صفحه 13 از 22 نخستنخست ... 391011121314151617 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 121 تا 130 , از مجموع 220

موضوع: ::. دفاتر اشعار فرخ تمیمی .::

  1. #121
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    یاد
    از دورها می آیی و پایت خسته
    طشت گلاب ، کنار تخت
    ...........
    که طرح پای مرطوب تو
    بر قالی
    طرح سعادت است :
    - سعادت تقویم نعل ها -
    ..............
    که من از سندل تو
    بوی آشتی می شنوم
    گیسوی تو
    گیسوی تو
    می بویمش تا نفس دارم
    از مزرع فلفل یا دارچین
    فلفل یا دارچین
    و از کدام مدار گرمسیری جدا شده ای ؟

    تا می روی
    پنجره ها را فراز می کنم
    که عطر تنت را به گلدان
    شبهنگام ، همه آب می دهم


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #122
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض



    1خاموش نشسته ای
    آغاز کن که کوه من
    پژواک کلام تو را باز می آفریند :
    عشق ... عشق ... عشق
    و چون لب بگشایی
    مرمر از طنین کلامت می ترکد .

    بگشای دو رود بلند بازو را
    که چون بگشایی
    جزیره ، آهنگ فرود خواهد کرد
    و من پایابی خواهم شد
    برای او که می طلبد .

    هشیار نیستم
    هشیار نیستم
    که این فرود
    به فراز طلب می کشانَدم
    بگشای دو رود بلند بازو را
    بگشای که در کوشش بی درنگ تو
    کشش بی رنگی منست .


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #123
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    2عشق ... عشق ... عشق
    این پژواک کلام فدسی توست
    و این جذبه
    وه ، که دو کوه را پیوند می زند
    وصل ،
    این سرزمین ایمان
    در این آدینه
    همگان به سوی قبله عشق نماز می گذارند
    سر عشق تو
    گشوده باد بر ما ،
    برما که سر به سجده ی طاعت عشق نهاده ایم ،
    و مُهر مِهر تو را
    بر پیشانی نقش می زنیم .

    ای مُهر خاکین
    مرا به سرزمینی رهنمون باش که
    از خون عشق گلگون باشد .
    آه ، ای لاله ها
    سوگند که در رگ ناهوشیارم
    همه رنگ و بوی شماست .


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #124
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    5من بودم
    و
    تو بودی
    من کوهی
    و
    تو کوهی
    و بین من و تو ، تَراوای هوا
    از آن پس وقت جذبه و برکت
    من فرود آمدم
    و
    تو فرود آمدی
    و من و تو در هم تَراویدیم.

    دیگر نه کوه ، نه من ، نه تو
    که درخت « ما »
    مناجات این وادیست .


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #125
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    7فنای من هستی دوباره ست
    و زندگی من دوپاره ست :
    آن دم که آمدم و نبودم
    و آنگاه که می روم و هستم .
    پس من در تو زاده می شوم
    ای هسته ی هستی.
    و تو را چون غباری ، می تکانم
    ای نیسته ی نیستی .

    وقتست که خاک ، هسته را برُباید
    و ابر پلک بگشاید .


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #126
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    عدل جهل
    وقتی که لاک پشت
    از لاک تنگ
    با مارها به صحبت یاری نشسته ، گرم
    من در سکوت
    دست بلند یاوری ام را
    واپس کشیده ام .
    من
    با دانش صبور گیاهی
    فرمان باد را
    بر هر چه باد ، باد
    آویز کرده ام
    بر گوشهای تیز و به ظاهر بلند خویش .

    پروا نمی کنم
    با دست های کوته ناباوری ، کنون
    من آتش سعایت دشمن را
    پرواز می دهم .
    اینک

    نان و شراب را
    با عدل خویش
    تقسیم می کند


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #127
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    خانه به دوش
    امروز اتاق های پیش ساخته را در چند دقیقه
    با چند پیچ و مهره به هم متصل می کنند



    پویند را ، ز خاک :
    این مبدأ طلوع
    وین مقصد غروب
    گسستم .
    با چار پیچ و چار مهره
    سقف شگفت را
    بر شانه ی ستبر دیوار
    افراشتم .

    و دست
    بر دست کوفتم
    از پیرهن غبار ت***** .
    آ ... ها ....
    اینک اتاق
    بر پایه ایستاده ، سبک بار .

    اینک
    من
    آواره تر ز باد
    بی مُولد و وطن
    هر جا که خواستم
    با چار پیچ و چار مهره
    سقف شگفت را
    بر پای می کنم .

    من خانه ام به دوش
    آواره تر ز باد ....


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #128
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    از حصار سال ها فرا خواندی م از حصار سال ها
    و اما پاسخ من در کنون بود
    طنین کلامت ،
    حفارت قلم را باز گفت
    گاه که پیوند بد آغاز را گواه بود
    مرا تاب زشتی شهرتاشان تو نیست
    که پستی در پوستشان بیدار ....
    چون چشم گشودی
    حصاری برتو بافت ،
    دستی که گهواره ات را باید می جنباند
    ننگشان که قلب را به سکه ی قلب فروختند .
    می بینم در آبگینه ی دستم .
    صدای زنجیر کتفت را

    من « نیل »م که چون بخوانم ، خونبار می خوانم
    و « دیوار ندبه » پژوک آن را باز می آورد .
    ای « اورشلیم » یتیم
    بازویم را سخت بگیر که از خاک بر خیزی
    بر این باور ، استوارم که از سختان می توان گذشت
    و اعتماد چشمان تو ،
    زاد سفری که در پیش ...


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #129
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    مهتاب می دمد هنوز .... دیر آمدی اگر در شعرم
    اما هنوز
    آنجا می نشانمت که باید
    که من تو را می شنیدم
    رسا باد ! آوای آشنات
    که کلام تو ،
    تکرار ما بود .
    من که با نسیمی برخاستم
    در تو آویختم تُرد نازکم ،
    و با تو می رویم و خون تو را می گویم .

    باورم هست که سرنوشتی مقدرست
    و گریزی نیست
    اگرچه درها فراز .
    بیاد دار
    که شبگیر می خوانَدت
    زان پیش که خون شب بر در گاه باشد
    دست بر گوش بگذار
    که مهتاب می دمد هنوز .


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. #130
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    در ارتفاع اگر من نبودم
    به کدام آه ، خم می شدی ؟
    و اگر تو نبودی
    کدام نوازش ، سر انگشتانم را اشارت می آموخت ؟
    نظاره کن شعر گیاه را
    سبزینه ،
    هستی است .
    مرا به خورشید چشمانت
    متصاعد شو
    در آوند هات
    که در ارتفاع
    چیزی تشنه است


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 13 از 22 نخستنخست ... 391011121314151617 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/