صفحه 10 از 15 نخستنخست ... 67891011121314 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 91 تا 100 , از مجموع 141

موضوع: ويژه نامه شهادت بي بي دوعالم حضرت فاطمه الزهرا(س)

  1. #91
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض


    حضرت ام البنين علیهاالسلام
    در نگاه علما

    عالم جلیل ‏القدر، زین ‏الدین عاملی، شهید ثانی درباره حضرت ام‏البنین علیهاالسلام می‏گوید:

    «ام‏البنین از بانوان با معرفت و پر فضیلت بود. نسبت به خاندان نبوت، محبت و دلبستگی خالص و شدید داشت و خود را وقف خدمت به آن‏ها کرده بود.

    خاندان نبوت نیز برای او جایگاه والایی قائل بودند و به او احترام ویژه می‏گذاشتند.»

    هم‏چنین علامه سید محسن امین می‏گوید: «ام البنین علیهاالسلام ، شاعری خوش‏بیان و از خانواده‏ای اصیل و شجاع بود.»

    علی محمد علی دُخَیِّل، نویسنده معاصر عرب در وصف این بانوی بزرگوار می‏نویسد:

    «عظمت این زن (ام البنین) در آن‏جا آشکار می‏شود که وقتی خبر شهادت فرزندانش را به او می‏دهند، به آن توجه نمی‏کند، بلکه از سلامت حضرت امام حسین علیه‏السلام می‏پرسد؛ گویی امام حسین علیه‏السلام فرزندِ اوست نه آنان».


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #92
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض


    هجوم به خانه زهرا علیهاالسلام



    هنوز از وفات رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله چند لحظه‏اى بیش نگذشته بود و وجود شریف آن حضرت كفن و دفن نشده بود كه فریب خوردگان دنیا گرد هم جمع شدند و بر خلاف وصایا و سفارشات پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله به تعیین خلیفه اقدام كردند.

    پس از این واقعه، براى گرفتن بیعت از حضرت على و حضرت فاطمه علیهماالسلام به طرف خانه فاطمه آمدند.

    علماى متعصّب اهل سنّت كه بسیارى از حقائق را مخفى كرده‏اند، نوشته‏اند: یکی از افراد شعله‏اى از آتش در دست داشت و تهدید كرد كه اگر با ابوبكر بیعت نكنید خانه را به آتش خواهم كشید.

    فاطمه علیهاالسلام فرمود: اگر چه خانه دختر رسول خدا باشد؟
    او گفت: آرى.(1)


    در ادامه این رویداد ابن جریر طبرى مى‏نویسد:
    سبب شهادت حضرت فاطمه علیهاالسلام این بود كه قنفذ غلام عمر با غلاف شمشیر به ایشان ضربه‏اى وارد كرد كه در اثر آن فرزندش محسن را سقط كرد و دچار بیمارى سختى شد و بعد از آن به أحدى از كسانى كه او را اذیت نمودند اجازه نداد تا بر او داخل شوند.»(2)



    20100302144700739 baner

    پی‎نوشت‎ها:
    1. الامامة والسیاسة، ابن قتیبه، مؤسسة الحلبى، ج1، ص18؛ العقد الفرید، ابن عبد ربّه، مطبعة الأزهریّة، ج3، ص63؛ تاریخ الامم والملوك، همان، ج3، ص202؛ شرح نهج‏البلاغة، ابن ابى الحدید، داراحیاء التراث العربى، ج2، ص56.

    2. دلائل الامامة، ابن جریر طبرى، مؤسسة البعثة، ص134؛ بحارالأنوار، همان، ص170.


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #93
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض



    يكي از عاليترين الگوهاي قابل پيروي براي انسانها بويژه زنان ، حضرت صديقه طاهره ، فاطمه زهرا سلام اللّه عليها است. درباره زندگاني حضرت زهرا سلام اللّه عليها كتابهاي بسياري به رشته تحرير درآمده اما بررسي كاربردي و ارائه الگوهاي رفتاري آن حضرت كمتر موردتوجه قرار گرفته است. كه در اين مقاله به طور مختصر به برخي از آنها اشاره مي شود.

