صفحه 11 از 15 نخستنخست ... 789101112131415 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 101 تا 110 , از مجموع 150

موضوع: شعر هاي تنهايي

  1. #101
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    دیرگاهیست که تنها شده ام
    قصه غربت صحرا شده ام


    وسعت درد فقط سهم من است


    باز هم قسمت غم ها شده ام


    دگر آئینه ز من با خبر است


    که اسیر شب یلدا شده ام


    من که بی تاب شقایق بودم

    همدم سردی یخ ها شده ام



    کاش چشمان مرا خاک کنید

    تا نبینم که چه تنها شده ام . . .


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #102
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    آسمان آبی آبیست، مگر شک داری ؟
    بگذار دنیا مرا نادیده بگیرد ، بگذار زندگی کمر به قتلم ببندد ،
    بگذار آسمان بر سرم آوار شود ، بگذار روزگار باز هم بامن دشمنی کند،


    آرزوهایم را به باد خزان بسپرد ، دلم را بشکند و پایم را زنجیر کند ...
    ولی باز اوست که شکست خورده ، من سهمم را از دنیا خواهم گرفت .
    می گویند :" خواستن توانستن است" ...
    می گویند:" تنها کسی نمی تواند که نا امید است".
    اما من خواسته ام و نتوانسته ام، مگر می شود کسی نخواهد زندگی کند ؟
    نخواهد برخیزد و بایستد؟
    همه این نتوانستن های قدرتمند ناامیدی درپی دارد ولی من نا امید نیستم،
    باز هم می گویم: "من از سلاله ی درختانم تنفس هوای مانده ملولم می کند ...

    پرنده ای که مرده بود به من پند داد پرواز را به خاطر بسپارم ."
    من از سلاله ی درختانم و درختان ایستاده می میرند، من به میدان زندگی پشت نمی کنم، هرگز!!!
    من سهمم را از زندگی خواهم گرفت ، من می خواهم معجزه کنم ،

    مگر نه اینکه خداوند معجزه را به دستان برگزیدگانش جاری میسازد ؟
    و مگر نه اینکه او مرا برگزیده برای این امتحان خطیر ؟
    پرواز بدون بال معجزه است و من می خواهم معجزه کنم ...
    حتی اگر روزی زندگی با تلخی هایش توانست مرا به زانو درآورد ،

    نخواهم گذاشت عجزم را ببیند ... پاهایم را تا زانو قطع میکنم، تا باز هم ایستاده باشم .
    معجزه یعنی من ، یعنی تو دوست همباورم ، ما معجزه خواهیم کرد، شک نکن !
    آسمان آبی آبیست، مگر شک داری ؟
    زندگی سهم کمی نیست ، مگر شک داری ؟
    در رگ زنده ی این هستی خواب آلوده
    باور معجزه جاریست ، مگر شک داری ؟



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #103
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    رفتم که دگر نظر به رويت نکنم
    گر کعبه ی عشق شوی سجده به سويت نکنم

    گر دسته ی گل شوی کنارم افتی

    بردارم و بگذرم و بويت نکنم



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #104
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    هر شب وقتي تنها ميشم حس مي كنم پيش مني
    دوباره گريه ام ميگيره انگار تو آغوشه مني
    روم نميشه نگات كنم وقتي كه اشك تو چشمامهبا اينكه نيستي پيش من انگار دستت تو دستامه
    دوباره باز ياد تو شد زمزمه نبودنمببين كه عاقبت چي شد قصه با تو بودنم
    خاك سر مزار من نشوني از نبودنهدستهاي نامردم شهر چرا زهم ربودنه ؟
    بارون مي باره و تو رو دوباره پيشم ميبينماشك تو چشام حلقه ميشه دوباره تنها ميشينم
    قول بده وقتي تنها مي شم بازم بياي كنار منشبهاي جمعه كه مياد بياي سر مزار من
    بيا سر مزاره من .........
    به زير خاك هم هنوز نرفتي از خيال منغصه نخور سياه نپوش گريه نكن براي من
    ديگه فقط آرزومه بارون بباره رو تنمغبار لحظه ها سپرد منو به باد رفتنم
    بارون مي باره و تو رو دوباره پيشم ميبينماشك تو چشام حلقه ميشه دوباره تنها ميشينم
    ديگه فقط آرزومه بارون بباره رو تنمرو سنگ قبرم بنويس تنها ترين تنها منم
    تنها ترين تنها منم ...........



