نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: بازیگر

  1. #1
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    بازیگر



    مرد هر روز دیر سر کار حاضر می شد، وقتی می گفتند : چرا دیر می آیی؟*

    *جواب می داد: یک ساعت بیشتر می خوابم تا انرژی زیادتری برای کار کردن داشته
    باشم، برای آن یک ساعت هم که پول نمی گیرم !*

    *یک روز رئیس او را خواست و برای آخرین بار اخطار کرد که دیگر دیر سر کار نیاید
    . . .*


    ------------------------------

    * ** مرد هر وقت مطلب آماده برای تدریس نداشت به رئیس آموزشگاه زنگ می زد تا
    شاگرد ها آن روز برای کلاس نیایند و وقتشان تلف نشود*

    *یک روز از پچ پچ های همکارانش فهمید ممکن است برای ترم بعد دعوت به کار نشود .
    . .*


    ------------------------------

    *مرد هر زمان نمی توانست کار مشتری را با دقت و کیفیت ، در زمانی که آنها می
    خواهند تحویل دهد، سفارش را قبول نمی کرد** و عذر می خواست*

    *یک روز فهمید مشتریانش بسیار کمتر شده اند . . .*


    ------------------------------

    *مرد نشسته بود . دستی به موهای بلند و کم پشتش می کشید*

    *به فکر فرو رفت . . .*

    *باید کاری می کرد . باید خودش را اصلاح می کرد !*

    *ناگهان فکری به ذهنش رسید . او می توانست بازیگر باشد :*

    *از فردا صبح ، مرد هر روز به موقع سرکارش حاضر می شد، کلاسهایش را مرتب تشکیل
    می داد، و همه ی سفارشات مشتریانش را قبول می کرد!*

    *او هر روز دو ساعت سر کار چرت می زد!*

    *وقتی برای تدریس آماده نبود در کلاس راه می رفت، دستهایش را به هم می مالید و
    با اعتماد به نفس بالا می گفت: خوب بچه ها درس جلسه ی قبل را مرور می کنیم !!!*

    *سفارش** **های** **مشتریانش** را قبول می کرد اما زمان تحویل بهانه های
    مختلفی می آورد تا کار را دیرتر تحویل دهد: تا حالا چند بار مادرش مرده بود، دو
    سه بار پدرش را به خاک سپرده بود و ده ها بار به خواستگاری رفته بود . . .*

    *حالا رئیس او خوشحال است که او را آدم کرده ، مدیر آموزشگاه راضی است که استاد
    کلاسش منظم شده و مشتریانش مثل روزهای اول زیاد شده اند!!!*

    *اما او دیگر با خودش «صادق » نیست.*

    *او الان یک بازیگر است . همانند بقيه مردم!!!*.
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  2. 3 کاربر مقابل از mozhgan عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  3. #2
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    آذربایجان
    نوشته ها
    236
    تشکر تشکر کرده 
    83
    تشکر تشکر شده 
    321
    تشکر شده در
    154 پست
    قدرت امتیاز دهی
    28
    Array

    پیش فرض

    واقعا عالی بود مرسی

    sani gunda bir kara doshonuram o da manim 24 saatimi alir



برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/