صفحه 11 از 11 نخستنخست ... 7891011
نمایش نتایج: از شماره 101 تا 109 , از مجموع 109

موضوع: وصیت نامه شهدا

  1. #101
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    وصيت نامه شهيد مهدي يخچالي
    سفارش من به شما اين است كه پشتيبان ولايت فقيه باشيد و از امام حمايت نماييد. از روحانيت و دولت حمايت كرده و با كسي كه اين دو را تضعيف كند به شدت برخورد نماييد.
    به خدا قسم كه اگر دشمنان مرا بكشند و خونم را بر زمين ريزند در قطره قطره خونم نام مقدس خميني را مي بينند. اي برادران، خط آل محمد و علي را روش و منش خود قرار دهيد و مبادا از اين راه بيرون رويد كه شكست شماها در اين صورت حتمي است. اي خواهران، اين شعر را الگوي خودتان قرار دهيد.
    اي زن به تواز فاطمه اينگونه خطاب است
    ارزنــده ترين زينت زن حفـظ حجاب است


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #102
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    فرازی ازوصیت نامه هنرمند شهید پیمان بزرگ زاده

    امام راحل را تنها نگذارید و به برادرانم توصیه میکنم که درهیچ شرایطی واجبات دین را فراموش نکنند

    برایم پیراهن مشکی نپوشید .وبدانید که من به انچه ارزوی خود بوده رسیده ام ودیگر ارزویی ندارم.

    شهید پیمان بزرگ زاده کارمند صداوسیمای شیراز خطاط نقاش بازیگر گوینده ودانشجوی زبان انگلیسی

    درزمان شهادت بود که بصورت بسیجی در زمانی که جبهه ها شدیدا نیاز به نیرو داشتند بفرمان امام (ره)

    لبیک گفته وبه کربلای عاشقان رفت.


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #103
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    وصیت نامه شهید عباس عطاریان

    20090905111516978 01



    ... عزیزانم ، از شما می خواهم كه در همه حال پرهیزكار باشید و از خدا بترسید و همیشه به یادش باشید و دلهایتان را با یادش شاد كنید و همچنین از شما می خواهم كه تمام كارهایتان با خلوص نیت باشد زیرا هر كاری كه با اخلاص نباشد ناقص خواهد بود و نا تمام خواهد ماند و در همه كارهایتان به خدا پناهنده بشوید كه علی (ع) می فرمایند : " اگر چنین كاری بكنید بدانید كه به قلعه ای محكم و دژی استوار پناهنده شده اید ." همیشه با زبانتان بقیه را به كارهای نیك دعوت و از كارهای زشت و ناپسند باز دارید و این را بدانید كه
    جنگ بین حق و باطل همیشه بوده و هست و خواهد بود پس همیشه در برابر باطل قیام و او را سر به نیست و نابود سازید .

    عزیزان به یاد مردن باشید و خود را برای مرگ آماده سازید كه هر گاه مرگ به سراغ شما آمد شما خود را آماده كرده باشید و دیگر هیچ كاری در این دنیا نداشته باشید و این را بدانید كه شما تعلق به این جهان فانی ندارید بلكه اینجا منزل بین راه است و سرای گذری بیش نیست .
    دنیا فریبنده ای بیش نیست ، خوب حواستان را جمع كنید كه شما را فریب ندهد كه اگر این طور شد وقتی مرگ به سراغ شما آمد دیگر پشیمانی سودی ندارد و آب به جوی رفته دیگر باز نیاید .
    عزیزان با همنوعان خود صمیمی و مهربان باشید و با یكدیگر وحدت داشته باشید كه اگر بین شما وحدت و یكپارچگی باشد دشمن زبون ،هیچ كاری از دستش ساخته نیست و هیچگاه از یاد یتیمان و فقرا غافل مشوید .
    شادی روح مطهرش صلوات





    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #104
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    فرازي از وصيتنامه آیت ا...قدوسی:

