صفحه 10 از 43 نخستنخست ... 6789101112131420 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 91 تا 100 , از مجموع 900

موضوع: دیوان اشعار سعدی

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    بخت جوان دارد آن که با تو قرینست

    پیر نگردد که در بهشت برینست

    دیگر از آن جانبم نماز نباشد

    گر تو اشارت کنی که قبله چنینست


    آینه‌ای پیش آفتاب نهادست

    بر در آن خیمه یا شعاع جبینست


    گر همه عالم ز لوح فکر بشویند

    عشق نخواهد شدن که نقش نگینست


    گوشه گرفتم ز خلق و فایده‌ای نیست

    گوشه چشمت بلای گوشه نشینست


    تا نه تصور کنی که بی تو صبوریم

    گر نفسی می‌زنیم بازپسینست


    حسن تو هر جا که طبل عشق فروکوفت

    بانگ برآمد که غارت دل و دینست


    سیم و زرم گو مباش و دنیی و اسباب

    روی تو بینم که ملک روی زمینست


    عاشق صادق به زخم دوست نمیرد

    زهر مذابم بده که ماء معینست


    سعدی از این پس که راه پیش تو دانست

    گر ره دیگر رود ضلال مبینست

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #2
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    گر کسی سرو شنیدست که رفتست این است

    یا صنوبر که بناگوش و برش سیمین است

    نه بلند است به صورت که تو معلوم کنی

    که بلند از نظر مردم کوته‏بین است


    خواب در عهد تو در چشم من آید هیهات

    عاشقی کار سری نیست که بر بالین است


    همه آرام گرفتند و شب از نیمه گذشت

    وان چه در خواب نشد چشم من و پروین است


    خود گرفتم که نظر بر رخ خوبان کفرست

    من از این بازنگردم که مرا این دین است


    وقت آنست که مردم ره صحرا گیرند

    خاصه اکنون که بهار آمد و فروردین است


    چمن امروز بهشتست و تو در می‌بایی

    تا خلایق همه گویند که حورالعین است


    هر چه گفتیم در اوصاف کمالیت او

    همچنان هیچ نگفتیم که صد چندین است


    آن چه سرپنجه سیمین تو با سعدی کرد

    با کبوتر نکند پنجه که با شاهین است


    من دگر شعر نخواهم که نویسم که مگس

    زحمتم می‌دهد از بس که سخن شیرین است


    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  3. #3
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    با خردمندی و خوبی پارسا و نیک خوست

    صورتی هرگز ندیدم کاین همه معنی در اوست

    گر خیال یاری اندیشند باری چون تو یار

    یا هوای دوستی ورزند باری چون تو دوست


    خاک پایش بوسه خواهم داد آبم گو ببر

    آبروی مهربانان پیش معشوق آب جوست


    شاهدش دیدار و گفتن فتنه اش ابرو و چشم

    نادرش بالا و رفتن دلپذیرش طبع و خوست


    تا به خود بازآیم آن گه وصف دیدارش کنم

    از که می‌پرسی در این میدان که سرگردان چو گوست


    عیب پیراهن دریدن می‌کنندم دوستان

    بی‌وفا یارم که پیراهن همی‌درم نه پوست


    خاک سبزآرنگ و باد گلفشان و آب خوش

    ابر مرواریدباران و هوای مشک بوست


    تیرباران بر سر و صوفی گرفتار نظر

    مدعی در گفت و گوی و عاشق اندر جست و جوست


    هر که را کنج اختیار آمد تو دست از وی بدار

    کان چنان شوریده سر پایش به گنجی در فروست


    چشم اگر با دوست داری گوش با دشمن مکن

    عاشقی و نیک نامی سعدیا سنگ و سبوست

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. #4
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    بتا هلاک شود دوست در محبت دوست

    که زندگانی او در هلاک بودن اوست

    مرا جفا و وفای تو پیش یک سانست

    که هر چه دوست پسندد به جای دوست نکوست


    مرا و عشق تو گیتی به یک شکم زادست

    دو روح در بدنی چون دو مغز در یک پوست


    هر آن چه بر سر آزادگان رود زیباست

    علی الخصوص که از دست یار زیبا خوست


    دلم ز دست به دربرد سروبالایی

    خلاف عادت آن سروها که بر لب جوست


    به خواب دوش چنان دیدمی که زلفینش

    گرفته بودم و دستم هنوز غالیه بوست


    چو گوی در همه عالم به جان بگردیدم

    ز دست عشقش و چوگان هنوز در پی گوست


    جماعتی به همین آب چشم بیرونی

    نظر کنند و ندانند کآتشم در توست


    ز دوست هر که تو بینی مراد خود خواهد

    مراد خاطر سعدی مراد خاطر اوست


    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  5. #5
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    سرمست درآمد از درم دوست

