نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: مادر دلسوز (قصه کوتاه)

  1. #1
    عضو سایت
    yeke bara hame hame bara yeke
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    tabriz
    نوشته ها
    6,358
    تشکر تشکر کرده 
    3,639
    تشکر تشکر شده 
    1,506
    تشکر شده در
    1,036 پست
    حالت من : Narahat
    قدرت امتیاز دهی
    332
    Array

    مادر دلسوز (قصه کوتاه)

    مادر دلسوز (قصه کوتاه)



    مادر دلسوز (قصه کوتاه)
    در زمانهاي قديم مادر و پسري بود كه مادر اين پسر يك چشم نداشت و ان پسر از مادر خويش بدش مي امد وقتي كه اين پسر بزرگ شد رفت خارج و مادرش را تنها گزاشت وديگه بر نگشت. بعداز مدت ها مادرش رفت دنبالش .
    وقتي كه بچه هاش در را باز كردند ترسيدند و جيغ زدند وپسرش رسيد به مادرش گفت براي چي در خانه ام امدي و بچه ام ترسيد.برو بيرون و هرگز نيا.گفت باشه اما حرفمو خوب گوش بده.
    تو وقتي كوچك بودي در يك تصادف يكي از چشمات رو از دست دادي ودكتر ها گفتند كه بايد پيوند چشم انجام بديم ومن چشمم را بهت دادم.اين بود ماجراي تو.بعد پسره از مادرش عذر خواهي كرد و گفت بيا داخل خونم .اين بود يك قصه غمگين
    امضا ندارم ولی به جاش اثر انگشت میزارم

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  2. کاربر مقابل از mohamad.s عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/