صفحه 15 از 68 نخستنخست ... 51112131415161718192565 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 141 تا 150 , از مجموع 680

موضوع: •°•(¯`·._ متن ها و شعرهای عاشقانه _.·´¯)•°•

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    چون گذشتی هفت وادی،درگه است
    وا نیامد در جهان زین راه کس
    نیست از فرسنگ آن آگاه کس
    چون نیامد باز کس زین راه دور
    چون دهندت آگهی ای ناصبور؟
    چون شدند آن جایگه گم سر به سر
    کی خبر بازت دهد ای بی خبر؟
    هست وادی طلب آغاز کار
    وادی عشق است از آن پس ، بی کنار
    پس سیم وادی است آن معرفت
    پس چهارم وادی استغنا صفت
    هست پنجم وادی توحید پاک
    پس ششم وادی حیرت صعبناک
    هفتمین وادی فقر است و فنا
    بعد از این روی روش نبود تو را
    در کشش افتی روش گم گرددت
    گر بود یک قطره قلزم گرددت

    وادی اول:طلب

    ملک اینجا بایدت انداختن
    ملک اینجا بایدت درباختن
    در میان خونت باید آمدن
    وز همه بیرونت باید آمدن
    چون نماند هیچ معلومت به دست
    دل بباید پاک کردن از هرچه هست
    چون دل تو پاک گردد از صفات
    تافتن گیرد ز حضرت نور ذات

    وادی دوم:عشق

    کس درین وادی بجز آتش مباد
    وان که آتش نیست عیشش خوش مباد
    عاشق آن باشد که چون آتش بود
    گرم رو و سوزنده و سرکش بود
    عاقبت اندیش نبود یک زمان
    درکشد خوش خوش بر آتش صد جهان

    وادی سوم:معرفت

    چون بتابد آفتاب معرفت
    از سپهر این ره عالی صفت
    هر یکی بینا شود بر قدر خویش
    بازیابد در حقیقت صدر خویش
    سر ذراتش همه روشن شود
    گلخن دنیا بر او گلشن شود
    مغز بیند از درون نه پوست او
    خود نبیند ذره ای جز دوست او

    وادی چهارم:استغنا

    هفت دریا یک شَمَر اینجا بود
    هفت اخگر یک شرر اینجا بود
    هشت جنت نیز اینجا مرده ای است
    هفت دوزخ همچون یخ افسرده ای است

    وادی پنجم:توحید

    رویها چون زین بیابان درکنند
    جمله سر از یک گریبان برکنند
    گر بسی بینی عدد، گر اندکی
    آن یکی باشد درین ره در یکی
    چون بسی باشد یک اندر یک مدام
    آن یک اندر یک ، یکی باشد تمام

    وادی ششم:حیرت

    مرد حیران چون رسد این جایگاه
    در تحیر ماند و گم کرده راه
    گر بدو گویند"مستی یا نه ای؟
    نیستی گویی که هستی یا نه ای؟
    در میانی یا برونی از میان؟
    برکناری یا نهانی یا عیان؟
    فانیی یا باقیی یا هردویی؟
    یا نه ای هردو ، تویی یا نه تویی؟"
    گوید:"اصلا می ندانم چیز من
    وان "ندانم" هم ندانم نیز من
    عاشقم اما ندانم بر کیم
    نه مسلمانم نه کافر پس چیم
    لیکن از عشقم ندارم آگهی
    هم دلی پر عشق دارم هم تهی"

    وادی هفتم:فقر و فنا

    بعد از این وادی فقر است و فنا
    کی بود اینجا سخن گفتن روا
    عین وادی فراموشی بود
    گنگی و کری و بیهوشی بود


