صفحه 15 از 22 نخستنخست ... 5111213141516171819 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 141 تا 150 , از مجموع 220

موضوع: ::. دفاتر اشعار فرخ تمیمی .::

  1. #141
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    خواب
    ... اما
    اغمای خواب گونه ی آن قوم باستان
    با لای لای هر ورق تاریخ
    چندان عمیق گشت
    که شاعر ،
    مایوس و خشمناک
    فریاد جاودانه ی شعرش را
    در گوش کوه ریخت .


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #142
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    نمایش
    بازیگران ،
    بازی را
    چندان به جد نگرفتند
    تا آن فریب هر شبه ،
    باری
    یک لحظه در نقاب بماند .
    درد این نبود که باید
    تا آخر نمایش بنشینم
    و در اوج هوشیاری
    بنشینم و ،
    با چشم های باز ، ببینم .
    درد این که من ،
    با اولین اشارت فهمیدم
    میزان به عدل نمی سنجد
    و داور ... با چشم های بسته ....

    و آن سر ، که می رود

    سر مرد ستمبرست .
    و
    عدل
    مفهوم باستانی « زنجیر » و
    آن « خر » ست .


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #143
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    مرز چل
    پس ، در آستان چل .
    ماندیم
    ماندیم و تجربه کردیم
    بر پله ی چهل ،
    عشق
    سرشار از شکوه غریبی است .
    در مرز چل است
    دل ، بی رقیب می ماند
    و روزی هزار بار
    نام تو را می خواند
    و عقل را
    هرگز مجال یک لحظه جلوه نیست .
    اینجا کلام عشق ،
    دور از فریب
    زیباترین شعر جهانست
    رود بلند شعر حافظ زندست
    دَر دست
    دُر دست
    باید کشید
    باید کشید .

    در مرز چل ، من


    با عشق درد پرور خو کردم
    چله نشین شوکت دردم
    بی داغ بوسه های تو ، سردم
    تا هر کجا و هر چه می آیم ،
    مَردم


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #144
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    شنل آفتاب
    سر شانه های خسته و افسرده ام ،
    گرمی گرفت از شنل زرد آفتاب در صبح سرد دی


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #145
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    دهلوی پیک
    به : الف . پرتو اعظم
    نویسنده

    و خون
    و خون آبی شب های هیچ - تاب
    گل می کند
    بر شیشه ی کبود عینک .
    بر گرد میز
    من هستم و زنم
    و « ناتاشای » بختگو .
    انگشت های فرز « ناتاشا »
    رو می کند برای من و او
    پنجاه و دو عدد و تصویر
    با رنگ گونه گون

    دهلوی پیک ،
    هان ،
    یک عشق پوچ !
    پوچ تر از دست باخته
    بر گرد میز روز و شبان عمر ....

    شُش های زرد گونه ی جنگل
    از دود ،
    دود ،
    د...و ... د
    یکسره می نالد
    و دارکوب مرگ *
    بر پوکی ی عمیق جنگل می بالد
    می بالد و به پوکان می کوبد .
    بر کشته های سوخته از باد های سرخ
    دردا ! اگر نگرید نازای این بلند !

    خنجر بیاورید ،
    خنجر !
    کاین زخم کهنه را
    از قلب های خسته ببُرّم
    تا بارور شود
    تیر بلند قهقهه در چله ی کمان ..

    آیا بهار خوب کدامین سال
    گل می کند
    بر کنده های سوخته از شعله تبر ؟


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #146
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    کبود وار
    تیراژه ی خمیده ی کافور
    بر پرده ی تصور و تصویر
    و عطسه ی کبود
    بر پله های عمر .
    در شیهه ی کشیده ی « بهزاد »
    بالید
    بذر سیاوشان .

    از اشک سرخ بود که پیچید
    بوی بخار زنده ی آهک
    در بینی ی گرسنه ی گورستان

    این مویه ها اگر بگذارد
    خواهی شنید .
    شیر بریده را
    در جام خوش - تراش بنات النعش .


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #147
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    بوی ماه
    دو بدر ماه درخشید
    از شرق .
    از شمال .
    و زهره
    همراه ماه مشرق .
    آیا کدام ماه ؟

    پس
    پنجره ی مشرق را بستم .

    اینک اتاق
    و بوی باکره ی ماه آشنا .


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #148
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    احساس
    زنهار ،
    پیراهن بلند بپوش
    تا باغ های یاس نسوزند
    از هُرم آفتاب


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #149
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    عاشقانه
    وقتی که پوستت :
    - ابریشم سپید تراوا -
    نیلوفرینه می شود از نیش بوسه ها
    احساس می کنم ،
    بازارگان عطر و پرند و نورم
    در جاده های خرم ابریشم .


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. #150
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    سرسرک
    سُر می خورند بر ،
    آیینه وار یخ
    زنگی ،
    سپید ،
    زرد ،
    پیر ،
    جوان ،
    زن ،
    مرد ،
    سُر می خورند و قهقهه شان می شود بلند
    تا نوک کوه آهن و سیمان .

    در پشت شیشه های نخستین اشکوب
    سی دختر جوان
    سیگار زیر لب
    با دقتی شگفتی آور
    دنبال می کنند
    ارقام سبز را
    بر چار گوش صفحه ی « ویدئو »

    آ .... آ .... آه
    سهم « کمل »
    بیچاره هفت در صد ارزان شد
    آخر
    این حرف کشک نیست که می گویند
    سیگار ، عامل سرطان پدر سگ است !
    سود « بویینگ » ،
    اما برای هر سهم
    یک « سنت » و نیم اضافه شده ،
    آخ جون
    عمّه « پوسی » چه سود کلانی برد
    « فاکسی » ، سگش ، چه ارث تمیزی ....

    آن گوشه ، دست دخترکی شیطان
    از دست پیر مرد رها شد
    و پیر ،
    اُه . چه زمینی خورد
    گومب
    گومب
    گومب .
    دخترنشست و قهقهه سر داد .
    از هر طرف صدای قهقهه برخاست .
    اما چه عالمی ست
    آن پیر مرد آن وَر هفتاد وهفت را .
    با
    این ماه هفت و هفت


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 15 از 22 نخستنخست ... 5111213141516171819 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/