    ۱- محبت به فرزند:

    دانشمندان علوم تربيتي مي گويند: كودكان در تمام دوران كودكي به محبت و اظهار علاقه نيازمندند. كودك مي خواهد پدرومادر او رادوست داشته باشند و نسبت به اواظهار علاقه كنند. كودك چندان توجهي به لباس ، خوراك و محل زندگي ندارد اما به اين موضوع توجه دارد كه آيا او را دوست دارند يا نه؟
    درس محبت در خانه حضرت زهرا سلام اللّه عليها بطور كامل ارائه مي شد و آن حضرت كه خود ازسرچشمه محبت وعطوفت رسول خدا صلی الله عليه و اله و سلم سيراب شده و قلبش كانون محبت به همسرو فرزندانش بود در اين جهت نيز وظيفه مادري خود را به بهترين شكل انجام مي داد.
    سلمان فارسي مي گويد: روزي حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه عليها راديدم، كه مشغول آسياب كردن غله است. فرزندش حسين عليه السلام به گريه افتاد و بي تابي مي كرد.عرض كردم : براي كمك به شما ، غله را آسياب كنم يا بچه را آرام نمايم؟ حضرت فرمود: من به آرام كردن فرزند اولي هستم. شما آسياب را بچرخانيد.2

    ۲- همبازي با فرزندان

    يكي از نيازهاي طبيعي كودك، بازي كردن است كه براي او هم ورزش جسمي است و هم ورزش فكري ، موجب شادي روح و روان او شده و او را با نشاط بار مي آورد.
    حضرت زهرا سلام اللّه عليها به اين نكات ظريف توجه داشت. نقل شده فاطمه سلام اللّه عليها فرزندش حسن عليه السلام را روي دست مي گرفت و بالا مي انداخت و حركت مي داد و مي فرمود:

    اشبه أباك ياحسن واخلع عن الحق الرّسن
    واعبد الهاً ذامنن ولاتوال ذا الاحسن

    «اي حسن ، نظير پدرت باش و ريسمان ظلم از حق دور كن، و خداوندي را كه صاحب نعمت هاست پرستش كن و با افراد تيره دل دوست مباش.»

    فاطمه سلام اللّه عليها حسين عليه السلام را نيز به بازي مي گرفت و با شادمان كردن او مي فرمود:
    انت شبيه بأبي لست شبيهاً بعلي
    «تو همانند پدرم هستي، و شبيه علي نيستي»

    علي عليه السلام با شنيدن اين جمله مي خنديد و شاد مي شد.





    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #94
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض



    حکایاتی از آئین همسرداری وادب زهرا (س):

    الف - زهرا از دیدگاه علی (ع) :
    پاسخ صریح وزیبای علی (ع) به پیامبر (ص) در فردای عروسی ، فاطمه را بهترین یار ومدد کاردر طاعت حق معرفی می کند . وقتی که پیامبر (ص) از او پرسید : زهرا را چگونه یافتی ؟ عرض کرد : نعم العون علی طاعه الله . فاطمه چه خوب یاوری برای طاعت الهی است ..


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #95
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض




    ب - ایثار وتعاون زهرا (س) :
    ایثار واز خودگذشتگی یکی از مهمترین عوامل استحکام روابط میان اعضای یک مجموعه است ، نمونه ای از ایثار وگذشت در زندگی هر انسانی نشانه بزرگی روح وعلو همت اوست . در زندگی فاطمه (س) وایثار در برابر شوی بزرگش نمونه های بارزی به چشم می خورد . هنگامی که پیامبر آندو را مشغول کار دید از آنها پرسید کدامیک از شما خسته ترید ؟ هر یک از آنها دیگری را مقدم دانسته واو را خسته از مشقت کار ذکر کرد.


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #96
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض


    تقدیم به ام البنین (علیها السلام)

    روزی که علی بن ابیطالب با عقیل مشورت کرد و از آن پیر نسب شناس همسری خواست که (ولدتها الفحوله) فرزندانش شیر مردان روزگار باشند، هیچ کس حتی عقیل نفهمید که چرا و از چه جهت؟ اما تو را نمی دانم. تا بحال فکر نکرده بودم شاید می دانستی. پس بگذار بگوئیم نمی دانستی.
    تو! فاطمه کلابیه! که به پاکدامنی شهره بودی... اما چون تو کم نبودند در آن عصر و او تو را برگزید. نمی دانم آنروز به او چگونه جواب دادی، اما آنقدر می دانم که نوعروس خانه حیدر شدی.

    نامت فاطمه بود؛ اما دوست نداشتی فاطمه صدایت کند. نخستین بار که تو را فاطمه خواندند، نشستی و در غم تنهاترین بانوی آسمانی، زار گریستی و یادش را در دل زنده نگاه داشتی. خود را با آفتاب عظمت او مقایسه نمودی و گفتی: "مرا فاطمه مخوانید. فاطمه کوثر رسول است، مادر هستی است. من کنیز اویم، البته اگر این افتخار نصیبم شود."