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #2
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    تنهایم
    کنار پنجره می آیم
    نسیم تبسم تو جاریست
    قاصدکها آمده اند
    در رقص باد و یاد
    سبز
    سپید
    سرخ...
    و این آخرین قاصدک
    چقدر شبیه لبخند خداحافظی توست!
    ****
    می خوانمت
    با هفت زبان
    در اوج عشق و عاطفه ایستاده ای
    سرشار از تکلم درخت و آفتاب
    سرشار از تنفس آینه و عود
    سرشار از بلوغ آسمان
    و من هر چه می آیم
    به انتهای خطوط دستان تو نمی رسم
    می خواهم در بیرنگی گم شوم
    ****
    نمی دانم
    شابد به نسیمی که صبح گاه
    در سایه روشن حسرت و لبخند
    از کنار دستهایت عبور کرد
    می اندیشی
    و من به آن بادبادکی فکر می کنم
    که در سپیده دم ستاره و اسپند
    در نگاه زلال تو تخم گذاشت
    و تو نم نم
    در تنهایی و ماه
    ناپدید شدی
    و تنها رد پایت
    در امتداد مسیرهای خیس بی پایان
    جا ماند
    ****
    جای تامل نیست
    قاصدکها آمده اند
    و تو در سرود خلسه و خاکستر
    ناپیدا شده ای
    و من به معراج نیلوفرانه تو می اندیشم
    و به انتظار شب بوها
    که در بهاری زرد
    به شکوفه نشست
    ****
    نمی دانم کدام پرنده

    در نبض مدادهایت جاری بود
    که هیچ کاغذی
    در وسعت حجم آن نگنجید
    راستی نگفتی کدام باد
    بادبادکهایت را با خود برد
    ****
    پنجره را می بندم

    خانه در موسیقی لبخند تو گم می شود
    و آفتابگردان نگاه تو
    در آسمان هشتم
    ناتمام ادامه دارد
    و من
    به یاد آن پرنده ای می افتم
    که صبح
    در متن بلوغ و آفتاب
    ناپیدا گم شد
    ناپیدا گم شد.


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #3
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    پنج وارونه چه معنا دارد ؟!
    خواهر کوچکم از من پرسيد
    من به او خنديدم
    کمي آزرده و حيرت زده گفت
    روي ديوار و درختان ديدم
    باز هم خنديدم
    گفت ديروز خودم ديدم پسر همسايه
    پنج وارونه به مينو ميداد
    آنقَدَر خنده برم داشت که طفلک ترسيد
    بغلش کردم و بوسيدم و با خود گفتم
    بعدها وقتي غم
    سقف کوتاه دلت را خم کرد
    بي گمان مي فهمي
    - پنج وارونه چه معنا دارد


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #4
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    رو ساحل سرخ دلت اسم کسی رو حک نکن

    به اینکه من دوست دارم حتی یه ذره شک نکن

    بزار بهت گفته باشم که ماجرای ما و عشق

    تقصیر چشمای تو بود ‌‌‌، وگرنه ما کجا و عشق ؟

    سرم تو لاک خودم و دلم یه جو هوس نداشت

    بس که یه عمر آزگار کاری به کار کس نداشت

    تا اینکه پیدا شدی و گفتی ازاین چشمای خیس

    تو دفتر ترانه هات یه قطره بارون بنویس

    عشقمو دست کم نگیر درسته مجنون نمیشم

    وقتی که گریه می کنی حریف بارون نمیشم

    رو ساحل سرخ دلت اسم کسی رو حک نکن

    به اینکه من دوست دارم حتی یه ذره شک نکن

    هنوز یه قطره اشکتوبه صد تا دریا نمی دم

    یه لحظه با تو بودنوبه عمر دنیا نمی دم

    همین روزا بخاطرت به سیم آخر می زنم

    قصه عاشقیمونو تو شهرمون جار می زنم


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #5
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    امشب دلم را می تکانم پیش پایت
    چیزی ندارم من بجز این دل برایت

    امشب گلوی زخمی ام را می سرایم
    یعنی تمام غربتم را در هوایت

    می خواهم امشب سالها خاموشی ام را
    آرام بـــــردارم بــــــریزم در صـــــــــدایت

    ای با دل من آشناتر از من ای خوب
    دیری است تنها مانده اینجا آشنایت

    دیری است بی تو کلبه ام تاریک مانده است
    بگشـــــای بر من روزنـــــی از چشــم هایت

