارند. ملت ايران توجه كنند كه براى اسلام خدمت مى‏كنند و اولياى اسلام شهداى بزرگى را تقديم خدا كرده‏اند.

    وزارت خارجه از ساير وزارتخانه‏ها حساسيت بيشترى دارد براى اينكه سر و كارش با تمام ممالك دنياست

    اما قضيه وزارت خارجه، اين وزارتخانه از ساير وزارتخانه‏ها حساسيت بيشترى دارد براى اينكه سرو كارش با تمام ممالك دنياست. خدمت كردن شما مسلم است براى اينكه كشور خودتان است. قبلاً كشورى بوده‏است وابسته به غرب و شرق و تحت ستم و آسيب خارجى‏ها و داراى تبليغات شاهنشاهى در چنين كشورى معلوم است كه كار وزارت امور خارجه‏اش چه مشكل و سنگين است، ولى همت مردان مصمم هر كار مشكلى را آسان مى‏كند و بعد انجام مى‏دهند. شما كه براى رضاى خدا خدمت مى‏كنيد سعى كنيد در مقابل تمامى مشكلات بايستيد و مبارزه كنيد. امروز هم كه در جمهورى اسلامى همه با هم هستند و دولت و مردم با هم دوست هستند، حل مشكلات آسان‏تر است، با گرمى با مشكلات مواجه شويد و مبارزه كنيد تا حل شود.

    تبليغات در راس امور است و هر روز بايد حجمش زيادتر گردد

    سفارتخانه‏ها را در خارج به صورتى دنبال كنيد كه هركس آنجا برود ببيند در محيط اسلامى و اخلاقى وارد شده است. من از آقاى ولايتى و ساير آقايان كه وقت‏شان را براى آمال اسلامى انسانى صرف مى‏كنند تشكر مى‏كنم. در مورد تبليغات وزارت خارجه بايد بدانيد كه تبليغات در راس أمور است و هر روز بايد حجمش زيادتر گردد. امروز كه ما مقابل تمام دنيا ايستاده ايم، لااقل بايد تبليغات خودمان سالم باشد و تبليغات صحيحى داشته باشيم. اميدوارم همه سالم باشيد و وزارتخانه را به صورتى كه براى اسلام و كشور مفيد باشد بسازيد. مى‏دانم كه در فكر حل مسائل هستيد. انشاءالله مشكلات را حل مى‏نمائيد.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  5. #1575
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 18 صفحه 65

    تاريخ: 26/5/62

    بيانات امام خمينى در جمع اعضاى شوراى سرپرستى روزنامه اطلاعات و نماينده امام در اين روزنامه

    مطبوعات بايد يك بنگاه هدايت باشند

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من با آقاى دعائى سابقه طولانى دارم، خدمت‏هائى كه ايشان در عراق و ايران كرده‏اند نبايد فراموش كرد. اميدوارم خداوند تعالى به همه شما توفيق دهد تا در آنجا به خدمتتان ادامه دهيد من نبايد از شما تشكر كنم، اميدوارم خداوند تبارك و تعالى از همه شما تقدير كند.

    وضع كشور را در گذشته ديديد كه چگونه بود، تمام چيزها در جهت اسلام زدائى بود خصوصاً مطبوعات كه وضعى داشتند كه اگر مهلت پيدا مى‏كردند طولى نمى‏كشيد كه همه چيز را از بين مى‏بردند. اميدوارم با همت آقايان همه آن انحرافات از بين برود. مطبوعات بايد يك مدرسه سيار باشند تا مردم را از همه مسائل بخصوص مسائل روز آگاه نمايند و به صورتى شايسته از انحرافات جلوگيرى كنند و اگر كسى انحرافى ديد با آرامش در رفع آن بكوشد. بطور كلى مطبوعات بايد يك بنگاه هدايت باشند، يعنى به صورتى كه اگر دست مردم بيفتد مردم هدايت شوند، بخصوص روزنامه هايى مثل اطلاعات و كيهان و جمهورى اسلامى و آزادگان، باز تكرار مى‏كنم دنبال اين نباشيد كه من از شما تشكر كنم، تقدير و تشكر من فانى است و از بين مى‏رود. آنچه كه بايد همگى در نظر بگيريم رضاى حق تعالى است و آنچه وظيفه من است دعاست. اميدوارم موفق و مويد باشيد.

    والسلام عليكم و رحمة الله

    
    previos page menu page next page
    

  6. #1576
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 18 صفحه 73

    تاريخ: 30/5/62

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از اعضاى اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامى

    باز گذاشتن دست كسانى كه قصد توطئه نسبت به اسلام و ملت را دارند، خيانت است‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من از شما آقايان كه وقت خودتان و جوانى‏تان را براى اهداف انقلاب اسلامى صرف مى‏كنيد، كمال تشكر را مى‏نمايم. خداوند به شما جزاى خير عنايت فرمايد و بيش از پيش موفق باشيد.

    جمهورى اسلامى از اول كه پيروز شد آزادى را به طور مطلق به همه طوايف داد، نه تنها هيچ روزنامه‏اى تعطيل نشد بلكه هر گروهى و حزبى به كارهاى خود مشغول بودند و بعضى از گروه‏ها كه ناشناخته بودند، از طرف دولت به كار گمارده شدند. ليكن به تدريج فهميده شد كه اينها يا توطئه‏گرند يا جاسوسى مى‏كنند. از طرف ديگر نمى‏شد كه انقلاب را رها كنيم، نه اسلام اجازه مى‏داد و نه عقل كه يك دسته از عنوان دولت يا غيردولت براى سرنگونى جمهورى اسلامى سوء استفاده نموده و يا جاسوسى كنند و ما ساكت باشيم. با اين مقدار فداكارى كه شما و دوستان انجام داده‏ايد، باز گذاشتن دست كسانى كه قصد توطئه نسبت به اسلام و ملت را دارند خيانت است. همين حزب توده كه به قدرت بزرگ شوروى متكى است و مى‏دانيد كه جاسوسى براى كشورى مى‏كند كه شصت و چند سال از عمر حكومتش مى‏گذرد و نه در آنجا آزادى و نه حزبى جز حزب خودشان مى‏باشد، از اول هم كه روى كار آمدند گروه‏هاى بسيارى را كشته و يا تصفيه كردند، حتى اين حزب هم در ايران آزاد بود، آنوقت فرياد مى‏زدند آزادى نيست. بحمدالله شما با كمال دقت مراقبت نموديد تا آنها را خوب شناختيد و اقدام لازم را نموديد. اينان مثل منافقين و همه گنهكاران بايد محاكمه شوند و به جزاى اعمالشان برسند.

