صفحه 10 از 31 نخستنخست ... 6789101112131420 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 91 تا 100 , از مجموع 306

موضوع: خواندنيهاي تاريخي ایران

  1. #91
    انجمن تاریخ
    تاریخ عضویت
    May 2011
    محل سکونت
    زير ابر هاي رنگارنگ
    نوشته ها
    2,369
    تشکر تشکر کرده 
    242
    تشکر تشکر شده 
    406
    تشکر شده در
    253 پست
    قدرت امتیاز دهی
    179
    Array

    پیش فرض

    اما در این مدت از تاریخ ۱۹۱۴ تا ۱۹۸۰ هیچ یک از پیشبینیهای لنین و بوخارین بوقوع نپیوست. پیش از همه، آن انقلاب جهانی که منتظرش بودند بوقوع نپیوست. و بعد، سرانجام جنگ سی ساله ۱۹۱۴ تا ۱۹۴۵ کاپیتالیسم نیروی محرک توسعه یابندۀ خود را بازسازی کرده و در طول « سی سال پیروزمندانه » متعاقبا به گسترش فوق العادۀ نیروهای تولید کننده نائل می آید. اینطور می رسد که امروز می توانیم اشتباهات مضاعف لنین و بوخارین را تشخیص دهیم.
    از یک طرف لنین و بوخارین تحولات عمیقی را که تمرکز امپریالیستی در مراکز و حاشیه بوجود آورده بود دست کم گرفته بودند : یعنی فقر عمومی در عرصۀ اجتماعی و اقتصادی ( بهبود شرایط طبقۀ کارگر که در تقابل با وخامت اشکال مدرن فقر و استثمار افسار گسیخته در حاشیه قرار می گیرد - چیزی که من آنرا مدرنیزاسیون فقر می نامم ) و به همین منوال در ترجمان ---------- و ایده ئولوژیک چنین موقعیتی دچار اشتباه شده بودند.
    از طرف دیگر فکر می کردند که پیروزی « فرد نزول خوار» به خصوصیت دائمی سرمایه داری در عصر کهولت خود تبدیل شده است. ولی چنین خصوصیتی صرفا به مراحل بحرانی تعلق داشته است. برعکس در موارد دیگری لنین درست تشخیص می دهد و بعنوان مثال نظریۀ « سوپر- امپریالیسم » کائوتسکی را رد می کند. کائوتسکی بشکل مکانیکی نتیجه می گرفت که تمایل به تمرکز سرمایه موجب می گردد که دوران رقابت امپریالیستی به تشکیل تراست واحدی خواهد انجامید. ولی لنین فکر می کرد که پیش از رسیدن به این مرحله، کاپیتالیسم مرحلۀ آنارشیک و بهم ریخته و انقلابهایی را خواهد پیمود که قابل زیست بودن تاریخی سوپر- امپریالیسم را زیر علامت خواهد برد.
    و در فردای جنگ جهانی دوّم مشاهده می کنیم که منازعات امپریالیستها خاتمه می یابد. از هر سو تمام مدافعان دنیایی که «آزاد» نامیده می شدند، چه فاتح و چه مفتوح همگی در پی اتحاد ---------- منسجم تحت نمایندگی آمریکای شمالی بودند. جدانوف (۷) می گفت از این پس تنها دو جبهه وجود دارد، کاپیتالیسم و سوسیالیسم و چنین نظریه ای در عین حال به این معنا بود که منازعات امپریالیستی به گذشتۀ تعلق دارد. چنین اتحاد جمعی تمام بورژواهای مراکز سه گانۀ کاپیتالیسم، مطمئنا توضیح ساده ای خواهد بود. در فردای جنگ جهانی دوّم قدرت اقتصادی آمریکا به اندازۀه ای در برابر متفقین و کشور شکست خوردۀ آلمان کافی و قانع کننده بود که برتری خود را بلامنازع سازد. علاوه بر این در رویارویی با « خطر کمونیسم » خارجی و داخلی بورژواهای مراکز سرمایه داری تنها می توانستند به آغوش واشینگتن پناهنده شوند.
    چنین عدم تعادلی قاعدتا نباید تا ابد ادامه بیابد. در فاصلۀ تاریخی بسیار کمی – پانزده سال – شرکای اروپایی و ژاپنی به قدرت تولیدی رقابتی و مشابهی با ایالات متحده دست پیدا کردند. تصور بر این بود که تاریخ به جریان عادی خود باز گشته است. در این دوره در سالهای ۱۹۷۰ چه می نوشتند؟ دربارۀ « سقوط آمریکا» می نوشتند، و از سلطۀ جدید حرف می زدند، عده ای شانس را در جبهۀ ژاپن می دیدند و برخی دیگر اروپا را برنده می دانستند. و تصور بر این بود که سرنوشت رقبا به میدان منازعات اجتناب ناپذیر کشیده خواهد شد. چنین نظریاتی قویا همانقدر نزد راستهای لیبرال رواج داشت که نزد سوسیال دموکراتها، و در تمام جریانهای فکری و محافل ---------- موجب نگرانی برخی و امیدواری دیگران می شد.
    باز گشت به لیبرالیسم جهانی از سالهای ۱۹۸۰، پیوستن سوسیال دموکراتها اروپایی به این تز، تهاجم برتری جویانۀ واشینگتن در فردای فروپاشی شوروی و جنگهای متناوب خلیج فارس ، یوگوسلاوی و افغانستان موجب شد که امروز دوباره مسئلۀ امپریالیسم مطرح گردد. زیرا دربارۀ ادارۀ جهانی سازی اقتصاد لیبرال و به همین منوال ادارۀ ---------- و نظامی نظام نوین جهانی، دولتهای مراکز سه گانه ( ایالات متحده، اروپا و ژاپن) جبهۀ ظاهرا متشکل و منسجمی ایجاد کرده اند و در نمایندگی واشینگتن هیچ اختلاف نظری وجود ندارد. پرسش اجتناب ناپذیری که باید به آن پاسخ گفت این است که آیا تحولات مزبور ترجمان تحولی کیفی و پر دوام است – امپریالیسم در جناحهای متعدد عمل نمی کند بلکه قطعا به اتحادیه ای منسجم تبدیل شده است – و یا اینکه آیا چنین اتحادیۀ یکپارچه ای تنها به موضع و موقعیت فعلی بستگی دارد؟
    موضوعی که بعنوان مثال می تواند نظریۀ اتحاد موضعی را تأیید کند، منازعات اقتصادی بین اروپا و ایالات متحده می باشد( در مورد کشاورزی که خیلی آشکار است) و چنین مشکلاتی علی رغم جهانی شدن لیبرالیسمی و پذیرش اصول آن از جانب طرفین، ادامه یافته است. پتانسیل استقلال مالی اروپا ( که یورو شکل نمادین آن است) و استقلال نظامی (آیا اروپا کاملا در ناتو ادغام خواهد شد؟) و غیرو. جبهۀ سه وجهی که امروز تشکیل شده است از هم اکنون شکافهایی را نشان می دهد که حاکی از عدم طویل المدت بودن آن خواهد بود.
    در آنسوی نظریات ارائۀ شده در بارۀ آیندۀ سرمایه داری جهانی، برخی بر این عقیده هستند که سرمایه های فراملیتی در حال توسعه و تشکل هستند(۸). تا کنون آنچه را که « فراملیتی » می خوانند تنها در حوزۀ فعالیتهایشان فراملیتی هستند، در غیر اینصورت مالکیت و مدیریت مرکزی چنین انحصارات قدرتمندی کاملا ملّی می باشند. فراملیتیها عبارتند از آمریکاییها، بریتانیاییها، آلمانیها، ژاپنیها و فرانسویها. ولی بر اساس نظریات جدید، آغاز جذب سرمایه ها بر اساس هضم ضعیف توسط قویتر نیست (چنین برآیندی در سطح ملی باقی می ماند) ولی شامل جمعی از شرکای برابر بوده که اساسا سرمایۀ چند ملیتی تازه ای را پایه ریزی می کنند.
    در این زمینه نمونۀ کریسلر دیملر (۹) مثال بارزی ست : اگر چه چنین تاریخی با شکست مواجه شده است، با این وجود نشانه ای ست از باز سازی موفقیت آمیز آن. بر اساس این نظریه، سرمایه ای فراملیتی و در نتیجه نوعی بورژوازی فراملیتی در حال شکل گیری ست. البته سرمایۀ فراملیتی مزبور در انحصار سه گانه بوده و «کلوب» بروی کشورهای شرقی و جنوبی بسته است، که بورژوازی آنها همیشه کومپرادور بوده است. با این وجود بورژوازی کشورهای دیگر عهده دار وظیفۀ خاصی هستند، یعنی اینکه باید نقش یدک کش را بازی کنند و می بایستی حاکمیت سرمایۀ فراملیتی متشکل از سه قطب جهان را نمایندگی کنند. و باز هم البته در کشورهای این سه قطب سرمایه های فراملیتی بسیاری از شرکتها کاملا در سطح ملّی باقی خواهند ماند. ولی منافعی که مربوط به بخش ملّی می شود در موقعیت برتر نخواهد بود و بر اساس همین نظریه، این بخش نیز به ادغام در بخش فراملیتی که همواره در حال توسعه است، فراخوانده خواهد شد.
    روز گار است که گه عزت دهد گه خوار دارد

    چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد

  2. #92
    انجمن تاریخ
    تاریخ عضویت
    May 2011
    محل سکونت
    زير ابر هاي رنگارنگ
    نوشته ها
    2,369
    تشکر تشکر کرده 
    242
    تشکر تشکر شده 
    406
    تشکر شده در
    253 پست
    قدرت امتیاز دهی
    179
    Array

