صفحه 13 از 51 نخستنخست ... 39101112131415161723 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 121 تا 130 , از مجموع 505

موضوع: و تو رفتی و من هنوز شرمگین مانده ام(شعرهایی برای عزیز پرواز کرده)

  1. #121
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    یارب مرا یاری بده،تا خوب آزارش كنم
    رنجش دهم زجرش دهم،زارش كنم،خوارش كنم
    از بوسه های آتشین از خنده های دلنشین
    صد شعله در جانش كنم رامش كنم، رامش كنم

    در پیش چشمش ساغری، گیرم ز دست دلبری
    از ننگ آزارش دهم،از غصه بیمارش كنم
    بندی به پایش افكنم،گویم خداوندش منم
    چون بنده در سودای زر،كالای بازارش كنم

    گوید بیفزا مهر خود،گویم بكاهم مهر خود
    گوید كه كمتر كن جفا، گویم كه بسیارش كنم
    هر شامگه در خانه ای چابكتر از پروانه ای
    رقصم بر بیگانه ای،از خویش بیزارش كنم

    چون بینم آن شیدای من،فارغ شد از سودای من
    منزل كنم در كوی او، باشد كه دیدارش كنم
    گیسوی خود افشان كنم جادوی خود پژمان كنم
    با گونه گون سوگندها بار دگر یارش كنم

    چون یار شد بار دگر كوشم به آزار دگر
    تا این دل دیوانه را راضی ز آزارش كنم


    پاسخ دیوانگی از« ابراهیم صبا»

    یارت شوم یارت شوم،هر چند آزارم كنی
    نازت كشم نازت كشم،گر در جهان خوارم كنی
    بر من پسندی گر منم دل را نساز غرق غم
    باشد شفا بخش دلم،كز عشق بیمارم كنی
    گر رانیم از كوی خود،ور باز خوانی سوی خود
    با قهر و مهرت خوش دلم ، هر عشوه در كارم كنی
    من طایر پر بسته ام،در كنج غم بنشسته ام
    من گر قفس بشكسته ام،تا خود گرفتارم كنی
    من عاشق دلداده ام بهر بلا آماده ام
    یار من دلداده شو، تا با بلا یارم كنی
    ما را چو كردی امتحان،ناچار گردی مهربان
    رحم آر ای آرام جان بر این دل زارم كنی
    گر حال دشنامم دهی روز دگر جانم دهی
    كامم دهی الطاف بسیارم كنی


    پاسخ به پاسخ دیوانگی «از سیمین بهبهانی»

    گفتی شفا بخشم ترا،وز عشق بیمارت كنم
    یعنی به خود دشمن شوم،با خویشتن یارت كنم
    گفتی كه دلدارت شوم،شمع شب تارت شوم
    خوابی مبارك دیده ای ترسم كه بیدارت كنم
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  2. #122
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    عشق یعنی پاکی و صدق و صفا

