نيمکت دونفره
مي نشينم روي اين نيمکت دونفره و فکر مي کنم به همه چيزبه خدايي که خيلي وقت است گم شده
خدا را مي توان همه جور پرستيد..و من اين گونه
حالا که دارم مي روم..بگذار همه حرفهايم را بدون سانسور بزنم...حتي انهايي را که از ترس دلگير شدن نگفتم..بي گمان اين گونه بيشتر مي پسندي
يک وقت هايي بدجور به هم ريخته مي شوم..مثل همين الان و خيال مي کنم هيچ کدام از حرف هايم را باور نداشتي تا انجايي که اصلا خودم هم شک مي کنم که چه گفته ام..اصلا من گفته ام؟!
هرچه بيشتر مي گذرد بيشتر به نوشته هايم شک مي کنم.
مي روم..قرار است خدا را پيدا کنم ونامه اي را که نوشتم برايش بخوانم.
راستي من که دارم ميرم ولي روي اين نيمکت به اندازه شما هم جا هست...هر وقت پيدايش کردي بنشينيد و يادي هم از من بکني
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)