    اميدوارم آنها كه امروز به فكر توطئه هستند روزى چهره‏هايشان براى مردم شناخته شود. بنابراين شما و همه ملت كه اينهمه فداكارى براى استقلال و آزادى از دست ابرقدرت‏ها و چپاولگرها كرده‏ايد، امكان ندارد كه اجازه دهيد در يك چنين محيط اسلامى براى اينكه شرق و غرب خوششان بيايد، سهل‏انگارى شود و آزادى‏اى كه صحيح است و براى اسلام و كشور مضر نباشد از اول بوده و الان هم هست و هيچ انقلابى مثل انقلاب اسلامى ايران نبود كه به مجرد پيروزى راه‏ها را باز و فعاليت همه حزب‏ها و گروه‏ها را آزاد گذارد. بنابراين كار شما كار ارزشمندى است. اميدوارم شما توفيق و اطلاعات بيشترى پيدا كنيد. خداوند به شما كمك كند تا توطئه‏گرها را به سزاى اعمالشان برسانيد. خداوند همه شما را حفظ كند. من باز از شما تشكر مى‏كنم، اميدوارم در كارهايتان موفق باشيد و

    صحيفه نور ج 18 صفحه 74

    هميشه خدا را در نظر داشته باشيد كه بر خلاف آن عمل نكنيد.

    والسلام عليكم و رحمة الله‏

    
    previos page menu page next page
    

  7. #1577
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 18 صفحه 66

    تاريخ: 26/5/62

    بيانات امام خمينى در ديدار با وزير و مسؤولان وزارت ارشاد اسلامى و سازمان حج و زيارت، نماينده امام و سرپرست حجاج ايرانى و روحانيون كاروان‏هاى حج

    يكى از فلسفه‏هاى بزرگ حج، بعد سياسى اوست

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من بايد تشكر كنم از آقايان كه تشريف آورده‏اند و در اين مجلس با هم به گفتگو بنشينيم و مسائلى را كه بايد گفت تا يك حدودى خدمت‏شان عرض كنم. و من اميدوارم كه انشاءالله آقايان موفق بشوند با سلامت و پيروزى اين سفر مبارك را طى كنند و به محال خودشان مراجعت بفرمايند.

    شما در سالى به حج مشرف مى‏شويد كه اوضاع دنيا و اوضاع منطقه به وضعى است كه مشاهده مى‏كنيد. اوضاع دنيا گرفتار قدرت‏هاى بزرگ و مستضعفان جهان مبتلاى به اين قدرت‏هاى شيطانى و اوضاع منطقه نيز به واسطه دخالت قدرت‏هاى بزرگ به اين وضعى است كه مشاهده كنيد. و در آستانه سالى به حج مشرف مى‏شويد كه در اثر شكست مفتضحانه صدام مناطق مسكونى كشور ما مورد تجاوز واقع مى‏شود و با موشك‏ها كوبيده مى‏شود و اخيراً كه انديمشك را هم ملاحظه كرديد و من به ملت ايران و اهالى محترم مبارز انديمشك تسليت عرض مى‏كنم و اميدوارم خداى تبارك و تعالى شهداى آنها را با شهداى صدر اسلام محشور بفرمايد و به بازماندگان آنها سلامت و صبر عنايت بفرمايد.

    شما در سالى داريد در اين سفر مبارك مى‏رويد كه قدرت‏هاى بزرگ در منطقه مشغول به فساد هستند و تاخت و تاز. از آن طرف شوروى در افغانستان و هرجا كه بتواند دست درازى مى‏كند و ملت مظلوم افغانستان را آنطور سركوب مى‏كند و بحمدالله ملت افغانستان هم مقابله مردانه‏اى در مقابل آن قدرت بزرگ كرده‏اند و از آن طرف آمريكا كه در راس جنايتكاران است در همه كشورهاى مظلوم و خصوصاً در كشورهاى اسلامى آنطور دخالت و تجاوز مى‏كند و از آن طرف دنيا دست دراز كرده است و ملت‏هايى كه بايد مستقل باشند، در تحت ظلم خودش قرار داده است و مع‏الاسف اين دولت‏ها هم ظلم پذير شده‏اند.

    فلسفه حج، يكى از فلسفه‏هاى بزرگ حج قضيه بعد سياسى اوست كه دست‏هاى جنايتكار از همه اطراف براى كوبيدن اين بعد در كار هستند و تبليغات دامنه دار آنها مع‏الاسف در مسلمين هم تأثير كرده است كه مسلمين سفر حج را بسياريشان يك عبادت خشك خالى بدون توجه به مصالح

    صحيفه نور ج 18 صفحه 67

    مسلمين مى‏دانند. حج از آن روزى كه تولد پيدا كرده است، اهميت بعد سياسى‏اش كمتر از بعد عبادى‏اش نيست. بعد سياسى علاوه بر سياستش، خودش عبادت است.

    مشكلات مردم در حج، بايد تمامى بلادى كه وارد مى‏شوند و مردم مستطيعش يا روحانيون محترمش وارد مى‏شوند، بايد بررسى از اوضاع مسلمين در هر سال بشود كه مسلمين در چه حال هستند، بين خودشان با حكومت‏ها چه وضعى است، بين حكومت‏ها با قدرتهاى شيطانى ديگر چه وضعى است، بين خود ملت‏ها با خود ملت‏ها چه وضعى است، بين روحانيونى كه در بلاد متفرقه مسلمين هستند با وضع حج چه وضعى دارند. اينها امورى است كه بايد رسيدگى به آن بشود و حج براى همين امور است. حج براى اين است كه مشكلات يك سال مسلمين را بررسى كنند و در صدد رفع مشكلات برآيند.

    آنطور كه آخوندهاى دربارى منطقه و غيرمنطقه مى‏گويند كه حج بايد از جهات سياسى خارج باشد، اينها رسول الله را محكوم مى‏كنند، اينها خلفاى اسلام را محكوم مى‏كنند، ائمه هدى را محكوم مى‏كنند. اينها نمى‏دانند كه اين سفر حج براى مسائل بوده است، براى قيام ناس بوده است، براى اين بوده است كه مسلمين مشكلات مسلمين را درك كنند و در رفعش كوشش كنند، براى اين بوده است كه بين مسلمين اخوت و مودت پيدا بشود.

    و مع‏الاسف به قدرى تبليغات دامنه‏دار دشمنان اسلام در همه مسائل اسلامى زياد و دامنه دار بوده است كه به خود مسلمين هم باورانده‏اند كه نبايد دخالت در سياست بكنند، به خود روحانيون هم. بسيارى از روحانيون هم باورشان آمده است كه روحانى نبايد دخالت در سياست بكند. روحانى بايد مسأله بگويد، آن هم مسائل غيرسياسى. مسائل سياسى اسلام چندين برابر مسائل عبادى‏اش است، براى اينكه مسائل سياسى هم عبادت است مع الاضافه. كتب اسلام، كتب فقهى اسلام مشحون از مسائل سياسى است، مشحون از مسائل اجتماعى است. و آنوقت يك دسته نادان گمان كنند كه اسلام مثل ساير اديان منحرفه كه آن هم در اول اينطور نبوده است بعد با دست همين استعمارگران به اينجا رسيده است، وضع اين است كه بايد روحانى عقب بنشيند و دو ركعت نماز بخواند و برود منزلش و همان جا چرت بزند تا دوباره وقت نماز ديگر بيايد. اينها همه تبليغاتى بوده است كه در طول مدت از آنوقتى كه اسلام تولد پيدا كرد و قدرت پيدا كرد به دست خلفاى اموى و عباسى و بعد هم به دست حكومت‏هاى مرتجع و بعد هم به دست قدرت‏هاى بزرگ اين مسائل شده است كه اسلام را منزوى كنند و منزوى كردند. آن اسلامى كه به درد جامعه نرسد و آن اسلامى كه به درد حكومت جامعه نرسد، آن اسلام منزوى است. اسلام منزوى در مساجد بود با اسم اسلام، اسلام را منزوى كردند در چهار ديوار مساجد، مساجد بى‏تحرك. اين مسجدالحرام و مساجد در زمان رسول اكرم (ص) مركز جنگ‏ها و مركز سياست‏ها و مركز امور اجتماعى و سياسى بوده. اينطور نبوده است كه در مسجد پيغمبر صلى الله عليه و آله همان مسائل عبادى نماز و روزه باشد، مسائل سياسى‏اش بيشتربوده. هر وقت مى‏خواستند به جنگ بفرستند اشخاص را و بسيج كنند مردم را براى جنگ‏ها، از مسجد شروع

