نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: ماجرای بچه دار شدن آرایشگر(آخر خنده)

  1. #1
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    ماجرای بچه دار شدن آرایشگر(آخر خنده)

    در شهری در آمریکا ،آرایشگری زندگی میکرد که سالها بچه دار نمیشد.او نذر کرد که اگر بچه دار شودتا یک ماه سر همه ی مشتریان را به رایگان اصلاح کند.بالاخره خدا خواست و او بچه دار شد.روز اول یک شیرینی فروش وارد مغازه شد.پس از پایان کار هنگامی که قناد میخواست پول بدهدآرایشگر ماجرا را به او گفت فردای آن روز وقتی آرایشگر خواست مغازه اش را باز کند یک جعبه بزرگ شیرینی و یک کارت تبریک و تشکراز طرف قناد دم در بود.
    روز دوم یک گل فروش به او مراجعه کردو هنگامی که خواست حساب کند،آرایشگر ماجرا را به او گفت .فردای آن روز وقتی آرایشگر خواست مغازه اش را باز کند یک دسته گل بزرگ و یک کارت تبریک و تشکر از طرف گل فروش دم در بود.

    روز سوم یک هموطن ایرانی به او مراجعه کرد.در پایان آرایشگر ماجرا را به او گفت و از گرفتن پول امتناع کرد.
    حدس بزنید فردای آن روز وقتی آرایشگر خواست مغازه اش را باز کند،با چه منظره ای رو برو شد؟
    فکر کنید....
    چهل تا ایرانی همه سوار بر ماشین آخرین مدل دم در سلمانی صف کشیده بودندو غر می زدندکه چرا این مردک مغازه اش را باز نمیکنه؟؟!!!!


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/