    و باز مردم دهان ناپاک مدینه سخن آغاز کردند که دیگر حسنین و زینبین روز خوشی نمی بینند! (مگر نه اینست که همین مردم آنها را یتیم کرده بودند با یاری نکردن علی و فاطمه؟؟!) اما آن روز تو با علی شرطی کردی که: مولای من! دیگر مرا فاطمه مخوانید که با هر بار بردن نام آن کوثر رسول تن کودکان را لرزان می بینم! روز اول به خدمت زینب رفتی که طفلی٦ ساله بود و گفتی که به خدمت خانه و شما آمده ام! کدبانوی خانه شمائید خانمم! و اینگونه زندگی آغاز شد تا آنزمان که خدا به تو و علی فرزندی عطا کرد.

    و باز هم شروع کردند که: دیگر تمام شد. فرزند خودش که بیاید دیگر اولاد زهرا از چشم میافتند اما...

    آن روز که برخاستی کودکان و علی بر سر سفره غذا بودند. عباست را آرام در آغوش گرفتی و نزدشان رفتی و ناگهان همه دیدند بجز زمین که بر گرد سر این کودکان و پدرشان می چرخد کودک شیرخواره ای و مادرش نیز خود به تنهایی گردشی عظیم آفریده اند که عالمیان را انگشت حیرت به دهان گذاشته...

    عباس من به فدایتان! آرام آرام میگفتی و میگریستی. به فدای تو حسن جان! به فدای تو زینب جان. به فدای تو ام کلثوم و ناگهان دیگر فدایش کردی... به فدایت شود حسین فاطمه. من کنیز این خانه ام و شمایان اربابان فضل و کمال! کنیززاده را چه به برابری و برادری با شما...

    آری، تو کوثر رسول نبودی؛ اما درس آموخته مکتب او بودی، اما اکنون بقیع، مهمانی تازه دارد. رفتی و عاشقانه در جوار مادر علی (عليه السلام) و فرزند او امام حسن مجتبی (عليه السلام) رخ در خاک دلربای بقیع کشیدی.

    غروب غم انگیز تو بانوی فاطمی سرشت را به حق باوران و شیفتگان خاندان رسول اکرم (صلوات الله علیه) تسلیت می گوییم




    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #97
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    n7k22z2n9g3ce22aorn

    بی بال و پر
    مخوان جانا دگر ام البنینم
    که من با محنت دنیا قرینم

    مرا ام البنین گفتند چون من
    پسرها داشتم زان شاه دینم

    ولی امروز بی بال و پَرَستم
    نه فرزندان، نه سلطان مبینم

    مرا ام البنین هرکس که خواند
    کنم یاد از بنین نازنینم

    به خاطر آورم آن مه جبینان
    زنم سیلی به رخسار و جبینم

    n7k22z2n9g3ce22aorn



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #98
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض



    د - تقسیم کار:
    یکی از نمادهای زندگی مشترک زندگی علی (ع) وفاطمه (س) تقسیم مطلوب وظایف ناشی از زندگی مشترک بود . وقتی که پیامبر تقاضا کردند تا کارها را میان آن دو تقسیم کند ، رسول خدا (ص) کارهای خانه را به فاطمه (س) سپرد ومسئولیت خارج از منزل را به علی (ع) واگذار کرد . زهرا (س) بارها اظهار خشنودی می کرد ورضایت خود را از تقسیم ابراز می داشت .


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #99
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    91588954672230889017



    باز شدن در با نام حضرت فاطمه علیها السلام


    سیـّد جلیل ، علی نقی کشمیری ، فرزند صاحب کرامات باهره حاج سید مرتضی کشمیری- فرمود:
    از فاضل محترم جناب آقای سیدعباس لاری شنیدم که فرمود:

    دراوقات مجاورت درنجف اشرف برای تحصیل علوم دینیه ، روزی ازماه مبارک رمضان طرف عصر، خوراکی برای افطار خود تدارک کرده درحجره گذاردم و بیرون آمده در را قفل کردم .

    پس ازادای نماز مغرب وعشا و گذشتن مقداری از شب ، برگشتم مدرسه برای افطار کردن، چون به درحجره رسیدم، دست درجیب نموده کلید را نیافتم .

    اطراف داخل مدرسه را تفحص کردم و از بعضی طلاب که درمدرسه بودند پرسش نمودم اما کلید را نیافتم .

    به واسطه فشار گرسنگی و نیافتن راه چاره ، سخت پریشان شدم ؛ ازمدرسه بیرون آمده متحیرانه درمسیرخود تا به حرم مطهر می رفتم و به زمین نگاه می کردم، ناگاه مرحوم حاج سید مرتضی کشمیری اعلی الله مقامه را دیدم .

