زیبا سلاماز خدا دلخوری، از آدمها هم.
دعا که می کنی مستجاب نمی شود، نفرینت هم نمی گیرد
با خدا قهر می کنی...سرت رو پایین می اندازی...پشتت رو به زندگی می کنی...می ری جایی که او نباشه...
فکر می کنی نگاهت نمی کنه،فکر میکنی رهات کرده و اینجاست که زندگی ماهی بزرگی میشه و تورو می بلعه!
دلت می خواد داد بزنی؟ آره ..می دونم...
توی این زمونه داد زدن و فریاد کشیدن برات شده یه آرزو...
اما، آلودگی صوتی زیاد شده...این کارها بده...
بغض کردی؟ - خوب مجبوری قورتش بدی چون این یک قانونه...
کسی نمی فهمه چی میگی؟ -اشکالی نداره چون تو این دنیا،درک واژه هات به اندازه دوتا بسته ماکارونی نمی ارزه...
دلت سبک شد؟
حالا می تونی تا همیشه،ته تنهایی این اقیانوس بر دیواره های تاریک جایی که گیر کرده ای بکوبی
و لعنت کنی!
یا شاید این تنهایی بزرگ ،این بی کسی،این گم شدن و دربه دری به یادت بیاره که نه تنهایی و نه بی کس.
شاید به یاد بیاری که او هست ،ته این دریا و توی شکم تاریک ماهی!
اونوقت دوباره صداش کنی،ماهی بالا می آد و بالات مییاره
دوباره ساحل و...دوباره آفتاب....
ای مهربان.... خدا منتظر است،
از همان جا که هستی صدایش کن! __________________
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)