خدايا؛
دشت ها را، جنگل ها را،
همه چيز را نقاشي کردي،
نقشي هم به دل ما بزن
خدايا؛
دشت ها را، جنگل ها را،
همه چيز را نقاشي کردي،
نقشي هم به دل ما بزن
پروردگارا:
سرنوشت مرا خیر بنویس!
تقدیری مبارک...
تا هر چه را تو دیر می خواهی؛ زود نخواهم.
و هر چه را تو زود می خواهی؛
دیر نخواهم.
آه...!
باز باران...
...و من مبهوت سخاوتی چنین!
خدایا!
آفتاب پس از این باران چه رنگی است؟!
خدايا
مرا به بزرگی چیزهایی که داده ای آگاه و راضی کن
تا کوچکی چیزهایی که ندارم
آرامشم را به هم نریزد
خدا آن حس زیباییست که در تاریکی صحرا
زمانیکه هراس مرگ میدزدد سکوتت را
یکی مثل نسیم سرد می گوید :
کنارت هستم ای تنها
و دل آرام میگیرد ..
گاهی وقتها دلم برای خدا تنگ میشه
اونقدر از خدا دور میشم اونقدر دور که تا ته دره میرم
تازه وقتی متوجه این دوری میشم که دیگه به ته خط رسیدم و هیچ راهی ندارم
حتی پاهام توان برگشتن و بالا رفتن از این شیب رو ندارن
خدایا اگه کمکم نکنی من توی دره ی گناهام میپوسم
خدایا دستم رو بگیر
به زندگیم نور ایمانت رو بتابون
طناب تقوا به پاهام ببند
تا از تو دور نشم.......
گفتم:خدایا از همه دلگیرم ! گفت:حتی از من گفتم:خدایا دلم را ربودند ! گفت:پیش از من گفتم:خدایا چقدر دوری ! گفت:تو یا من گفتم:خدایا تنهاترینم ! گفت:پس من گفتم:خدایا کمک خواستم ! گفت:از غیر من ......گفتم:خدایا دوست دارم! گفت:بیش از من گفتم:خدایا آنقدر نگو من!! گفت:من توام ، تو من !!!
خدایا دلگشایی !
راهنمایی،مهرافزایی،
لطیف و مهربان و نیک خدایی
چه بود که برین خسته دلم
ببخشایی؟(چی میشه که....منو ببخشی )
واز رحمت خود دری برمن گشایی؟....
امشب که باران الهی بر ما جاریست...چقدر بهانه دارم برای گریستن......خدایا ظلم کردم بر خویشتن ..بر دیگران....مرا به رحمت بی منتهایت...ببخش......انی ظلمت نفسی و غیری فاغفرلی ...یا ارحم الراحمین......امشب در ژرفای وجود کند و کاو کنیم شاید به چشمه های زلال معرفت رسیدیم...شاید این همه تیرگی با بارش رحمت الهی به روشنی مبدل شود.......نگاهمان به آسمانست.......
بار الها از تو ميخواهم كه بگشاي در لطف و صفا را
از تو ميخواهم ببخشائي گناه مردم صاحب خطا را
ز روي تمنا در بسته بگشا خدايا
اگر ديدي از ما خطاي خدايا ببخشا
در بسته بگشا به رويم خدايا تو كه مالك اين زميني
كه در خود شكستم دري را كه بستم در اين شام غربت نشيني
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)