    آنچه كه ارزش دارد علم همراه با تقوي است، آن علمي ارزش دارد كه با تهذيب نفس همراه باشد، عالم غير مهذب و لو اينكه بسيار درس خوانده باشد با يك فردي كه علوم جديد را مي خواند هيچ فرقي ندارد و كسي كه فيزيك و رياضي را مي خواند با كسي كه علم فقه و اصول فلسفه مي خواند هيچ تفاوتي ندارد. الا اينكه متهذب باشد. آن عالمي كه در اسلام به آن اهميت مي‌دهند عالم رباني است، آن عالمي كه خواب و نفس كشيدنش عبادت است عالم موحد و متقي است.


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #105
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    فرازهایی از وصیت نامه شهید محمود ربیعی

    بسم الله الرحمن الرحیم
    به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان
    سلام علیکم
    به نام ایزد دانا که عالم را آفرید و بر تمام موجودات از بزرگترین تا کوچکترین آنها هستی بخشید
    چند سخن با شما سروران عزیز دارم:اول پدر و مادر مهربانم:ای عزیزانی به خاطر بزرگ نمودن من زحمت های بسیاری را متحمل شدیداز شهادت من هیچ ناراحت نباشیدبلکه افتخار هم بنماییدواین را قبول کنید که من امانتی بودم از طرف خداوند متعال پیش شما.مرا حلال کنیدهرچند نتوانستم فرزند لایقی برای شما باشم وحقیرانه می خواهم که کمتر بر سر قبر من گریه کنید.
    چند سخن با شما برادران وخواهران مهربانم:از برادران وخواهران مهربانم می خواهم مرا ببخشند و نماز را حتی الامکان به جماعت به پا دارندوامام را تنها نگذارند واز دو فرزند شهید نورالله کمانی طلب بخشش می نمایم زیرا که آنها حق بسیاری بر گردن من داشتند.واز برادران دلسوزم می خواهم اسلحه زمین افتاده مرا بردارند وبر قلب دشمن بتازند. چند سخن با شما دوستان رفقا واهل فامیل دارم:
    از کلیه دوستان و اهل فامیل طلب بخشش مینمایم و می خواهم به این بیانات امام عنایتی داشته باشند: ((ما از خداوند می خواهیم که قلوب ما را تغییر دهد.تا بفهمیم که برای چه در این دنیا آمدیم وباید چه بکنیم وچطوراز این دنیا برویم.یک مرگ حیوانی نباشد به یک نحوی باشد که ما انبار نکنیم معاصی را در آنجا و روسیاه باشیم در نزد شهدا و خداوند تایید کند مارا و همه ما آدم شویم.اسلام آمده است تا آدم درست کندهمه انبیا برای این معنا آمده اند خدایا دلهای این هایی که مخالف جمهوری اسلامی هستند برگردان تا آدم شوند ما باید این جنگ را ادامه دهیم تا وقتی که انشا الله پیروزی حاصل شود.))
    و این پیروزی به گفته حضرت امام نزدیک است انشا الله و در آخر درخواست می کنم که جنازه ی ای حقیر را در شهرستان خمین روستای خان آباد(احمد آباد)دفن کنند.در کنار دیگر شهدای آن روستا.
    خداحافظ شما دوستان وآشنایان
    تاریخ تولد:۱۳۴۷
    تاریخ شهادت:۶/۶/۱۳۶۵
    محل شهادت:عملیات کربلای ۵ شلمچه



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #106
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    وصيتنامه شهید جواد کامیاب

    همانطور که امام امت خميني بت شکن فرمودند اسلام است که ما را پيروز کرده از دوستان و خانواده ميخواهم که از من هرگز ناراحت نباشند چون که ناراحتي شما باعث خوشحالي دشمنان خواهد شد و به جاي ناراحتي اگر در توان داريد به جنگ دشمن برويد و نگذاريد اسلام تنها بماند. بعد از مرگ من هيچگونه تجملي نميخواهد که به جا آوريد و اگر ممکن باشد مرا با لباس سپاه به خاک بسپاريد و اگر هم ممکن نباشد دست کم آرم سپاه را بر کفن من بگذاريد.