    خود شناسی حق شناسی از وفا

    عشق یعنی دور بودن از خطا

    بنده بودن خلوت دل با خدا

    عشق یعنی نفس را گردن زدن

    پاک و طاهر گشتن روح و بدن

    عشق یعنی صیقل زنگار دل

    دیدن اسرار غیب در جام دل .....!
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  3. #123
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    از پیش من برو که دل آزارم
    ناپایدار و سست و گنه کارم
    در کنج سینه یک دل دیوانه
    در کنج دل هزار هوس دارم
    قلب تو پک و دامن من ناپک
    من شاهدم به خلوت بیگناه
    تو از شراب بوسه من مستی
    من سرخوش از شرابم و پیمانه
    چشمان من هزار زبان دارد
    من ساقیم به محفل سرمستان
    تا کی ز درد عشق سخن گویی
    گر بوسه خواهی از لب من بستان
    عشق تو همچو پرتو مهتابست
    تابیده بی خبر به لجن زاری
    باران رحمتی است که می بارد
    بر سنگلاخ قلب گنهکاری
    من ظلمت و تباهی جاویدم
    تو آفتاب روشن امیدی
    بر جانم ای فروغ سعادتبخش
    دیر است این زمان که تو تابیدی
    دیر آمدم و دامنم از کف رفت
    دیر آمدی و غرق گنه گشتم
    از تند باد ذلت و بدنامی
    افسردم و چو شمع تبه گشتم
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  4. #124
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    باز من ماندم و خلوتی سرد
    خاطراتی ز بگذشته ای دور
    یاد عشقی که با حسرت و درد
    رفت و خاموش شد در دل گور
    روی ویرانه های امیدم
    دست افسونگری شمعی افروخت
    مرده یی چشم پر آتشش را
    از دل گور بر چشم من دوخت
    ناله کردم که ای وای این اوست
    در دلم از نگاهش هراسی
    خنده ای بر لبانش گذر کرد
    کای هوسران مرا میشناسی
    قلبم از فرط اندوه لرزید
    وای بر من که دیوانه بودم
    وای بر من که من کشتم او را
    وه که با او چه بیگانه بودم
    او به من دل سپرد و به جز رنج
    کی شد از عشق من حاصل او
    با غروری که چشم مرا بست
    پا نهادم بروی دل او
    من به او رنج و اندوه دادم
    من به خک سیاهش نشاندم
    وای بر من خدایا خدایا
    من به آغوش گورش کشاندم
    در سکوت لبم ناله پیچید
    شعله شمع مستانه لرزید
    چشم من از دل تیرگیها
    قطره اشکی در آن چشمها دید
    همچو طفلی پشیمان دویدم
    تا که در پایش افتم به خواری
    تا بگویم که دیوانه بودم
    می توانی به من رحمت آری
    دامنم شمع را سرنگون کرد
    چشم ها در سیاهی فرو رفت
    ناله کردم مرو ‚ صبر کن ‚ صبر
    لیکن او رفت بی گفتگو رفت
    وای برمن که دیوانه بودم
    من به خک سیاهش نشاندم
    وای بر من که من کشتم او را
    من به آغوش گورش کشاندم
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  5. #125
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    باز هم قلبی به پایم اوفتاد
    باز هم چشمی به رویم خیره شد
    باز هم در گیر و دار یک نبرد
    عشق من بر قلب سردی چیره شد
    باز هم از چشمه لبهای من
    تشنه یی سیراب شد ‚ سیراب شد
    باز هم در بستر آغوش من
    رهروی در خواب شد ‚ در خواب شد
    بر دو چشمش دیده می دوزم به ناز
    خود نمی دانم چه می جویم در او
    عاشقی دیوانه می خواهم که زود
    بگذرد از جاه و مال وآبرو
    او شراب بوسه می خواهد ز من
    من چه گویم قلب پر امید را
    او به فکر لذت و غافل که من
    طالبم آن لذت جاوید را
    من صفای عشق می خواهم از او
    تا فدا سازم وجود خویش را
    او تنی می خواهد از من آتشین
    تا بسوزاند در او تشویش را
    او به من میگوید ای آغوش گرم
    مست نازم کن که من دیوانه ام
    من باو می گویم ای نا آشنا
    بگذر از من ‚ من ترا بیگانه ام
    آه از این دل آه از این جام امید
    عاقبت بشکست و کس رازش نخواند
    چنگ شد در دست هر بیگانه ای
    ای دریغا کس به آوازش نخواند
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  6. #126
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    هنوز نمی دانم
    چگونه از این لحظه ها گذشتی
    و زمین را پیمودی
    و به قلبم بخشیدی
    بهار را...

    هنوز نمی دانم
    چگونه آرام عبور کردی از من
    و رد پای روحت بر جسمم باقی ماند
    و تو راه را...

    انگار هوس چیدن سیبی
    تو را کشاند
    به خراشیدن قلبم
    که سال ها
    در انتهای انبار چوبی ذهن
    حتی نداشت هوا را...