    لب خنده زنان چو غنچه در پوست

    چون دیدمش آن رخ نگارین

    در خود به غلط شدم که این اوست


    رضوان در خلد باز کردند

    کز عطر مشام روح خوش بوست


    پیش قدمش به سر دویدم

    در پای فتادمش که ای دوست


    یک باره به ترک ما بگفتی

    زنهار نگویی این نه نیکوست


    بر من که دلم چو شمع یکتاست

    پیراهن غم چو شمع ده توست


    چشمش به کرشمه گفت با من

    در نرگس مست من چه آهوست


    گفتم همه نیکوییست لیکن

    اینست که بی‌وفا و بدخوست


    بشنو نفسی دعای سعدی

    گر چه همه عالمت دعاگوست

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  6. #6
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    سفر دراز نباشد به پای طالب دوست

    که زنده ابدست آدمی که کشته اوست

    شراب خورده معنی چو در سماع آید

    چه جای جامه که بر خویشتن بدرد پوست


    هر آن که با رخ منظور ما نظر دارد

    به ترک خویش بگوید که خصم عربده جوست


    حقیر تا نشماری تو آب چشم فقیر

    که قطره قطره باران چون با هم آمد جوست


    نمی‌رود که کمندش همی‌برد مشتاق

    چه جای پند نصیحت کنان بیهده گوست


    چو در میانه خاک اوفتاده‌ای بینی

    از آن بپرس که چوگان از او مپرس که گوست


    چرا و چون نرسد بندگان مخلص را

    رواست گر همه بد می‌کنی بکن که نکوست


    کدام سرو سهی راست با وجود تو قدر

    کدام غالیه را پیش خاک پای تو بوست


    بسی بگفت خداوند عقل و نشنیدم

    که دل به غمزه خوبان مده که سنگ و سبوست


    هزار دشمن اگر بر سرند سعدی را

    به دوستی که نگوید بجز حکایت دوست


    به آب دیده خونین نبشته قصه عشق

    نظر به صفحه اول مکن که تو بر توست


    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  7. #7
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    کس به چشم در نمی‌آید که گویم مثل اوست

    خود به چشم عاشقان صورت نبندد مثل دوست

    هر که با مستان نشیند ترک مستوری کند

    آبروی نیک نامان در خرابات آب جوست


    جز خداوندان معنی را نغلطاند سماع

    اولت مغزی بباید تا برون آیی ز پوست


    به بنده‌ام گو تاج خواهی بر سرم نه یا تبر

    هر چه پیش عاشقان آید ز معشوقان نکوست


    عقل باری خسروی می‌کرد بر ملک وجود

    باز چون فرهاد عاشق بر لب شیرین اوست


    عنبرین چوگان زلفش را گر استقصا کنی

    زیر هر مویی دلی بینی که سرگردان چو گوست


    سعدیا چندان که خواهی گفت وصف روی یار

    حسن گل بیش از قیاس بلبل بسیارگوست


    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  8. #8
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    وقت طرب خوش یافتم آن دلبر طناز را

    ساقی بیار آن جام می مطرب بزن آن ساز را


    امشب که بزم عارفان از شمع رویت روشنست

    آهسته تا نبود خبر رندان شاهدباز را


    دوش ای پسر می خورده‌ای چشمت گواهی می‌دهد

    باری حریفی جو که او مستور دارد راز را


    روی خوش و آواز خوش دارند هر یک لذتی

    بنگر که لذت چون بود محبوب خوش آواز را


    چشمان ترک و ابروان جان را به ناوک می‌زنند

    یا رب که دادست این کمان آن ترک تیرانداز را


    شور غم عشقش چنین حیفست پنهان داشتن

    در گوش نی رمزی بگو تا برکشد آواز را


    شیراز پرغوغا شدست از فتنه چشم خوشت

    ترسم که آشوب خوشت برهم زند شیراز را


    من مرغکی پربسته‌ام زان در قفس بنشسته‌ام

    گر زان که بشکستی قفس بنمودمی پرواز را


    سعدی تو مرغ زیرکی خوبت به دام آورده‌ام

    مشکل به دست آرد کسی مانند تو شهباز را


    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  9. #9
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    معلمت همه شوخی و دلبری آموخت

