صفحه 13 از 68 نخستنخست ... 3910111213141516172363 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 121 تا 130 , از مجموع 680

موضوع: •°•(¯`·._ متن ها و شعرهای عاشقانه _.·´¯)•°•

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    بخت آنم نبود تا که زنم بوسه به پايت


    غير جان هيچ ندارم که دهم بهر جفايت


    با همه جور و جفا بيش تر از پيش تو خواهم


    به اميدي که ببينم به يکي روز وفايت


    پادشاه دل ديوانه ي من بودي و هستي


    شاه دل کن نظري بر من ديوانه گدايت


    جان به قرباني چشمان سياهت کنم امشب


    جان و انديشه و عمر و تن و مالم به فدايت


    شکر بسيار بر اين بخت که در بند تو هستم


    هرگز از دست تو و بخت بدم نيست شکايت


    در تب عشق و غمت سوختم و هيچ نگفتم


    وقت آنست که گويم ز فراق تو حکايت


    بختم از چشم سياه تو سيه تر شده ، جانا


    جان من باشي و جان مي دهم از بهر رضايت


    هاديا ، بيشتر از خلق جهان عاشق يارم


    مي رسد هجر من و دوست ، نهايت به نهايت



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #2
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    رخساره همچو برگ خزان شد ز هجر يار


    هجران بلاي جان شد و اندوه روزگار


    خوابم نمي برد ز فراق نگاه دوست


    دردم نهان و اشک دو چشمانم آشکار


    در ديدگان خون شده ام نقش فراق بين


    اشکم روان و ديده چو دريا و غم کنار


    خواهم کنم فداي تو اي دوست ، جان خويش


    در جان من خيال جمال تو يادگار


    تعبير عشق را چو نداني ، مگو سخن


    عاقل هميشه هست شکيبا و بردبار


    تن شد نحيف و جان به لب آمد ز هجر دوست


    خواهم روم به باغ وصالش در اين بهار


    نوميد شد دلم ز وصال کهن نگار


    طي شد تمام عمر و جواني در انتظار


    هادي در اشتباه جواني شدي فنا


    اينک غم است در دل ديوانه پايدار




    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #3
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    پخته ي عشق شدم گر چه شدم خام خيال


    هر خيالي قدمي بود ، رسد دل به وصال


    کار دنيا همه نابودي و رفتن باشد


    عجب اين است ندارد غم عشق تو زوال


    پير گشتم به جواني بسم اندوه تو بود


    غم دوري ز تو و آن لب و زلف و خط و خال


    طفل شب با من و دل يکسره اشکش جاري


    من و شب ساکت و خاموش و پر از شورش و قال


    کودکان غرق نشاطند و منم غرق عزا


    عمرم اول به عزا رفت و سپس هم به ملال


    نرود چشم به خواب از غم آن ماه منير


    سيل باران شد و در ديده ي من آب زلال


    در جهان خلق همه در پي جاهند و جلال


    من نخواهم ز جهان،حشمت و اين جاه و جلال


    ناله از دوست روا نيست در اين عشق ، ولي


    هاديا ، بخت تو اين است به دنيا و بنال




    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #4
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    به ميان چمن و دشت ، دل خويش بريم


    ما که عمري است در اين کوچه ي غم بي بصريم


    چشم ديدار عزيزان ز غم دوست گريست


    فصل باران نگاه است و همه بي خبريم


    ما نبوديم گرفتار جوانان جهان


    پا نهاديم به دنياي تو و در خطريم


    شاه دوران تو و درويش زمان من باشم


    شاد باشم که نهايت من و تو رهگذريم


    نيست باقي شه و درويش در اين دهر گران


    هر دو با هم به سرايي باقي همسفريم


    همگان بر سر آنند هنرمند شوند


    شاد و خرسند از اينيم که ما بي هنريم


    ميوه و بار نخواهيد از اين شاخه درخت


    ما چو سرويم و در اين باغ و چمن بي ثمريم


    در گشودي که گشايي غم ديرين ، ما را


    من و هادي دگر از قافله غم به دريم


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #5
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    ما اسيريم در اين خانه ي ويرانه ي دوست


    بايد اي دوست شويم عاشق و ديوانه ي دوست

    آخرين منزل ما مقصد پاياني ماست

    چاره اي نيست به جز رفتن در خانه ي دوست

    هر چه خوبي به جهان است که از يار رسد

    حيف باشد که که شوي دشمن و بيگانه ي دوست

    حاکم و صاحب و مالک به جهانم باشي

    بنده اي عاشقم و عاشق جانانه ي دوست

    ما گشوديم به حکمت در انديشه ي خويش

    تا که گوييم به دل قصه و افسانه ي دوست

    ملک و آدم و شيطان و جن و حور و پري

    پي نبردست به اسرار نهانخانه ي دوست

    جرعه اي از مي حق مست کند آدم و جن

    هاديا ، مست شدي از مي و پيمانه ي دوست




    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #6
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    منم انگشت نماي همه عالم به وفا




