به نام خدایی که جان را فکرت آموخت
در این تاپیک تلاش بر رفع نیاز علاقه مندانی که خواستار دریافت مدرک تافل می باشند شده است امیدوارم مفید واقع شود
به نام خدایی که جان را فکرت آموخت
در این تاپیک تلاش بر رفع نیاز علاقه مندانی که خواستار دریافت مدرک تافل می باشند شده است امیدوارم مفید واقع شود
1.anesthesia=بیهوشی
2.احساساتfeeling
3.Pain=درد ache/aliment/trouble
4.Augment=بزرگ کردن /تکمیل کردن/افزودن
5.Cosmetic surgery=جراحی زیبایی
6.Complain=شکایت کردن
7.Certifiably=تائید کننده
8.Institutionalize=بستری شدن
9.Declare=اعلام کردن /اظهار کردن
10.Insane=دیوانه mad/fool
1.Complication= عوارض /پیچیدگی complex/intricate/knotty2.Patient=بیمار ill/sick3.Cure=بهبودی دادن to restore/to health4.Implant=/جای دادن /القا کردن to set in firmly/to insert in body surgically5.Inject=تزریق کردن6.Obese=چاق excessively/overweight7.Procedure=شیوه/عمل style/method8.Scare=جای زخم9.Flight=پرواز10.Attendant=همراه
1.Explaind=توضیح دادن2.Bandage=نوار بستن3.Shine=درخشیدن4.Heal=شفا دادن to cure5.Diagnose=تشخیص دادن6.Tie up=ارتباط داشتن7.Serious=وخیم/جدی/خطرناک dangerous/noxious8.Fatal=وخیم/ کشنده9.Stomach=معده10.Renew=تجدید کردن
Rubbe=مالیدنGum=لثهNumb=بی حسیClove=میخک گلPopular=مرسومCustom=مرسومBreast=سینهRedness=کبودیDark blue=رنگ کبودSwelling=تورم
Inflation=تورمInfection=عفونتStink=عفونتArmpit=زیر بغلTrouble spot= محل مشکلدارSpot=نقطهFirmly=سخت/ شرکتInsert=جا انداختنCivil war= جنگ شهریPerforming=انجام دهنده/بازیگر
Excessively=بیش از اندازهBloodshed=کشتارBleed=خونریزیLunar=ماه قمریAstrological=ستاره شناسیDivination=پیش گوییPredication=پیش گوییForecast=پیش گوییHaunt=رقت و آمد ارواحHorror=ترسناک
Intermediary=وساطت کننده /حدواسط/میانجی
Mediation=وساطت کننده
Invoke=احضار کردن/دعا کردن
To pray=دعا کردن
Phantom=شبح
Psychic=روحی و روانی
Self-perpetuating=ثابت / متکی به نفس
Fix=ثابت
Internal=ابدی
Ever lasting=ابدی
Horoscope=طالع بینیGenethlialogy=طالع بینیTrouble=آزار و مشکلPattern= الگو /طرحDreg=باقی ماندهHeadless=بی سرCastle=قصرPalace=قصرDisgust=تنفر داشتنDislike=تنفر داشتن
Hate=تنفر داشتن
Plaintiff=شاکی
Lawyer=وکیل
Dimly=تاریک
Dark=تاریک
Ship=کشتی boat/vessel
Sunken=خالی
Monk=راهبه
Suppose=گمان کردن
To believe=اعتقاد داشتن
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)