ارمنستان و ایران به دلیل قرار گرفتن در مرزهای غیر واقعی استعمار روس از یکدیگر جدا گشته اند . بسیاری دیگر از ارمنیان در ارومیه که خود مرکز بزرگی برای ارمنیان بوده است قرار گرفته اند . جستار زیر مشترکات فرهنگی و تاریخی این مردمان را بیان میکند . ارمنستان به دلیل تفاوت های گویشی با ترکیه و آذربایجان و سیاستهای ضد ایرانی ترکیه و آمریکا مورد بی مهری و کینه آنان قرار گرفته است و سالهای درازی ارمنستان مشغول جنگ با جمهوری آذربایجان بوده است . حال آنکه خود جمهوری آذربایجان ( آران ایران ) یکی از ایالتهای ایران بوده است و فرهنگ و تمدنی ایرانی دارد ولی متاسفانه در چند صد سال زبانشان از آذری پهلوی به ترکی آذربایجانی تغییر کرده است . مسئله قره باغ نیز یکی از مهم ترین عوامل درگیری بین طرفین است . قره باغی که هزاران سال یکی از شهرهای ایران بوده است حال مسئله درگیری بین دو تیره ایرانی شده است و جمهوری آذربایجان ( ایران شمالی ) با پشتوانه ترکیه ادعای مالیت بر آن را میکند و ارمنستان نیز قره باغ را از آن خود میداند و این امر موجب کشتار هزاران نفر از نژاد ایرانی شده است . در سال 86 توافق نامه ای بین ترکیه , گرجستان و آذربایجان برای ایجاد یک خط راه آهن بسته شد که این امر موجب کم رنگ شدن نقش ارمنستان در منطقه شد و نوعی توهین به مردمان نیک سرش ارمنستان گشت . بدون شک ملت و دولت ایران مهم ترین عامل برای حل این مسئله می باشد . متاسفانه کم کاری سیاسی دولت برای این مهم موجب گسترش هرچه بیشتر این نفاق شده است . تشکیل یک کنفدراسیون ایرانی با تمام این 17 شهر ایرانی قفقاز و کردستان ترکیه , ارمنستان , کردستان سوریه و کردستان عراق و افغانستان و بلوچستان و بحرین بدون شک باعث یکی شدن این ملت کهن ایرانی می شود و دست همه استعمارگران روس و انگلیس و آمریکا برای ابدیت از این منطقه ایرانی کوتاه خواهد شد . افغان ها , ارمنیان , بلوچها , کردها , تاجیک ها , پارسیها , آذریها و . . . همگی تشکیل دهنده و بخشی از ملت ایران هستند که در چند صد سال اخیر با *****های انلگستان و روس از ایران جدا شده اند . کشور ایران به اشتباه توسط مورخان یونانی در گذشته به پرشیا مشهور گشت و امروزه نیز در جهان نام پرشیا اعتیار تاریخی بزرگی دارد که متاسفانه کاملا اشتباه است . پرشیا یا پارسهاتنها بخشی از تیره های ایرانی بودند . خود کوروش بزرگ به یاری مادها امپراتوری باشکوه اش را پایه گذاری کرد . تمام دولتهای پس از کوروش همگی اتحادی از همه تیره های ایرانی بودند و دون شک این دولتها را نباید فقط پارسی نامید . نام کنونی ایران را رضا شاه بزرگ دگر باره پس از صدها سال زنده کرد و نام پرشیا را فرستادن نامه برای تمام کشورهای جهان حذف نمود و ایران حقیقی را به رسمیت شناخت . امروزه نیز همه این شهرها نیازمند یکی شدن با ایران یا در ریز چتر اتحادیه ایرانی قرار گرفتن هستند . ایران در واژه اوستایی به معنی خاستگاه آریایی ها می باشد . "ائیراینه وئیجه" همان ایران کنونی است که شامل فلات ایران می باشد و امروزه همه تیره های آریایی بخشی از ایران هستند که بیگانگان برای چپاول و متلاشی کردن این اتحاد تاریخی مرزهای غیر واقعی را بر آنان حاکم کرده اند . هخامنشیان , اشکانیان , ساسانیان , سامانیان , پاشاهان صفوی و نادر شاه بزرگ نیز به خوبی بر این امر واقف بودند و برای یکی کردن این شهرها و کوتاه کردن دست م*****ان از هیچ تلاشی فروگذاری نکردند . نادر به یاری تیره های مختلف ایرانی در عصر معاصر کشور ایران را به نهایت شکوه و عظمت حقیقی خود بازدگرداند و اشغالگران این سرزمین را از ایران بیرون راند ولی با اندوه بسیار در دوره قاجار , سلاطین هرزه صفت که دست آویز سیاستهای ننگین روس و انگلستان شده بودند باعث متلاشی شدن ایران حقیقی شدند . سخنی از نادرشاه بزرگ حکایت از این مهم دارد :
برای اراضی کشورم هیچ وقت گفتگو نمی کنم بلکه آن را با قدرت فرزندان کشورم به دست می آورم