    صحيفه نور ج 18 صفحه 68

    مى‏كردند اين امور را. مع الاسف در دنبال تبليغات از صدر اسلام يعنى بعد از يك مدتى تا زمان ما مساجد يك مساجدى شده بود كه اسلام در آنجا محكوم مى‏شد. محكوم كردن اسلام به اين نيست كه يك كسى بگويد من اسلام را محكوم مى‏كنم، محكوم كردن اسلام به اين است كه آن چيزى كه اسلام مى‏خواهد در مسجد زير پا گذاشته بشود. اسلام مى‏خواهد كه مردم آگاهانه براى مصالح خودشان، براى مصالح مسلمين در آنجا فعاليت بكنند و حج از مسائلى است كه جنبه سياسى‏اش بسيار بيشتر است از جنبه‏هاى عبادش‏اش. و شما آقايان كه انشاءالله با سلامت مشرف مى‏شويد بايد توجه به اين معنا داشته باشيد كه اين فكر استعمارى كه در مغز بسيارى از حتى روحانيين ممالك اسلامى گنجانيده شده است اين را ازاله كنيد. در صحبت هايتان، در اجتماعاتتان بگوئيد به آنها كه اسلام وضعش اين نيست كه تاكنون ماها داشته‏ايم، فقط بيايند در حج و چند دور بگردند دور خانه مبارك و بعد هم وقوف و چه و چه و هيچ كار نداشته باشند كه مستكبرين بر مردم دنيا و مسلمين چه مى‏كنند، بى‏تفاوت باشند. محكوم كنند آن اشخاصى را كه مى‏خواهند راجع به مصالح مسلمين صحبت بكنند. آن ضررى كه از اين آخوندهاى دربارى اسلامى مى‏خورد، بدتر از آن ضررى است كه از آمريكا مى‏خورد، براى اينكه اينها با يك ظاهر اسلامى، اسلام را منزوى مى‏كنند و آنها با اين ظاهر نمى‏توانند بكنند، آنها وادار مى‏كنند اينها را. مسلمين بايد در حج وقتى كه مى‏روند يك حج زنده يك حج كوبنده، يك حجى كه محكوم كنند اين شوروى جنايتكار و آن آمريكاى جنايتكار را، يك همچو حجى، حجى است كه مقبول است. اگر ما حج برويم و مصالح مسلمين را در نظر نگيريم بلكه بر خلاف مصالح مسلمين هى روى جنايت جنايت‏ها پرده بپوشيم، نگذاريم مسلمين صحبت بكنند از جنايت‏هايى كه بر مسلمين مى‏گذرد و جنايت‏هايى كه از حكومت‏ها و از قدرت‏هاى بزرگ بر مسلمين مى‏گذرد. ما يك صحبت بكنيم، اين حج نيست، اين يك صورت بى‏معناست.

    وقتى مى‏رويد حج، اين مسلمين بلاد را بيدار و متحد كنيد

    اين حجى كه خداى تبارك و تعالى مى‏خواهد و آن حجى كه اسلام از ما خواسته است، آن است كه وقتى مى‏رويد حج اين مسلمين بلاد را بيدار كنيد، متحد كنيد با هم، بفهمانيد به آنها كه چرا بايد بيش از يك ميليارد مسلمين تحت فشار دوتا قدرت چند صد ميليونى باشند. تمام گرفتارى‏ها براى اين است كه مسلمين را از آن راهى كه اسلام دارد منحرف كرده‏اند و حتى اگر يك مجالسى هم داشته باشند لابد شنيده‏ايد كه مجلسى را كه روحانيون داشتند و در يك جايى بود، محكوم نكردند. حاضر نشدند كه افغانستان را كه شوروى چيز كرده، اينها لفظا بگويند اين كاردستى نيست. اينقدر هم همين كسانى كه، مسيحيانى كه، روحانيونى مسيحى كه بودند حاضر نشدند اينقدر بگويند كه افغانستان چه، ترسيده بودند از اين. وقتى بنا باشد كه روحانيون‏شان اينطور، ما از آنوقت تا حالا خيال مى‏كرديم روحانيون مسيح آمريكايى هستند، حالا معلوم شد هم آمريكائى هستند هم شوروى‏اى هستند و روحانيون مسلمين هم بسيارشان كمتر از آنها نيستند. آنهايى كه معلوم مى‏كنند مسلمين را كه نسبت

    صحيفه نور ج 18 صفحه 69

    به صهيونيست يك صدايى بكنند، نسبت به امريكا يك كلمه بگويند، آنها كمتر از آن روحانيون مسيحى كه مى‏گويند بايد هيچ حرف نزد و آن روحانيونى كه طرفدار آمريكا هستند كمتر از آنها نيستند، اينها هم طرفدار آمريكا هستند. مسلمين بايد بيدار بشوند، اين يك ميليارد مسلم بايد بيدار بشوند و كلك اين دو تا قدرت بزرگ و ديگر قدرت‏ها را كه در اين مناطق مشغول فساد هستند، كلك اينها را بكنند.

    ننگ نيست بر كشورهاى اسلامى كه اسرائيل بيايد و فلسطينى‏ها را آنطور كند؟ در لبنان آن جنايت‏ها را بكند و يك ميليارد جمعيت مسلمين بنشينند تماشاچى باشند؟ از چى مى‏ترسند اينها؟ چرا بايد اينقدر عرضه باشند؟ شريان حيات شرق و غرب در دست اينهاست، نفت شريان حيات اينهاست اگر ده روز نفت را به روى آنها ببندند خاضع مى‏شوند آنها. در عين حالى كه اين شريان در دست حكومت‏هاى به اصطلاح اسلامى است، در عين حال تقديم مى‏كنند و التماس هم مى‏كنند. اين مصيبت نيست؟ براى مسلمين اين مصيبت نيست كه همه چيزمان را بدهيم به خارجى‏ها و در طبق اخلاص بگذاريم و با منت كشيدن از آنها كه بپذيرند؟ وقتى بنا شد كه مسلمين به آن مسائل الهى توجه نكنند، به آن مسائل قرآنى توجه نكنند و احكام اسلامى را درست به آن توجه نكنند و دعوت اسلام به وحدت را زير پا بگذارند، ناچار بايد اين طور بشوند كه همه چيزشان را بدهند و التماس هم بكنند به آنها كه قبول كنيد شما. نبايد ما ديگر بيدار بشويم؟ نبايد اينها عبرت بگيرند از ايران؟ امروز همه كشورهاى بزرگ عالم از شوروى گرفته است كه دارد دائما به عراق كمك مى‏كند و از آمريكا گرفته است كه آن هم همين طور و از فرانسه كه مركز فساد همه دنيا شده است، كشورى كه ادعا مى‏كرد كه اينجا مهد آزادى و كذاست حالا اين تروريست‏ها را در آنجا جا داده است و به صدام كمك مى‏كند و به اين كمك افتخار مى‏كند. مسلمين بايد توى دهن اينها بزنند و اگر مجتمع بشوند خواهند زد. و ايران همانطور كه همه دنيا ديده است (ولو زير پا گذاشته‏اند مطالب را) همه عالم الان مطلعند كه شوروى و آمريكا و ساير قدرت‏ها از ايران سيلى خوردند به بركت اسلام و نخواهد ديگر اين ملت اسلامى گذاشت كه راه آنها به اين مملكت باز بشود. آنهايى كه به آرزوى اين نشسته‏اند كه آمريكا دوباره بيايد يا شوروى بيايد، آنها خيال باطل به خودشان راه داده‏اند، به اين آرزو نباشند و لااقل تا وقتى كه اينها زنده هستند، تا آنوقت آمريكا و شوروى نمى‏تواند به اين مملكت وارد بشود.

