سرودن از تو را برای شاعران دیگر نمی گذارم
اگر ناقص... بگذار کلام من باشد
نه شاعری که از تو هیچ نمی داند...
پیش از من و تو نیز مردان و زنان زیادی به ماه خیره مانده اند
اما هیچ کدام.. قسم می خورم..هیچ کدام
از شهد چشمهای تو چون من نخورده ا ند ..
لالایی مخملی شب با من
کنار استعاره های خنده های تو ست که توفان را می خواباند
کنار عطر پریواره ا ی شبیه رویا
آه که من چقدر خوشبختم
دیگر به خدا حسودیم نمی شود..