زیبا سلام


به گمانم صفت عشق هویدا شده است
می و معشوقه و من ،میکده معنا شده است

این چه سرّیست ندارد دلم آرام و قرار
به گمانم به ره عشق تو شیدا شده است

مرهم زخم دلم شعر و غزلهای تو بود
مطلعی گو که بگویم سوژه پیدا شده است

این نه آن عشق قدیم است که سرگردان بود
چشمه ای بود که با یاد تو دریا شده است

ترسم از چشم رقیبم که بود تنگ نظر
دل به اندیشه این کار به صحرا شده است

گر چه گاهی به نگاهی هردو دنیا شده است
گاه گاهی به نگاهت قفل دل وا شده است

تو و عشق و من و می رونق هر میکده ایم
کار نقد است که دل در پی دنیا شده است
__________________