عاشق واقعی
روزي شخصي در حال نماز خواندن در راهي بود و مجنون بدون اين که متوجه شود از بين او و سجاده اش عبور کرد مرد نمازش را قطع کرد و داد زد هي چرا بين من و خدايم فاصله انداختي مجنون به خود آمد و گفت من که عاشق ليلي هستم تورا نديدم تو که عاشق خداي ليلي هستي چگونه مرا ديدي.
از این متن واقعا میشه درسهای بزرگی گرفت. اونهایی که ادعا دارن که عاشق واقعی خدا هستند چطور میشه تا مشکلی براشون پیش نیومده فقط به خودشون میپردازن و فقط تو سختی هاشون به یاد خدا هستن و اگه مشکل یکم براشون سخت باشه بی اراده میشن و شروع به کارهایی میکنند که تا وقتی مشکلی براشون پیش نیومده بود از اون کارها بدشون میومد. بعضی از آدم ها هم هستن که فقط بخاطر ریا و جلوی همه به خدا عشق میورزند که وای به حالشون. امیدوارم که ما طوری باشیم که هیچ وقت و با هیچ موضوع و مشکل کوچکی خدا رو از یاد نبریم و خدا رو فقط بخاطر خود خدا و تشکر از نعماتش پرستش کنیم.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)