    آنهائى كه در خانه نشسته‏اند و مى‏گويند مردم خسته شده‏اند از جنگ، آنها خودشان خسته هستند!

    اين جوان‏هاى ما كه الان در سرتاسر كشور به جنگ مى‏روند و در جبهه آنطور حماسه‏ها مى‏آفرينند، تا اين جوان‏هستند و انشاءالله هستند نمى‏تواند كسى به اين مملكت صدمه وارد كند. آنهائى كه در خانه نشسته‏اند و مى‏گويند مردم خسته شده‏اند از جنگ و خسته شده‏اند از چه و چه، آنها خودشان خسته هستند، از اول هم خسته بوده‏اند. مردم كى‏اند؟ اين انديمشك است كه مورد تجاوز

    صحيفه نور ج 18 صفحه 70

    واقع بشود، دنباله‏اش جنگ جنگ تا پيروزى مى‏گويد. آن هم جاهاى ديگرى كه از دزفول گرفته تا هر جا ملاحظه كنيد به مجرد اينكه يك فسادى، در آنجا واقع مى‏شود و صدام يك جنايتى مى‏كند دنبالش همه - مردم - در - مى‏ايستند و فرياد مى‏زنند مرگ بر كى و مرگ بر كى و جنگ جنگ تا پيروزى. اينها مردم نيستند؟ اين مردمى كه در مساجد و در نمازجمعه‏ها و سرتاسر كشور مجتمع‏اند و فريادشان بلند است از اينكه جنگ بايد كرد و خودشان هم داوطلب الان دارند به طرف جبهه هاروند، اينها مردم ايران نيستند؟ اينها از كره مريخ آمده‏اند؟ مردم ايران عبارت از يك دسته هستند كه نشسته‏اند و نه يكى‏شان رفته‏اند به جبهه با اينكه بعضى‏شان داراى كذا و كذا هستند! فقط مردم ايران اينها هستند كه در عين حالى كه دارد اين كشور به طرف فنا خداى نخواسته مى‏رود (اگر چنانچه سست بيايند جوان‏هاى ما) شما چند نفر هستيد مردم ايران كه مى‏گوييد از جنگ خسته شده‏ايم؟ شما چه وقت جنگ كرده‏ايد كه خسته بشويد؟ شما كدام يكى تان رفته است جبهه تا يك خستگى احساس بكند؟ كدامتان حاضر شده است كه آمريكا و شوروى را محكوم كند؟ شما مثل ساير آنهاى ديگرى مى‏مانيد كه نشسته‏ايد آنجا و هى اشكالتراشى مى‏كنيد به اين ملت. ملت اينها هستند، ملت اين مردم كوچه و بازار هستند، اين مردم دهات و نمى‏دانم قصبات و شهرستان ها، اينها هستند كه دارند به جنگ كمك مى‏كنند و به جبهه‏ها، پشت جبهه‏ها كمك مى‏كنند و بانوانشان و بچه‏هاشان و بزرگ هايشان و همه شان مشغول خدمت هستند. اينها كه خسته نشده‏اند. از چى خسته بشوند؟ از اسلام روبرگردانند؟ امروز اگر ما از اين جنگ و از اين دفاع مقدس، ما جنگ نداريم با كسى، ما دفاع داريم مى‏كنيم از كشور خودمان. ما باز كشورمان تحت سلطه صدام هست يك مقدارى از آن، مائى كه داريم دفاع از اسلام مى‏كنيم اگر خسته بشويم معنايش اين است كه ما از قرآن كريم ديگر خسته شده ايم، از اسلام خسته شده‏ايم. كدام يك از اين افرادى كه در اين كشور هستند الا يك دسته اقليت فاسد، خسته هستند از اين امور؟ اين جوان‏هاى ما مى‏دانند كه اگر خداى نخواسته صدام غلبه پيدا كند به اين كشور چه خواهد كرد و با همه چيز مردم چه خواهد كرد. اين جوان‏هاى غيورى كه يك همچو احساسى دارند مى‏نشينند تو خانه‏شان و مى‏گويند كه خسته شده‏ايم از جنگ؟ از چى خسته شده‏اند؟ از دفاع كشورشان خسته شده‏اند؟ از دفاع از اسلام خسته شده‏اند؟ از دفاع از نواميس‏شان خسته شده‏اند؟ يك دسته هم نشسته‏اند هر كار صحيحى هم بشود آنها مى‏گويند خراب است. هر خدمتى هم كه دولت مى‏كند آنها مى‏گويند خراب است. آنها از اول دلشان مى‏خواهد كه وضع، اين وضع نباشد، برگردد به آن زمان رفاه نمى‏دانم چى كه جوان‏ها تو قهوه خانه بروند و توى كاباره‏ها بروند و چه بكنند و پيرها هم مجالسى داشته باشند به عيش و نوش. اينها دلشان مى‏خواهد اين بشود و اين خواب را نخواهيد ترجمه‏اش را ديد. اين تعبير اين خواب تعبير براى شما نخواهد شد.