    جفا و ناز و عتاب و ستمگری آموخت


    غلام آن لب ضحاک و چشم فتانم

    که کید سحر به ضحاک و سامری آموخت


    تو بت چرا به معلم روی که بتگر چین

    به چین زلف تو آید به بتگری آموخت


    هزار بلبل دستان سرای عاشق را

    بباید از تو سخن گفتن دری آموخت


    برفت رونق بازار آفتاب و قمر

    از آن که ره به دکان تو مشتری آموخت


    همه قبیله من عالمان دین بودند

    مرا معلم عشق تو شاعری آموخت


    مرا به شاعری آموخت روزگار آن گه

    که چشم مست تو دیدم که ساحری آموخت


    مگر دهان تو آموخت تنگی از دل من

    وجود من ز میان تو لاغری آموخت


    بلای عشق تو بنیاد زهد و بیخ ورع

    چنان بکند که صوفی قلندری آموخت


    دگر نه عزم سیاحت کند نه یاد وطن

    کسی که بر سر کویت مجاوری آموخت


    من آدمی به چنین شکل و قد و خوی و روش

    ندیده‌ام مگر این شیوه از پری آموخت


    به خون خلق فروبرده پنجه کاین حناست

    ندانمش که به قتل که شاطری آموخت


    چنین بگریم از این پس که مرد بتواند

    در آب دیده سعدی شناوری آموخت


    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  10. #10
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    آن ماه دوهفته در نقابست

    یا حوری دست در خضابست


    وان وسمه بر ابروان دلبند
    یا قوس قزح بر آفتابست

    سیلاب ز سر گذشت یارا

    ز اندازه به درمبر جفا را


    بازآی که از غم تو ما را
    چشمی و هزار چشمه آبست

    تندی و جفا و زشتخویی

    هر چند که می‌کنی نکویی


    فرمان برمت به هر چه گویی
    جان بر لب و چشم بر خطابست

    ای روی تو از بهشت بابی

    دل بر نمک لبت کبابی


    گفتم بزنم بر آتش آبی
    وین آتش دل نه جای آبست

    صبر از تو کسی نیاورد تاب

    چشمم ز غمت نمی‌برد خواب


    شک نیست که بر ممر سیلاب
    چندان که بنا کنی خرابست

    ای شهره شهر و فتنه خیل

    فی منظرک النهار و اللیل


    هر کو نکند به صورتت میل
    در صورت آدمی دوابست

    ای داروی دلپذیر دردم

    اقرار به بندگیت کردم


    دانی که من از تو برنگردم
    چندان که خطا کنی صوابست

    گر چه تو امیر و ما اسیریم

    گر چه تو بزرگ و ما حقیریم


    گر چه تو غنی و ما فقیریم
    دلداری دوستان ثوابست

    ای سرو روان و گلبن نو

    مه پیکر آفتاب پرتو


    بستان و بده بگوی و بشنو
    شب‌های چنین نه وقت خوابست

    امشب شب خلوتست تا روز

    ای طالع سعد و بخت فیروز


    شمعی به میان ما برافروز
    یا شمع مکن که ماهتابست

    ساقی قدحی قلندری وار

    درده به معاشران هشیار


    دیوانه به حال خویش بگذار
    کاین مستی ما نه از شرابست

    بادست غرور زندگانی

    برقست لوامع جوانی


    دریاب دمی که می‌توانی
    بشتاب که عمر در شتابست

    این گرسنه گرگ بی ترحم

    خود سیر نمی‌شود ز مردم


    ابنای زمان مثال گندم
    وین دور فلک چو آسیابست

    سعدی تو نه مرد وصل اویی

    تا لاف زنی و قرب جویی


    ای تشنه به خیره چند پویی
    کاین ره که تو می‌روی سرابست


    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



صفحه 10 از 43 نخستنخست ... 6789101112131420 ... آخرینآخرین

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/