    یا جستجوی لیوانی نور
    تو را کشاند به تاریکی درون من
    تا روشن سازی
    اتاقک آبی قلبم را
    صدا کن مرا...
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  7. #127
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    ایستاده ام
    تنها
    پشت میله های خاطرات دیروز
    این جا
    انگشت هایم را می شمارم
    یک
    دو
    سه......
    ودست های تو در هم فرو رفته اند
    تو
    غزل را مشت مشت به حراج گذاشتی
    که مهربا نی ات را ثابت کنی
    ولی...
    ولی نفهمیدی که من
    آن سوی خیابان
    انتظارت را می کشم
    تو بی وقفه فریاد کشیدی...
    ومن
    دیگر آزارت نمی دهم
    زین پس
    قصه هایم را برای هیچ کس تعریف نمی کنم
    مطمئن باش...
    هنوز هم قافیه را به چشمان تو
    می بازم
    مطمئن باش!
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  8. #128
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    نگاهت را بگير و ناز کن با من
    نيا روي زمين
    رويا بمان
    پرواز کن بامن
    زمين آلوده گردان نگاه ماست
    زيبايي در آن بسيار نا زيباست
    ميا منشين کنار من
    نمي خواهم بگيرم دست نازت را
    بدانم رمز و رازت را
    همان قديس باقي باش در قلبم
    مکن ويرانه اين قصر خيالم را
    براي زندگي کردن همين غربت
    همين حسرت مرا کافيست
    دنيا سهم موجودات سود انديش
    مبادا دل بسوزاني براي من
    نگاهت را بگرداني به روي من
    همان يک لحظه ديدن عشق را در سينه سردم نشاند
    عاشق شدم ، آواره ، مي فهمي
    نيا ، نگذار عشقم مبتزل گردد
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  9. #129
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    دیروز به دنبال تو به همه جا سر زدم ...

    هم از نسیم سراغت را گرفتم ،

    هم از گل سرخی که کنار چشمه عشق روییده بود .

    حتی از پرنده هایی کهدر شعرهایم بال می زدند

    نشانی ات را پرسیدم ...

    اما پیدایت نکردم اینرا ولی خوب می دانم ،

    که اگر چشمانم را ببندم و با دهان بسته صدایت کنم ،

    فورا جوابم را خواهی داد.

    راستی که عجب صفایی دارد این بی قراریهاو این

    دلتنگی ها !...

    مانده ام که این فاصله ها اگر نبود،

    آیا باز هم اینقدر مشتاق شنیدن صدایت از درخت و صندلی

    و ستارهبودم؟

    همیشه فاصله ها باعث میشوند تا بیشتر قدر همدیگر را

    بدانیم،

    و بیشتر به دنبال هم بگردیم .

    مثل همین امروز که همهجا را به دنبالت گشتم ...

    حتی همه خوابهایم را یکی یکی جستجو کردم ...!

    همه جا رد پایت بود ...

    حتی موج صدایت به نرمی از تپه های خیالمبالا میرفت .

    اما خودت نبودی ...

    عزیزترینم ...

    حالا با همینواژه های لال در کنار نام قشنگت

    نشسته ام .

    مرهمی نمی خواهم ...

    تنها اگر حوصله داری زخمهای دلم را بشمار!...

    هزار و یک ... هزارو دو ... هزار و سه ...
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  10. #130
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    كاش می دونستی كه دیگه
    تموم شده دنیای من
    تموم اون روزای خوب
    رفته توی رویای من
    كاش می دونستی كه دلم
    خزون شده بدون تو
    دار و ندار زندگیم
    حروم شده به عشق تو
    كاش می دونستی كه چقدر
    دلتنگ دیدن توام
    حتی شده چند ثانیه
    تورودر اغوش بگیرم
    كاش می دونستی كه نگات
    افتابی برای من
    لبخندهای شیرینتم
    دوای درد قلب من
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




صفحه 13 از 51 نخستنخست ... 39101112131415161723 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/