ایران و ارمنستان از دیرباز پیوستگی فرهنگی و تاریخی کهنی با یکدیگر داشته اند . ارمنستان تا پیش از قرارداد ننگین گلستان بخشی از ایران بود . زبان ارمنی نیز یکی از ریشه های زبان ایرانی است . زبان ارمنی مانند دیگر زبانهای ایرانی ( کوردی , آذری , بلوچی , دری , پارسی و . . . ) ریشه ای ایرانی پهلوی دارد .

آیا بین مردم ایران و ارمنستان ( که از دیدگاه نژادی و تاریخی یک ملت محسوب می شوند ) از دیرباز مبادلاتی وجود داشته است ؟
بله , ایران بزرگ شامل ارمنستان نیز بوده است و ارمنیان و ایرانیان از کهن ترین مردمان جهان بشمار می روند . بی شک اقتباساتی از یکدیگر و تاثیراتی متقابل داشته اند . امروز طبق آمار که در دست داریم فقط از دوران فارسی میانه (یا همان زبان پهلوی ) 1400 ریشه در زبان ارمنی راه پیدا کرده و از هر ریشه چندین واژه ساخته شده است . ضمن اینکه بین این دو زبان مشترکات زیادی نیز وجود دارد . بی گمان اگر تحقیق شود در زبان پارسی کنونی نیز واژه های هست که از ارمنی گرفته شده است , زیرا هم پارسی کنونی و هم ارمنی و هم کردی و هم بلوچی یک ریشه دارند و آنهم زبان پهلوی ایران است . ارمنیان از شاخه مدیا آریایی ایران هستند . مردم ارمستان از دوره هخامنشیان – اشکانیان – ساسانیان و . . . با ایرانیان یکی بوده اند و ارتباط نزدیک داشته اند . در دوره اشکانیان نیز یک سلسله موقت ارمنی به سلطنت رسیدند به نام آشاکونیانس . در دوره های پادشاهان ایرانی اشک ما همگی یک ملت بوده ایم . در دوره ساسانی نیز ما یکی بودیم ولی هرزگاهی در نبردهای ایران و روم ما مرز مشترک ایران و روم بودیم ولی از آنجایی که پیوستگی نژادی و فرهنگی با رومیان نداشته ایم همیشه خود را ایرانی ( آریایی ) می دانسته ایم .گاهی اوقات در دوره ساسانی ما بخشی از رومیان بودیم و برخی دیگر با تلاشهای پادشاهان ایرانی ما جزوی از ایران شدیم .