    اين ملت يك ملت زنده است، يك ملتى است كه دنيا الان رويش حساب مى‏كند. اين ايرانى بود كه همسايه هايش هم قبولش نداشتند. اين ايرانى بود كه فقط با لفظ، با لفظ آقاى آريا مهر يك

    صحيفه نور ج 18 صفحه 71

    تبليغاتى برايش مى‏شد و الا كجا چيز داشت، همه‏اش وابستگى، همه‏اش خرابى سرتاسر كشور ما كه ملاحظه بكنيد الا شهرستان‏ها آن هم تهران عمدتاكه مورد توجه بود و مى‏خواستند آن هم چون اشراف و اعيان در اينجا هستند، آنها خوش بگذرانند، اين دهات و قصبات و آن جاهاى دور افتاده يك نظر به آن نشد. اين بدبخت‏ها بايد با الاغ از اين ور آن ور بروند مريض هايشان را ببرند بين راه هم بميرند دولت الان مشغول است براى راه درست كردن و مشغول است براى بيمارستان درست كردن و براى مدرسه درست كردن كه چندين هزار مدرسه درست شده است، چندين هزار كيلومتر راه درست شده است. همه اينها را آقايان نشسته‏اند توى خانه‏شان مى‏گويند هيچى نشده است. چى چى‏خواهيد بشود؟ آنچه كه شده در زمان رضاخان بوده است شده است و در زمان محمدرضا شده است كه خيابان‏ها را آنطور مركز فساد قرارداده بودند؟ شما آنها را صحيح مى‏دانيد! آن چيزى كه در اين چند سال شده است، از همه جهات، آن تحولى كه در جواهاى ما پيدا شده است كه از كاباره كشيده شده‏اند به ميدان جنگ با كفار، از مراكز فساد كشيده شدند به مراكز صلاح و دعا و نيايش، بانوان ما كه آنطور با آنها ظلم شده بود امروز در سرتاسر كشور مشغول تعليم و تعلم هستند و مشغول جهاد هستند فى سبيل الله. چى مى‏خواهيد بشود؟ آقايان چرا چشم هايتان را هم گذاشته‏ايد و گوش‏هايتان را به بوق‏هاى آمريكا و اروپا باز كرده‏ايد؟ چشم هايتان را باز كنيد ببينيد چه خبر شده است در ايران. ديگران بايد بگويند؟ گاهى هم مى‏گويند البته. شماها كه بايد تبليغ كنيد از اين اسلام، تبليغ كنيد از اين ديانت، تبليغ كنيد از اين كشور، دفاع كنيد از اين كشور با قلم‏تان، با صحبت‏تان، با چى، هى اشكال، اشكال، اشكال براى چى؟ شما چى كم داريد كه اشكال مى‏كنيد؟ اين مردم، اين مستضعفين، اين بيچاره‏ها، اين جنوب شهرى‏هاى همه كشور ما اينطور دارند جانفشانى براى اسلام مى‏كنند و هيچ هم اظهار خستگى نكرده‏اند. الان هم وقى كه مى بينيد فوج فوج حركت مى‏كنند به جبهه‏ها براى جنگ و براى دفاع از اسلام، اينها ملت نيستند؟ اين جوان‏ها كه دارند مى‏روند جزء اين ملت نيستند؟ ملت اينجا، ملتى بايد از آمريكا بايد بيايد؟ بيدار بشويد يك قدرى، توجه كنيد يك قدرى به مسائل.

    اى مسلمين جهان! آقائى خودتان را از اسلام و بيت الله كسب كنيد

    و شما آقايان كه داريد مشرف مى‏شويد به اين بيت معظم الهى، علاوه بر اينكه بايد خيلى جديت كنيد به اينكه اين مردمى كه بسيارشان مسائل حج را خوب نمى‏دانند، مسائل حج را براى اينها بگوييد قبل از اينكه هر كارى را مى‏خواهند بكنند، در هرجا هستيد مردم را بخواهيد آنجا و مسائل حج را برايشان با قاعده گوشزد كنيد، بگوئيد همين طور واجباتش را، محرماتش را، اينطور چيزها. علاوه بر اين، آن مسائلى كه بايد، با مسلمين در ميان بگذاريد، معاشرت كنيد با آنها البته با يك نظامى و به آنها حالى كنيد كه آقا چرا نشسته‏ايد كه آمريكا از آن ور دنيا دستش را دراز كند و شما را بخواهد اداره كند. بخواهد خليج فارس را، خليج فارس به توچه كار دارد؟ تو چكاره هستى كه از آن ور مى‏خواهى خليج فارس را تامين كنى؟ ما خودمان بايد بكنيم، به شما چه ربطى دارد؟ مسلمان خودشان بايد بكنند،

    صحيفه نور ج 18 صفحه 72

    خليجى‏هابايد بكنند اين را. ما ميل داريم كه با همه كشورهاى اسلامى برادر باشيم، با همه حكومت‏ها در عين حالى كه اعوجاج دارند برگردند و با ما دست اخوت بدهند. ما صلاح همه را مى‏خواهيم. ما مى‏خواهيم كه آنها عزيز باشند. ما مى‏خواهيم آنها نوكر امريكا نباشند. آمريكا از آن ور دنيا آقايى نكند به شما، شوروى هم از آن ور. شما با هم باشيد. شما همين حكومت‏هايتان با هم باشد، ملت‏هايتان دنبالتان هستند. شما با ملت‏ها خوش رفتارى كنيد، ملت‏ها دنبال شما هستند، اگر خوش رفتارى كرديد و جهات اسلامى را مراعات كرديد، اين ملت‏ها همراه شما هستند، آنوقت آسيب‏ناپذير هستيد. الان حكومت ايران آسيب ندارد براى اينكه براى مردم دارد خدمت مى‏كند و مردم هم دنبال او هستند. مردم حافظ هستند. اگر يك گرفتارى در زمان رضاخان پيش مى‏آيد، در زمان محمدرضاخان پيش مى‏آيد براى آنها، مردم خوشحال مى‏شدند كه اين گرفتارى برايشان پيش آمده. امروز اگر يك گرفتارى براى كشور ما پيدا بشود، براى حكومت ما پيدا بشود مردمند كه حل مى‏كنند اين را و دولت هم خدمتگزار است و بايد خدمتگزار باشد. مجلس هم خدمتگزار است و بايد خدمتگزار باشد. همه ما بايد خدمتگزار باشيم به اين مردم. همه بايد تشكر كنيم از اينهائى كه اين جنگ را دارند اداره مى‏كنند با اين فشارها، در عين حالى كه همه بر خلاف هستند و همه مى‏خواهند كه ما منزوى باشيم. بحمدالله ايران در همه دنيا مطرح است و مسلمين همراه او هستند و من اميدوارم كه اين سفر مبارك شما را موفق بكند به اينكه اين مسلمين جهان را، اين روحانيون كشور ما را، اين روحانيون دربارى را كه آنجا لابد مى‏آيند، توجه بدهيد به اينكه آقا چرا بايد شما عزت خودتان را در نوكرى آمريكا بدانيد؟ در نوكرى صهيونيست‏ها بدانيد؟ شما آقائى خودتان را از اسلام كسب كنيد، آقائى خودتان را از بيت‏الله كسب بكنيد. دور بيرق اسلام جمع بشويد، دور حول خانه خدا جمع بشويد و با هم بيعت كنيد كه اجتماعتان همه‏تان بر خلاف مصالح اسلام نباشد و بر وفاق مصالح باشد و دست قدرت‏هاى بزرگ را انشاءالله كوتاه كنيد و اين كنگره بزرگ اسلامى انشاءالله به نتيجه مطلوبى كه اسلام دارد برسد و شماها با سلامت و سعادت مشرف بشويد و دعا كنيد كه مسلمين و سران اسلام بيدار بشوند و توجه بكنند به مصالح اسلامى و دعا كنيد به اين ملتى كه همه چيزش را در طبق اخلاص براى اسلام گذاشته و دارد فعاليت مى‏كند و دعا كنيد كه خداوند اين كوردل‏هايى كه گاهى پيدا مى‏شود در ايران يا در جاهاى ديگر، اينها را خدا هدايت كند كه به دامن اسلام برگردند و متوجه به مصالح اسلام باشند و ننشينند هى كارشكنى بكنند. همراهى كنند با اين ملت.

