صفحه 10 از 11 نخستنخست ... 67891011 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 91 تا 100 , از مجموع 110

موضوع: اشعار ایرج جنتی عطایی

  1. #91
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    یاور همیشه مؤمن



    ای به داد من رسیده
    تو روزای خود شکستن
    ای چراغ مهربونی
    تو شبای وحشت من
    ای تبلور حقیقت
    توی لحظه های تردید
    تو منو از شب گرفتی
    تو منو دادی به خورشید
    اگه باشی یا نباشی
    برای من تکیه گاهی
    برای من که غریبم
    تو رفیقی جون پناهی
    ناجی عاطفه ی من
    شعرم از تو جون گرفته
    رگ خشک بودن من
    از تن تو خون گرفته
    اگه مدیون تو باشم
    اگه از تو باشه جونم
    قدر اون لحظه نداره
    که منو دادی نشونم
    وقتی شب ، شب سفر بود
    توی کوچه های وحشت
    وقت هر سایه کسی بود
    واسه بردنم به ظلمت
    وقتی هر ثانیه ی شب
    تپش هراس من بود
    وقتی زخم خنجر دوست
    بهترین لباس من بود
    تو با دست مهربونی
    به تنم مرهم کشیدی
    برام از روشنی گفتی
    پرده ی شبو دریدی
    یاور همیشه مؤمن
    تو برو سفر سلامت
    غم من نخور که دوری
    برای من شده عادت
    ای طلوع اولین دوست
    ای رفیق آخر من
    به سلامت ، سفرت خوش
    ای یگانه یاور من
    مقصدت هر جا که باشه
    هر جای دنیا که باشی
    اونور مرز شقایق
    پشت لحظه ها که باشی
    خاطرت باشه که قلبت
    سپر بلای من بود
    تنها دست تو رفیق
    دست بی ریای من بود



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #92
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    به خاطر آور ، که آن شب به برم
    گفتی که : بی تو ، ز دنیا بگذرم
    کنون جدایی نشسته بین ما
    پیوند یاری ، شکسته بین ما
    گریه می کنم
    با خیال تو
    به نیمه شب ها
    رفته ای و من
    بی تو مانده ام
    غمگین و تنها
    بی تو خسته ام
    دل شکسته ام
    اسیر دردم
    از کنار من
    می روی ولی
    بگو چه کردم
    رفته ای و من آرزوی کس
    به سر ندارم
    قصه ی وفا با دلم مگو
    باور ندارم


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #93
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    زمزمه های یک شب سی ساله / گل سرخ




    دیدی ای غمگین تر از من
    بعد از آن دیر آشنایی
    آمدی خواندی برایم
    قصه ی تلخ جدایی
    مانده ام سر در گریبان
    بی تو در شب های غمگین
    بی تو باشد همدم من
    یاد پیمان های دیرین
    آن گل سرخی که دادی
    در سکوت خانه پژمرد
    آتش عشق و محبت
    در خزان سینه افسرد
    کنون نشسته در نگاهم
    تصویر پر غرور چشمت
    یک دم نمی رود از یادم
    چشمه های پر نور چشمت
    آن گل سرخی که دادی
    در سکوت خانه پژمرد


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #94
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    زندگی با آدماش برای من یه قصه بود
    توی این قصه کسی با کسی آشنا نبود
    همه خنجر توی دست و خنده روی لبشون
    توی شب صدایی جز گریه ی بی صدا نبود
    نمی خوام مثل همه گریه کنم
    دیگه گریه دل رو دوا نمی کنه
    قصه های پشت این پنجره ها
    غم رو از دلم جدا نمی کنه
    قصه ی ماتم من
    هر چی که بود
    هر چی که هست
    قصه ی ماتم قلب خسته ی یه آدمه
    وقت خوابه
    دیگه دیره
    نمی خوام قصه بگم
    از غم و غصه برات هر چی بگم بازم کمه
    نمی خوام مثل همه گریه کنم
    دیگه گریه دل رو دوا نمی کنه
    قصه های پشت این پنجره ها
    غم رو از دلم جدا نمی کنه


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #95
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    گريه كن اي اسملن
    او با من بيگانه شد
    اشيانه قلب من
    ناگهان ويرانه شد, ناگهان ويرانه شد
    رفت و رنگ غم گرفت
    عشق من روياي من
    خنده ام چون گريه شد
    ناله شد اواي من, ناله شد اواي من
    اي دريغ ان بي محبت
    از غم من بي خبر بود
    قلب پاك و كوچك او
    تشنه ي عشق دگر بود
    بعد از او ديگر دل من
    در غمش ماتم گرفته
    اسمان اين قلبم را
    غم گرفته, غم گرفته