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #107
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    وصیتنامه شهید دکتر چمران به امام موسی صدر

    متنی که در زیر می خوانید، وصیتنامه ای از سردار رشید اسلام، شهید دکتر مصطفی چمران است که خطاب به امام موسی صدر نگاشته شده است. این وصیتنامه در ۲۹ خرداد سال ۱۳۵۵ تنظیم گردید یعنی در سیاه ترین روزهای جنگ داخلی لبنان، که از یکسو نیروهای فلسطینی و احزاب چپ لبنان با سوریه درگیر شده بودند؛ و از سوی دیگر احزاب دست راستی و در رأس آنها فالانژیستها، با سوءاستفاده از غفلت جبهه ملی و اسلامی لبنان، مناطق آنان را مورد هجوم قرار داده بودند. در چنین روزهایی که از آنها به عنوان دومین دوره جنگ داخلی نام برده می شود، امام صدر به دکتر چمران مأموریت داد تا برای سازماندهی مقاومت شیعیان، راهی شهرک نبعه گردد. و این وصیتنامه قبل از عزیمت تنظیم گردید.

    اما سیر این وصیتنامه خود داستانی دارد که اینک بدان می پردازیم:
    کاشف این وصیتنامه، دانشمند محترم و کارشناس کهنه کار مسائل سیاسی خاورمیانه، جناب آقای محمدعلی مهتدی است. این برادر عزیز از دوستان دردمند و قدیمی امام صدر است، و سالها مسئولیت دفتر صدا و سیمای جمهوری اسلامی را در بیروت بر عهده داشته است. از جمله در سال۱۳۶۱، که اسرائیل به لبنان حمله نمود و تا دروازه های بیروت پیش آمد. آقای مهتدی تعریف می کرد که در روزهای آغازین جنگ، با همکاران خود برای تهیه گزارش به جنوب رفتند. طبعاً به شهر صور و مؤسسه صنعتی جبل عامل نیز سر زده بودند. ساختمان مدرسه در اثر اصابت بمب و خمپاره آسیب دیده بود. یکی از اتاقهای آسیب دیده، اتاق قدیمی دکتر چمران بود. همان اتاقی که ساعتها گفتگوی آقای مهتدی و دکتر چمران را پیرامون مسائل لبنان، خاورمیانه، انقلاب اسلامی ایران و …، نظاره کرده بود. کاغذها، دفاتر و پرونده های زیادی بر روی زمین پخش شده بودند. در همان حالی که فیلمبرداران به کار خود مشغول بودند، آقای مهتدی نیز کاغذها را بررسی میکرد. و در میان کاغذها به وصیتنامه مورد نظر برخورد نمود. مطالعه وصیتنامه ایشان را منقلب نمود. همانگونه که همکاران لبنانی، و در انتهای آن روز خانواده آقای مهتدی و میهمان آن روزشان خانم فاطمه نواب صفوی را نیز متأثر نمود.
    بدنبال بازگشت آقای مهتدی، وصیتنامه تحویل بنیاد شهید چمران گردید. اما متأسفانه سالها بدون استفاده در آرشیو آن باقی ماند! تا اینکه یکی از همکاران با ذوق آقای سید مهدی شجاعی، آن را مجدداً در آرشیو بنیاد کشف نمود . وصیتنامه مورد نظر با اجازه بنیاد تنسیخ، و نهایتاً در شماره تیر ماه سال ۱۳۷۶ مجله “نیستان” چاپ گردید.
    آنچه در زیر می خوانید، عیناً از مجله نیستان نقل شده است. البته آقای مهتدی اعتقاد دارند، متن اصلی وصیتنامه، از متن چاپ شده آن کاملتر می باشد.