    سبب حیرتم را پرسید، مطلب را عرض کردم، سپس با من به مدرسه آمد و مقابل حجره ام فرمود:

    می گویند نام مادر موسی را اگر کسی بداند و بر قفل بسته بخواند باز می شود، آیا جده ما حضرت فاطمه علیها سلام کمتر از اوست؟

    سپس دست به قفل نهاد و ندا کرد : " یا فاطمة" ، قفل باز شد .

    پی نوشت:
    داستان های شگفت ، شهید دستغیب، صص 133 و134.


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. #100
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض







    84


    منظومه غم

    فاطمه، یادگار رسول خدا و تنها دختر اوست.
    مدینه، عطر محمد(ص) را از او استشمام می کند و در خـَلق و خـُلق، به او می نگرد که « آینه مصطفی نما» است.
    فاطمه ، موهبت بزرگ خدا به بشریت است .
    کوثر همیشه جوشان و جاری ، و فیض گستر ابدی است.
    اما بانویی است شکسته بال و پر، رنجدیده و محزون، غریب و بی پناه، و در داغ رحلت رسول خاتم، دل شکسته و مغموم.
    مگر چند روزاز آن « ماتم بزرگ» ، از رحلت آخرین سفیر حق، از کوچ آخرین منادی ملکوت گذشته ، که باغ رسالت چنین خزان و گل عصمت این گونه پرپر شده است؟ مدینه، بوی غم و رنگ ماتم دارد.
    آنان که در پی « چگونه زیستن » و یافتن « الگوی حیات» بودند، به فاطمه می نگریستند . فاطمه در طاعت ، خشیت ، عفاف ، حجاب و حیا، « میزان» بود.
    چشمه سار حکمت و رحمت و عطوفت بود.
    خشم و رضای او، میزان خشم و رضای رحمان بود، جلوه همه کمالات مکتب ، و مظهر همه خوبیهای انسان!
    دختر رسالت بود ، همسر ولایت ، و مادر امامت.
    بانوی بانوان جهان بود، « سیدة نساء العالمین ».
    اما اینک... پس از وفات امین وحی،
    در خلوت غمگین مولا، تنهاترین انیس لحظه های غربت اوست.
    علی (ع) را یگانه محرم راز ، و مرهم دردهای جانگداز!
    راستی ، داستان « رخ کبود» ، « بازوی ورم کرده » ، « میخ در» و « سینه مجروح» چیست که کتاب تاریخ را با غم ، رنگ زده است؟
    کیست مفسر آن رازهای پنهان و دردهای نهان؟
    گرچه رسول مدنی در مدینه، خفته درخاک است، اما چشم خدایی اش بصیر و بیناست ، و جسارت ها در همین مدینه، پیش چشمان بیدار رسول، شکل می گیرد.
    این « مادر نمونه تاریخ » در کوچه های پر ازغربت مدینة النبی ، در پی دستی است که به یاری و حمایتش برخیزد و در جستجوی پایی است که برای احقاق حقش به راه افتد و زیانی که به دفاع از او در کام بچرخد!
    سلام بر آن سینه زخمی، که بوسه گاه محمد (ص) بود و عطر بهشت را با خود داشت.
    وقتی بلبلی به فراق گل مبتلا می شود،
    چه می ماند، جز نالیدن و گریستن و فغان ؟
    اینک، مدینه پیامبر، محل التقای این فراق ها و کانون فراق گل ها و بلبل هاست.
    فاطمه، در فراق محمد سوخت،
    و اینک، علی در فراق زهرا می گدازد.
    و .... حسنین و زینبین، گل های نوشکفته این بوستان عرشی اشک می ریزند و عزادارند.
    فراق فاطمه، تنها علی را داغدار نکرده است،
    چشم فضیلت در این مصیبت عظمی می گرید ، آه از نهاد حق برمی خیزد و کوه غم بر دوش « امت رسول (ص) » سنگینی می کند.
    و مدینه انس گرفته به این « محبوبه خدا» ؛ چگونه است؟
    « یک طرف ، دل شکسته حسین و زینب و حسن
    یک طرف علی ز رحلت تو سوگوار
    رفتی ای قرار دل
    ای که پر کشیده ای به سدره حضور و بارگاه نور
    خانه تو مانده است،
    با چهار کودک یتیم و یک علی در انتظار ....»
    چگونه باور کردنی است، آن همه جفا بر آل مصطفی؟
    و آن بی حرمتی به حریم فاطمه؟
