ضرب خورده جراحه !
ضرر را از هر جا جلوشو بگيري منفعته !
ضامن روزي بود روزي رسان !
ضرر بموقع بهتر از منفعت بيموقعه !
ضرر كار كن، كار نكردنه !
ضرب خورده جراحه !
ضرر را از هر جا جلوشو بگيري منفعته !
ضامن روزي بود روزي رسان !
ضرر بموقع بهتر از منفعت بيموقعه !
ضرر كار كن، كار نكردنه !
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
ضامن بهشت و دوزخ کسی نبودنضامن روزی بود روزی رسانضرب شصست نشان دادنضرر به هنگام بهتر از نفع نا به هنگام استضرر تلخ استضرر را هرجا جلویش را بگیرند منفعت است
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
طالع اگر اري برو دمر بخواب !
طاووس را به نقش و نگاري كه هست خلق --- تحسين كنند و او خجل از پاي زشت خويش !(( سعدي ))
طبل تو خاليست !
طبيب بيمروت، خلق را رنجور ميخواهد !
طشت طلا رو سرت بگير و برو !
طعمه هر مرغكي انجير نيست !
طمع آرد بمردان رنگ زردي !
طمع پيشه را رنگ و رو زرده !
طمع را نبايد كه چندان كني --- كه صاحب كرم را پشيمان كني !
طمع زياد مايه جونم مرگي ( جوانمرگي ) است !
طمعش از كرم مرتضي علي بيشتره !
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
طاس اگر نیک نشیند همه کس نراد استطاسش از بام افتادطاقت کسی طاق شدنطاقت مهمان نداشت خانه را به مهمان گذاشتطاقچه بالا گذاشتنطبع خاکشیر داشتنطبل تو خالی استطشت زر ، بر سرت بگیر و بروطشتش از بام افتادطفره رفتنطفیلی و قفیلیطلا که پاک است چه منتش به خاک استطمع را نباید که چندان کنی /// که صاحب کرم را پشیمان کنیطناب خورش خوب استطناب مفت را ببیند خودش را دار میزندطوری بخور که همیشه بخوریطولی ز زبان خویش در بند افتادطوطی وار یاد گرفتن یا سخن گفتنطوق لعنت بر گردن کسی نهادن
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
ظالم پاي ديوار خودشو ميكنه !
ظالم دست كوتاه !
ظالم هميشه خانه خرابه !
ظاهرش چون گور كافر پر حلل --- باطنش قهر خدا عزوجل !
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
ظالم که کباب از دل درویش خورد /// چون در نگرد ز پهلوی خویش خوردظلم بالسویه عدل استظلم و ستم گرچه ز دربان بود /// از اثر غفلت سلطان بود
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
عاشق بي پول بايد شبدر بچينه !
عاشقم پول ندارم كوزه بده آب بيارم !
عاشقي پيداست از زاري دل --- نيست بيماري چو بيماري دل . (( مولوي ))
عاشقي شيوه رندان بلا كش باشد ! (( حافظ ))
عاشقي كار سري نيست كه بر بالين است ! (( سعدي ))
عاقبت جوينده بابنده بود ! (( مولوي))
عاقبت گرگ زاده گرگ شود --- گر چه باآدمي بزرگ شود . (( سعدي ))
عاقل بكنار آب تا پل ميجست --- ديوانه پا برهنه از آب گذشت !
عاقل گوشت ميخوره، بي عقل بادمجان !
عالم بي عمل، زنبور بي عسله !
عالم شدن چه آسون آدم شدن چه مشكل !
عالم ناپرهيزكار، كوريست مشعله دار !
عبادت بجز خدمت خلق نيست --- به تسبيح و سجاده و دلق نيست ! (( سعدي ))
عجب كشگي سابيديم كه همش دوغ پتي بود !
عجله، كار شيطونه !
عدو شود سبب خير اگر خدا خواهد !
عذر بدر از گناه !
عروس بي جهاز، روزه بي نماز، دعاي بي نياز، قرمه بي پياز !
عروس تعريفي عاقبت شلخته در آمد !
عروس كه بما رسيد شب كوتاه شد !
عروس مردني را گردن مادر شوهر نگذاريد !
عروس مياد وسمه بكشه نه وصله بكنه !
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
عروس نميتونست برقصه ميگفت : زمين كجه !
عروس را كه مادرش تعريف كنه براي آقا دائيش خوبه !
عروس كه مادر شوهر نداره اهل محل مادر شوهرشند !
عزيز كرده خدا را نميشه ذليل كرد !
عزيز پدر و مادر !
عسس بيا منو بگير !
عسل در باغ هست و غوره هم هست !
عسل نيستي كه انگشتت بزنند !
عشق پيري گر بجنبد سر به رسوائي زند !
عقد پسر عمو و دختر عمو را در آسمان بسته اند !
عقلش پاره سنگ بر ميداره !
عقل كه نيست جون در عذابه !
عقل مردم به چشمشونه !
عقل و گهش قاطي شده !
علاج واقعه پيش از وقوع بايد كرد . (( ... دريغ سود ندارد چو رفت كار از دست )) (( سعدي ))
علاج بكن كز دلم خون نيايد . (( سرشك از رخم پاك كردن چه حاصل ... )) (( مير والهي))
علف بدهان بزي بايد شيرين بياد !
عيدت را اينجا كردي نوروزت را برو جاي ديگه !
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
عاشقان را همه گر اب برد /// خوبرویان همه را خواب بردعاشقی پیداست از زاری دل ( ... نیست بیماری چو بیماری دل)عاشقی چهل روز پشیمانیش چهل سالعاشقی شیوه رندان بلاکش باشدعاصی که دست بردارد به از عابد که در سر داردعاقبت بدگویی دشمنی استعاقبت جوینده یابنده بود ( گر گران و گر شتابنده بود....)عاقبت کسی را سیاه کردنعاقبت گرگ زاده گرگ شود /// گرچه با ادمی بزرگ شودعاقلان دانندعاقل به کنار اب تا پل میجست /// دیوانه پا برهنه از اب گذشتعالم ان کس بود که بد نکند /// نه بگوید به خلق و خود نکندعالم بی عمل زنبور بی عسل استعالم شدن چه اسان ادم شدن چه مشکلعالمی را که گفت باشد و بس /// هرچه گویند نگیرد اندر کسعبادت به تقلید گمراهی است (... خنک رهروی را که اگاهی است)عبادت به جز خدمت خلق نیستعجب سرگذشتی داشتی کل علی؟
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
عجب عجب که تو را یاد دوستان امد ( ... بیا بیا که ز تو کار من به جان امد)عجله کار شیطان استعدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد (خمیر مایه استاد شیشه گر سنگ است.....)عذر بدتر از گناه اوردنعرض خود می بری و زحمت ما میداری ( ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست...)عر و تیز کردنعروس جوان داماد پیر /// سبد را بیاور گوجه بگیرعروس را که مادرش تعریف کند برای اقا دائیش خوب استعروس مردنی را گردن مادر شوهر نگذاریدعروس هزار دامادعروسی که مادر شوهر ندارداهل محل مادر شوهرش هستندعروسی گدایان و مرگ اعیان سر و صدا نداردعزت ز قناعت است و خواری ز طلب ( ... با عزت خویش باش و خواری مطلب)عزرائیل هم رغبت نمیکند سراغش بیایدعسس مرا بگیرعسل تلخ باشد ترش روی را ( زنش گفت بازی کنان شوی را....)عشق پیری گر بجنبد سر به رسوایی زندعشق و مشک پنهان نمیماندعصای دست کسی بودن
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)