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #96
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    وقتي تو هستي اسمون پر از نوره غمت از قلبم هزاران ساله دوره
    الهي نشكنه قلب من و تو كه هركي عاشقه قلبش بلوره
    نگاهم كن نگاهم با نگاهت قصه ها داره, نگاهم كن كه چشمت قصه هاي اشنا داره
    براي من تو خورشيدي تو نوري, تو دريايي كه سرتاپا غروري
    بمون با من كه قلب من نميره, كنار تو دلم اروم بگيره
    دلم افسانه اي جز عشق پاك ما نميدونه
    كه تنها عشق اون افسانه ي خوبي كه ميمونه



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #97
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    همشهري قديمي تنهاي خسته
    برگشتم از غربت شهراي خسته
    تعو بغض سوت و كور بي مقصد راه
    احساس تو زنده بود مثل يه همراه
    توي ذهنت پر از تنهايي من
    كوچه باغهاي شب بوي تو داشتن
    توي اون سال تلخ قديمي
    بوي واخوردگي از شوق رفتن
    همشهري قديمي اي خوب تنها
    همشهري كوچيكه بزرگه حالا
    بزرگ مثل كوهستون يا مثل دريا


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #98
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    قصه ي من و غم تو قصه ي گل و تگرگه
    ترس بي تو زنده بودن, ترس لحظه هاي مرگه
    اي براي با تو بودن بايد از بودن گذشتن
    سر به بيداري گرفته, ذهن خواب الوده ي من
    هميشه ميون قاب خاليه درهاي بسته
    طرح اندام قشنگه پاك و رويايي نشسته
    كاش ميشد چشا ببينن طرح اندام تو داره
    زنده ميشه جون ميگيره پا توي اتاق ميذاره
    كاش ميشد صداي پاهات بپيچه تو گوش ....
    كاش ميشد دوباره باغچه پر گلهاي تو باشه
    غنچه ي سپيد مريم با نوازش تو وا شه
    كاش ميشد اما نميشه, نميشه بياي دوباره
    نميشه دستهات تو گلدون گلهاي مريم بذاره
    كاش ميشد اما نميشه, اين مرامه روزگاره
    دفترت هميشه بي اون ديگه برگشتن نداره