    تويي انگشت نماي همه دنيا به جفا


    وين عجب با تو مرا شوق وصال است ،هنوز


    تو چو خورشيدي و من ماه پر از مهر و صفا


    کس در اين شهر نفهميد که دل باخته ام


    غير ماه و فلک و طفل شب و باد صبا


    بي سبب نيست مرا ناله و فرياد و فغان


    سرو سر سبز زمستان ، دگرش نيست بقا


    از غمت گوشه نشينم به خرابات دلم


    خلوت دل ندهم بر همه عالم به خدا


    ز درون سوزم و اظهار ندارم غم دل


    شهر يکرنگ شما پر شده از رنگ و ريا


    به جفاکاري و بد عهدي و پيمان شکني


    تويي امروز ميان همه انگشت نما


    مشو مغرور غزل هاي روانت ، هادي


    چون که اين طبع لطيفت ، بود از لطف خدا



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #7
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    اگر بار گران بودیم و رفتیم اگر نامهربان بودیم و رفتیم

    گرچه این دنیا ندارد اعتباری این را نوشتم تا بماند یادگاری


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #8
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    من منتظرت شدم ولي در نزدي

    بر زخم دلم گل معطر نزدي

    گفتي كه اگر شود مي آيم اما

    مرد اين دل و آخرش به او سر نزدي


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #9
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    رفتنیم رفتنیم باید برم باید برم
    بايد كه تنها بمونم آوازه غم رو بخونم
    شايد كه رفتنم منو از ياد شما ببره
    ولي شما تو قلبمي نهايته شكستنه
    حالا كه من دارم ميرم بزار يه چيزيرو بگم
    بعدش آرومو بيخيال تو غربت آروم بگيرم
    من ميرمو مونده برام يه جفت سوال بي جواب
    چرا بايد خسته بشم يا كه دلم باشه كباب
    اين زمونه تو غربتش براي من جايي داره
    دارم ميرم كه اينطوري قلبتون آروم بمونه
    خوب مي دونم كه اينطوري صداي شعرم مي پيچه
    تو جاده تنهايي ا يه ميلاد آروم بشينه
    خوب آخره قصمونه بايد تمومش بكنم
    خدا نگهدار شما اينجا تمومش ميكنم


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. #10
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    فکرو زکرم تو بودی او روزا یادته
    اون دل کوچیکه من جلوی پات بود یادته
    رفتیو با رفتنت پا گزاشتی رو دلم
    سرم داره گیج میره تو کجایی عشقه من
    وقتی میخواستی بری گفتی بهم غصه نخور
    دلو سپردم من به تو غصه نخور
    گفتم بهت زود بیا دل من تنگه برات
    تو نرفتیو میگی آخه عزیز دلت میاد
    میگفتی من برمیگردم خیلی زود
    دلو جونم همشون فدای یه تاره موت
    ولی رفتیو خیلی وقته نامه ندادی تو برام
    آخه پس چی شد بگو تو جواب نامه هام
    یه نامه همش دادی همون شده آب غذام
    نمیدونی یه غمیه بهم میگه باهات میام
    من غمو می خوام چکار آخه تو بهم بگو
    فقط نگو دوست ندارم جونه من اینو نگو
    آخه عاشقت بودم دیوانه وار باور بکن
    دل من تنگه به راحت تو منو یاریم بکن
    شبا یه غمی میاد تویه سینم باهام حرف میزنه
    می خواد نا امید کنه از نا امیدی دم میزنه
    شایدم دیگه نیای این جوری که بوش میاد
    فکر کنم وقتی بیای ببینی جنازم رو دوش میاد
    اون موقع بگو ببینم دلت برام تنگ میشه ؟
    این زمین و آب گل برای تو چه رنگ میشه؟
    خلاصه کشتی مارو با این ادائو اشوه هات
    دل من تنگه برات* تنگه برات* تنگه برات
    وای الان صبح میشه هو هنوز که من نخوابیدم
    یه روز دیگم تموم شدش ولی من نفهمیدم
    دفتر شعرم دیگه پر شده کجایی تو می خوام برم
    دیگه کاری ندارم اینجا روی زمین دارم میرم
    تو نبودیو غمت عشقه تو کشت مارو
    زیر خاک دفنمو خاک خورد مارو


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 13 از 68 نخستنخست ... 3910111213141516172363 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/