    متن وصیتنامه:

    وصیت می کنم …

    وصیت می کنم به کسی که او را بیش از حد دوست می دارم! به معبود من! به معشوق من! به امام موسی صدر! کسی که او را مظهر علی می دانم! او را وارث حسین می خوانم! کسی که رمز طایفه شیعه، و افتخار آن، و نماینده هزار و چهار صد سال درد، غم، حرمان، مبارزه، سرسختی، حق طلبی و بالأخره شهادت است! آری به امام موسی وصیت می کنم …
    برای مرگ آماده شده ام و این امری است طبیعی که مدتهاست با آن آشنا شده ام. ولی برای اولین بار وصیت میکنم. خوشحالم که در چنین راهی به شهادت می رسم. خوشحالم که از عالم و ما فیها بریده ام. همه چیز را ترک گفته ام. علایق را زیر پا گذاشته ام. قید و بندها را پاره کرده ام. دنیا و ما فیها را سه طلاقه گفته ام و با آغوش باز به استقبال شهادت میروم.
    از اینکه به لبنان آمدم و پنج یا شش سال با مشکلاتی سخت دست به گریبان بوده ام، متأسف نیستم. از اینکه آمریکا را ترک گفتم، از اینکه دنیای لذات و راحت طلبی را پشت سر گذاشتم، از اینکه دنیای علم را فراموش کردم، از اینکه از همه زیبائیها و خاطره زن عزیز و فرزندان دلبندم گذشته ام، متأسف نیستم … از آن دنیای مادی و راحت طلبی گذشتم و به دنیای درد، محرومیت، رنج، شکست، اتهام، فقر و تنهایی قدم گذاشتم. با محرومیت همنشین شدم. با دردمندان و شکسته دلان هم آواز گشتم. از دنیای سرمایه داران و ستمگران گذشتم و به عالم محرومین و مظلومین وارد شدم. با تمام این احوال متأسف نیستم …
    تو ای محبوب من، دنیایی جدید به من گشودی که خدای بزرگ مرا بهتر و بیشتر آزمایش کند. تو به من مجال دادی تا پروانه شوم، تا بسوزم، تا نور برسانم، تا عشق بورزم، تا قدرتهای بی نظیر انسانی خود را به ظهور برسانم، از شرق به غرب و از شمال تا جنوب لبنان را زیر پا بگذارم و ارزشهای الهی را به همگان عرضه کنم، تا راهی جدید و قوی و الهی بنمایانم، تا مظهر باشم، تا عشق شوم، تا نور گردم، از وجود خود جدا شوم و در اجتماع حل گردم، تا دیگر خود را نبینم و خود را نخواهم، جز محبوب کسی را نبینم، جز عشق و فداکاری طریقی نگزینم، تا با مرگ آشنا و دوست گردم و از تمام قید و بندهی مادی آزاد شوم…
    تو ای محبوب من رمز طایفه ای، و درد و رنج هزار و چهار صد ساله را به دوش می کشی، اتهام و تهمت و هجوم و نفرین و ناسزای هزار و چهار صد سال را همچنان تحمل می کنی، کینه های گذشته و دشمنی های تاریخی و حقد و حسدهای جهانسوز را بر جان می پذیری، تو فداکاری می کنی، تو از همه چیز خود می گذری، تو حیات و هستی خود را فدای هدف و اجتماع انسانها می کنی، و دشمنانت در عوض دشنام می دهند و خیانت می کنند، به تو تهمتهای دروغ می زنند و مردم جاهل را بر تو می شورانند، و تو ای امام لحظه ای از حق منحرف نمی شوی و عمل به مثل انجام نمی دهی و همچون کوه در مقابل طوفان حوادث آرام و مطمئن به سوی حقیقت و کمال و قدم بر می داری، از این نظر تو نماینده علی (ع) و وارث حسینی… و من افتخار می کنم که در رکابت مبارزه می کنم و در راه پر افتخارت شربت شهادت می نوشم…

