صفحه 15 از 46 نخستنخست ... 511121314151617181925 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 141 تا 150 , از مجموع 455

موضوع: گزیده اشعار سنایی

  1. #141
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    صحبت معشوق انتظار نیرزد

    بوی گل و لاله زخم خار نیرزد


    وصل نخواهم که هجر قاعدهٔ اوست

    خوردن می محنت خمار نیرزد


    ز آن سوی دریای عشق گر همه سودست

    آنهمه نسود آفت گذار نیرزد


    این دو سه روز غم وصال و فراقت

    اینهمه آشوب کار و بار نیرزد


    روز شود در شمارم از غم جانان

    خود عمل عاشقی شمار نیرزد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #142
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    عشق آن معشوق خوش بر عقل و بر ادراک زد

    عشق بازی را بکرد و خاک بر افلاک زد


    بر جمال و چهرهٔ او عقلها را پیرهن

    نعرهٔ عشق از گریبان تا به دامن چاک زد


    حسن او خورشید و ماه و زهره بر فتراک بست

    لطف او در چشم آب و باد و آتش خاک زد


    آتش عشقش جنیبتهای زر چون در کشید

    آب حیوانش به خدمت چنگ در فتراک زد


    شاه عشقش چون یکی بر کد خدای روم تاخت

    گفتی افریدون در آمد گرز بر ضحاک زد


    زهر او آب رخ تریاک برد و پاک برد

    درد او بر لشکر درمان زد و بی‌باک زد


    درد او دیده چو افسر بر سر درمان نهاد

    زهر او چون تیغ دل بر تارک تریاک زد


    جادوی استاد پیش خاک پای او بسی

    بوسه‌های سرنگون بر پایش از ادراک زد


    عقل و جان را همچو شمع و مشعله کرد آنگهی

    آتش بی باک را در عقل و جان پاک زد


    می سنایی را همو داد و همو زان پس به جرم

    سرنگون چون خوشه کرد و حدبه چوب تاک زد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  3. #143
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    خوبت آراست ای غلام ایزد

    چشم بد دورخه به نام ایزد


    نافرید و نیاورید به حسن

    هیچ صورت چو تو تمام ایزد


    در جهان جمالت از رخ و زلف

    بهم آورد صبح و شام ایزد


    سبب آبروی جانها کرد

    خاک کوی تو گام گام ایزد


    از پی عزت جمال تو داد

    صورت لطف را قوام ایزد


    از پی منت وجود تو کرد

    گردنانرا به زیر وام ایزد


    از پی خدمت رکاب تو داد

    آدمی را دم دوام ایزد


    کرد گرد سم ستور رهت

    سرمهٔ چشم خاص و عام ایزد


    برهمن را چو پرسی ایزد کیست

    گوید آن رخ نگر کدام ایزد


    ای به هر دم شراب آدم خوار

    زده بر جام جانت جام ایزد


    سر دام خودی نداری هیچ

    زان مدامت دهد مدام ایزد


    وز برای شکار دلها ساخت

    خال تو دانه زلف دام ایزد


    آنچنان کعبه‌ای که هست ترا

    در و دیوار و صحن و بام ایزد


    بده انصاف هیچ وا نگرفت

    از تو از نیکویی و کام ایزد


    خوبت آراسته‌ست طرفه تر آنک

    خود همی گویدت به نام ایزد


    تو مقیمی از آن سنایی را

    داد بر درگهت مقام ایزد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. #144
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    زهی مه رخ زهی زیبا بنامیزد بنامیزد

    زهی خوشخو زهی والا بنامیزد بنامیزد


    غبار نعل اسب تو به دیده درکشد حورا

    زهی سیرت زهی آسا بنامیزد بنامیزد


    ز شرم روی و دندانت خجل پروین و مه هر شب

    زهی زهره زهی جوزا بنامیزد بنامیزد


    ز خجلت سرو قدت را همی گوید پس از سجده

    زهی قامت زهی بالا بنامیزد بنامیزد


    من از عشق و تو از خوبی به عالم در سمر گشته

    زهی وامق زهی عذرا بنامیزد بنامیزد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  5. #145
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    زهی چابک زهی شیرین بنامیزد بنامیزد