چه عواملی موجب جذابیت ایرانشناسی و زبان پارسی برای ارمنیان شده است ؟
همسایگی , هم نژادی , فرهنگ مشترک , تاریخ مشترک , زندگی مسالمت آمیز در طی قرنهای با یکدیگر , ریشه زبانی مشترک و زبان شیرین پارسی که "زبان عشق" است از مهم ترین عوامل نزدیکی میان ایران و ارمنستان است . زبان پارسی بدون شک زبانی فراگیر با ادبیاتی بسیار غنی می باشد و نامورترین شخصیتهای ایران با آن کتابهای جهانی خود را نگاشته اند ( مانند لسان الغیب حافظ شیرازی , سعدی , فردوسی بزرگ , مولانا بلخی , صائب تبریزی , خیام نیشابوری و . . . ) . از سال 1941 به بعد در ارمنستان در مقطع تحصیلات عالی در دانشگاه دولتی ارمنستان به همت دانشمند شهیر و زبان شناس نام آور "آچاریان" کلاس زبان فارسی افتتاح شد و به تدریج این کلاس مبدل به دانشکده شرق شناسی با سه رشته ایرانشناسی , عربشناسی و ترکشناسی شد . از ده سال گذشته دانشگاه های خصوصی نیز در این زمینه فعالیت میکنند . آنها با علاقه خاصی زبان فارسی را یاد میگیرند .

گویا ما اساطیر مشترک ایران و ارمنی نیز داریم ؟
بله مانند رستم . این نام در ارمنستان هم بر افراد گذاشته می شود و رایج است . اصلا ما در نام گذاری برای مرد و زن اشتراکات فراوانی داریم که من درصدد تهیه مقاله ای در این زمینه هستم . در این اواخر جنبشی در مقطع آکادمی در ارمنستان به وجود آمده که به مقایسه دو حماسه "ساسون داویتی" ( حماسه ارمنیان ) و شاهنامه فردوسی می پردازد و کارهای علمی و تحقیقات تطبیقی انجام می دهند . تا جایی که اطلاع دارم در دانشگاه های مختلف ایران که رشته و زبان و ادبیات ارمنی تاسیس شده به مقایسه مشترکات حماسی ایران و ارامنه توجه نشده است .

از نظر زبان شناسی بین زبان پارسی کنونی و ارمنی چه پیوندهایی وجود دارد ؟
از نگاه ساختار زبانی ما یک زبان هستیم . هر دو شاخه ای از زبانهای هند و اروپایی هستیم . که اگر به ریشه ای آن رجوع کنیم از بطن زبان پهلوی با تغییراتی به وجود آمده ایم . اقسام کلمات ما هم مانند اقسام کلمات فارسی است و جمله بندی های ما نیز خیلی به هم شبیه است و مشترکات بسیاری دارند . این مشترکات در حدی بود که تا سده بیستم زبان ارمنی یکی از شعبه های زبان ایرانی به حساب می آمد ولی بر اساس گزارش اروپاییان ( که شاید سیاسی باشد ) این زبان مجزا از زبان ایرانی و مستقل دانسته شده است . هم اکنون ارمنی یک زبان مستقل شناخته شده است که در گروه زبانهای هند و ایرانی است . الفبای ما از ابتدا دست نخورده و تحولات زبانی هیچ تغییری در آن ایجاد نکرده است . علاوه بر اینها ما واژگان مشترک نیز داریم و من در پی تدوین چنین فرهنگی هستم .

برای تقویت کرسی ایران شناسی و زبان و ادبیات فارسی در ارمنستان چه باید کرد ؟
سفارت ایران در ارمنستان در بخش تقویت زبان پارسی کمک زیادی میکند . از جمله اینکه برای دبیرستانهای فارسی زبان کتب پارسی چاپ میکند . بنده هم یکی از چهار مولف این کتابها بوده ام . به همت رایزنی های فرهنگی ایران سالیانه عده ای از دانشجویان ما برای دیدن دوره های دانش افزایی به ایران سفر میکنند . انتظار ارامنه از ایران استحکام دوستی و برادری بیشتری است و اینکه مراکز مسئول کتاب بفرستند و زمینه برای شرکت محققات در کنفرانسها فراهم گردد که البته تاکنون این امر اجرا می شده است ولی گستره همکاری ایران و ارمنستان به دلیل یکی بودن تاریخ و فرهنگ و زبان بایستی بسیار بیشتر از این باشد . دانشجویان ما هرساله برای شرکت در نمایشگاه کتاب تهران نیز حاضر می شوند و همکاری خوبی با ایران داریم .
به امید یکی شدن دگر باره ارمنستان و ایران زمین