لورا پس از دوماه، نامه اي از نامزد مكزيكي خود دريافت مي كند به اين مضمون:
لوراي عزيز، متأسفانه ديگر نمي توانم به اين رابطه از راه دور ادامه بدهم و بايد بگويم كه دراين
مدت ده بار به توخيانت كرده ام !!! ومي دانم كه نه تو و نه من شايسته اين وضع نيستيم. من را
ببخش و عكسي كه به تو داده بودم برايم پس بفرست
باعشق : روبرت
دخترجوان رنجيده خاطرازرفتارمرد، ازهمه همكاران ودوستانش مي خواهدكه عكسي ازنامزد،
برادر، پسرعمو، پسردايي ... خودشان به اوقرض بدهند وهمه آن عكس ها راكه كلي بودند
باعكس روبرت، نامزد بي وفايش، دريك پاكت گذاشته وهمراه با يادداشتي برايش پست مي
كند، به اين مضمون:
روبرت عزيز، مراببخش، اما هر چه فكر كردم قيافه تو را به ياد نياوردم، لطفاً عكس خودت راازميان
عكسهاي توي پاكت جداكن وبقيه رابه من برگردان.....
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)