خمپاره ي هدايت شونده
همواره مأموريت يک سلاح مخرب انهدام کامل يک هدف است و بهسازي و تغييراتي که در آن انجام مي پذيرد در جهت نيل به اين هدف مي باشد . اينگونه بهسازي ها هميشه در جهت افزايش قدرت انفجار و يا نفوذ نيست گاهي اوقات افزايش دقت ، سهولت در استفاده و مواردي از اين دست قدرت انهدام يک سلاح را به مراتب بالا مي برد .يکي از سلاح هاي بسيار پر کاربرد با پيشينه ي قديمي خمپاره ها هستند . برخي مخترع آن را تيمور لنگ مي دانند و معتقدند براي فتح قلعه هاي مستحکم به پيشنهاد اودرون خم هاي سفالي را از باروت به همراه سنگ و قطعات فلزي پر کرده و با منجنيق به درون قلعه مي انداختند و تلفات سنگيني به مدافعان وارد مي ساختند . امروزه نيز خمپاره به علت سهولت در کاربرد ، نواخت زياد ، در تيررس دشمن نبودن کاربر به علت مسير منحني شکل ( بالستيک ) گلوله ، برد قابل توجه ، حمل و جابجايي آسان و ... از سلاح هاي مورد توجه محسوب مي گردد . لکن در مورد پرتابه هايي مانند خمپاره و توپ عوامل مختلفي در عدم اصابت دقيق مانند خطا در تعيين مختصات هدف ، خطا در تنظيم زاويه ي شليک ، ارتعاشات و عدم پايداري به علت تکيه گاه نامناسب زمان شليک ، اغتشاش در مسير پروازمانند غبار ، وجود باد ، جابجايي هدف در زمان پرواز گلوله ، نقش اساسي دارد . استفاده از مهمات خوشه اي در راستاي جبران نسبي اين خطاها از طريق پوشش در منطقه ي وسيع تري مي باشد ولي اين اقدام باعث ضعيف شدن و کاهش قدرت نفوذ گلوله ي توپ و يا خمپاره مي گردد .حال اگر بتوان ويژگي هاي بسيار مثبت يک پرتاب خمپاره را با ويژگي هدايت پذيري ترکيب نمايي نتيجه يک سلاح بسيار موثر با احتمال برخورد به هدف بسيار بالا در اختيار داريم . زيرا مسير حرکت اين گلوله دايما اصلاح مي گردد و از اين رو هدف را تعقيب مي نمايد . ايده ي ساخت گلوله هاي هدايت شونده در 1970 در آزمايشگاه هاي رادمن ارتش امريکا شکل گرفت و بعدها در قالب گلوله ي توپ هدايت شونده کاپرهد به عرصه ي نظامي وارد شد . اماعمر فعالت بر روي گلوله ي هدايت شونده شايد بيش از 20 سال تجاوز نکند . از اين رو تاکنون در غرب ، تنها يک محصول عملياتي به بازار عرضه شده است .
در اين نوع خمپاره ها گلوله ابتدا مسيري بالستيکي متداول خود را انجام مي دهد سپس در نزديکي هدف بخش هدايت و کنترل ، هدايت گلوله به سمت هدف را به دست مي گيرد و به اين ترتيب گلوله مي تواند حتي به اهداف زرهي مانند تانک و نفربر از بالا حمله نمايد . قابل ذکر است که زره تانک ها از بالا در مقايسه با طرفين و روبرو بسيار آسيب پذير است . گلوله هاي هدايت شونده براي يافتن هدف از روش هاي متفاوتي مانند امواج راديويي ، مادون قرمز ، ليزر و يا دوربين هاي تلويزيوني و پردازش تصوير استفاده مي نمايند . د رادامه به بررسي چند خمپاره ي هدايت شونده و نحوه ي عملکرد آن ها مي پردازيم
گلوله ي خمپاره 120 ميليمتري استريکس
خمپاره ي استريکس محصول وزارت دفاع و شرکت ساب سوئد مي باشد . شروع پروژه در سال 1984 مي باشد و در سال 1994 اولين محموله ي آن تحويل ارتش سوئد گرديد . گلوله ي خمپاره ي استريکس نخستين گلوله ي خمپاره ي غربي است که قابليت شليک از قبضه هاي خمپاره ي استاندارد معمولي را دارد . در اين گلوله هدايت به روش مادون قرمز غير فعال از انتهاي مسير پرواز انجام مي پذيرد . گلوله ي خمپاره به از خرج گود نيز مجهز است که توسط آن حمله به اهداف زرهي از بالا را صورت مي دهد . نواخت گلوله 9 شليک در دقيقه گزارش شده است . گلوله به عنوان مهمترين جزء داراي قسمت هاي زير است :
جستجوگر ، بخش الکترونيک و تغذيه ، مجموعه ي تراستر ها ، سر جنگي ، فيز و در نهايت بالک ها .