    ای محبوب من، آخر تو مرا نشناختی! زیرا حجب و حیا مانع آن بود که من خود را به تو بنمایانم، یا از عشق سخن برانم یا از سوز درونی خود بازگو کنم… اما من، منی که وصیت می کنم، منی که تو را دوست می دارم… آدم ساده ای نیستم!… من خدای عشق و پرستشم، من نماینده حق و مظهر فداکاری و گذشت و تواضع و فعالیت و مبارزه ام، آتشفشان درون من کافیست که هر دنیایی را بسوزاند، آتش عشق من به حدی است که قادر است هر دل سنگی را آب کند، فداکاری من به اندازه ای است که کمتر کسی در زندگی به آن درجه رسیده است … به سه خصلت ممتاز شده ام:

    ۱- عشق که از سخنم و نگاهم و دستم و حرکاتم و حیات و مماتم می بارد. در آتش عشق می سوزم و هدف حیات را جز عشق نمی شناسم. در زندگی جز عشق نمی خواهم، و جز به عشق زنده نیستم.

    ۲- فقر که از قید همه چیز آزاد و بی نیازم. و اگر آسمان و زمین را به من ارزانی کنند، تأثیری در من نمی کند.

    ۳- تنهایی که مرا به عرفان اتصال می دهد. مرا با محرومیت آشنا می کند. کسی که محتاج عشق است، در دنیای تنهایی با محرومیتِ عشق می سوزد. جز خدا کسی نمی تواند انیس شبهای تار او باشد و جز ستارگان اشکهای او را پاک نخواهند کرد. جز کوههای بلند راز و نیازهای او را نخواهند شنید و جز مرغ سحر ناله های صبحگاه او را حس نخواهند کرد. به دنبال انسانی می گردد تا او را بپرستد یا به او عشق بورزد. ولی هر چه بیشتر می گردد، کمتر می یابد …
    کسی که وصیت می کند آدم ساده ای نیست. بزرگترین مقامات علمی را گذرانده، سردی و گرمی روزگار را چشیده، از زیباترین و شدیدترین عشقها برخوردار شده، از درخت لذات زندگی میوه چیده، از هر چه زیبا و دوست داشتنی است برخوردار شده، و در اوج کمال و دارایی همه چیز خود را رها کرده و به خاطر هدفی مقدس، زندگی دردآلود و اشکبار و شهادت را قبول کرده است.

    آری ای محبوب من، یک چنین کسی با تو وصیت می کند …
    وصیت من درباره مال و منال نیست. زیرا می دانی که چیزی ندارم، و آنچه دارم متعلق به تو و حرکت و مؤسسه است. از آنچه به دست من رسیده، به خاطر احتیاجات شخصی چیزی بر نداشته ام. جز زندگی درویشانه چیزی نخواسته ام. حتی زن و بچه ها و پدر و مادر نیز از من چیزی دریافت نکرده اند. آنجا که سر تا پای وجودم برای تو و حرکت باشد، معلوم است که مایملک من نیز متعلق به تو است.

    وصیت من درباره قرض و دین نیست. مدیون کسی نیستم، در حالی که به دیگران زیاد قرض داده ام.
    به کسی بدی نکرده ام. در زندگی خود جز محبت، فداکاری، تواضع و احترام نبوده ام. از این نظر نیز به کسی مدیون نیستم …

    آری وصیت من درباره این چیزها نیست …

    وصیت من درباره عشق و حیات و وظیفه است …

    احساس می کنم که آفتاب عمرم به لب بام رسیده است و دیگر فرصتی ندارم که به تو سفارش کنم. وصیت می کنم، وقتی که جانم را بر کف دستم گذاشته ام، و انتظار دارم هر لحظه با این دنیا وداع کنم و دیگر تو را نبینم…