    پیش فرض

    ولی من فکر می کنم که این نظریه چندان قانع کننده نیست، و مثل مفهوم سوپر- امپریالیسم نزد کائوتسکی، از طریق عمومیت بخشیدن به خصوصیتی واحد در عرصۀ اقتصادی، ابعاد ---------- این مسئله را ندیده می گیرد. مضافا بر اینکه ظهور خصوصیت جمعی امپریالیسم جدید الزاما به اشکالی که در این نظریه برای سرمایه های فراملیتی تصور شده است نمی انجامد.
    من فکر می کنم که ظهور و پیدایش خصوصیت جدید و جمعی امپریالیسم تنها به تغیییر و تحول در موقعیت رقبا منحصر خواهد بود . چنین نظریه ای را در رابطه با مطالبی مطرح می کنم که خود رهبران مجامع صنعتی در ادبیات پرگماتیک « business Schools »مطرح می کنند. در چند دهه پیش از این مجموعه های صنعتی در عرصۀ بازارهای ملّی به نبرد رقابتی پرداختند، چه در ایالات متحده ( بزرگترین بازار ملّی جهان) و چه حتی در بازارهای کشورهای اروپایی ( که ابعاد اندک آن نسبت به ایالات متحده چندان مزیتی نداشت). برندۀ مسابقه ملّی می توانست در موقعیت برتر محصولاتش را در سطح بازار جهانی تولید کند. امروز، می گویند حجم ضروری بازار برای ربودن مقام اوّل در دور اوّل مسابقات نزدیک به ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیون «مصرف کنندۀ احتمالی» است. و این حجم کاملا از ظرفیت بازار آمریکا یا اروپا فراتر است. بنابراین نبرد رقابتی باید در عرصۀ بازار جهانی انجام گیرد. و آنهایی که در بازار جهانی گوی را از آن خود می سازند، علاوه بر این می توانند بازار ملّی را نیز تصاحب کنند. به این ترتیب جهانی سازی به نخستین چهارچوب فعالیتهای مجامع صنعتی تبدیل می شود. به عبارت دیگر در زوج ملی- جهانی، در رابطۀ قبلی یک جابجایی صورت گرفته است : در گذشته قدرت ملّی بود که موجب حضور جهانی می شد، امروز برعکس. به همین سبب شرکتهای فراملّیتی با هر ملّیتی که داشته باشند در مدیریت بازار جهانی دارای منافع مشترکی هستند. این منافع جایگزین منازعات دائمی و تجاری می شود که معرف هر نوع رقابت در خصوص کاپیتالیسم می باشد.
    امپریالیسم در بعد اقتصادی به شکل جمعی آن تحول یافته است. به اعتقاد من این یک تحول کیفی ست. و گزینش مضاعفی ست به نفع مدیریت جمعی بازرار جهانی – و در نتیجه نظام ---------- جهان – و بر اساس موقعیت و موضع عمل نکرده و ترجمان منافع مشترک تمام شرکا در سرمایه های فراملیتی متعلق به سه قطب اصلی آن می باشد. البته تحول کیفی امپریالیسم در اینجا بمفهوم مترادف با« سوپر – امپریالیسم» نیست. علت چنین تفاوتی در اینجاست که برای دوگانگی بعد اقتصادی نظام و بعد ---------- آن راه حلی ارائه نکرده است. اقتصاد جهانی شده است، ولی دولتها همواره چهار چوب اصلی زندگی ---------- را تشکیل می دهند. در اینجا ما با تضاد جدیدی روبرو هستیم. در مراحل گذشتۀ کاپیتالیسم، چهار چوب ملی همزمان تعیین کنندۀ گسترش عرصه های زندگی اقتصادی و ---------- بود، حتی اگر یکی از این دو وجه در نظام اقتصادی و ---------- در سطح جهانی رقم می خورد. و باید دانست که تضاد نوین رو به وخامت دارد.
    سناریوی قرن بیست و یکم مبنی بر اصول خدشه ناپذیر امپریالیسم جمعی و لیبرالیسم اقتصادی و جهانی شده، یا در چهار چوب ---------- تعیین شده برهبری ایالات متحده عمل می کند و یا به مدیریت جمعی شرکای سه قطب واگذار می گردد و این همان موضوعی ست که برای ملتهای حاشیه ای قابل تحمل نیست. از طرف دیگر هیچ تضمینی وجود ندارد که منطقی که در بعد ---------- جوامع اروپایی حاکم است با گسترش کاپیتالیسم مدرن تضاد پیدا نکند. به همین علت و از این نقطه نظر، منازعات بین کشورهای اروپایی، آمریکا و دیگران نه تنها همواره ممکن است بلکه کاملا محتمل می باشد.
    آخرین نکته ای که باید در مورد امپریالیسم جمعی مطرح کنم، این است که امپریالیسم در تمام ادوار گذشته فاتح بوده و به این معنا که مراکز آن صادر کنندۀ سرمایه هایی بود که از طریق آن سیستم جهانی تمرکز یافته را اداره می کرد. ولی امپریالیسم جدید به ندرت واجد چنین خصوصیتی ست و یا ابدا.
    روز گار است که گه عزت دهد گه خوار دارد

    چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد

  3. #93
    انجمن تاریخ
    تاریخ عضویت
    May 2011
    محل سکونت
    زير ابر هاي رنگارنگ
    نوشته ها
    2,369
    تشکر تشکر کرده 
    242
    تشکر تشکر شده 
    406
    تشکر شده در
    253 پست
    قدرت امتیاز دهی
    179
    Array

    پیش فرض

    هانتینگتون و منتقدانش
    هانتینگتون در نگاهی متفاوت به شرایط جهان به نوع جدیدی از برخوردها می پردازد و این برخوردها را در اختلافات تمدنی جست وجو می کند. وی نظریه اش را با محورهایی چون روند آینده درگیری ها، سرشت تمدن ها، خطوط گسل میان تمدن ها، صف بندی تمدنی، غرب در برابر سایرین، پیوند اسلامی- کنفوسیوسی و برخورد تمدن ها و پیامدهای آن برای غرب پیگیری کرده، تمدن های زنده دنیا را به هشت تمدن بزرگ تقسیم می کند و با مشخص کردن خطوط گسل میان تمدن ها از زلزله یی شدید در تقابل تمدن ها خبر داده، نظریه برخورد تمدن ها را مطرح می کند.
    نگاه هانتینگتون به تفاوت ها و اختلاف های تمدن ها با یکدیگر، نقاط بحرانی و مرزهای خونین، بسیار جای اندیشیدن دارد اما آنچه در نگرش وی برجسته تر به نظر می رسد تقابل شرق و غرب و به خصوص تقابل میان تمدن های اسلامی- کنفوسیوسی و تمدن غرب است. هرچند در این موضوع ابهام و تردید فراوانی دیده می شود ولی نکته مهم تر که نباید از دید جهانیان و به ویژه اهل فرهنگ و اندیشه دور بماند این است که وی آگاهانه یا ناآگاهانه به ایجاد ترس و وحشت میان شرق و غرب یاری می رساند و فاصله یی که با خردگرایی، مدارا، بردباری و... می تواند کمتر و کمتر شود را گسترش داده و بدون در نظر آوردن شرایط پیچیده در دنیای شرق و دنیای غرب و تفاوت های فرهنگی شان، ساده انگارانه چشم اندازی از آینده ترسیم می کند.
    البته پس از گذشت زمان و در حال حاضر شاید عده یی بر این باور باشند که ادعای هانتینگتون با واقعیت های موجود همخوانی دارد و وضعیت نگران کننده دنیای کنونی را دلیلی بر این مدعا بشمارند که البته دور از واقعیت هم نیست اما از سویی نیز نمی توان این گونه پنداشت که هانتینگتون کلام آخر را به زبان آورده و همه راه ها به نظریه وی ختم می شود که خودش هم چنین نمی اندیشد.
    از این رو و در این مجال اندک با اشاره یی کوتاه به نقدهای پیرامون نظریه برخورد تمدن ها می کوشم خوانندگان را با گوشه هایی از آرا و اندیشه های منتقدان آشنا سازم.
    در نظریه برخورد تمدن ها نسبت به مرزهای خونین حساسیت فراوانی نشان داده شده و تلاش شده با برجسته کردن این موضوع و اشاره به رویارویی های تاریخی، زمینه مساعد برای یک هشدار و زنگ خطر فراهم شود. در این رابطه احمد صدری استاد جامعه شناسی دانشگاه شیکاگو می گوید اشکال در جای دیگری است. اشکال در بیماری هایی است که کلیه تمدن ها را به یک اندازه (ولی نه در یک زمان و با یک شدت) تهدید کرده و می کند؛ فاشیسم و خودمداری، بیگانه هراسی و بیگانه ستیزی. این سرطان، شرق و غرب نمی شناسد.»۱و این در واقع توجه نداشتن به مفهوم «دیگری» است که خود جای اندیشیدن بسیار دارد. شایسته است این نکته را در نظر بگیریم که مفهوم «من» با توجه به مفهوم «دیگری» معنا می یابد و شناخت من به شناخت دیگری وابسته است. «دیگری» مانع یا خطر به شمار نمی آید و این دیوار خودساخته میان ما و دیگری که زاییده ترس ما از یک موجود ناشناخته و تصور غلط از دیگری است تا زمانی که فرو نریزد این مشکل پابرجا خواهد بود.همچنین برایان بیدهام در ویژه نامه یی با موضوع اسلام و غرب در همین ارتباط اظهار می دارد؛«البته نگرانی اروپایی ها درباره تهدید اسلام قانع کننده نیست... صحیح است که اسلام و غرب در گذشته دوران سختی را با هم گذرانده اند از جمله جنگ های صلیبی ... اما نیازی نیست که کینه های گذشته و فضای نامساعد فعلی مبنای قیاسی باشد که در آن جنگ جدید اسلام و غرب اجتناب ناپذیر شود.»۲زبیگنیو برژینسکی مشاور مرکز مطالعات استراتژیک واشنگتن و از متفکران بانفوذ امریکا، در نگاهی انتقادی به نظریه برخورد تمدن ها مشکلات درون تمدنی غرب را خاطرنشان ساخته و نسبت به نوعی لذت گرایی مادی در غرب که در تحلیل نهایی برای بعد معنوی انسان بسیار زیان آور است هشدار می دهد و موضع خصمانه و خشمگینانه در برابر اسلام را منطقی نمی پندارد. وی در گفت وگویی با سردبیر نشریه نیوپرسپکتیوز کوارترلی چنین می گوید؛«فکر می کنم ما باید خیلی مواظب باشیم تا موضعی اتخاذ نکنیم که گویا اسلام به خودی خود دشمن ماست، یا اینکه اسلام، مخالف حقوق بشر است.»۳
    همچنین موضوعی که نباید از آن غفلت شود، رفتار دوگانه و ابهام برانگیز غرب است که هانتینگتون به آن توجه خاصی ندارد. این رفتارهای دوگانه در پاره یی موارد به واکنش هایی از سوی غیرغربیان می انجامد و طبیعی است هنگامی که غرب به دنیای خارج از خود نگاه ارباب رعیتی داشته باشد و همه چیز را در قیاس با منافع خود بسنجد و به رفتارهای نادرست خود ادامه دهد انتظار واکنش های احساسی و تند را هم نباید از نظر دور بدارد و شگفت زده گردد، در همین ارتباط کشور محبوبانی، که نمایندگی دائمی سنگاپور در سازمان ملل متحد (از سال ۱۹۸۴تا۱۹۸۹) را عهده دار بوده است در پاسخ به مقاله هانتینگتون در نشریه فارین افرز این گونه می نویسد؛ «شگفت آور این است که با وجود این همه سوءظن، به نظر می رسد که غرب، تقریباً به طور عمد، روندی را تعقیب می کند که در جهت به افراط کشاندن جهان اسلام طراحی شده است. غرب نسبت به نقض دموکراسی در میانمار، پرو یا نیجریه اعتراض می کند اما در مورد الجزایر ساکت می ماند. چنین رفتار دوگانه یی برای جهان اسلام، سخت دردناک است.»۴ از سویی دیگر، تقسیم بندی تمدن ها از سوی هانتینگتون نقد گسترده یی را به دنبال داشت و برخی آن را نادرست یا همراه با نقص شمرده و به نقد آن پرداختند. عده یی نیز نگاه ساده اندیشانه وی به مشکلات درون تمدنی غرب را به وی خاطرنشان ساخته و در ادامه این نقدها، برخی از منتقدان با اشاره به درگیری های درون تمدنی هانتینگتون را با پرسشی جدی مواجه کردند. جین کرک پاتریک، استاد رشته حکومت در دانشگاه جرج تاون واشنگتن و نماینده پیشین ایالات متحده امریکا در سازمان ملل متحد، بر اختلاف ها در درون تمدن ها تاکید بیشتری می ورزد و اظهار می دارد؛«این مطلب که در قرون گذشته اختلافات میان تمدن ها به بروز طولانی ترین و خشونت آمیزترین درگیری ها منجر شده، روشن نیست. حداقل در قرن بیستم خونین ترین درگیری ها در داخل تمدن ها رخ داده است؛ مانند تصفیه های استالین، کشتار پل پوت، قتل عام هایی که توسط نازی ها صورت گرفت و جنگ جهانی دوم. البته شاید بتوان گفت که جنگ بین امریکا و ژاپن یک برخورد تمدنی بود، اما اختلافات تمدنی نقش چندانی در جنگ نداشتند.»۵با وجود تمام نقدها و آرای اهل اندیشه، فرهنگ و ---------- پیرامون نظریه هانتینگتون که بهتر است همواره مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد، نمی توان نسبت به اوضاع ناگوار و ناخوشایند دنیای کنونی و آنچه در جریان است بی تفاوت بود. در سالی که بنا به پیشنهاد صلح جویانه و انسان دوستانه ایران به سازمان ملل متحد، سال گفت وگوی تمدن ها نام گذاری شد و با استقبال جهانیان روبه رو شد، واقعه تلخ ۱۱ سپتامبر نیز رخ داد و تاثیر به شدت نامطلوبی بر جای نهاد.
    سیر تازه یی از تندروی ها و خشونت ورزی ها آغاز و مناسبات میان شرق و غرب وارد مرحله سخت و دشواری شد. دنیای نو با وجود دستاوردها و پیشرفت های شگفت انگیز علمی، صنعتی و... و توسعه در زمینه های مختلف هنوز از جنگ و خشونت فاصله چندانی نگرفته و موضوع اصلی و اساسی نیز اینجاست، چگونه انسان مدرن که جهان نو را بنا ساخته هنوز گرفتار جنگ و تباهی است؟ در این شرایط بسیار پیچیده، غیرقابل پیش بینی و خطیری که بر جهان حاکم شده نیاز به گفت وگو، مدارا، نوع دوستی، بردباری، آموختن چگونگی زندگی در کنار هم و... بیش از هر زمان ضرورت می یابد.این موضوع روشن است. فرهنگ ها و تمدن ها به خودی خود با هم در جنگ و جدال نیستند و این خودمحوری، خود بینی، بیش جویی و... انسان است که زمینه برخوردها و تقابل ها را ایجاد می کند.محمدعلی اسلامی ندوشن، استاد پیشین دانشگاه تهران و پژوهشگر معتبر ایرانی، از نخستین اندیشمندان ایرانی بود که پس از انتشار نظریه برخورد تمدن ها با حساسیت ویژه یی به این موضوع نگریسته و در مقاله یی با عنوان «کدام رویارویی؟،» به نقد آن می پردازد. ایشان در پایان مقاله خود با تاکید بر یک «چاره جویی همگانی» به نکته مهمی می پردازد؛«اگر بپذیریم که می شود کاری کرد، باید به سراغ ریشه های گزند رفت، چون افزایش بی تناسب جمعیت، تراکم شهرها، آلودگی محیط زیست و بیداد اقتصادی و آنگاه توجه به آموزش اخلاقی در مقابله با روی آوردن به لذت ، گسترش نوعی معنویت که مورد نیاز انسان و مشترک میان همه فرهنگ ها است و برقراری رابطه دوستانه تر با طبیعت.»۶ هر چند شوربختانه صدای اهل فرهنگ و اندیشه گاه در میان های و هوی اهل ---------- کمتر به گوش می رسد اما انتظار می رود در این آشفته بازار، فرهنگ مداران و دوستداران صلح و مدارا از سراسر گیتی برای چاره اندیشی و یافتن راهی به رهایی از وضع موجود با همراهی و همدلی با یکدیگر نخستین گام ها را برداشته و این توقع زیادی نیست زیرا بی تفاوتی و بی توجهی به شرایط گیتی و ساکنان آن می تواند آینده اندوهباری را پیش روی انسان قرار دهد.
    روز گار است که گه عزت دهد گه خوار دارد

    چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد

  4. #94
    انجمن تاریخ
    تاریخ عضویت
    May 2011
    محل سکونت
    زير ابر هاي رنگارنگ
    نوشته ها
    2,369
    تشکر تشکر کرده 
    242
    تشکر تشکر شده 
    406
    تشکر شده در
    253 پست
    قدرت امتیاز دهی
    179
    Array

    پیش فرض

    چگونه آیت الله خمینی جهان را تغییر داد
    اول فوریه ۱۹۷۹ (۱۲بهمن ۱۳۵۷) چهارمیلیون نفر از مردم تهران به خیابان ها ریختند تا یک بازگشت به خانه مهم را جشن بگیرند. در این روز آیت الله «روح الله خمینی» پس از ۱۵سال تبعید به ایران بازگشت تا انقلابی را رهبری کند که امواجش را به سراسر دنیا فرستاد.
    هرچند که جهانیان پس از گذشت چند دهه به اهمیت بازگشت این قهرمان(امام خمینی) پی برده اند اما ایرانیان در همان زمان هم بر این اهمیت واقف بودند و دلایل خوبی برای جشن گرفتن داشتند.
    پرواز خمینی از پاریس هنگامی در تهران به زمین نشست که چند روز از فرار شاه می گذشت؛ محمدرضا شاه پهلوی پس از حکومت طولانی بر ایران، پادشاهی وحشی خود را رها کرده بود.
    زندگی تحت حکومت شاه -رژیمی پلیسی با روکش غربی- امید اندکی برای ایرانیان باقی گذاشته بود و آیت الله خمینی در تبعید، کانون مسیحایی امید آنان بود. شاعران در شعرهای خود پیش بینی می کردند؛ «وقتی امام باز گردد، ایران -این مادر زخمی و شکسته- برای همیشه آزاد می شود.»
    «آیت الله خمینی» با تحمل سختی ها به مردم آزادی بخشید، چیزی که به شدت به آن احتیاج داشتند.
    «روح الله خمینی» در سال ۱۹۰۰ به دنیا آمد و نیمه اول عمر خود را صرف تحصیل کرد. وی محققی جدی در روحانیت شیعه بود. در جوانی به مقام آیت اللهی -یکی از بزرگ ترین مقام های روحانی در شیعه- دست یافت مدت زیادی از جنگ جهانی دوم نگذشته بود که وی به عنوان اسلام گرای سرسخت ظاهر شد.
    برخی تغییرات ناگهانی ---------- و اجتماعی، باعث خروش ---------- آیت الله خمینی شد. طی دهه ۱۹۵۰ شاه که خود را آتاتورک ایران تصور می کرد، اصلاح رژیم فرتوت خود را براساس سکولاریسم و در راستای غرب آغاز کرد، اما او از حمایت مردمی برخوردار نبود. او برای تحمیل اصلاحات خود، به شکل فزاینده ای به «ساواک» - پلیس مخفی بی رحم ایران- وابسته بود. پیش از آن که شاه حکومت مستبد خود را با لیبرالیسم غربی درآمیزد، شروع به برانگیختن خشم رهبران مذهبی به عنوان مخالفان چنین تغییراتی در جامعه اسلامی و سنتی ایران، کرد. در سال ۱۹۶۳ شاه تصمیم گرفت به زنان و اقلیت های مذهبی حق شرکت در انتخابات محلی را بدهد. آیت الله خمینی که از حمایت روحانیت و بازار برخوردار بود، سخنرانی خشم آلودی علیه این موضوع کرد. هنگامی که ساواک با حربه تهدید و میانه روها با تطمیع از وی خواستند، موضع ملایم تری اتخاذ کند، وی فریاد زد: «ریختن آب پاک در چاه فاضلاب، تنها اتلاف وقت است.»
    زیرکی آیت الله خمینی او را تبدیل به بزرگ ترین مشکل شاه کرد. آیت الله ضداسلامی بودن رژیم را آشکار کرد و با طراحی راهپیمایی های گسترده در روزهای مقدس، اهمیت شهادت در تشیع را نشان داد.
    ساواک صدها تن را کشت و هزاران نفر شکنجه شدند و آیت الله اطمینان داد قربانیان مانند شهدای صدراسلام هستند.
    شاه که از فعالیت های وی به ستوه آمده بود، در سال ۱۹۶۴ وی را به خارج از کشور تبعید کرد. این می توانست پایان داستان آیت الله خمینی باشد. او دهه بعدی را در ترکیه، عراق و فرانسه گذراند.
    اما ناگهان کنترل شاه بر جامعه ایران متزلزل شد. افزایش بی سابقه قیمت نفت که از سال ۱۹۷۳ شروع شد، برای طبقه متوسط ایران سودی نداشت. بسیاری از محصلان، شهرنشینان به خصوص دانشگاهیان، خواستار تغییر اوضاع بودند. ---------- هوشمندانه
    آیت الله خمینی از سرکوب شدید اعتراضات توسط شاه باعث شد همه گروه های معترض در دهه ۱۹۷۰ متحد شوند. تبعید، به شدت جایگاه آیت الله را تقویت کرد. او با استفاده از رسانه ها تصویر خود را به عنوان رهبر انقلاب منتشر کرد. محاسن، عمامه مشکی و نگاه نافذ و سازش ناپذیر، ابهت او را کامل می کرد. زهد شدید و ماورایی، او را در برابر رژیم فوق العاده مادی شاه در جایگاه بالایی قرار داده بود و طرفدارانش بیشتر شدند.
    مهم تر این که وی علی رغم عملش با زبانی ساده عقایدش را عرضه و مخاطبان بیشتری جذب کرد. اتحاد مردم، رژیم شاه را متزلزل کرد. شکنجه گاه های ساواک در اتحاد مبارزان سهم عمده ای داشت. قیام عمومی در سال ۱۹۷۸ آغاز شد شاه به شکل احمقانه ای هم سعی داشت جنبش را سرکوب کند و هم با پذیرش فساد و بی رحمی حکومتش، شورش ها را آرام کند. این اشتباهی بزرگ بود. محمدرضا شاه پهلوی در ژانویه سال ۱۹۷۹ فرار کرد.
    و درحالی که منفور، منزوی و ناامید بود، مرد.
    سال ها پیش در چنین روزی (اول فوریه ۱۹۷۹) امام بازگشت و مورد استقبال تمام گروه های ایرانی قرار گرفت. ارتش به سرعت اعلام بی طرفی کرد. آنچه از حکومت شاه باقی مانده بود از هم پاشید و انقلاب به پیروزی رسید.
    حضور گسترده هواداران آیت الله خمینی در خیابان ها، چهره جدیدی از ایران به نمایش گذاشت. سال بعد، ایران یک «جمهوری اسلامی» بود.
    بسیاری «جیمی کارتر» رئیس جمهور وقت آمریکا را به دلیل پیروزی این انقلاب سرزنش کردند. آنان ---------- های او را در حمایت از شاه و تربیت عوامل ساواک نکوهش می کردند.
    کارتر ---------- گیج کننده ای اتخاذ کرده بود و با کمک «سایروس ونس» و «زبیگنیو برژینسکی» (مشاور امنیت ملی رئیس جمهور) اهداف متناقضی را در ایران دنبال می کرد.
    ---------- های آمریکا در ایران بین سال های ۱۹۵۴ تا ۱۹۷۹ ]فاصله زمانی میان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا پیروزی انقلاب[ دلیل خوبی برای قیام ایرانیان بود. آیت الله خمینی این قیام را با هوش خود رهبری و آن را تبدیل به حرکتی ضدآمریکایی کرد و در پایان سال ۱۹۷۹با اشغال سفارت آمریکا در تهران، افکار وی در میان مردم جهان نفوذ کرد.
    تداوم بحران گروگان ها تا سال ۱۹۸۰، رهبر ایران را به مهم ترین دشمن آمریکا در خاورمیانه و قدرتمندترین چهره منطقه تبدیل کرد هنوز هم پس از گذشت سه دهه از انقلاب می توان رد پای افکار وی را در منطقه دید. افکار او را به روشنی می توان در گروه های شیعی عراق و حزب الله لبنان مشاهده کرد. او به گروه های طرفدار خود آموخت چگونه پشتیبانی مردمی را به دست آورند. به عنوان مثال می توان به حزب الله اشاره کرد که جریانی فرهنگی - ---------- است اما در برابر آن «القاعده» تنها یک باند کوچک قبیله ای و خویشاوندی است هنگامی که هواپیمای آیت الله روح الله خمینی در سال ۱۹۷۹ در تهران به زمین نشست، زلزله ای به وقوع پیوست که در تاریخ دگرگونی های کره زمین کم سابقه است.
    روز گار است که گه عزت دهد گه خوار دارد

    چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد

  5. #95
    انجمن تاریخ
    تاریخ عضویت
    May 2011
    محل سکونت
    زير ابر هاي رنگارنگ
    نوشته ها
    2,369
    تشکر تشکر کرده 
    242
    تشکر تشکر شده 
    406
    تشکر شده در
    253 پست
    قدرت امتیاز دهی
    179
    Array

    پیش فرض

    رژیم صهیونیستی بعد از وینوگراد
    عرب ها در تحلیل خود از پیامدها و تاثیرات صدور گزارش نهایی وینوگراد که به مسئله دلیل شکست رژیم صهیونیستی در جنگ اخیر لبنان می پردازد، بیشتر متوجه تاثیری بودند که این گزارش بر محیط ---------- اسرائیل دارد ؛ ولی این گزارش می تواند تاثیر مهمی را نیز بر مسئله شیوه برخورد آتی رژیم عبری با جهان عرب، به ویژه طرف هایی که در وضعیت جنگ با این رژیم به سر می برند، داشته باشد.
    هر کس که نگاهی دقیق به مفاد گزارش وینوگراد داشته باشد، به این نتیجه می رسد که تهیه کنندگان آن دولت کنونی و دولت های دیگری که در "اسرائیل" مجال ظهور می یابند، را به حمله علیه عرب ها دعوت می کنند و از رهبران ارتش صهیونیستی که در جنگ لبنان به خاطر هراس از افزایش تلفات جانی از انجام عملیات های بیشتر خودداری کردند، انتقاد می کنند و زبان به سرزنش آنان می گشایند.
    در بخشی دیگر از گزارش کمیته وینوگراد نیز از ارتش به خاطر عدم توجه به دو اصل مهم انتقاد شده است که یکی از آنها توجه به تحقق اهداف از پیش تعیین شده و تلاش برای کسب یک پیروزی آشکار و روشن بر دشمن است.
    ضمنا اعضای وینوگراد در گزارش خود اعلام کردند: "جنگ لبنان نشان داد جامعه صهیونیستی هنوز آمادگی آن را ندارد تا کشته شدن شمار زیادی از سربازانش در جنگ با طرف های عربی را ببیند و همین امر باعث شده است تا اسرائیل در جنگش شکست بخورد. ضمنا عملکرد سرتاسر عیب ارتش و فرماندهان نظامی صهیونیستی نیز باعث شده است تا اسرائیل موفق به کسب پیروزی نشود."
    در گزارش وینوگراد از ارتش صهیونیستی ـ یعنی قوی ترین ارتش در منطقه خاورمیانه ـ که در مقابله با یک گروه شبه نظامی مانند حزب الله با ناکامی مواجه شد و در متوقف ساختن حملات موشکی حزب الله به مناطق شمال اسرائیل که تا آخرین روز جنگ نیز ادامه داشت، موفقیتی حاصل نکرد به شدت انتقاد شده است.
    کاملا روشن است که کمیته وینوگراد به صورت غیر مستقیم خواستار آن است که ارتش صهیونیستی در آینده دست به اقدامات نظامی علیه طرف های عربی بزند ؛ حتی اگر این امر با کشته شدن شمار زیادی از سربازان ارتش عبری همراه باشد. البته هنوز مشخص نیست که حکومت و ارتش با سرزنش ها و توبیخ های کمیته وینوگراد چگونه برخورد خواهد کرد ؛ ولی در هر حال، تهیه کنندگان گزارش وینوگراد به صورت غیر مستقیم از ارتش خواسته اند تا در فعالیت های نظامی خود علیه عرب ها هیچ تردیدی به خرج ندهد.
    نکته جالب توجه آن است که این گزارش در زمانی صادر شده است که بحث و جدل ها در مورد شکل برخورد رژیم صهیونیستی با حملات موشکی گروه های مبارز حاضر در نوار غزه در اوج خود قرار دارد و بحث ها به طور مشخص با محوریت امکان حمله گسترده زمینی به نوار غزه، اشغال مجدد کل این منطقه یا بخش هایی از آن صورت می پذیرد.
    تا کنون ارتش و همچنین حکومت در مورد صدور دستور حمله گسترده زمینی به نوار غزه با تردید عمل می کنند ؛ زیرا هراس آن را دارند که این اقدام به کشته شدن شمار زیادی از سربازان صهیونیست بیانجامد.
    در چنین شرایطی اگر رهبران ---------- و فرماندهان نظامی رژیم اشغالگر قدس بخواهند به توصیه های کمیته وینوگراد گوش سپارند، باید در حمله به نوار غزه هیچ تردیدی به خرج ندهند و حتی اگر ذره ای این احتمال وجود داشته باشد که این حمله به کاهش حملات موشکی مقاومت بیانجامد، "اسرائیل" باید بدان مبادرت ورزد. ضمنا باید این فرمول ـ مبادرت ورزیدن به اقدامات نظامی در صورت وجود احتمال پیروزی ـ را دولت صهیونیستی در مورد ایران، حزب الله و سوریه نیز انجام دهد.
    ● بهای آرامش و ثبات ----------
    نخست وزیر رژیم صهیونیستی بعد از آنکه گزارش کمیته وینوگراد حکم به برائتش داد و وی را به عنوان مسئول شکست "اسرائیل" در جنگ لبنان اعلام نکرد، یک نفس راحت کشید ؛ ولی این اپوزسیون راستگرای صهیونیستی بود که رای کمیته مذکور غافلگیرش کرد و تمامی امیدهایی که به فروپاشی دولت اولمرت و برگزاری انتخابات زودهنگام بعد از صدور گزارش وینوگراد بسته بود، بر باد رفت.
    ضمنا کمیته وینوگراد در گزارش خود به شدت از اولمرت به خاطر تصمیماتی که در طول جنگ اتخاذ کرد، انتقاد نمود ؛ ولی در مقابل وی را از مسئولیت شکست حمله نظامی که اسرائیل در شصت سال اخیر جنگ انجام داد، رهایی بخشید و اعلام کرد که اولمرت با توجه به برخی فاکتورهای واقعگرایانه و انجام رایزنی های لازم با متخصصان امر چنین تصمیمی را اتخاذ کرده است.
    تاکید وینوگراد بر اینکه اولمرت بعد از رایزنی با متخصصان امر و با توجه به برخی فاکتورهای واقعگرایانه چنین تصمیمی را اتخاذ کرده است، ضربه ای مهلک و سختی برای اپوزسیون راستگرای رژیم صهیونیستی بود ؛ زیرا آنها مدعی بودند این حمله زمینی که با کشته شدن سی و سه سرباز صهیونیست همراه بود، تلاشی مذبوحانه از جانب اولمرت برای کسب پیروزی جهت بهبود جایگاه شخصی اش در جامعه صهیونیستی بوده است.
    گزارش وینوگراد همچنین ثبات دولت اولمرت را به دنبال داشت و بر خلاف پیش بینی هایی که از قبل انجام شده بود، صدور گزارش وینوگراد باعث کوتاه شدن عمر دولت اولمرت نشد ؛ ضمن آنکه ایهود باراک، رهبر حزب کار و وزیر جنگ رژیم صهیونیستی اعلام کرد که به همکاری خود با دولت اولمرت ادامه خواهد داد و حزب متبوعش نیز از ائتلاف کابینه خارج نخواهد شد.
    تبرئه اولمرت همچنین باعث راحتی خیال باراک شد و مجوزی برای تداوم حضورش در کابینه بود ؛ زیرا وی به جامعه صهیونیستی وعده داده بود در صورتی که گزارش کمیته وینوگراد اولمرت را مسئول شکست "اسرائیل" در جنگ بداند خود و حزب متبوعش از ائتلاف کابینه خارج خواهند شد، البته باید به این نکته نیز توجه داشته باشید که باراک در هنگام بیان چنین مطلبی گمان می کرد که بعد از استعفای اولمرت، بیشترین سهم از قدرت را از آن خود خواهد کرد و از حضور خود در منصب وزارت جنگ استفاده و بعد از اتخاذ مواضعی تند در قبال فلسطینی ها و سوری ها جای مناسبی را برای خود پیدا خواهد کرد و از همین رو، اظهاراتی نازیستی را علیه فلسطینیان و عرب ها بیان کرد و بارها نیز اعلام نمود که زمان حمله نظامی به نوار غزه بسیار نزدیک است ؛ ولی چیزی که وی را غافلگیر کرد، نتایج نظرسنجی ها بود که نشان می داد محبوبیتش در جامعه صهیونیستی هیچ رشدی نداشته و اگر انتخاباتی برگزار شود، این رهبر حزب لیکود است که نتایج را از آن خود خواهد کرد.
    اولمرت و باراک معتقدند که تداوم موجودیت ائتلاف کابینه در گرو اجتناب از هر گونه اقدامی است که باعث جدایی جنبش شاس از کابینه شود، جنبشی که مخالف هر گونه مذاکره با ابومازن است. البته اولمرت در گفتگوهای خود با رهبران این جنبش، نگرانی آنان را برطرف نموده و آشکارا به آنان اعلام کرده است که در مذاکرات خود با ابومازن به هیچ وجه به مسائل نهایی نخواهد پرداخت.
    به طور خلاصه می توان گفت که گزارش کمیته وینوگراد، رژیم صهیونیستی را به سمت تجاوزات هر چه بیشتر و اجتناب از سازش می کشاند.
    روز گار است که گه عزت دهد گه خوار دارد

    چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد

  6. #96
    انجمن تاریخ
    تاریخ عضویت
    May 2011
    محل سکونت
    زير ابر هاي رنگارنگ
    نوشته ها
    2,369
    تشکر تشکر کرده 
    242
    تشکر تشکر شده 
    406
    تشکر شده در
    253 پست
    قدرت امتیاز دهی
    179
    Array

    پیش فرض

    دهه فجر، فرصت بازخوانی ارزش ها
    انقلاب اسلامی ایران پدیده ای نوظهور و منحصر به فرد در جهان بوده و هست. این بی همتایی حاصل جمع بین دو مفهوم جدید و سنتی است. یعنی جمع دین و حکومت مردمی. شگفتی این پدیده زمانی بیشتر نمایان می شود که به یاد آوریم دموکراسی و یا مردم سالاری راه حلی بود که غرب با کنار گذاشتن بسیاری از الزامات مذهبی و رهایی عقل بشری از هیمنه کلیسا به آن دست یافت. به عبارت دیگر مردم سالاری در غرب حاصل صرف نظر کردن از سیطره دین و به اصطلاح خودشان تلاش برای زندگی عقلانی بود. این مساله از آنجا ناشی می شد که بر کلیسای کاتولیک قرون وسطی روحیه ای غیر مردمی و سلطه گر حاکم بود و بر طبق مبانی آن آزاد اندیشی مشروعیت دینی نداشت.
    این در حالی است که بر ذات اسلام هیچ گاه روحیه تحکم و سلطه گری حاکم نبوده است. اما با این حال شاهد هستیم که اسلام بسیار بیش از سایر ادیان خصلت مدنی و اجتماعی دارد. مساجد در اسلام علاوه بر آنکه محل عبادت و مرجع نیازهای شرعی مردم بوده اند، کارکردی اجتماعی نیز داشته اند.
    این خصیصه است که امکان جمع بین مردم سالاری و دین باوری یا بهتر بگوییم زمینه ظهور مردم سالاری دینی را فراهم آورده و انقلاب اسلامی ایران را با رهبری هوشمندانه امام خمینی(ره) طلایه دار این حرکت نوین در جهان نموده است. هدف این جوشش مردمی و مقدس جامه عمل پوشاندن به ارزش های اسلامی بود.
    امروز پس از گذشت قریب به سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی و در آستانه بیست ونهمین سالگرد پیروزی این انقلاب بزرگ و مقارنت خوش یمن آن با برگزاری هشتمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی بجاست با نگاهی دقیق و نه کلیشه ای به بازخوانی این رویداد بزرگ تاریخی بپردازیم و آرمان های امام راحل(ره) و انقلاب اسلامی را مجددا از نظر بگذرانیم تا بدانیم که در کجای تاریخ انقلاب ایستاده ایم و تا رسیدن به آرمان های والای آن انقلاب عظیم چه راهی در پیش داریم.
    بی شک برگزاری مراسم بزرگداشت پیروزی انقلاب اسلامی امری پسندیده و ضروری است لیکن اکتفا به این امر و غفلت از اصل جوهری انقلاب اسلامی و علل وقوع و اهداف مورد نظر آن ضایعه ای است که در نهایت منجر به انحراف از آرمان های انقلاب اسلامی می شود.
    به عقیده ما ضروری است هر ساله به بهانه یادآوری خاطرات آن دوران بر اهداف و آرمان های انقلاب نیز نظری دوباره بیندازیم و میزان انطباق شرایط کنونی جامعه را با آن اهداف مورد بررسی قرار دهیم. بزرگداشت واقعی انقلاب تنها در این صورت ممکن است.
    توجه به این امر ضروری است که انقلاب اسلامی حاصل جمع دو نیروی عظیم در اراده ملت ایران بود: اولا نیرویی که برخاسته از اسلام خواهی و ارزش گرایی مردم بود و در برابر ---------- های ارزش زدایانه رژیم وقت قرار می گرفت و ثانیا نیرویی که در مخالفت با سالیان دراز حکومت استبدادی در ایران شکل گرفته بود و بر طبق آن مردم ایران خواهان به دست گیری سرنوشت خویش و رهایی از حکومت های مستبد بودند . این دو نیروی عظیم با رهبری امام راحل(ره) در جهت ایجاد نظام مقدس جمهوری اسلامی ساماندهی شدند.
    حرکت امام راحل(ره) بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز نشان داد که مراد ایشان به عنوان یک عالم اسلامی و مرجع دینی از جمهوری اسلامی چیست. ایشان با رد هرگونه پست حکومتی و باقی ماندن در کسوت مرجعیت دینی عملا نشان دادند تعالیم اسلام این ظرفیت را داراست که در نظامی مردم سالارانه به دست مردم در جامعه اجرا شود و با تکیه به این تعالیم و الهام از دستورات آن، برنامه اداره جامعه تدوین گردد.
    در این نظام، مردم خود بر سرنوشت خویش احاطه دارند و مقدرات خود را، بدون نیاز به مرجعی بالاتر و با صلاح دید خود، رقم می زنند. به عبارت بهتر دستورات اسلام به خوبی با شرایط دنیای امروز و نظام مردم سالاری که حاصل رویکردهای جدید به امور ---------- است تطابق می یابد. البته شناخت سره از ناسره و تطبیق دستورات شرع با مصادیق امروزی آن محتاج متخصص ویژه یعنی مجتهد باتقوا است لذا نظام جمهوری اسلامی نیز نیازمند نظارت این متخصصین بوده تا اراده ملی از حدود شرع تجاوز نکند. این نظارت در موارد مورد نیاز، برطبق قانون اساسی با تشکیل شورای نگهبان و مجلس خبرگان رهبری محقق شده است.
    به عقیده ما دین اسلام، به عنوان کامل ترین و مترقی ترین دین الهی، قادر است مطابق با مقتضیات جهان جدید، جامعه را اداره کند و مسلما در صورتی که مطابق با روح حاکم بر این تعالیم رفتار شود، دین در اداره جامعه از تدابیر بشری که تکیه بر تعالیم دینی نداشته باشد، کارآمدتر خواهد بود. انقلاب اسلامی فرصتی را برای ما فراهم آورده است که برای نخستین بار این امر را در جهان امروز که خود را بی نیاز از هدایت های دینی می داند، به محک آزمایش گذاریم.
    لذا باید هر ساله دهه فجر را به بازنگری در عملکرد خود از ابتدای استقرار نظام جمهوری اسلامی تا کنون قرار دهیم و کاستی های خویش را در این خصوص بیابیم و به جد در جهت رفع آنها بکوشیم. از این منظر مسوولین نظام جمهوری اسلامی وظیفه ای بس خطیر بر عهده دارند وعملکرد آگاهانه ایشان نقشی بزرگ در تداوم آرمان های انقلاب خواهد داشت. در این راستا اصولگرایی اصلاح طلبانه به عنوان نزدیکترین رویکرد به آرمان های اصیل انقلاب اسلامی برموارد زیر تاکید مجدد دارد:
    لازم است هر ساله با گرامیداشت ایام پیروزی انقلاب اسلامی، ارزش هایی را که قیام الهی مردم ایران احیا کننده آن بود، برای خود یادآوری کنیم. یادآوری این ارزش ها تداوم آنها را در بطن جامعه تضمین خواهد کرد. ماهیت دینی و ارزشی انقلاب اسلامی مردم ایران نباید در کشاکش مسائل جدیدی که هر روزه جهان و به تبع آن کشور ما را تحت تاثیر قرار می دهند به فراموشی سپرده شود. لازم است با تکیه بر این اصول و اصرار بر حفظ آنها خود را از پشتوانه غنی فرهنگ اسلامی محروم نسازیم.
    یکی از ارزش هایی که در انقلاب اسلامی غبار از چهره آن کنار رفت و در ایام دفاع مقدس به خوبی پرورده شد، فرهنگ جهاد و ایثار در راه اهداف الهی است. دفاع مقدس صحنه تجلی قدرت اراده جوانان ایرانی بود.اراده ای که به علت تکیه بر فرهنگ جهاد و ایثار قادر به خلق شگفتی های عظیمی در زمینه مدیریت جنگ شد. فرهنگ جهاد و ایثار جز در زمینی که ارزش های اسلامی آن را آبیاری کرده باشند نمی روید و این فرصتی ذی قیمت است که در اختیار مدیران و مسوولان نظام جمهوری اسلامی قرار دارد.
    با توجه به بیانات مقام معظم رهبری امروزه کشور نیاز به وجود مدیرانی دارد که ارائه خدمت خالصانه به مردم را سرلوحه عملکرد خود قرار دهند. به عقیده ما راهکار صحیحی که امروزه می توان از آن جهت ارائه خدمات خالصانه به جامعه بهره جست، بسط فرهنگ جهاد، مجاهدت و ایثار است. امروز گره مشکلات کشور با گسترش این روحیه باز شده و مسیر توسعه و پیشرفت ایران از این منزل می گذرد.
    بجاست در این فرصت به رقابت های گروه های ---------- در آستانه سالگرد انقلاب اسلامی اشاره کنیم. رقابت های انتخاباتی از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تحولات بسیاری یافته و می توان گفت امروزه از تنوع بیشتری برخوردار شده است. اندیشه اسلامی در مواجهه با دنیای جدید و تلاش جهت برآوردن نیازهای امروز جامعه بر اساس دستورات دین رشد می یابد و از این رهگذر است که تنوع سلایق نیز بیشتر می شود. وجود گروه های مختلف ---------- نشان دهنده وجود سلایق گوناگون در جامعه است.علیرغم تمام اختلاف سلایق و روش ها، حفظ اصل نظام و آرمان های انقلاب بر همه گروهها و احزاب و افراد واجب است و هیچ بهانه ای نباید ما را نسبت به حفظ این اصل اساسی بی توجه و سست کند.
    از این رو ضروری است احزاب و گروه ها در میادین رقابت همچون انتخابات مجلس هشتم با دقت در این مهم از متشنج ساختن جو رقابت های انتخاباتی خودداری کنند. گروه های ---------- با پرهیز از تنگ نظری و خودبرتر بینی دیگر سلایق را نیز محترم شمرده و از وارد آوردن تهمت و تخریب شخصیت اعضای دیگر احزاب و جناح های رقیب خودداری کنند چراکه آنها در اصول و اهداف اشتراک عمیقی دارند و اختلاف در فرعیات نباید گروه های همدل را از هم جدا سازد.
    با مرور خاطرات مبارزات انقلابی مردم ایران و گرامیداشت پیروزی انقلاب اسلامی باید اهداف این انقلاب توسط تمام گروه های ---------- بازخوانی شود. فلسفه استقرار نظام جمهوری اسلامی با توجه به تاکیدات مکرر امام راحل(ره) احیای ارزش های اسلامی و خدمت به آحاد ملت ایران بود و امروز نیز این هدف باید سرلوحه تمام رقابت های ---------- قرار گیرد. بنا به فرمایشات مقام معظم رهبری صحنه انتخابات باید صحنه رقابت احزاب ---------- جهت کسب سهم بیشتری در ارائه خدمات خالصانه به مردم باشد و تمام فعالان این عرصه لازم است برنامه های خود را جهت نیل به این هدف ارائه کرده و به جای تخریب رقیب، توانایی های معقول خود را عرضه نمایند. به یاد داشته باشیم که انقلاب اسلامی خواهان گسترش عدالت و آزادی بر مبنای ارزش ها و تعالیم اسلامی بود و هدف از استقرار نظام جمهوری اسلامی تحقق همین معناست. امروز نیز توسعه کشور در نگاه گروه های ---------- باید توسعه ای همه جانبه باشد. رویکرد تک بعدی به آرمان های انقلاب اسلامی به معنای تحقق یکی به بهای زیرپا نهادن دیگر آرمان ها خواهد بود.
    یک جانبه گرایی در مواضع احزاب ---------- باعث دور ماندن ایشان از اهداف انقلاب اسلامی می شود. امروز نیاز کشور توسعه همه جانبه است و احزاب و گروه های مختلف ---------- نیز باید با کنار گذاشتن تعصبات حزبی در جهت تحقق توسعه همه جانبه و پایدار با تکیه بر تخصص و برنامه ریزی های راهبردی تلاش کنند.
    اصولگرایی اصلاح طلبانه خود و دیگر سلایق ---------- کشور را موظف می داند در بیست و نهمین بهار پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در جهت تحقق آرمان های مقدس انقلاب اسلامی بکوشد و در این مسیر گزینشی عمل نکند. به عقیده ما ماندگاری این ارزش ها در پویایی و تداوم آنهاست و این وظیفه ای است که بر دوش آحاد مردم ایران خصوصا مسوولین می باشد.
    مسوولین و مدیران نظام جمهوری اسلامی باید به این معنا توجه داشته باشند که امروز تداوم ارزشهای اسلامی وابسته به افزایش کارآمدی نظام جمهوری اسلامی است و تحقق این معنا، همانگونه که ذکر شد، در ارائه خدمت خالصانه به مردم و تعهد مسوولان به این معناست. وظیفه تمام مسئولین، مدیران و فعالان ---------- کشور در گرامیداشت پیروزی انقلاب اسلامی تلاش گسترده جهت نشان دادن کارآیی دین در اداره جامعه است و چنانچه این امر تحقق یابد به معنای واقعی آرمان های انقلاب اسلامی پاس داشته شده و تداوم خواهد یافت.
    روز گار است که گه عزت دهد گه خوار دارد

    چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد

  7. #97
    انجمن تاریخ
    تاریخ عضویت
    May 2011
    محل سکونت
    زير ابر هاي رنگارنگ
    نوشته ها
    2,369
    تشکر تشکر کرده 
    242
    تشکر تشکر شده 
    406
    تشکر شده در
    253 پست
    قدرت امتیاز دهی
    179
    Array

    پیش فرض

    مشروعیت و نگرش ---------- شهروندان
    باید قبل از هر چیز میبایست متذکر شد که این مقاله تنها علمی و بدون در نظر گرفتن هیچ فرد و یا موقعیت خاصی به رشته تحریر در آمده و تنها برای دست یابی به اندیشه ,شکوه تر و بهتر است نه چیز دیگر.
    در ابتدا با توجه به اهمیت واژه مشروعیت به آن پرداخته و به سایر نکات نیز میپردازیم آنچه را که باید توجه داشت اینکه مشروعیت با توجه به پندارهای دینی ما از ریشه شرع اتخاذ شده است که با مراجعه به کتب ---------- ابتدای انقلاب و نیز اواخر دولت پهلوی کاملا مشهود است و معادل واژه انگلیسی آن legitimation است اگر بخواهیم این واژه را به صورت روان توضیح دهیم مشروعیت را میتوان به عنوان یک حالت و حس روانی در نظرآورد که با توجه به اعتقاد و حالات درونی حکومت شوندگان به فعلیت میرسد یعنی اینکه این FUNCTION یا کارکرد با توجه به نحله و پارادایم فکری حکومت شوندگان رشد و نمو می یابد این تفکر میتواند ساز و کار فکری شهروندان تغیر و در نهایت در حالت تعادل پویا قرار گیرد و در حرکت به سوی تمرکز گرایی حاکمیت به اهرم اقتدار یا همان زور مشروع کمک و در نهایت به امنیت خاطر اجتماعی بیانجامد و به زعم برخی از علمای علم ---------- مشروعیت ایجاد این روحیه و اعتقاد است که در حال حاضر این رژیم (شیوه حکومت کردن)برای حکومت شوندگان بهترین و اکمل میباشد که از نگاه فونکسیونالیسم یا کارکرد گرایی و چه از بعد آرمانی در حال حاضر بهترین است حال این مشروعیت را میتوان با دیدگاههای تئوکراسی یا لیبرالیستی _ الیتوکراسی یا .... با توجه به اعتقاد حکومت شوندگان و نیز طبعا تبعیت بررسی کرد که از آن تبدیل به تابعیت که در حقیقت یک پذیرش غیر ارادی است( مگر به صورت مضاعف و یا پناهندگی و... که دراین حیطه نیست) وپذیرش این نیروی عظیم بی چون و چرا میشود که به آن اقتدار میتوان گفت به عبارت دیگر تابعیت که از ابتدای تولد به همراه فرد است نیز از این قاعده مثتسنی نیست چرا که فرد در جامه ای با پارادایم فکری به عرصه حیات پا میگذارد که باید چراغ قرمز را رعایت و در این چار چوب حرکت کند لذا این چار چوب با توجه به نحوه جامعه پذیری فرد نیز قوانین موضوعه و مدون عرفی و ... طراحی که طبعا با روحیه اعتقادی افراد قابل ارایه و مصرف است چرا که در یک جامعه ددینی قوانینی دینی و در یک جامعه غیر دینی به نحو دیگری ایست که در این جا به زعم علمای علم جامعه شناسی میبایست درای نسبی گرایی بود چرا که فرهنگها دارای خاصیتهای درون فرهنگی بوده و طبعا افراد در آن فرهنگها نیز انتظار دریافت مفاهیم فرهنگی و عقیدتی خود را از قوانین مبتنی بر انتخاب خود را دارند.
    از اقتدار به عنوان زور مشروع نیز یاد میشود که ناشی از قدرت هوده و توده های مردم است و بی شک نیروهای درونی اجتماع ( احزاب – گروهها- اصناف – متفکرین و تحصیلکردگان محقق و موشکاف )در این حس سهم به سزایی دارد که غیر قابل انکار است و چنانچه جامعه ای بدون توجه به سهم مشترک حکومت شوندگان در این حرکت و به زعم تعادل پویا بی خبر به سوی جلو گام بردارد به جامعه ای بدون سرنشین و در انتها بدون سکان تبدیل میشود چرا که همانطور که در بالا یاد شد این نیروی عملیاتی( مشروعیت و در نهایت اقتدارحاکمیت ) با نگاه پذیرنده و به طبع خردمندانه حکومت شوندگان به وجود می آید و چنانچه این نیرو در حاکمیت به مورد ارزیابی و پذیرش در نیاید جامه یا همان NATION STAIT دچار بحران مشروعیت و در صورت عدم مدیریت بحران به موازات دچار بحرانهای هیرارشی و در نهایت به اضمحلال خواهد رسید حال با توجه به این مقدمه کوتاه به بررسی ابعاد مشروعیت در نظامهای ---------- مختلف میپردازیم که با توجه اهمیت ویژه دموکراسی که سر فصل سطوح مختلف تحلیلی است با توجه به گستردگی بحث چه از لحاظ ریشه ای و کارکردی و نظرات مختلف به صورت گذرا به آن میپردازیم.
    روز گار است که گه عزت دهد گه خوار دارد

    چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد

  8. #98
    انجمن تاریخ
    تاریخ عضویت
    May 2011
    محل سکونت
    زير ابر هاي رنگارنگ
    نوشته ها
    2,369
    تشکر تشکر کرده 
    242
    تشکر تشکر شده 
    406
    تشکر شده در
    253 پست
    قدرت امتیاز دهی
    179
    Array