    زهی خسرو زهی شیرین بنامیزد بنامیزد


    میان مجلس عشرت ز گم گویی و خوشخویی

    زهی سوسن زهی نسرین بنامیزد بنامیزد


    میان مردمان اندر ز خوش خویی و دلجویی

    زهی زهره زهی پروین بنامیزد بنامیزد


    دو قبضه جان همی باشد به غمزه ناوک مژگانت

    زهی ناوک زهی زوبین بنامیزد بنامیزد


    خرد زان صورت و سیرت همی عاجز فروماند

    زهی آیین زهی آذین بنامیزد بنامیزد


    مرا گفتی تویی عاشق بدین ره جان و دل در باز

    زهی فرمان زهی تلقین بنامیزد بنامیزد


    ز درد عشق خود رستم ز درد خویشتن بینی

    زهی شربت زهی تسکین بنامیزد بنامیزد


    چو چشم و شکل دندانت ببینم هر زمان گویم

    زهی طاها زهی یاسین بنامیزد بنامیزد


    گل افشان شد همی چشمم ز نعل سم یک رانت

    زهی امکان زهی تمکین بنامیزد بنامیزد


    سگی خواندی سنایی را وانگه گفتی آن من

    زهی احسان زهی تحسین بنامیزد بنامیزد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  6. #146
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    چه رنگهاست که آن شوخ دیده نامیزد

    که تا مگر دلم از صحبتش بپرهیزد


    گهی ز طیره گری نکته‌ای دراندازد

    گهی به بلعجبی فتنه‌ای برانگیزد


    به هیچ وقت به بازی کرشمه‌ای نکند

    که صد هزار دل از غمزه درنیاویزد


    گهی کزو به نفورم بر من آید زود

    گهش چو خوانم با من به قصد بستیزد


    ز بهر خصم همی سرمه سازد از دیده

    چو دود یافت ز بهر سنایی آمیزد


    خبر ندارد از آن کز بلاش نگریزم

    که هیچ تشنه ز آب فرات نگریزد


    هزار شربت زهر ار ز دست او بخورم

    ز عشق نعرهٔ «هل من مزید» برخیزد


    نه از غمست که چشمم همی ز راه مژه

    هزار دریا پالونه‌وار می‌بیزد


    به هر که مردم چشمم نگه کند جز از او

    جنایتی شمرد آب ازان سبب ریزد


    جواب آن غزل خواجه بو سعید است این

    «مرا دلیست که با عافیت نیامیزد»

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  7. #147
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    دگر گردی روا باشد دلم غمگین چرا باشد

    جهان پر خوبرویانند آن کن کت روا باشد


    ترا گر من بوم شاید وگر نه هم روا باشد

    ترا چون من فراوانند مرا چون تو کجا باشد


    جفاهای تو نزد من مکافاتش به جا باشد

    ولیکن آن کند هر کس که از اصلش سزا باشد


    نگویند ای مسلمانان هرانکو مبتلا باشد

    نباشد مبتلا الا خداوند بلا باشد


    چنین گیرم که این عالم همه یکسر ترا باشد

    نه آخر هر فرازی را نشیبی در قفا باشد


    سنایی از غم عشقت سنایی گشت ای دلبر

    مگویید ای مسلمانان خطا باشد خطا باشد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  8. #148
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    معشوق که او چابک و چالاک نباشد

    آرام دل عاشق غمناک نباشد


    از چرخ ستمکاره نباشد به غم و بیم

    آن را که چو تو دلبر بی باک نباشد


    در مرتبه از خاک بسی کم بود آن جان

    کو زیر کف پای تو چون خاک نباشد


    نادان بود آنکس که ترا دید و از آن پس

    از مهر دگر خوبان دل پاک نباشد


    روی تو و موی تو بسنده‌ست جهان را

    گو روز و شب و انجم و افلاک نباشد


    دامن نزند شادی با جان سنایی

    روزی که دلش از غم تو چاک نباشد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  9. #149
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    هر دل که قرین غم نباشد

    از عشق بر او رقم نباشد


    من عشق تو اختیار کردم

    شاید که مرا درم نباشد


    زیرا که درم هم از جهانست

    جانان و جهان بهم نباشد


    با دیدن رویت ای نگارین

    گویی که غمست غم نباشد


    تا در دل من نشسته باشی

    هرگز دل من دژم نباشد


    پیوسته در آن بود سنایی

    تا جز به تو متهم نباشد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  10. #150
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    در مهر ماه زهدم و دینم خراب شد

    ایمان و کفر من همه رود و شراب شد


    زهدم منافقی شد و دینم مشعبدی

    تحقیقها نمایش و آبم سراب شد


    ایمان و کفر چون می و آب زلال بود

    می آب گشت و آب می صرف ناب شد


    دوش از پیاله‌ای که ثریاش بنده بود

    صافی می درو چو سهیل و شراب شد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



صفحه 15 از 46 نخستنخست ... 511121314151617181925 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/