صفحه 28 از 40 نخستنخست ... 1824252627282930313238 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 271 تا 280 , از مجموع 399

موضوع: دل نوشته های خودمونی

  1. #271
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    اين را بدان که من دوستت دارم و دوستت ندارم
    چرا که زندگانی را دو چهره است،

    کلام، بالی ست از سکوت،
    و آتش را نيمه ای ست از سرما.



    دوستت دارم برای آنکه دوست داشتنت را آغاز کنم،
    تا بی کرانگی را از سر گيرم،
    و هرگز از دوست داشتنت باز نايستم:
    چنين است که من هنوز دوستت نمی دارم.


    دوستت دارم و دوستت ندارم آن چنان که گويي
    کليدهای نيک بختی و سرنوشتی نامعلوم،
    در دست های من باشد.



    برای آنکه دوستت بدارم، عشقم را دو زندگاني هست،
    چنين است که دوستت دارم در آن دم که دوستت ندارم
    و دوستت ندارم به آن هنگام که دوستت دارم.

  2. #272
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    برخیز با من
    هیچ کس بیشتر از من
    نمی خواهد سر به بالشی بگذارد
    که پلک های تو در آن
    درهای دنیا را به روی من می بندند.

    آنجا من نیز می خواهم
    خونم را
    در حلاوت تو
    به دست خواب بسپارم.
    اما برخیز،
    برخیز،
    برخیز با من
    و بگذار با هم برویم
    برای پیکار رویارویدر تارهای عنکبوتی دشمن،
    بر ضد نظامی که گرسنگی را تقسیم می کند،
    بر ضد نگون بختیٍ سامان یافته.

    برویم،
    و تو ستاره من،
    در کنار من،
    سر بر آورده از گٍل و خاک من،
    تو بهار پنهان را خواهی یافت
    و در میان آتش
    در کنار من،
    با چشمان وحشی خود،
    پرچم من را بر خواهی افروخت.

  3. #273
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    ا همهٔ بی‌سر و سامانی‌ام باز به دنبال پریشانی‌ام

    طاقت فرسودگی‌ام هیچ نیست در پی ویران شدنی آنی‌ام

    دل‌خوش گرمای کسی نیستم آمده‌ام تا تو بسوزانی‌ام

    آمده‌ام با عطش سال‌ها تا تو کمی عشق بنوشانی‌ام

    ماهی برگشته ز دریا شدم تا که بگیری و بمیرانی‌ام

    خوب‌ترین حادثه می‌دانمت خوب‌ترین حادثه می‌دانی‌ام؟

    حرف بزن! ابر مرا باز کن دیر زمانی است که بارانی‌ام

    حرف بزن، حرف بزن، سال‌هاست تشنهٔ یک صحبت طولانی‌ام

    ها به کجا می‌کشی‌ام خوب من ها نکشانی به پشیمانی‌ام

  4. #274
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    ای فردا
    چرا نمی یای گلهای
    باغچه هم خشک شدن و دیگه
    نمی خنــــــــدن دیگه فراموش کردم اون
    موقعی را که قرار بود بیایی ویه معجزه واسم
    بیاری فقط واسه خود خودم منتظراومدنت بودم ولی نیومدی
    امروزپرواز یه پرنده ی مرموزامواجی از تلاطم دریا را تو گوشــــــم
    زمزمه کرد فریاد زدم و گفتم کجایی ؟حتی کبوترا تو را نمی شناسن اونا منتظر
    اومدنت نیستن ولی من دوباره فریاد می زنم اما دریغ از جوابی وحتی دریغ از وزش
    بادی که مرحمی بر دلم بشه بهار هم اومد ازاون پرسیدم فردارا دیدی؟
    گفت نه!ولی نگران نباش می یاد ای فردا بذار همه بدونن
    چقدراومدنت طولانی شده وچقدر بایدصبرکنم
    تا بیایی و خوشحالم کنی اما یادت باشه
    هنوز چشم به راهتم

  5. #275
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    يادته اون عشق رسوا يادته


    اون همه ديوونگي ها يادته


    تو مي گفتي كه گناه مقدسه


    اول و آخر هر عشق هوسه


    آدما آخ آدماي روزگار


    چي مي مونه از شماها يادگار

  6. #276
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    کویر تشنه ی باران است

    من تشنه خوبی

    به من محبت کن!

    که ابر رحمت اگر در کویر می بارید

    به جای خار بیابان

    بنفشه می روئید

    وبوی پونه ی وحشی به دشت بر می خاست

    چرا هراس؟

    چرا شک؟

    بیا که من بی تو

    درخت خشک کویرم که برگ وبارم نیست

    امید بارش باران نوبهارم نیست...

  7. #277
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    پنج ساعت مانده به تو

    قدمهایم پنج ساعت و دستهایم

    که دیگر تو را نمی بینند

    تاریخ مصرف عمری که عاشقانه گذشت!

    ببین چگونه آرامم نمی کند این چتر؟

    کجا نمی روی؟

    چتر را که از تو می خریدم

    می دانستم همیشه هوایش هوایت را خواهد داشت

    تنها هوایت

    هوای مرا نداشت

    - مرا که همیشه در هوای تو بودم-.

  8. #278
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    عشق را چون ماهی دریا های آزاد
    لغزنده باید دید
    عشق را چون تیره و تارهای طوفان
    مبهم باید دید
    عشق را همچو شقایق های وحشی
    مغرور باید دید
    عشق را همچون پرستو های مهاجر
    رفتنی باید دید
    لیک عشق را با امید باید دید

  9. #279
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    باور کن

    عشق من پاک است باور کن بیا
    دیو غم را کورکن کر کن بیا
    مُردم از این التهاب عاشقی
    درد دوری را تو آخر کن بیا
    ا اجازه من شفاهی عاجزم
    درس عشقم را تو ازبر کن بیا
    تا بلوغ عشقمان راه کمی است
    نغمه ی عشاق را سر کن بیا
    تا ابد من عاشق زار توام
    حرف هایم را تو باور کن بیا

  10. #280
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    بر هر چه بود و هست

    در پیش روی تو

    محکم و استوار اقرار می کنم

    این اعتراف من

    باواژه های مهر

    جمله های شوق

    در موجی از غرور

    این اعتراف من:

    من دوست دارمت...

    من دوست دارمت...

    من دوست دارمت...



صفحه 28 از 40 نخستنخست ... 1824252627282930313238 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/