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #105
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    همه رفتند كسي دوروبرم نيست

    چنين بي كس شدن در باورم نيست
    اگر اين آخر و اين عاقبت بود
    بجز افسوس هوايي در سرم نيست
    همه رفتند كسي با ما نموندش
    كسي خط دل مارو نخوندش
    همه رفتند ولي اين دل ما رو
    همون كه فكر نمي كرديم سوزندش
    عجب ، بالا و پايين داره دنيا
    عجب ، اين روزگار، دلسرد با ما
    يه روز دوروبرم صد تا رفيق بود
    منو امروز ببين ، تنهاي تنهام
    خيال كردم كه اين گوشه كنارا
    يكي داره هواي كار مارا
    يكي هم اين ميان دلسوز ما هست
    نداره آرزو آزاره ما را
    عجب ، بالا و پايين داره دنيا
    عجب ، اين روزگار، دلسرد با ما
    يه روز دوروبرم صد تا رفيق بود
    منو امروز ببين تنهاي تنهام
    تنهاي تنهام
    تنهاي تنهام



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #106
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    آنکه پی حفظ تو فانوس وار
    شب همه شب داشته پا استوار
    پاس تو شب تا به سحر داشته
    باد به نزدیک تو نگذاشته
    سر زده او را ز تو دود از نهاد
    زین عمل زشت تو را شرم باد
    جور به پاداش وفا میکنی؟
    باد تو را شرم چها میکنی؟
    خار نشانند و گل آرد به بار
    ای تو کم از خار ز خود شرم دار


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #107
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض


    دوباره تنها شده ام
    دوباره دلم هوای توراکرده است
    خودکارم را از ابر پر می کنم و برایت از باران می نویسم
    به یاد شبی می افتم که تورا میان شمع ها دیدم
    دوباره می خواهم به سوی تو بیایم
    توراکجامی توان دید؟
    دراواز شب اویزهای عاشق؟
    درچشمان یک اهوی مضطرب ؟
    درشاخه های مرجان قرمز؟
    درسلام دختربچه ای که تازه نام تورایادگرفته است؟
    دلم می خواهد وقتی باغها بیدارند
    برای تونامه بنویسم
    و تو نامه هایم رابخوانی
    وجواب انها را به نشانی همه غریبان جهان بفرستی
    ای کاش می توانستم تنهاییم رابرای تو معنا کنم
    و ازگوشه های افق برایت اواز بخوانم
    می ترسم روزی نتوانم بنویسم ودفترهایم خالی بمانند
    وحرف های ناگفته ام هرگزبه دنیا نیایند
    می ترسم نتوانم بنویسم وکسی ادامه سرودقلبم رانشنود
    می ترسم نتوانم بنویسم
    واخرین نامه ام درسکوتی محض بمیرد
    وتازه ترین شعرم به تو هدیه نشود
    دوباره شب دوباره طپش این دل بی قرارم
    دوباره سایه حرفهای تو
    که روی دیوار و به رو می افتد
    دلم می خواهد همه دیوارها پنجره شوند
    ومن تورادرمیان چشمهایم بنشانم
    دوباره تنهایی ودوباره خودکاری که باهمه ابرهای عالم پرنمی شود
    دوباره شب دوباره یادتو
    که این دل بی قرار رابیدار نگه داشته است
    دوباره شب دوباره تنهایی دوباره سکوت
    ودوباره من و یک دنیا خاطره....


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #108
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    درایـن سـرای بی کسی کسی به در نمی زند
    بـه دشــت پــر مـلال مـا پـرنـده پـر نـمی زند

    یکی ز شــب گــرفــتـگـان چراغ بر نمی کند
    کــسی به کـوچه سـار شب در سحر نمی زند

    نــشـسـتـه ام در انـتـظـار این غبار بی سوار
    دریــغ کـز شـبــی چـنـین سپیده سر نمی زند

    گــذرگـهـی است پر ستم که اندرو به غیر غم
    یــکی صـلای آشــنــا بــه رهــگــذر نمی زند

    چه چشم پاسخ است ازین دریچه های بسته ات
    بــرو کـه هـیچـکس ندا به گوش کر نمی زند

    نه ســایه دارم و نه بــر بـیـفکنندم و سزاست
    و گــرنـه بر درخـت تـر کـسی تـبر نمی زند


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #109
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    در فراسوی زمان به دنبال تو گشتم
    اما تو را نیافتم
    تو رفته بودی
    بی انكه بگویی
    تو تنها رفتی
    ومن تنها ماندم
    در تنهایی ام
    سكوت را میهمان كرده
    اما
    تو را نیافتم
    در جنگل عشق
    درختان سر به فلك كشیده را دیده
    اما تو را نیافتم
    دركنار امواج دریا نشستم
    اب زلال و پاك بود
    اما تو نبودی
    در جاده ی بیكسی
    به دور دستها خیره شده
    تا شاید گم شده ام را بیابم
    اما باز هم تورا نیافتم
    به اسمان نگریستم
    ستاره تو را نیافتم
    تو رفته بودی
    و مراتنها
    در بیهوته ای رها كرده بودی
    من تنها شده بودم
    بی هیچ واژه ای
    بی هیچ رازی


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. #110
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    هیچ کس ویرانیم را حس نکرد
    وسعت تنهاییم را حس نکرد
    در میان خنده های تلخ من گریه پنهانیم را حس نکرد
    در هجوم لحظه های بی کسی درد بی کس ماندنم را حس نکرد
    در تمام لحظه هایم هیچ کس وسعت هیرانیم را حس نکرد
    آن که سامان غزلهایم از اوست بی سرو سامانیم را حس نکرد
    در تمام لحظه هایم هیچکس خلوت افسانه ایم را حس نکرد


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 11 از 15 نخستنخست ... 789101112131415 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/