آزمون های کودکی
هیچ گاه كاری را كه كودك می تواند برای خودش بكند برایش انجام ندهید. این قانون آن قدر اهمیت دارد كه باید بارها تكرار شود.
«سحر، پنج ساله نور چشم مادرش بود. بی نهایت زیبا بود و مادر هم به او لباس های زیبا می پوشانید، هفته ای چهار بار به حمام می برد و موهایش را برس می زد و شانه می كرد. بند كفش هایش را می بست و دكمه هایش را می انداخت. سحر یك عروسك كامل بود. شاد و سرحال و جذاب اما نمی توانست جوراب هایش را بپوشد. نه پشت و روی لباسش را تشخیص می داد و نه كفش چپ و راست را!»
اگر مادر سحر درك می كرد كه چه بر سر فرزندش می آورد، وحشت می كرد. او خود را مادر كاملاً شیفته ای می داند كه همه زندگی اش را وقف خدمتگزاری به دخترش كرده است. اما مادر با این كار دارد به سحر می آموزد كه دختری است حقیر، درمانده، وابسته، بی كفایت و بی فایده. تا یك سال دیگر سحر باید به مدرسه برود آن وقت مادر آن جا نیست كه همه كارها را برایش انجام بدهد.
هرگاه برای كودك كاری كنیم كه خودش می تواند برای خود انجام دهد به زبان بی زبانی به او می گوییم كه از او بزرگتر، بهتر، لایق تر، ماهرتر، باتجربه تر و مهم تر هستیم و پیوسته برتری خیالی خود را بر حقارت فرضی او به تماشا می گذاریم. آن گاه از خود می پرسیم چرا فرزندمان بی كفایت است و نارسایی دارد؟
از همان اوان طفولیت، كودكان به ما نشان می دهند كه دوست دارند كاری برای خود انجام دهند. نوزاد دست دراز می كند قاشق را بردارد. زیرا می خواهد به خود غذا بخوراند. ما برای پرهیز از بروز كثافتكاری، اغلب اوقات كودكان را از این كار منصرف می كنیم و بدان وسیله در آن ها ایجاد یأس و خودپنداری نادرست می كنیم. تمیز كردن كودك از بازگردانیدن شجاعت از دست رفته به او، بسیار آسان تر است. به محض این كه كودك نشان می دهد می خواهد كاری برای خود انجام دهد باید از فرصت استفاده كنیم و در صورت امكان، اجازه دهیم به كارش ادامه دهد. برای آن كه كودك به خود و دیگران كمك كند فرصت های بی شماری وجود دارد كه از تصور بیرون است. ای بسا كودك نیازمند كمك، سرپرستی، تشویق و آموزش باشد. طبیعی است كه باید این ها را در اختیارش قرار بدهیم. ما نه حق داریم كارهای او را برایش انجام بدهیم، و نه حق داریم از این كه به دلخواه با ما تشریك مساعی كند، بازش بداریم.
كوچولویی كودكان بسیار دلنشین است. هنگامی كه می بینیم كودكی در انجام آن چه می كوشد انجام دهد با مشكل روبه روست، واكنش وسوسه آمیز اولیه ما این است كه به كمك او بشتابیم اما باید مراقب این وسوسه باشیم. بدون آن كه بدانیم جریان از چه قرار است، اغلب به خود اجازه می دهیم تا كوشش او را به هدر دهیم زیرا طبق عادت این كار را انجام می دهیم. بچه ها از این كه برایشان كاری انجام شود، لذت می برند. این كه انسان بتواند دستور بدهد دیگران كاری برایش انجام دهند به شخص احساس قدرتمندی خاص می بخشد. از سوی دیگر، اگر به كودك هم فرصت داده شود كه برای دیگران خدمتی انجام دهد، از توانایی خود لذت می برد.
هنگامی كه كودك بزرگ می شود، گرایش طبیعی اش این است كه برای خود و دیگران كارهایی انجام دهد. با این همه چه بسا، این گرایش در اثر ترس، رفتار حمایت آمیز پدر و مادر و خدماتی كه برای او انجام می دهند، كاهش بیابد. كودك تصور می كند توانایی ندارد برای خود كاری انجام دهد، بی كفایت است و توانایی خود را دست كم می گیرد. بارها پیش آمده است كه می خواهیم با شتاب كاری را انجام دهیم یا عادت داریم كارها را خودمان انجام بدهیم، ای بسا متوجه نشده باشیم كه كودك آمادگی آن را یافته كه مسوولیت كارها را به عهده بگیرد. در این صورت به دست خودمان توانایی های كودك را ریشه كن می كنیم. باید بین داشتن توقع بیش از اندازه از كودك كه نوعی اعمال نفوذ شمرده می شود و اعتماد داشتن به توانایی های او كه نوعی احترام گذاشتن به كودك است، تفاوت قایل شویم.
هر مادری هیجان نخستین گامی را كه فرزندش برداشته است، به یاد دارد. فیلم های خانوادگی و عكس های خاطره انگیز بی شماری شاهد این رویداد هیجان انگیزند.
هر آینه پدر و مادر نسبت به مراحل مختلف رشد فرزندان خود هوشیار باشند. فرصت های بی شماری برای تجربه همان هیجان زدگی غرورانگیز در تمامی مدت زندگی كودك، روی می دهد.
روندی كه منجر به برداشتن نخستین قدم كودك شد، باید در دیگر مراحل رشد كودك تكرار شود. مادر گامی از كودك عقب می كشد، دست هایش را دراز می كند، آن قدر كه در دسترس كودك نباشد و بدین سان كودك را تشویق می كند و برای آن كه مستقل از حمایت او حركت كند، به او احساس حركت دست می دهد. كودك می كوشد و هنگامی كه موفق شد دست مادر را بگیرد، غرق در احساس پیروزی می شود و مادر هم از موقعیت خود بر سر ذوق می آید. بنابراین در زمینه های دیگر هم می توانیم گامی به عقب بگذاریم و به كودك فضای حركت كردن بدهیم. كمك خود را از او دریغ كنیم اما در عوض مورد تشویقش قرار دهیم.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)