از من دزدیدی
خودت را
اما.......
چه می کنی
با او
در من
" او که دزدیدنی نیست! "
یاد توست در دلم
از من دزدیدی
خودت را
اما.......
چه می کنی
با او
در من
" او که دزدیدنی نیست! "
یاد توست در دلم
توديگرنمي تواني برگردي
ديگرنمي تواني به رويم بخندي
زيرباران بامن بدوي
واگرعينكت افتاد
بگويي :خيالي نيست!
توديگرنمي تواني برگردي
زمين
بيش ازآن كه فكركني چرخيده است!
در من ترانه های قشنگی نشسته اند
انگار از نشستن بیهوده خسته اند
انگار سالهای زیادی است بی جهت
امید خود به این دلِ دیوانه بسته اند
از شوری مستیِ پدرانِ گذشته مان
حالا به من رسیده و در من نشسته اند...
من باز گیج می شوم از موج واژه ها
این بغضهای تازه که در من شکسته اند
من گیجِ گیج،تو را شعر می پرم
اما تمام پنجره های تو بسته اند...
باورت می شود؟!!
هنوز هم
مشق چشم هایت را،مرور می کنم
تمامی ندارد
اما من،خسته نخواهم شد!!!
معلممان به خط فاصله مى گفت :" خط تیره "خوب میدانست" فاصله ها "چه با روزگار آدمها مى كنند...
نیامدنت را بیشتر از امدنت باور دارم
اما هنوز
هر صبح
هر شب
ارزو میکنم که بیایی....
وقت هايي هست
كه جز به بودنت
دلم رضايت نميدهد
حالا
من از كجا تو بياورم؟!
چند وقته که به اطرافم دقت می کنم می بینم که همه ادما شبیه تو شدن
شاید هم من همه رو شکل تو می بینم
نمی دونم چرا چشمام همه رو شبیه تو می بینه...
جالب نیست
که تمام دنیامو تو پر کردی
فقط تو
آنسان که ذره های دل بیقرار من سر در کمند عشق تو
جان در هوای توست
شاید محال نیست که بعد از هزار سال
روزی غبار مارا
آشفته پوی باد
در دوردست دشتی از دید ها نهان
یا پای جویباری چو اشک ما روان
مارا بیکدگر برساند
مــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــا را زتنهایی برهاند .
برای تویی که قلبت پـاک است…
برای تو می نویسم……..
برای تویی که تنهایی هایم پر از یاد توست…
برای تویی که قلبم منزلگه عـــشـــق توست…
برای تویی که احساسم از آن وجود نازنین توست…
برای تویی که تمام هستی ام در عشق تو غرق شد…
برای تویی که چشمانم همیشه به راه تو دوخته است…
برای تویی که مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاک خود کردی…
برای تویی که وجودم را محو وجود نازنین خود کردی…
برای تویی که هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است …
برای تویی که سـکوتـت سخت ترین شکنجه من است….
برای تویی که قلبت پـاک است…
برای تویی که در عشق ، قـلبت چه بی باک است…
برای تویی که عـشقت معنای بودنم است…
برای تویی که عـشقت معنای بودنم است…
برای تویی که غمهایت معنای سوختنم است…
برای تویی که آرزوهایت آرزویم است……….
دوستت دارم تا ……..!
نه…!
دیگر برای دوست داشتن هایم تایی وجود ندارد
بی حد و مرز دوستت دارم
[SIGPIC][/SIGPIC]
آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)