صفحه 13 از 29 نخستنخست ... 39101112131415161723 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 121 تا 130 , از مجموع 645

موضوع: غزلیات خواجوی کرمانی

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    ترک صورت کن اگر عالم معنی طلبی

    کوس عزلت زن اگر ملکت کسری طلبی

    سر خود پیش نه ار پای درین راه نهی

    غرق این بحر شو ار در تمنی طلبی


    گر نه ماری بچه معنی نروی از سر گنج

    ورنه طفلی بچه رو صورت مانی طلبی


    راه آدم زنی و روضهٔ رضوان جوئی

    عیب مجنون کنی و خیمهٔ لیلی طلبی


    خاک گوسالهٔ زرین شوی از بی آبی

    وانگه از چوب عصا معجز موسی طلبی


    تا که برطور جلالت نبود منزل قرب

    از چه رو پرتو انوار تجلی طلبی


    خدمت مور کن ار ملک سلیمان خواهی

    راه سلمان رو اگر طلعت سلمی طلبی


    نام خواجو مبر ار نامه وحدت خوانی

    ترک کونین کن ار حضرت مولی طلبی


    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #2
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    گر آن مه در نظر بودی چه بودی

    ورش بر ما گذر بودی چه بودی


    مرا کز بیخودی از خود خبر نیست

    گر او را این خبر بودی چه بودی


    اگر چون آن پری پیکر در آفاق

    پری روی دگر بودی چه بودی


    بدینسان کز نظر یکدم جدا نیست

    گرش با ما نظر بودی چه بودی


    مرا گویند درمان تو صبرست

    دریغا صبر گر بودی چه بودی


    روانم در شب هجران بفرسود

    گر آنشب را سحر بودی چه بودی


    مرا چون با سر زلفت سری هست

    گرم پروای سر بودی چه بودی


    چو بر بام تو باشد مرغ را راه

    مرا گر بال و پر بودی چه بودی


    ز خواجو سیم و زر داری تمنا

    گر او را سیم و زر بودی چه بودی

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  3. #3
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    در دلم بود کزین پس ندهم دل بکسی

    چکنم باز گرفتار شدم در هوسی


    نفس صبح فرو بندد از آه سحرم

    گر شبی بر سر کوی تو برآرم نفسی


    بجهانی شدم از دمدمهٔ کوس رحیل

    که کنون راضیم از دور ببانگ جرسی


    نیست جز کلک سیه روی مرا همسخنی

    نیست جز آه جگر سوز مرا همنفسی


    عاقبت کام دل خویش بگیرم ز لبت

    گر مرا بر سر زلف تو بود دسترسی


    بر سر کوت ندارم سر و پروای بهشت

    زانکه فردوس برین بیتو نیرزد بخسی


    تشنه در بادیه مردیم باومید فرات

    وه که بگذشت فراتم ز سر امروز بسی


    هر کسی را نرسد از تو تمنای وصال

    آشیان بر ره سیمرغ چه سازد مگسی


    خیز خواجو که گل از غنچه برون می‌آید

    بلبلی چون تو کنون حیف بود در قفسی

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. #4
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    خوشا شراب محبت ز ساغر ازلی

    قدح بروی صبوحی کشان لم یزلی


    ز دست ساقی تحقیق اگر خوری جامی

    شراب را ابدی دان و جام را ازلی


    بزیر جامه چو زنار بینمت چون شمع

    چه سود راندن مقراض و خرقهٔ عسلی


    مشو بحسن عمل غره و بزهد مناز

    که خواندت خرد پیر زاهد عملی


    ز آب و گل نشود چون تو لعبتی پیدا

    ندانم از چه گلی دانمت که از چگلی


    چگونه از سر کویت کنم جلای وطن

    که هست سوز درونم خفی و گریه جلی


    کجا ز زلف تو پیوند بگسلد دل من

    که کار زلف تو دل بندیست و دل گسلی


    محب روی توام در جواب دعوی عشق

    دل شکسته وکیلست و جان خسته ولی


    متاب روی ز خواجو که زلف هندویت

    بخورد خون دل ریشش از سیاه دلی

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  5. #5
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    نه عهد کرده‌ئی آخر که قصد ما نکنی

    چرا جفا کنی و عهد را وفا نکنی

    چو آگهی که نداریم جز لبت کامی

    روا بود که ز لب کام ما روا نکنی؟


    ز ما نیامده جرمی خدا روا دارد

    که کینه ورزی و اندیشه از خدا نکنی


    من غریب که گشتم ز خویش بیگانه

    چه حالتست که با خویشم آشنا نکنی


    مرا چو از همه عالم نظر به جانب تست

    نظر بسوی من خسته دل چرا نکنی


    کنون که کشتی و بر خاک راهم افکندی

    بود که بر سر خاک چنین رها نکنی


    ترا که آگهی از حال دردمندان نیست

    معینست که درد مرا دوا نکنی


    اگر چنانکه سر صلح و دوستی داری

    چرا نیائی و با دوستان صفا نکنی


    چو آب دیده ز سر بگذشت خواجو را

    چه خیزدار بنشینی و ماجرا نکنی

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  6. #6
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    ای میان تو چو یک موی و دهان یکسر موی