    پیش فرض

    دموکراسی :
    واژه دموکراسی از واژه یونانی دموس به معنی مردم و کراسی به معنی حکومت تشکیل شده است در اجمال به معنی حکومت مردم میباشد در اینجا خود سوالاتی به ذهن متبادر میشود که این حکومت مردم ناشی از چیست و چه کارکردو چه دست آوردی در نهایت برای مردم میتواندداشته باشد در ابتدا باید دانست که در هر جامعه زمانی که عبارت شهروندان اطلاق میشود و این به معنای کسانی است در اصطلاح حقوقی که تابعیت آن کشور را به پذیرفته و از امتیاز حقوق شهروندی و از جمله شرکت در مناسبات اجتماعی و ---------- و اقتصادی و فرهنگی برخوردار است و میبایست طبعا از پیامد های مثبت و احیانا منفی آن نیز بهره مند گردد در دولت شهرآتن تنها کسانی که دارای حق رای بودند میتوانستند از این موهبت بهرمند گردند که زنان و بردگان و خارجیان از این قاعده مستثنی بودند و با توجه به این عده قلیل طبعا نمیتوان به نحوه جمع آوری آراء عبارت دموکراسی را اطلاق کرد و باید آن را بیشتر الیگارشی نامید تا دموکراسی چرا که این نحوه آراء رای به عده قلیلی اطلاق میشده و نهایتا نیز افرادی که به حاکمیت میرسیده اند ناشی از این حرکت ---------- بوده اند اما در امروز دموکراسی به صورت غیر مستقیم و بر پایه آراء عمومی و و نیز بدون زیر پا گذاردن حقوق شهروندی صورت میگیردهر چند تفکراتی نیز پیرامون اشتباه بودن دموکراس نیز وجود دارد چرا که چگونه میتوان رای اکثریت را مبنای درستی دانست شاید تعدادی از مردم در مورد فردی که به نظر آنها دارای صلاحیت ---------- است اتفاق نظر داشته باشند ولی در نهایت آنها به اندازه تفکر خود و در نهایت اگر بخواهیم بهتر بگوییم به اندازه شعور ---------- خود گام برداشتنه و فردی را به قدرت رسانده اند و این خود به خوبی به عینه به منصه ظهور میرسد چرا که اگر شما آنها را با پله بیست روبرو و به آنها بگویید بروید و دوباره آراء را جمع آوری کنید شاید کمتر از یک چهارم آراء به صندوق برای آنها میریزید و این چیزی جز دست کار ی افکار عمومی نیست که قابل توجه است و این همین مدیریت بحران است چرا که بحران به طرق مختلف به وجود می آید و تنها کسی برنده میشود که در این سطوح فکری تنها بر اساس نحله فکری رای دهندگان حرکت و مهره های خود را به نحوی چینش کند که در تکاپوی دیگر رقبا با عواطف و احساسات و علقه های بیشتری دست یابد و این تمام کار است گاها مردم دچار مشکلاتی هستند چرا که وابستگی یکی از ستونهای استمرار و بقاء است و چنانچه مردم جدا و یا حاکمیت جدا که در اصطلاح به آن رانتیر میگویند دیگر استمرار ی برای دولت و مردم نیست پس مردم طبعا مشکلاتی دارند پس دست نهادن بر این مشکلات و مداوای آنها به صورتهای مختلف خود از راهکارهای مهم به دست گیرنگان قدرت در حیطه دموکراسی غیر مستقیم است که به طور مثال میتوان به مباحثی چون بیکاری و اشتغال و اساسا رفاه اشاره کرد که این خود از مهمترین رکنهای احتیاجاتی مردم است لذا چه نکته ا ی پر رنگ تر از این مباحث که در زمان انتخابات از نکات کلیدی و راهگشای جمع مخاطب است و میتوان قشر بسیاری را به حیطه طرفداران خود افزود چرا که اگر خوب دقت شودمیبینید که تعداد اندکی از مردم دارای تحصیلات کاربردی هستند چرا که اگر بیشتر تحصیلکردگان عزیز را دوباره حاضر کرده و یکی از سوالات کاربردی که طبعا در شغل انتخابی مترادف با عنوان تحصیلی آنها موئثر است را به آنها بدهیم خواهیم دید که این عزیزان از پاسخ به آن غالبا ناتوان و عاجزند و این فقر علمی و تحقیقاتی در دانشگاهها و به طبع آن حرکت فواره ای که به مثابه حرکت آب از کف حوض به آسمان و دوباره بازگشت به کف حوض است نه بیشتر که تنهاد باعث هیجان بیننده از حرکت آب به آسمان و بلعکس میشودرا تداعی میکند البته نباید از حق گذشت که ما عزیزانی را داریم که واقعا برای دریافت علم و دانش پا به این حیطه نهاده و نه چیز دیگر و باید گفت که از این قاعده مستثنی هستند و این فقر علمی کاربردی باعث انتخاب احیانا غلط و تکان دهنده میشود با این تفاسیر چه تعدا از مردم با ادراک صحیح و دقیق به پای صندوقهای رای میروند این افراد غالبا با توجه به علقه های عشیره ای و یا آشنایی دست به انتخاب میزنند ولی غافل از اینکه آیاآن عزیزی که انتخاب و به مجلس میرود آدم خوبی است نه کارشناس خوبی و این بسیار از اهداف مقدس انتخاباتی به دور است چرا که فرد نماینده باید ضمن داشتن شرط اعتقاد ات اسلامی و مذهبی و مدیریت _ شجاعت _درایت _ سلامت _تحصیلات مرتبط _و عقلانیت و .. نیز خوب و مورد اعتماد نیز باشد و از مجکوع این شروط شرط کافی لحاظ میشود و هر کدام از این گزینه ها به تنهایی فقط جزء شروط لازم است که از اجماع آنها به شروط کافی میرسیم ولی غالبا دیده میشود که تنها یکی از این نکات نکته بهرمندی فرد از انتخاب افراد میگردد که این خود دلیلی بر توضیح حقیر از مطالب فوق در مورد عدم اطلاع دقیق و یا به عبارت دیگر شعور ---------- شهروندان به طور نسبی و در نهایت اتخاذ تصمیم بر اساس آن.
    روز گار است که گه عزت دهد گه خوار دارد

    چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد

  9. #99
    انجمن تاریخ
    تاریخ عضویت
    May 2011
    محل سکونت
    زير ابر هاي رنگارنگ
    نوشته ها
    2,369
    تشکر تشکر کرده 
    242
    تشکر تشکر شده 
    406
    تشکر شده در
    253 پست
    قدرت امتیاز دهی
    179
    Array

    پیش فرض

    قوه مقننه در قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران
    چكیده:
    بر اساس اصل 57 قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، سه قوه مقننه، مجریه و قضائیه، قواى حاكم در جمهورى اسلامى ایران هستند كه البته زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت و مستقل از یكدیگر مى‏باشند. در این نوشتار نگاهى داریم به «قوه مقننه» در قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران و اختیارات و وظایف این قوّه را بررسى خواهیم كرد.
    بر اساس اصل 57 قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، «قواى حاكم در جمهورى اسلامى ایران عبارتند از: قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضائیه كه زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت، بر طبق اصول آینده این قانون اعمال مى‏گردند. این قوا مستقل از یكدیگرند.»
    بر اساس اصل 58 قانون اساسى، «اعمال قوه مقننه از طریق مجلس شوراى اسلامى است كه اعضاى آن را نمایندگان منتخب مردم تشكیل مى‏دهند.»
    فصل ششم قانون اساسى، مربوط به قوه مقننه و مجلس است. مجلس، مهمترین ركن تصمیم‏گیرى در جمهورى اسلامى ایران است.
    بر اساس اصل 59، طریقه دیگرى نیز براى اعمال قوه مقننه وجود دارد. در این اصل آمده است: «در مسایل بسیار مهم اقتصادى، سیاسى، اجتماعى و فرهنگى، ممكن است اعمال قوه مقننه از راه همه‏پرسى و مراجعه مستقیم به آراى مردم صورت گیرد. درخواست مراجعه به آراى عمومى باید به تصویب دوسوم مجموع نمایندگان مجلس برسد.»
    بر اساس قانون همه‏پرسى: «همه‏پرسى، به پیشنهاد رئیس جمهورى یا یكصد نفر از نمایندگان مجلس شوراى اسلامى و تصویب 32 مجموع نمایندگان صورت خواهد گرفت.»(2)
    «این مصوبه، همانند سایر مصوبات باید به شوراى نگهبان براى اظهارنظر فرستاده شود.»(3)
    «نظارت بر همه‏پرسى به عهده شوراى نگهبان است.»(4)
    در ارتباط با اصل 58 (اعمال قوه مقننه از طریق مجلس) دو نكته قابل ذكر است:
    1- هرچند امر قانونگذارى در جمهورى اسلامى ایران از طریق مجلس است، اما معنایش این نیست كه مصوبات مجلس به تنهایى داراى اعتبار است و براى رسمیت و قانونیت یافتن آنها نیازى به تأیید هیچ مركز و نهادى نیست. بنابراین، اگر بر اساس اصل 72، 91، 94 و 112، براى قانونى شدن مصوبات مجلس، نظر تأییدى شوراى نگهبانى و در پاره‏اى از موارد، مجمع تشخیص مصلحت نظام لازم شمرده شده است، منافاتى با اصل مزبور (58) ندارد.
    2- مرجع قانونگذارى بودن مجلس، منافاتى با محدود بودن حق قانونگذارى آن ندارد. به تعبیر دیگر، هرچند مجلس، حق قانونگذارى دارد، اما بر اساس قانون اساسى، در برخى از زمینه‏ها حق قانونگذارى ندارد. در اصل 71 آمده است: «مجلس شوراى اسلامى در عموم مسائل در حدود مقرر در قانون اساسى مى‏تواند قانون وضع كند».
    حق قانونگذارى مجلس از دو جهت محدود است؛ یكى این‏كه نمى‏تواند قوانینى وضع كند كه با اصول و احكام مذهب رسمى كشور یا قانون اساسى مغایرت داشته باشد.(5) دیگر این‏كه سیاست‏گذارى و برنامه‏ریزى در پاره‏اى از زمینه‏ها، بر اساس قانون اساسى، به نهادهاى خاصى واگذار شده است؛ به برخى از این موارد، اشاره مى‏شود:
    الف) بر اساس بند 1 اصل 110، تعیین سیاستهاى كلى نظام جمهورى اسلامى ایران، از وظایف و اختیارات مقام رهبرى قلمداد شده است و نیز بر اساس بند 7 و 8 همین اصل، تصمیم‏گیرى در زمینه حل اختلاف و تنظیم روابط قواى سه‏گانه و نیز حل معضلات نظام، جزء وظایف و اختیارات مقام رهبرى به حساب آمده است. بنابراین، در این موارد، مجلس حق قانونگذارى ندارد و رأى و نظر مقام رهبرى بر همگان - حتى بر مجلس شوراى اسلامى - نافذ و الزامى است.
    ب) در اصل 108 چنین آمده است: «قانون مربوط به تعداد و شرایط خبرگان، كیفیت انتخاب آنها و آیین‏نامه داخلى جلسات آنان براى نخستین دوره باید به وسیله فقهاى اولین شوراى نگهبان تهیه و بااكثریت آراى آنان تصویب شود و به تصویب نهایى رهبر انقلاب برسد. از آن پس، هرگونه تغییر و تجدیدنظر در این قانون و تصویب سایر مقررات مربوط به وظایف خبرگان، در صلاحیت خود آنان است.» بنابراین، مجلس نمى‏تواند در این موارد قانونگذارى كند.
    ج) در ذیل اصل 112 آمده است: «مقررات مربوط به مجمع (مجمع تشخیص مصلحت نظام) توسط خود اعضا تهیه و تصویب و به تأیید مقام رهبرى خواهد رسید.» بنابراین، مجلس نمى‏تواند در ارتباط با مقررات مجمع تشخیص مصلحت نظام، قانونگذارى كند.
    د) بر اساس اصل 176 قانون اساسى، تعیین سیاستهاى دفاعى - امنیتى كشور، در محدوده سیاستهاى كلى تعیین‏شده از طرف مقام رهبرى و هماهنگ نمودن فعالیتهاى سیاسى، اطلاعاتى، اجتماعى، فرهنگى و اقتصادى در ارتباط با تدابیر كلى دفاعى - امنیتى و بهره‏گیرى از امكانات مادى و معنوى كشور براى مقابله با تهدیدهاى داخلى و خارجى، از وظایف و اختیارات شوراى عالى امنیت ملى كشور است كه پس از تصویب از جانب این شورا و تأیید آنها از جانب مقام رهبرى، بر همگان - حتى بر نمایندگان مجلس - الزامى است.
    ه) بر اساس اصل 177 قانون اساسى، تصمیم‏گیرى براى بازنگرى قانون اساسى و نیز اصلاح و تتمیم آن از اختیارات مقام رهبرى و مجمع تشخیص مصلحت نظام و شوراى مخصوص بازنگرى قانون اساسى است و از محدوده اختیارات مجلس شوراى اسلامى خارج است.
    و) بر اساس ولایت مطلقه و اختیارات ویژه رهبرى، اگر مقام رهبرى، گروهى را عهده‏دار سیاست‏گذارى و برنامه‏ریزى در زمینه خاصى قرار دهند - چنان كه شوراى عالى انقلاب فرهنگى را عهده‏دار سیاست‏گذارى در زمینه علمى و فرهنگى كشور قرار داده‏اند - آن مجمع مى‏تواند در آن زمینه سیاست‏گذارى كند و مصوبات آنها بر همگان، حتى بر نمایندگان مجلس، الزامى است.
    روز گار است که گه عزت دهد گه خوار دارد

    چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد

  10. #100
    انجمن تاریخ
    تاریخ عضویت
    May 2011
    محل سکونت
    زير ابر هاي رنگارنگ
    نوشته ها
    2,369
    تشکر تشکر کرده 
    242
    تشکر تشکر شده 
    406
    تشکر شده در
    253 پست
    قدرت امتیاز دهی
    179
    Array

    پیش فرض

    امام خمینى رحمه‏الله در پاسخ به تقاضاى رئیس جمهورى وقت در سال 1363 كه خواستار اعتبار مصوبات این شورا در حد قانون بود فرموده‏اند: «باید به مصوبات این شورا ترتیب آثار داده شود.»(6)
    شرایط انتخاب‏كنندگان و انتخاب‏شوندگان و تعداد نمایندگان مجلس
    در اصل 62 قانون اساسى آمده است: «مجلس شوراى اسلامى از نمایندگان ملت كه بطور مستقیم و با رأى مخفى انتخاب مى‏شوند، تشكیل مى‏گردد. شرایط انتخاب‏كنندگان و انتخاب‏شوندگان و كیفیت انتخابات را قانون معین خواهد كرد.»
    بر اساس این اصل، شرایط انتخاب‏شوندگان، به قانون عادى مجلس واگذار شده است، لكن با توجه به وظایف و اختیارات فراوانى كه در قانون اساسى براى نمایندگان مجلس منظور شده است، مجلس نمى‏تواند شرایطى همچون اعتقاد و التزام عملى به اسلام و مبانى نظام و تعهد و امانتدارى و نداشتن سوابق سوء و... را نادیده بگیرد؛ زیرا سپردن این همه اختیارات و وظایف به افرادى كه در واقع، نوعى ولایت بر سرنوشت و جان و مال مردم است، بدون صلاحیتهاى لازم، غیرمشروع است.
    در قانون انتخابات مجلس (مصوب 7/9/1378) و اصلاحات بعدى آن نیز در ارتباط با شرایط نامزدى نمایندگى مجلس آمده است:
    «انتخاب‏شوندگان باید داراى تابعیت اصلى ایران، معتقد و ملتزم عملى به اسلام و نظام جمهورى اسلامى، وفادار به قانون اساسى و اصل ولایت فقیه، داراى حداقل مدرك فوق دیپلم، عدم سوء شهرت در حوزه انتخابیه و داراى سلامت جسمى در حد برخوردارى از نعمت بینایى، شنوایى و گویایى بوده و بین 30 تا 75 سال سن داشته باشند.
    داوطلبان نمایندگى اقلیتهاى دینى، از شرایط اعتقاد به اسلام، مستثنا بوده و باید در دین خود ثابت‏العقیده باشند.»
    همچنین بر اساس همین قانون، وابستگان مؤثر در تحكیم رژیم سابق، ملاّكین اراضى موات، وابستگان و گردانندگان احزاب و تشكیلات غیرقانونى، فراماسونرى، نمایندگان مجالس و انجمنهاى محلى رژیم گذشته، مجرمین علیه نظام جمهورى اسلامى، محكومین به حدود شرعى، محجورین، مشهورین و متجاهرین به فساد و فسق و فجور و قاچاقچیان و معتادین به مواد مخدر، كلاً از انتخاب شدن محرومند.(7)
    بر اساس قانون انتخابات، مقامات عالى قوه مجریه و قضائیه و معاونین و مشاورین آنها، اعضاى شوراى نگهبان، شاغلین نیروهاى مسلح و وزارت اطلاعات، استانداران، فرمانداران، بخشداران و معاونان و مشاوران آنها در سراسر كشور، ائمه جمعه، رؤسا و مقامات عالى محلى و اعضاى هیأت مدیره و مدیرعامل مؤسسات دولتى و وابسته به دولت در حوزه مأموریت خود، به واسطه شغل و مقامى كه دارند، از حق انتخاب شدن محرومند، مگر آن‏كه سه ماه قبل از ثبت‏نام از سِمَت خود استعفا كرده باشند و در آن پست شاغل نباشند.
    بر اساس قانون انتخابات، انتخاب‏كنندگان باید داراى تابعیت جمهورى اسلامى ایران، 15 سال تمام و عاقل باشند.(8)
    در مورد تعداد نمایندگان مجلس شوراى اسلامى در اصل 64 آمده است: «عده نمایندگان مجلس شوراى اسلامى دویست و هفتاد نفر است و از تاریخ همه‏پرسى سال یكهزار و سید و شصت و هشت هجرى شمسى، پس از هر ده سال، با درنظر گرفتن عوامل انسانى، سیاسى، جغرافیایى و نظایر آنها، حداكثر بیست نفر نماینده مى‏تواند اضافه شود. زرتشتیان، كلیمیان هر كدام یك نماینده و مسیحیان و آشورى و كلدانى مجموعا یك نماینده و مسیحیان ارمنى جنوب و شمال، هر كدام یك نماینده انتخاب مى‏كنند....»
    ضمنا، بر اساس اصل 63، دوره نمایندگى مجلس، چهار سال است. انتخابات هر دوره باید پیش از پایان دوره قبل برگزار شود؛ به طورى كه كشور در هیچ زمان بدون مجلس نباشد.
    كیفیت جلسات و مذاكرات مجلس بر اساس اصل 65، مجلس با حضور 32 مجموع نمایندگان رسمیت مى‏یابد و در نخستین جلسه، كلیه نمایندگان حاضر باید طبق اصل 67، سوگند یاد كنند و كسانى كه در جلسه نخست شركت ندارند باید در اولین جلسه‏اى كه حضور پیدا مى‏كنند، مراسم سوگند را به جاى آورند. بر اساس اصل 69، مذاكرات مجلس شوراى اسلامى باید علنى باشد و گزارش كامل آن از طریق رادیو و روزنامه رسمى، براى اطلاع عموم منتشر شود و در شرایط اضطرارى، در صورتى كه رعایت امنیت كشور ایجاب كند، به تقاضاى رئیس‏جمهور یا یكى از وزرا یا ده نفر از نمایندگان، جلسه غیرعلنى تشكیل مى‏شود. مصوبات جلسه غیرعلنى در صورتى معتبر است كه با حضور شوراى نگهبان، به تصویب سه‏چهارم مجموع نمایندگان برسد. گزارش و مصوبات این جلسات باید پس از برطرف شدن شرایط اضطرارى، براى اطلاع عموم منتشر گردد.
    بر اساس اصل 70، رئیس‏جمهور و معاونان او و وزیران، به اجتماع یا به انفراد، حق شركت در جلسات علنى مجلس را دارند و مى‏توانند مشاوران خود را همراه داشته باشند و در صورتى كه نمایندگان لازم بدانند، وزرا مكلف به حضورند و هرگاه تقاضا كنند، مطالبشان استماع مى‏شود.
    وظایف و اختیارات مجلس شوراى اسلامى:
    مجلس شوراى اسلامى، داراى اختیارات و وظایف سنگین و گسترده‏اى است. اصول متعدد قانون اساسى در فصل ششم، مربوط به همین موضوع است. مهمترین وظایف و اختیارات مجلس به شرح زیر است:
    1- مهمترین و اصلى‏ترین وظیفه مجلس شوراى اسلامى، وظیفه قانونگذارى است. مجلس در هر زمینه‏اى كه لازم ببیند، مى‏تواند قانون وضع كند. در اصل 71 آمده است: «مجلس شوراى اسلامى در عموم مسائل در حدود مقرر در قانون اساسى مى‏تواند قانون وضع كند.»
    بر اساس اصل 85، مجلس نمى‏تواند حق قانونگذارى را به شخص یا هیأتى واگذار نماید. (مگر در موارد ضرورى كه مجلس مى‏تواند اختیار وضع بعضى از قوانین را با شروطى، به كمیسیونهاى داخلى واگذار نماید.)
    2- حقِ دادن طرحهاى قانونى و بررسى آنها و نیز حق بررسى لوایح دولتى.
    در اصل 74 آمده است: «لوایح قانونى، پس از تصویب هیأت وزیران، به مجلس تقدیم مى‏شود و طرحهاى قانونى، به پیشنهاد حداقل پانزده نفر از نمایندگان، در مجلس شوراى اسلامى قابل طرح است.»
    ضمنا، بر اساس اصل 158، تهیه لوایح قضایى، بر عهده رئیس قوه قضاییه است. رئیس قوه قضائیه، لوایح قضایى را به هیأت دولت مى‏دهد و پس از تصویب در هیأت دولت، به مجلس ارسال مى‏گردد.
    طرحها و لوایح، پس از اعلام وصول در مجلس براى رسیدگى و اصلاح و تكمیل به كمیسیون مربوط فرستاده مى‏شوند تا پس از رسیدگى كمیسیون و توافق هیأت رئیسه و كمیسیون در نوبت خود، براى مذاكره در كلیات (شور اول) به مجلس و جلسه علنى آن آورده شود و پس از تصویب كلیات، مجددا به كمیسیون مربوطه رفته و ضمن رسیدگى به اصلاحات و پیشنهادات نمایندگان، دوباره براى تصویب جزئیات آن به مجلس آورده مى‏شود. در این مرحله، تكلیف طرح یا لایحه مزبور معلوم خواهد شد.
    روز گار است که گه عزت دهد گه خوار دارد

    چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد

صفحه 10 از 31 نخستنخست ... 6789101112131420 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/