    تو را دوست می دارم و این دوستی بابت احتیاج و یا تجارت نیست. در این دنیا به کسی احتیاج ندارم. حتی گاهگاهی از خدای بزرگ نیز احساس بی نیازی می کنم … از او چیزی نمی طلبم و احساس احتیاج نمی کنم. چیزی نمی خواهم، گله ای نمی کنم و آرزوئی ندارم. عشق من به خاطر آن است که تو شایسته عشق و محبتی، و من عشق به تو را قسمتی از عشق به خدا میدانم. همچنانکه خدای را می پرستم و عشق می ورزم، به تو نیز که نماینده او در زمینی عشق می ورزم. و این عشق ورزیدن همچون نفس کشیدن برای من طبیعی است …
    عشق هدف حیات و محرک زندگی من است. زیباتر از عشق چیزی ندیده ام و بالاتر از عشق چیزی نخواسته ام. عشق است که روح مرا به تموج وا می دارد، قلب مرا به جوش می آورد، استعدادهای نهفته مرا ظاهر می کند، مرا از خودخواهی وخودبینیی رهاند، دنیای دیگری حس می کنم، در عالم وجود محو می شوم، احساسی لطیف و قلبی حساس و دیده ای زیبابین پیدا می کنم. لرزش یک برگ، نور یک ستاره دور، موریانه کوچک، نسیم ملایم سحر، موج دریا، غروب آفتاب، احساس و روح مرا می ربایند و از این عالم به دنیای دیگری می برند … اینها همه و همه از تجلیات عشق است …

    به خاطر عشق است که فداکاری می کنم. به خاطر عشق است که به دنیا با بی اعتنایی می نگرم و ابعاد دیگری را می یابم. به خاطر عشق است که دنیا را زیبا می بینم و زیبائی را می پرستم. به خاطر عشق است که خدا را حس می کنم، او را می پرستم و حیات و هستی خود را تقدیمش می کنم …

    می دانم که در این دنیا به عده زیادی محبت کرده ام، حتی عشق ورزیده ام، ولی جواب بدی دیده ام. عشق را به ضعف تعبیر می کنند و به قول خودشان زرنگی کرده از محبت سوءاستفاده می نمایند! اما این بی خبران نمی دانند که از چه نعمت بزرگی که عشق و محبت است، محرومند. نمی دانند که بزرگترین ابعاد زندگی را درک نکرده اند. نمی دانند که زرنگی آنها جز افلاس و بدبختی و مذلت چیزی نیست …

    و من قدر خود را بزرگتر از آن می دانم که محبت خویش را از کسی دریغ کنم. حتی اگر آن کس محبت مرا درک نکند و به خیال خود سؤاستفاده نماید. من بزرگتر از آنم که به خاطر پاداش محبت کنم، یا در ازاء عشق تمنایی داشته باشم. من در عشق خود می سوزم و لذت می برم. این لذت بزرگترین پاداشی است که ممکن است در جواب عشق من به حساب آید …
    می دانم که تو هم ای محبوب من، در دریای عشق شنا می کنی. انسانها را دوست می داری. به همه بی دریغ محبت می کنی. و چه زیادند آنها که از این محبت سوءاستفاده می کنند. حتی تو را به تمسخر می گیرند و به خیال خود تو را گول میزنند … تو اینها را می دانی ولی در روش خود کوچکترین تغییری نمی دهی … زیرا مقام تو بزرگتر از آن است که تحت تأثیر دیگران عشق بورزی و محبت کنی. عشق تو فطری است. همچون آفتاب بر همه جا می تابی و همچون باران برچمن و شوره زار می باری و تحت تأثیر انعکاس سنگدلان قرار نمی گیری …
    درود آتشین من به روح بلند تو باد که از محدوده تنگ و باریک خودبینی و خودخواهی بیرون است و جولانگاهش عظمت آسمانها و اسماء مقدس خداست.