    نتوان دیدن از آن موی میان یک سر موی

    بی‌میان و دهن تنگ تو از پیکر و دل

    زین ندارم بجز از موئی وزان یک سر موی


    ناوک چشم تو گر موی شکافد شاید

    کابروت فرق ندارد ز کمان یک سر موی


    تو بهنگام سخن گر نشوی موی شکاف

    کس نیابد ز دهان تو نشان یک سر موی


    ور نیاید دهنت در نظر ای جان جهان

    نکنم میل سوی جان و جهان یک سر موی


    تاب تیر تو ندارم که ندارد فرقی

    ناوک غمزه‌ات از نوک سنان یک سر موی


    زاهد صومعه در حلقهٔ زنار شود

    گر شود از سر زلف تو عیان یک سر موی


    نکشد این دل دیوانه سودائی من

    سر از آن سلسله مشک فشان یک سر موی


    خواجو ار زانکه بهر موی زبانی گردد

    نکند از غم عشق تو بیان یک سر موی

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  7. #7
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    من کیم زاری نزار افتاده‌ئی

    پر غمی بیغمگسار افتاده‌ئی

    دردمندی رنج ضایع کرده‌ئی

    مستمندی سوگوار افتاده‌ئی


    مبتلائی در بلا فرسوده‌ئی

    بی‌قرینی بی‌قرار افتاده‌ئی


    باد پیمائی به خاک آغشته‌ئی

    خسته جانی دل فگار افتاده‌ئی


    نیمه مستی بی‌حریفان مانده‌ئی

    می‌پرستی در خمار افتاده‌ئی


    بی‌کسی از یار غایب گشته‌ئی

    ناکسی از چشم یار افتاده‌ئی


    اختیار از دست بیرون رفته‌ئی

    بیخودی بی‌اختیار افتاده‌ئی


    عندلیبی از گل سوری جدا

    خسته‌ای دور از دیار افتاده‌ئی


    پیش چشم آهوان جان داده‌ئی

    بر ره شیران شکار افتاده‌ئی


    دست بردل خاک بر سر مانده‌ئی

    بر سر ره خاکسار افتاده‌ئی


    رو بغربت کرده فرقت دیده‌ئی

    بی‌عزیزان مانده خوار افتاده‌ئی


    بیدل و بی‌یار رحلت کرده‌ئی

    بی زر و بی زور زار افتاده‌ئی


    همچو خواجو پای در گل مانده‌ئی

    بر سر پل مانده بار افتاده‌ئی

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  8. #8
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    آن ترک پریچهره مگر لعبت چینست

    یا ماه شب چارده بر روی زمینست


    در ابر سیه شعشهٔ بدر منیرست

    یا در شکن کاکل او نور جبینست


    آن ماه تمامست که برگوشه بامست

    یا شاه سپهرست که بر چرخ برینست


    گویند که زیباست بغایت مه نخشب

    لیکن نتوان گفت که زیباتر از اینست


    آن لعل گهر پوش مگر چشمهٔ نوشست

    یا درج عقیقست که بر در ثمینست


    هر چند نمک چون شکرت شور جهانیست

    لیکن لب لعلت نمکی بس شکرینست


    این نکهت مشکین نفس باد بهارست

    یا چین سر زلف تو یا نافهٔ چینست


    بالای بلندت که ازو کارتو بالاست

    بالاش نگویم که بلای دل و دینست


    خواجو اگرش تیغ زنی روی نپیچد

    زیرا که تو سلطانی و او ملک یمینست

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  9. #9
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    کدام دل که گرفتار و پای بند تو نیست

    کدام صید که در آرزوی بند تو نیست


    نه من به بند کمند تو پای بندم و بس

    کسی بشهر نیامد که شهر بند تو نیست


    ترا بقید چه حاجت که صید وحشی را

    بهیچ روی خلاص از خم کمند تو نیست


    ضرورتست که پیش تو پنجه نگشایم

    مرا که قوت بازوی زورمند تو نیست


    گرم گزند رسانی بضرب تیغ فراق

    مکن که بیشم از این طاقت گزند تو نیست


    چو سروم از دو جهان گر چه دست کوتاهست

    ولی شکیبم از آن قامت بلند تو نیست


    دلم برآتش عشقت بسوخت همچو سپند

    بیا که صبرم از آنخال چون سپند تو نیست


    عجب ز عقل تو دارم که می‌دهی پندم

    خموش باش که این لحظه وقت پند تو نیست


    ز شور بختی خواجوست اینکه چون فرهاد

    نصیبش از لب شیرین همچو قند تو نیست

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  10. #10
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    شمع ما شمعیست کو منظور هر پروانه نیست

    گنج ما گنجیست کو در کنج هر ویرانه نیست


    هر کرا سودای لیلی نیست مجنون آنکسست

    ورنه مجنون را چو نیکو بنگری دیوانه نیست


    چشم صورت بین نبیند روی معنی را بخواب

    زانکه در هر کان درو در هر صدف دردانه نیست


    حاجیانرا کعبه بتخانه‌ست و ایشان بت پرست

    ور بینی در حقیقت کعبه جز بتخانه نیست


    مرغ وحشی گر ببوی دانه در دام اوفتد

    تا چه مرغم زانکه دامی در رهم جز دانه نیست


    هر کرا بینی در اینجا مسکن و کاشانه است

    جای ما جائیست کانجا مسکن و کاشانه نیست


    گر سر شه مات داری پیش اسبش رخ بنه

    کانگه پیش شه دم از فرزین زند فرزانه نیست


    گفتمش پروای درویشان نمی‌باشد ترا

    گفت ازین بگذر که اینها هیچ درویشانه نیست


    گر چه باشد در ره جانانه جسم و جان حجاب

    جان خواجو جز حریم حضرت جانانه نیست

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



صفحه 13 از 29 نخستنخست ... 39101112131415161723 ... آخرینآخرین

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/