از گفته‌های آندره ژید
باور کن که مدح و تعریف، انسان را سست می کند و باعث می شود که نیروی کم تری به کار ببرد. اما انتقاد و حمله ای که با خونسردی استقبال شود؛ انسان را قوی تر می سازد. بگذار خود اثرت، از خودش دفاع کند و تو به راه ات ادامه بده. اگر اثر تو نتواند ضربه ای را که بر آن وارد شده است، تحمل کند تو هر تلاشی که بکنی، نخواهی توانست از سقوط آن جلوگیری کنی. بکوش اثر دیگری، محکم تر و مقاوم تر از اثر قبلی به وجود آوری.

شناختن هنر دیگران با همه جزئیات شان، جالب توجه است. اما گمان نمی کنم که فایده حقیقی داشته باشد. رمان نویس با استعدادی به من می گفت که در جوانی بهترین رمان های دیگران را مقابل خود قرار داده، نکته به نکته و به دقت مطالعه کرده و همه اسرار فن نویسندگی آن ها را کشف کرده است و پس از آن، به نویسندگی پرداخته. اما فنی که فرا گرفته بود؛ فن دیگران بود. هنر واقعی آن است که هیجان نویسندگی، هیجان آمیخته با دانش، در آخرین دقیقه شما را به سوی آن می کشد.

اگر می خواهی پیشرفت کنی؛ روی هیچ فرمول خاصی تکیه مکن. توقف مکن و به خواب مرو. برای تو؛ پیشرفت اهمیت دارد و به فکر آن باش. اگر منظور تو شهرت و موفقیت آنی است؛ فراموش نکن که هر قدمی که به جلو برمی داری؛ این موفقیت آنی را به خطر می اندازد. اغلب خوانندگان فقط آن چیزی را تحسین می کنند که برایشان بیگانه نیست. آن تازگی ای که تو می آوری، هر چه باشد، راحتی خیال آنان را از میان می برد. اگر دنبال شهرت و موفقیت می گردی؛ باید قبلاً از این نکته با خبر باشی. تازگی واقعی؛ همیشه جلب نظر نمی کند. برعکس؛ تازگی های ساختگی و بی ارزش را می شناسم که فقط برای تولید تعجب و برای پرده پوشی بی مایگی و فقدان شور و هیجان، در اثر آورده شده است. تازگی حقیقی، آن است که تعمدی در آوردن اش به کار نرفته باشد. می خواهی انکار کنی؟! اما گمان می کنم که در جست و جوی شهرت و موفقیتی! در این صورت؛ به هیچ یک از اندرزهای من گوش نده و حتا مو به مو، بر ضد همه آن ها عمل کن!