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #99
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    آواز های سرزمین صبوری
    بر دوش خسته کشیدم ترانه هایم را
    و عاشقانه گذر کردم
    از حیاط های ازدحام و
    انزوا
    از حیاط های کودکان هدر
    و زنان پا به زا
    استواران لغوه
    کبوتربازان زمینگیر
    و پیرزنان لاجورد و گرد آجر
    از حیاط های رخت و رخت و رخت
    از حیاط های خوض های غسل و وضو
    از حیاط های زن پدر و نشانده
    هوو ، پدر خوانده
    از حیاط های قرض و قسط و مساعده
    روضه ، نذر ، دخیل
    از حیاط های رادوی ، تپاز
    راشد
    و مهوش
    از حیاط های گلپا و یاحقی
    از حیاط های اسمیرنوف
    شلاق
    نعره های پدر
    و هق هق مادر
    از حیاط های امید های مبهم و رؤیا
    بر دوش خسته کشیدم
    ترانه هایم را و
    عاشقانه گذر کردم
    از کوچه های پرسه پس لیس
    از کوچه های چولی
    کولی و سک سک
    از کوچه های نسق
    حیدر حیدری
    و قرق
    از کوچه های هیئت ، کتل ، زنجیر
    از کوچه های تاج ، پرسپولیس
    بهمنش و قلیچ
    از کوچه های نگاه های خواستار
    و سلام خای سرخ آبی
    از کوچه های دیدار های پنهان
    سایه های مشکوک
    نفس بریدگی
    از کوچه های مشیری ، فروغ
    از کوچه های خاطرات مکتوب
    و بلوغ
    بر دوش خسته کشیدم ترانه هایم را
    و عاشقانه گذر کردم
    از شهر های انتقال
    مهاجرت
    تبعید
    از شهرهای گنبد
    باغ ملی
    بازار
    از شهرهای هل ، گلاب ، فرش چای
    از شهرهای دوچرخه ، ترن ، هواپیما
    قاطر
    از شهرهای پاسبان ، دژبان، ژاندارم
    از شهرهای پایگاه ، پادگان ، پاسگاه
    از شهرهای زرد زخم ، صرع
    خوره
    از شهرهای فقر ، مرگ
    و نفرین مادران
    از شهرهای ژنرال ها
    حکومت نظامی
    و انتخابات
    از شهرهای رود ، کوه ، دشت
    از شهرهای هدایت ، جلال ، ساعدی ، صمد
    از شهرهای وداع های معطر
    و اشک
    بر دوش خسته کشیدم ترانه هایم را
    و عاشقانه گذر کردم
    از خیابان های پلکارد
    و گاردن پارتی
    ساندویچ ، آبجو ، زر
    از خیابان های بخت آزمایی
    فال ، تصنیف
    از خیابان های کیهان ، اطلاعات
    از خیابان های قصیر ، گاو ، و مغول ها
    از خیابان های منفردزاده ، داریوش
    وثوقی ، گوگوش
    از خیابان های مشاعره ، جدول ، صف
    از خیابان های تعزیه ، غزل ، سرود
    از خیابان های راهپیمانیی
    اعلامیه
    قطعنامه
    قیام
    از خیابان های مجاهد ، چریک ، پیش مرگ
    از خیابان های طویل بی برگشت
    و بغض
    بر دوش خسته کشیدم ترانه هایم را
    و عاشقانه گذر کردم
    از اتاق های آخرین تردید ، اولین بوسه
    از اتاق های رنگی پوستر
    پله ، تختی، کلی
    و تیم ملی فوتبال
    از اتاق های نقشه ، مینیاتور
    و خط نستعلیق
    از اتاق های جنگ شکر ، پاشنه آهنین ، مادر
    از اتاق های بحث ، انشعاب ، انگ
    از اتاق های مصدق ، مائو
    استالین ، و علی
    از اتاق های ختفا ، گریم
    لو رفتن
    از اتا های تفتیش ، دستبند ، بی سیم
    از اتاق های کابل ، قپان ، بازجو
    و تردید
    از اتاق های سرد تو در تو
    و هق هق
    بر دوش خسته کشیدم ترانه هایم را
    و عاشقانه گذر کردن
    از سلول های ترس های بسیار و امید های اندک
    از سلول های خود آموز و دیکشنری
    از سلول های یقلاوی
    سه سیگار روزانه
    و شبان مقطع کابوس
    از سلول های دغدغه ، دوار ، درد
    از سلول های زخم ، عفونت ، ورم
    از سلول های شمارش آجر ، قدم ، میله
    از سلول های حیاط ، هواخوری ، رمز
    و حسرت یک آغوش
    از سلول های چه گوارا
    شریعتی و خوجه
    از سلول های فریب دادن زندانبان
    فریب دادن خویش
    از سلول های فراموش کردن
    به خاطر آوردن
    از سلول های اشک های یاغی
    و غضب های رام
    و امید
    بر دوش خسته کشیدم ترانه هایم را
    و عاشقانه گذر کردم
    از سال های ناست ، خضاب ، ادکلن و فرخزاد
    از سال های کنکوذ ، کار و اجباری
    از سال های بن بست ، جمعه ، کمکم کن ، شب
    از سالهای شاملو ، اخوان ، نیما
    از سالهای سارتر ، فلینی ، برشت ، جشن هنر
    از سالهای اعتصاب ، گاز اشک آور ، دود ، لاستیک
    از سالهای نعش ، اوین ، چیتگر
    از سالهای پویان ، رضایی ، خسرو و کرامت
    از سالهای جهل ، توطئه ، فریب
    از سال های قتل عام انقلاب
    از سالهای سایه روشن سیال
    و شک
    بر دوش خسته کشیدم ترانه هایم را و عاشقانه
    گذر کردن
    تا با دهان کوچک تو بخوانم
    آواز سرزمین صبورم را
    در جشن زاد روز کودک اینده
    بر دوش خسته کشیدم ترانه هایم را و عاشقانه گذر کردم


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. #100
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    (گل سرخ)
    آخر اي محبوب زيبا
    بعد از آن دير آشنايي
    آمدي خواندي برايم
    قصه ي تلخ جدايي
    مانده ام سر در گريبان
    بي تو در شبهاي غمگين
    بي تو باشد همدم من
    ياد پيمان هاي ديرين
    آن گل سرخي كه دادي
    در سكوت خانه پژمرد
    آتش عشق و محبت
    در خزان سينه افسرد
    اكنون نشسته در نگاهم
    تصوير پر غرور چشمت
    يك دم نمي رود از يادم
    چشمه هاي پر نور چشمت
    آن گل سرخي كه دادي
    در سكوت خانه پژمرد
    آتش عشق و محبت
    در خزان سينه افسرد



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 10 از 11 نخستنخست ... 67891011 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/