    چشم انتظار چشم زیبای تو تا چند
    تا چند محــــروم از نگاه دلــــربایت

    بر من اگر یک لحظه می تابید چشمت
    در زیر شمشیر تو می گشتم فدایت

    وقتی نگاه شرقی ات می بارد از مـــهر
    من کیستم؟ خورشید می افتاد به پایت


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #6
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    من هميشه ترا مي ستودم
    من هميشه بهار را در چشمان تو مي ديدم
    من هميشه از دوريت رنج مي بردم
    من هميشه در کنارت دنيا را زيبا مي ديدم
    من هميشه محو تماشاي نگاهت بودم
    من هميشه مشتاق شنيدن صدايت بودم
    من هميشه ، همه جا فقط ترا مي ديدم
    من هميشه در التهاب ديدارت مي سوختم
    من هميشه برايت بهترين ترانه ها را مي سرودم
    افسوس که تو هميشه با همه اينها بيگانه بودي


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #7
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    شعر زمستان
    سلامت را نمي خواهند پاسخ گفتسرها در گريبان است
    كسي سر بر نيارد كرد پاسخ گفتن و ديدار ياران را
    نگه جز پيش پا را ديد ، نتواند
    كه ره تاريك و لغزان است
    وگر دست محبت سوي كسي يازي
    به اكراه آورد دست از بغل بيرون
    كه سرما سخت سوزان است
    نفس ، كز گرمگاه سينه مي آيد برون ، ابري شود تاريك
    چو ديدار ايستد در پيش چشمانت
    نفس كاين است ، پس ديگر چه داري چشم
    ز چشم دوستان دور يا نزديك ؟
    مسيحاي جوانمرد من ! اي ترساي پير پيرهن چركين
    هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... آي
    دمت گرم و سرت خوش باد
    سلامم را تو پاسخ گوي ، در بگشاي
    منم من ، ميهمان هر شبت ، لولي وش مغموم
    منم من ، سنگ تيپاخورده ي رنجور
    منم ، دشنام پس آفرينش ، نغمه ي ناجور
    نه از رومم ، نه از زنگم ، همان بيرنگ بيرنگم
    بيا بگشاي در ، بگشاي ، دلتنگم
    حريفا ! ميزبانا ! ميهمان سال و ماهت پشت در چون موج مي لرزد
    تگرگي نيست ، مرگي نيست
    صدايي گر شنيدي ، صحبت سرما و دندان است
    من امشب آمدستم وام بگزارم
    حسابت را كنار جام بگذارم
    چه مي گويي كه بيگه شد ، سحر شد ، بامداد آمد ؟
    فريبت مي دهد ، بر آسمان اين سرخي بعد از سحرگه نيست
    حريفا ! گوش سرما برده است اين ، يادگار سيلي سرد زمستان است
    و قنديل سپهر تنگ ميدان ، مرده يا زنده
    به تابوت ستبر ظلمت نه توي مرگ اندود ، پنهان است
    حريفا ! رو چراغ باده را بفروز ، شب با روز يكسان است
    سلامت را نمي خواهند پاسخ گفت
    هوا دلگير ، درها بسته ، سرها در گريبان ، دستها پنهان
    نفسها ابر ، دلها خسته و غمگين
    درختان اسكلتهاي بلور آجين
    زمين دلمرده ، سقف آسمان كوتاه
    غبار آلوده مهر و ماه
    زمستان است


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #8
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    بس كه ديوار دلم كوتاه است.
    هر كه از كوچه تنهايي من ميگذرد .
    به هواي هوسي هم كه شده سركي ميكشدو ميگذرد.


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #9
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    اگه با بودن من غم تو دلت جون ميگيره
    ميميرم که تا ابد قلب تو آروم بگيره
    اگه با بودن من باغ تو ويرونه ميشه
    ميرم اما ميدونم دل بي تو ديوونه ميشه.


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. #10
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11331
    Array

    پیش فرض

    میدوزم شادی را به غم ,زیاد را به كم , درخت را به ریشه , گاهی را به همیشه , ستاره را به آسمان , زمین را به كهكشان , كهنه را به نو و خودم را به تو...
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  11. کاربر مقابل از mehraboOon عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


صفحه 15 از 68 نخستنخست ... 51112131415161718192565 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/