    والسلام عليكم و رحمة الله‏

    
    previos page menu page next page
    

  8. #1578
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 18 صفحه 75

    تاريخ: 1/6/62

    بيانات امام خمينى در جمع فرماندهان نيروهاى دريايى و هوانيروز، گروهى از خلبانان و پرسنل فنى - هوايى، پرسنل نيروى دريايى و هوايى و گروهى از دانشجويان شركت كننده در مجمع جهانى حركت اسلامى دانشجويى

    ما هر روز بايد به بيدارى و وحدت خودمان بيفزائيم‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    قبلاً از مهمان‏هاى عزيزمان كه از خارج كشور آمده‏اند، دانشجويان عزيزى كه در جبهه خارج به مجاهدت در راه خدا ادامه مى‏دهند تشكر كنم و توفيق آنها را براى رسيدن به نيل اسلامى از خداى تبارك و تعالى تقاضا نمايم. اين دانشجويان عزيز كه در خارج كشور با آن زحمت‏ها و با آن كارشكنى‏ها به طرفدارى از اسلام و جمهورى اسلامى و كشور عزيز قيام كردند و اقدام، مورد تشكر و تقدير هستند و مجاهدينى هستند كه در جبهه خارج به اسلام خدمت مى‏كنند و اميدوارم كه نام مباركشان در صحيفه‏هاى اسلامى ثبت بشود و براى اسلام ذخيره‏هايى باشند كه كشور خودشان را از انحرافات نجات دهند. و بعدا از شما پرسنل نيروى هوائى و هوانيروز و خلبانان عزيز تشكر مى‏كنم كه با برادرهاى خودتان همصدا هستيد و به طور شايسته خدمت براى اسلام مى‏كنيد و دست جنايتكاران را از كشور اسلامى قطع كرديد و انشاءالله بعدها هم مجال به آنها نخواهيد داد كه در اين كشور به چپاولگرى‏هاى خودشان ادامه بدهند. شماها مى‏دانيد كه اين كشور و خصوصا ارتش در زمان شاه مخلوع چه وضعيتى داشت. اسم استقلال را مى‏گفتند، تكرار مى‏كردند، اسم تمدن را تكرار مى‏كردند، لكن ما در هيچ چيز استقلال نداشتيم و بويى از تمدن در اين كشور ما نگذاشتند كه به مشام مردم برسد و خداى تبارك و تعالى به ملت ما و به مسلمين منت گذاشت و اين نيروها را و نيروهاى مردمى را بيدار كرد و در همان وقت اول كه نيروهاى مردمى نهضت كردند، نيروهاى اسلامى، لشكر اسلامى كه متحول شدند از آن لشكر طاغوتى به لشكر انسانى - اسلامى، از همان اول به دامن ملت برگشتند و با مجاهدات همه اينها كشور ما - را - به پيروزى رساند و ما امروز در بين راه هستيم. اينطور نيست كه ما را امثال قدرت‏هاى بزرگ مثل آمريكا و شوروى رها كنند، آنها باز طمع دارند به ما. آنها در خارج نشسته‏اند و عمال آنها در خارج و داخل مشغول كار هستند و طمع دارند باز به اين كشور و طمع دارند به ارتش. لكن تحولى كه در اين كشور پيدا شد به بركت تأييدات الهى و جوان‏هاى ما را نجات داد و شما عزيزان نيروهاى ثلاثه را نجات داد، تحولى است كه اميدوارم كه به همين وضع باقى باشد و تا اين وضع موجود است و وضع موجود استدامه دارد، هيچ آسيبى به شما نخواهد رسيد.

    صحيفه نور ج 18 صفحه 76

    مهم اين است كه ما و شما آشناى به وظايف اسلامى و وظايف ميهنى خودمان باشيم گمان نكنيم كه مسائل تمام شده است و ايران نجات مطلق پيدا كرده است و كسانى كه در كمين نشسته‏اند آرام مى‏شوند. ما هر روز بايد به بيدارى خودمان بيفزاييم و هر روز بايد به وحدت و انسجام خودمان افزايش بدهيم. ما بايد، شما بايد خودتان را از ساير نيروهاى مسلح اسلامى جدا ندانيد و آنها هم بايد خودشان را از شما جدا ندانند، همه از يك نيرو هستيد با اسماء مختلف، نيروى اسلامى - الهى هستيد. اسماء مختلف، لكن معنا واحد و تا اين وحدت معنا هست و تا اين وحدت بين قواى لشكرى هست، ارتش هست و وحدت بين آنها و سپاه پاسداران و بسيج و مردم هست اين كشور مصون از هر بليه‏اى است، و خدا نكند يك روزى بيايد كه منحرفين شما را گول بزنند و ايجاد اختلاف بكنند بين شما. و خدا نكند كه روزى بيايد كه اشخاصى كه انحراف از اسلام دارند، بين شما و پاسداران عزيز اختلاف ايجاد كنند. اگر اختلاف بيايد بين شما و وحدتتان از بين برود مطمئن باشيد كه آنها كار خودشان را خواهند كرد و شما را همانطور كه سابق ارتش در تحت فرمان او بود، شما را تحت فرمان خودشان خواهند گرفت و همچو تصفيه‏اى خواهند كرد كه از شما كه براى اسلام خدمت مى‏كنيد يك تن باقى نگذارند. بايد هوشيار باشيد، بايد هوشيار باشيم، بايد دولت و ملت هوشيار باشند كه غفلت از اينكه در كمين هستند براى بلعيدن اين كشور از همه اطراف، از آمريكا گرفته تا شوروى، در اين معنا شك نبايد بكنيم و متكى به خداى تبارك و تعالى باشيم و متكى به قدرت ملى خودمان باشيم كه - با - وحدت شما و همراهى ملت از شما و پشتيبانى همه قشرهاى ملت از شما، شما را از آسيب مصون نگه مى‏دارد.

    اسلام اجازه نمى‏دهد به مسالمت بين مسلمان و يك كافر متعدى!

    و بحمدالله شما آن سيلى‏اى كه - در اول - در اول حمله صدام وعده داده شد كه به صورتش بزنيد، شما زديد و الان يك موجود سيلى خورده است كه همه چيزش را از دست داده است و كمك‏هاى خارجى، كمك‏هاى منطقه، كمك‏هاى ابرقدرت‏ها نمى‏تواند او را نجات بدهد. امروز صدام دور افتاده است و از هركس تقاضا مى‏كند كه يك اصلاحى پيش بيايد حتى از گروه‏هاى منحرف و اشخاص منحرف، باز دامن آنها را مى‏گيرد كه آنها پيشنهاد اصلاح بكنند، و اما يك اصلاح آمريكائى آنها نمى‏دانند كه آن چيزى كه در ايران است و آن معنائى كه در ايران است و آن چيزى كه در اسلام است اجازه نمى‏دهد كه با يك موجودى كه به صغير و كبير كشور خودش و كشور ما رحم نكرده است، اصلاح پيش بيايد. لفظ اصلاح يك امرى است كه صلاحيت ندارد بين مسلمان‏ها و يك طايفه‏اى كه از اول به اسلام عقيده نداشتند و مؤسس آنها عفلقى بوده است كه به هيچ دينى از اديان الهى اعتقاد ندارد. معنا ندارد كه دولت اسلامى ايران با دولتى كه هيچ اعتقاد به اسلام و به اخلاق بشريت ندارد، سر ميز اصلاح بنشيند. ايران همانطور كه سيلى زد به اين موجود مفلوك، به سيلى زدن خودش و به پس گردنى زدن خودش ادامه مى‏دهد تا اينكه آن چيزهائى كه بايد زير بار بروند با فشار نظامى ايران و با