گلوله در فاز هدايت و کنترل توسط آشکارساز که در دماغه قرار دارد تصوير ديجيتالي از منطقه ، تهيه نموده و با انتقال آن به ريز پردازنده از طريق پردازش سيگنال پيشرفته هدف را از ديگر منابع انحرافي مانند آتش و دود تفکيک مي نمايد .
تراستر ها 12 عدد موتور کوچک سوخت جامد هستند که دايره وار در اطراف گلوله قرار دارند و در صورت نياز در چند دهم ثانيه روشن شده و مسير گلوله را اصلاح مي نمايند . مجموعه ي بالک هاي انتهايي که پس از خروج گلوله از قبضه باز ميگردد و سبب چرخش گلوله با سرعت کمي مي گردد . نکته ي مهم اين است که تراستر ها در کنار حرکت چرخشي توانايي اصلاح مسير گلوله را دارند و در صورت نبود چرخش وجود اين تراستها بي فايده است . در صورت نياز به بردهاي با لا تر از5000 متر يک مجموعه ي موتور موشکي سوخت جامد با زمان سوزش 6 ثانيه به مجموعه اضافه ميگردد که پس از سوزش و اتمام حرکت شتابدار، قبل از شروع فاز هدايت و کنترل جدا مي گردد . اين واحد 4 ثانيه پس از شليک فعال مي گردد . باتري گلوله که انرژي واحدهاي الکترونيکي را تأمين مي نمايد از نوع حرارتي است و همزمان با شليک فعال مي گردد . ( به علت شتاب ) براي استفاده از استريکس ديدباني در جلو موقعيت هدف را اطلاع مي دهد . در پاي قبضه محاسبات لازم از قبيل مقدار زاويه ي پرتاب ، زمان لازم تا فعال شدن جستجو گر و ... انجام مي پذيرد و اين اطلاعات توسط يک کابل به گلوله منتقل مي گردد و گلوله درون قبضه رها مي شود . بقيه ي کارهاي لازم را خود گلوله انجام مي دهد . برد استريکس بدون موتور کمکي 1000 تا 5000 متر است و به همراه موتور کمکي تا 7500 متر مي رسد.
خمپاره ي 120 ميليمتري پي جي ام ام
شروع پروژه در سال 1975 توسط آلمان غربي و در ادامه با همکاري لاکهيد مارتين امريکا .
گلوله قابليت شليک از تمام قبضه هاي استاندارد را دارد . براي تصحيح مسير بجاي تراستر از هدايت آيروديناميک بهره مي برند . براي يافتن هدف هدف از پردازش تصوير مادون قرمز بهره مي برد و هم مي تواند پرتو ليزر باز تابيده شده از روي هدف را که توسط ديده بان بر روي هدف انداخته شده را تعقيب نمايد . برد گلوله بين 500 تا 15000 متر گزارش گرديده است.
گلوله ي خمپاره ي 81 ميليمتري مرلين
محصول انگلستان است و در دهه ي 80 ساخت آن در دستور کار وزارت دفاع انگلستان قرار گرفت . برد آن بين 1500 تا 4200 متر گزارش گرديده . براي تعقيب هدف از هدايت آيروديناميک بهره مي برند که توسط 4 باله در جلوي گلوله تأمين مي گردد . گلوله پس از رسيدن به اوج از رادار موج ميليمتري براي يافتن هدف استفاده مي نمايد . ابتدا به دنبال اهداف ساکن مي گردد ودرصورت يافت نشدن دنبال هدف متحرک ميگردد . به علت قيمت بالاي سامانه تاکنون سفارشي براي توليد دريافت نگرديده است .
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)