    عشق سوزان من فدای عشقت باد، که بزرگترین و زیباترین مشخصه وجود توست، و ارزنده ترین چیزی است که مرا جذب تو کرده است، و مقدس ترین خصیصه ای است که در میزان الهی به حساب می آید …


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #108
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    وصیتنامه شهید علی خاورزداه

    ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
    چرا از شهادت می ترسید مگر کودکی سراغ دارید که از پستان مادرش بترسد.
    امام حسین (ع)

    ......... چون لازم دیدم وصیتنامه ای بنویسم لذا این چند سطر را به همین عنوان می نویسم . اکنون که با یاد خدا به جبهه آمده ام نه برای انتقام بلکه به منظور دینم و تداوم انقلابم و امنیت میهنم و خدا را به یاری می طلبم و از او می خواهم که هدایتم فرماید به آن سو و آن راهی که خود صلاح می داند. آری به میدانی قدم نهاده ام که نتیجه اش از قبل برایم روشن و با ایمان کامل پیکار می کنم چون اگر در این میدان کشته شدم به مقامی والا دست یافته و در راه امام حسین (ع) رفته ام و اگر زنده ماندم شاهد پیروزی بزرگی که همان پیروزی مسلمین بر کفر است خواهم بود .
    خداوندا تو آگاهی که تلاش و پیکار ما نه از آن جهت است که به پایگاه قدرتی برسیم و یا چیزی از کالای بی ارج دنیا را به دست آوریم بلکه به آن جهت است که نشانه و پرچمهای دین تو را برافرازیم و در شهرهای تو شایستگی را ارمغان آوریم تا بندگان ستمدیده تو امان یابند و ستمگران به کیفر خویش برسند.
    ای کسانیکه پس از گذشت اینهمه سال و ریختن خون بهترین فرزندان این آب و خاک هنوز هم به خود نیامده اید قدری تفکر کنید وصیتنامه شهدا را مطالعه کنید شاید دماءالشهدا شما را متحول سازد و متوجه شوید که در چنین برهه ای از زمان و با وجود تحولاتی که در کشور ما رخ داد پیروی نکردن از ولایت فقیه چیزی جز ننگ و ذلت دنیوی و اخروی نخواهد داشت.
    برادران عزیز سعی کنید شعار اسلامی را حفظ کنید و در نماز جمعه ها شرکت کنید و حتی المقدور نگذارید خون شهدا پایمال شود چرا که انقلاب اسلامی و پیروزیهایی که برای ما حاصل شده و می شود همه حاصل خون همین شهدای گرانقدر است در زندگیم خدمت چشمگیری برای اسلام انجام نداده ام. شاید با شهادتم خدمتی به اسلام و انقلاب کرده باشم درود بر خطی که از چشمه جوشان اسلام سرچشمه بگیرد.
    خط امام، خطی که مبارزه با هر چه شرک را در انحصار خود دارد و خطی که به اثبات رسانید تنها امید مستضعفین جهان و حرکتهای اسلامی است و تنها این خط است که می تواند قدس این نخستین قبله گاه مسلمین را نجات دهد. مادرم، از شما معذرت می خواهم که نتوانسته ام فرزند شایسته ای برای شما باشم و امیدوارم که به بزرگواری خود مرا ببخشید و حلال کنید که این امانتی است که به خدا پس داده اید و خدا با صابران است. برادران و خواهران عزیزم این را بدانید که با شهادت عضوی از اعضا یک خانواده مسئولیت آن خانواده در قبال انقلاب سنگین تر خواهد شد و با روحیه بالایی که در شما سراغ دارم از شما می خواهم که همیشه در خط اسلام و ولایت فقیه باشید.
    تمام دوستان و آشنایان و آنهایی که مرا می شناسند طلب حلالیت دارم و همه را به خدا می سپارم.
    خداوندا آخرین کلام ما در این عالم و اولین کلام ما در روز قیامت نام حسین قرار بده خدایا ما را از حسین غافل مگردان ما راحسینی زنده بدار، ما را حسینی بمیران.