    صحيفه نور ج 18 صفحه 85

    فشار ملت ايران تحقق پيدا بكند. ملت ايران اگر مى‏خواست كه صلح آمريكايى بكند، همان اول از آمريكا جدا نمى‏شد و قطع روابط نمى‏كرد و دستش را از ايران كوتاه نمى‏كرد و جاسوسان او را بيرون نمى‏كرد و امروز هم اگر دستش را به صلح آمريكايى دراز كند، صدام و امثال صدام كنار مى‏روند، لكن مستشارهاى آمريكايى وارد معركه مى‏شوند. ما نمى‏توانيم صلحى را بپذيريم كه طرح آمريكايى دارد و صدام نمى‏تواند بپذيرد آن چيزهائى را كه ما مى‏خواهيم. كسى كه ابتدائاً براى اينكه سردار قادسيه باشد تصريح كرد كه من به كشورى كه مجوس هستند دارم حمله مى‏كنم و كشور ايران را مجوسى خواند و حمله خودش را حمله سردار قادسيه خواند و هيچ اعتقاد به اسلام و اخلاقيات اسلام نداشت، امروز هم در راديو و هم در صحبت‏ها او دم از اسلام مى‏زند.

    حالا كه بيچاره شده است از اسلام دم مى‏زند و اگر مهلت داده بشود به اين خبيث، آن روزى كه مهلت پيدا بكند و تجهيز قوا بكند بدتر از اول به سرزمين شما حمله مى‏كند. بايد امروز كه بحمدالله قدرت در دست شما ارتشى‏ها و سپاهى‏ها و بسيجى‏ها و عشاير هست، اين قدرت را حفظ كنيد و اين وحدت را حفظ كنيد و به پيش برويد كه خدا با شماست و اميدوارم كه با زحمت و تلاش پيگير شما تمام اين توطئه‏ها از بين برود و ايران استقلال خودش را حفظ كند و آزادى خودش را حفظ كند. آنهايى كه از ما مى‏خواهند كه با صدام صلح كنيم و به جنگ ادامه ندهيم، آنها - جنگ آمريكايى - صلح آمريكايى مى‏خواهند. بعضى از آنها سر تا قدمشان آمريكايى است و از عمال شاه سابق بوده‏اند و حالا اسلامى شده‏اند و براى وطن‏شان و براى حفظ خون مردم وطن‏شان (و براى حفظ خون مردم وطن‏شان) ناله مى‏كنند و اشك تمساح مى‏ريزند و انشاءالله شما و ساير قواى مسلح به كار خودتان با قدرت، با اعتماد به خداى تبارك و تعالى ادامه بدهيد و حفظ كنيد كشور خودتان را از اينكه دست‏هاى قدرت‏هاى فاسد در اينجا باز بشود و من اميدوارم كه ديگر نتوانند اينها يك همچو تخيلى را بوجود بياورند و عملى كنند. البته آنها طمع دارند باز طمع‏شان نبريده است. آنها هم پيشنهاد مى‏كنند كه بايد صلح بشود، لكن صلحى كه آنها مى‏خواهند صلح آمريكايى مى‏خواهند و ما صلح اسلامى مى‏خواهيم. ما مى‏خواهيم آن كسى كه تعدى كرده است به مسلمان‏ها و آن اشخاصى كه خون مسلمان‏ها را در بلاد ما و بلاد خودش ريخته است و علماى اسلام را در بلاد خودش شهيد كرده است، ما مى‏خواهيم به حكم اسلام از او انتقام بگيريم، ما مى‏خواهيم قصاص كنيم، ما مى‏خواهيم دست او را قطع كنيم و ما مى‏خواهيم كه اين حزب منحوس و اين حزب عفلقى از بين برود و كشور عراق به دست خود عراقى‏ها، به دست مردم و ملت خود عراق اداره بشود، نه به دست ديگران و امثال صدام كه تمام حيثيت عراق را، حيثيت نظامى عراق را، حيثيت ملى عراق را زير پا گذاشته است و تمام ذخيره عراق را براى نفهمى به باد فنا داده است كه امروز مفلس شده است و طلاها و جواهرات زن‏هاى مردم را مامورين مى‏روند و به زور مى‏گيرند و يك دسته از خودشان هم نمايش مى‏دهند كه صف كشيده‏اند براى اينكه ذخيره‏هاى خودشان را بدهند، با اينكه با زور دارد از ملت خودش طلاها را مى‏گيرد و در كويت و در غيركويت به فروش مى‏رساند براى اصلاح حال خودش و يا براى پر كردن جيب خودش و ديگران. يك همچو موجودى نبايد ديگر در دنيا باقى بماند و

    صحيفه نور ج 18 صفحه 78

    نبايد حكومت اين كشور اسلامى را داشته باشد. اسلام اجازه نمى‏دهد به يك همچو مسالمتى بين ما و او و بين مسلمان و يك كافر متعدى. ما بايد به همه كشورهاى منطقه بگوييم كه اسلام به ما اجازه نمى‏دهد كه حتى يك وجب از ملك شما و از مملكت شما تصاحب كنيم، ما دفاع داريم مى‏كنيم از شما و از كشور خودمان. ما دفاع از نواميس شما مى‏كنيم، ما دفاع از علماى شما مى‏كنيم، ما دفاع از متدينين شما مى‏كنيم، ما دفاع از ملت شما مى‏كنيم. لكن بعد از اينكه انشاءالله پيروزى حاصل شد، كشور شما مال خود شماست و كشورهاى منطقه مال صاحبانش هست و كشور اسلامى به يك وجب از خاك ديگران طمع ندارد، لكن نمى‏گذارد كه كسانى كه طمع در مملكت خودش دارند و كسانى كه تعدى كردند به كشور ما، نمى‏گذارد آنها به راه حيات خودشان ادامه بدهند. من از خداى تبارك و تعالى توفيق شما جوانان و همين طور جوانان عزيزى كه در خارج از كشور به اسلام خدمت مى‏كنند، از خداى تبارك و تعالى مى‏خواهم. آنها مجاهدينى هستند كه با كمال اخلاص دارند خدمت مى‏كنند به ايران و شما مجاهدينى هستيد كه با اخلاص داريد خدمت مى‏كنيد به كشورتان و خداوند با شماست و شما را پيروز مى‏كند انشاءالله.