    هر روز، آن رسول بزرگ، هنگام عبور از برابر خانه فاطمه، به اهل آن خانه که طاهر و مطهر بودند، سلام می کرد و آیه تطهیر می خواند.
    دست و سینه زهرا، بوسه گاه محمد (ص) بود،
    « مودت ذی القربی» سفارش پیامبر و مزد رسالت بود،
    چه زود، صاحبان هوس بر اسب فتنه سوار شدند و میراث نبوی را غارت کردند ، و ودیعه رسول را آزردند!
    « بعد از آن همه شهید، بعد از آن همه سفارش اکید، آن همه حدیث و آیه، وعده و وعید، اینک اهل بیت ، مانده در کنار، بنگر این جفا به جای آن جفا، بنگر این ستم به جای آن صفا، چهره زمانه گشته شرمسار شیعیان راستین فاطمه، دل شکسته، داغدار و چشم های اشکبار...»
    راستی ... قبر فاطمه کجاست؟
    و چرا در مدینه، انسان زائر در می ماند که عقده دل در سوگ « بضعة الرسول» کجا بگشاید و اشک دیده، پای کدام نخل بریزد و نشان « بیت الاحزان» را از که بپرسد و در کجا ایستاده، بر « فاطمه» سلام دهد؟
    در مدینه چه گذشت و اکنون چه می گذرد؟
    یک سوی، جوشش صداقت و اطاعت و وفا وعشق به اهل بیت عصمت بود و شیدایی و شیفتگی سلمان و ابوذر و مقداد و عمار و...
    سوی دیگر ، کینه های بدر و خیبر و حنین.
    و اکنون نیز مگر جز این است؟
    باز هم صدای پای حمله قبایل قریش،
    باز هم مدینه مانده درحصار !
    « تا نسوزد دل، نریزد اشک و خون از دیده ها»
    این نشانه پیوند و همدلی با فاطمه و همدردی با علی و زینب است.
    نام « فاطمه» ، از تاردل ها نوای غم بر می آورد.
    یاد « زهرا»، واژه های محزون وغربت زده را به « غمنامه» تبدیل می کند.
    و ... « ایام فاطمیه» ، مجموعه ای است از جگرهای سوزان، چشمهای گریان، عزاداران سیه پوش، عاشقان درد آشنا، شیعیان وفادار، احساس های یتیمانه و دردهای تنهایی.
    مرور اوراق کتاب تاریخ، یاد آور « رنج های شیعه » و درد و داغ « آل الله » است.
    خدا را شاکریم که نعمت « غم زهرا» عطایمان کرده و ما را نمک گیر سفره « محبت اهل بیت » ساخته است. از این رو، روحمان با " اولاد علی و فاطمه " همنوایی دارد و جز از " کوثر ولایت" سیراب نمی شود و جز از " شراب مودت" جام بر نمی گیرد.
    خوشیم که جرعه نوش ولاییم و اسیر سلسله غم این خاندان.
    محبتمان منحصر در " ذی القربی" است.
    خاندانی که هم شایسته " دوست داشتن" اند، هم اشک ریختن بر رنجهایشان و سوختن در مصیبت ها و داغ هایشان.
    امروز ما ، در فاطمیه ای به وسعت ایران اسلامی، سر بر شانه " مظلومیت شیعه" می گذاریم و آرام آرام می گرییم ؛ چون شمع می سوزیم و پیوسته در پی آنیم که جواب سؤال های بی پاسخ مانده خویش را بیابیم.
    می خواهیم باز هم سری به مدینه بزنیم ، بر سفینه نجات " عترت" سوار شویم و از موج ها بگذریم.
    " موج فتنه ها و کینه ها فرا گرفته باز هم ،
    دامن مدینه و حجاز را .
    " اهل بیت " در میان موج های سهمگین ، یک " سفینه " اند، ثابت و نجابت بخش و استوار، مایه امید و رشته قرار
    لیکن این سفینه نجات هم شکسته است
    دست و بازوی امیر عشق بسته است
    چشم روزگار، مانده همچنان در انتظار
    این دل شکسته، پای خسته، بی شکیب مانده بی قرار "
    و ... سوگنامه " بانوی بانوان" را نهایتی نیست.
    کتاب غم وغربت زهرا، تا ابدیت و تا دامنه محشر گشوده است، تا درس های ناگفته و ناشنوده این مکتب و کتاب، به گوش همگان برسد.
    پایان غم فاطمه ، صبح قیامت است و عرصات داوری خدا.
    سلام بر آن" منظومه غم " که بی پایان است...
    جواد محدثی


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 10 از 15 نخستنخست ... 67891011121314 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/