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #109
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    وصیت نامه *شهید قدیر سعادت*

    e0h5dwr65x15l61yc7p37012889034971399271da5pii49fdxi1n834zpt


    قدیر سعادت سال 1351 در شهر کرمان و در خانواده ای پاک و مذهبی دیده به جهان گشود .
    در طول زندگی کوتاه خود در این دنیا معارفی را کسب کرد که وصیتنامه پربار او گویای چنین مطلبی است .

    این شهید بزرگوار در سال 1367 و در منطقه عملیاتی شلمچه به شهادت رسید .
    91919431639505404965روحش شاد و یادش گرامی 91919431639505404965


    3515716119323659257411714377175979232

    91919431639505404965وصیت نامه شهید قدیر سعادت91919431639505404965

    الَّذینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فی سَبیلِ اللّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللّهِ وَ أُولئِک هُمُ الْفائِزُونَ. (توبه،20)
    «کسانی که ایمان آوردند و هجرت کردند و جهاد نموده اند، در راه خدا با مال ها و جان هایشان همانا اجری عظیم دارند نزد پرودگار وهمینان رستگاران عالمند.»

    خدایا! چگونه سپاس گویم این نعمت های بی شماری را که به من ارزانی داشته ای بالاخص رسول اکرم صل الله علیه وآله که خاتم انبیاء است و درود و سلام بر ائمه اطهار سلام الله علیها مخصوصاً به حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا له الفداء و با سلام به شهدای اسلام بالاخص شهدای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و با سلام به رزمندگان اسلام و با نفرین و لعن به دشمنان اسلام بالاخص آمریکای جنایتکار و شوروی پلید وبا آرزوی مرگ و عذاب عظیم برای صدام جنایتکار این دیو خون آشام و حیوان پست تر از هر حیوان.

    من، این بنده عاصی و ناچیز خود،قدیر سعادت که خداوند بر من منت نهاد و آگاهم ساخته و حق را شناخته و برای یاری حق به سوی جبهه های نبرد حق علیه باطل عزیمت نموده، وصیت نامۀ خود را به همه پویندگان راه سرخ حسین(ع) و به همه مردانی که عاشقانه به دنبال ندای حسین زمان، خمینی کبیر لبیک گویان حرکت نموده اند این گونه اعلام می دارم:

    وصیت من ابتدا برای آن جماعتی است که در خواب غفلت فرورفته و دل به دنیا بسته و آخرت را فراموش نموده و مرید شیطان شده‌اند و مطیع اوامر بیگانه که با اسلام کینۀ دیرینه دارند.

    از خواب غفلت بیدار شوید و به خود آیید و انسانیت خود را باز یافته و به فرمودۀ سرور آزادگان جهان حسین بن علی علیه السلام که فرمود: اگر دین ندارید آزاد مرد باشید و حقانیت نظام جمهوری اسلامی را و حقانیت رهبری و ولایت فقیه را که همانند خورشیدی درخشان است نپوشانید و همگام با امت حزب الله و شهید پرور برای برقراری نظام جمهوری اسلامی در جهان بکوشید.

    و دیگر ای برادران رزمنده و ای ملت سلحشور و شهید پرور، لحظه ای سنگرها را خالی نگذارید و استوار و پر صلابت چون کوه در مقابل تهاجمات دیو صفتان بعثی ایستاده و ملت در بند عراق و بعد هم ملت های دیگر سرزمین های اسلام را از چـنگ دشمنان اسلام نجات دهید و لحظه ای از یاد خدا غافل نشوید و عبادت خدا را فراموش نکنید و تقوی و ترس از خدا را پیشه کنید.

    که من تولدی دیگر یافته ام و به سرزمینی خواهم رفت که جاودانه است و محبوبم را خواهم یافت و ای مادرم تو را قسم می دهم به خداوند که در سوگ من زینب وار برای حسین علیه السلام گریه نمایی، نه برای من که مظلوم تر از حسین علیه السلام در جهان نمی باشم و کسی مظلوم تر از حسین یافت نمی شود.



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 11 از 11 نخستنخست ... 7891011

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/