    والسلام عليكم و رحمة الله

    
    previos page menu page next page
    

  9. #1579
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 18 صفحه 79

    تاريخ: 2/6/62

    بيانات امام خمينى در جمع اعضاى شورايعالى تبليغات اسلامى

    فقه در راس دروس است ولى مسائل ديگر هم مهم است كه بايد به آنها عمل شود

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    آمار و مطالبى كه فرموديد اميد بخش است. در قديم حوزه‏ها محصور شده بود در چهار ديوارى كه كسى نمى‏توانست از آن بيرون بيايد. تبليغات سوء به صورتى بود كه اگر طلبه‏اى مى‏خواست حرفش را بزند و در فكر تشكيلات باشد، مورد طعن قرار مى‏گرفت. هميشه صحبت نظم در بى‏نظمى است مورد تأييد بود. همه بايد متأسف باشيم كه اين انقلاب دير پيروز شد. اگر اين انقلاب سى سال پيش پيروز مى‏شد، وضع حوزه‏ها غير از اين بود. البته روحانيت خوب عمل كرد و فقه اسلام را كه فقه جعفرى است با مجاهدت‏هاى زياد زنده نگاه داشت، ولى بالاخره محصور شده بودند در همان جهت فقهى ولى همان را خوب عمل كردند. اشكال به ما اين بود كه به غير از مسائل عبادى فقه هيچ كارى نمى‏كرديم. حوزه‏ها در زمينه‏هاى ديگر حركتى نداشتند، تازه علماى بزرگ هم منبر نمى‏رفتند و تبليغى كه اساس كار است انجام نمى‏دادند. وضع فلسفه هم به صورت امروز نبود. آقاى شاه آبادى رحمت الله عليه مى‏گفت مرحوم آقا ميرزا على‏اكبر يزدى كه يكى از فلاسفه بزرگ و مردى عالم و صادق و پرهيزگار بود وقتى فوت كرد شخصى براى تعريف از او در منبر گفت خودم ديدم كه او قرآن مى‏خواند. وضع حوزه‏ها اينگونه بود. علوم رياضى يا ساير علوم يا نبود يا كم بود. اصولا كسى به اين فكر نبود كه چه چيزهائى باشد و چه چيزهائى نباشد، حركت در حوزه‏ها نبود. حوزه كسى را به عنوان مبلغ اعزام نمى‏كرد، البته افراد، خودشان براى تبليغ مى‏رفتند ولى حوزه كسى را نمى‏فرستاد. اعزام به خارج كه در ذهن‏ها نبود و هيچ كس هم فكر نمى‏كرد كه امكان دارد كسى را به خارج فرستاد، ولى بحمدالله امروز در حوزه‏ها اين مسائل حل شده است من باز عرض مى‏كنم كه فقه را نبايد فراموش كرد. فقه به همان صورتى كه بوده است بايد باشد. فقه جواهرى بايد تقويت شود. بايد حوزه‏ها وقت وافرشان را صرف فقه و اصول و فلسفه و مباحثه كنند زيرا فقه در راس دروس است ولى مسائل ديگر هم مهم است كه بايد به آنها عمل شود.

    ما مى‏خواهيم انقلابمان را با تبلغ صادر كنيم نه با شمشير

    وضع تبليغات بايد متناسب با نيازها و وضع حوزه‏ها باشد. بايد آقايان توجه داشته باشند، هميشه

    صحيفه نور ج 18 صفحه 80

    دنبال مسائل واقعى بروند. كتاب‏هائى را كه مى‏خواهيد منتشر كنيد، حتما بدهيد عده‏اى از فضلا بخوانند و نظر دهند و خودتان دقيقا بررسى كنيد. اعزام مبلغ از امور بسيار لازم است كه بايد با دقت عمل شود. ما كه مى‏گوئيم مى‏خواهيم انقلابمان را صادر كنيم، نمى‏خواهيم با شمشير باشد بلكه مى‏خواهيم با تبليغ باشد. ما مى‏خواهيم تبليغات گسترده‏اى را كه كمونيست‏ها و ديگران بر ضد اسلام مى‏كنند، با تبليغات صحيح خنثى كنيم و بگوئيم كه اسلام همه چيز دارد. اسلام مثل مسيحيت كنونى نيست. از اول نقشه بود كه اسلام را مثل مسيحيت كه در كليسا محبوس است، در مدرسه‏ها محبوس كنند. متاسفانه خودمان به اين نوع تفكر كمك كرديم. به زبان آوردن كلمه سياست جرم بود براى اينكه القا كرده بودند كه سياست مال منحرفين است. اصولا اساس اسلام از سياست است. به وسيله پيغمبر اسلام و پس از آن تا مدت‏ها حكومت تشكيل داده مى‏شد و آنها تمام امور سياسى را در دست مى‏گرفتند، لكن در زمان ما كلمه و لغت سياست را نمى‏شد به كار برد. شما يادتان نيست در قديم وضع خاصى بود، فلسفه و عرفان كفر مطلق بود و فضلا از اينكه زبان خارجى بدانند كه بتوانند در خارج تبليغ كنند در حد كفر بود و واقعاً فكرها عقب افتاده بود. اگر ما همه زبان‏ها را براى تبليغ اسلام بدانيم عبادتى بزرگ است. ما با زبان اينجا كه نمى‏توانيم براى مردم آمريكا و ساير كشورها مسائل اسلام را بگوئيم. امروز اسلام در اكثر كشورها مطرح است.

    تبليغات بايد بر اساس معنويات باشد كه اساس اسلام است‏

    اميدوارم كه شما بتوانيد اسلام را براى مردم جهان عرضه كنيد. انشاءالله خداوند به شما اجر دهد. البته تبليغات بايد بر اساس معنويات باشد، معنويات اساس اسلام است. سعى كنيد معنويات را زياد كنيد و از تشريفات تا آنجا كه مقدور است بكاهيد. همه‏اش در فكر درست كردن سالن و ساختمان نباشيد بلكه در فكر معنويات اسلام باشيد.

    قم شهر علم و اسلام است و از قم نبايد چيز خلافى منتشر شود

    توجه داشته باشيد كتاب‏ها و چيزهاى ديگرى كه از قم منتشر مى‏شود غير از كتاب‏هائى است كه در ساير شهرها منتشر مى‏شود. قم شهر علم و اسلام است. اگر خطائى از قم منتشر شود در دنيا علم مى‏شود. اين موضوع هم بايد مورد توجه باشد كه از قم چيز خلافى منتشر نشود. خداوند به همه شما توفيق دهد.

    والسلام عليكم و رحمة الله

    
    previos page menu page next page
    

  10. #1580
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 18 صفحه 81

    تاريخ: 7/6/62

    فرمان امام خمينى به حجت‏الاسلام جلالى

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    جناب حجت‏الاسلام آقاى حاج شيخ حيدر على جلالى دامت افاضاته

    بدين وسيله جنابعالى را به امامت جمعه شهرستان خمين منصوب مى‏نمايم كه انشاءالله تعالى ضمن برگزارى اين فريضه الهى، مردم را به وظايف مهمى كه در رابطه با اسلام عزيز و انقلاب خونبار ملت شريف ايران دارند آشنا سازيد.

    اهالى محترم و نهادها و ارگان‏ها نيز طبق وظيفه‏اى كه دارند همكارى‏هاى لازمه را در انجام هر چه باشكوه‏تر اين نماز وحدتبخش با جنابعالى خواهند نمود. از خداى تعالى ادامه توفيقات شما را مسئلت دارم.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

صفحه 158 از 208 نخستنخست ... 58108148154155156157158159160161162168 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/