صفحه 3 از 10 نخستنخست 1234567 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 91

موضوع: باتو...بی تو...

  1. #21
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    نمیدانی مگر عشـــق است و راهی که صــــــــد ها گرگ آدمخوار دارد
    نمیدانی مگر چشــــــــــمان سرخی کــــه ماند تا ســــــــــحر بیدار دارد

    نمیدانی مگر عشـــق است و دردی که کــــوه بیستون را جا به جا کرد
    مگر جز عشــــــق اندوهی دگر بود که مجنون را ز شهر خود جدا کرد

    کجا در سرنوشت عاشــــــقان است کــــــه بی غم جرعه آبی بنوشند ؟
    بنــــــــام عشـــــــــق از اول لباسی مهیا شــــــــد که بر عاشق بپوشند

    کجا دانی کـــــــه روزی همچو فردا به کام این دل غمگین نباشـــــــد ؟
    نمیـــــــــــــدانی مگر نادیده هجران وصــــــال عاشقان شیرین نباشد ؟

    سخن بی پرده گفتــــــــــم، باز گفتم من از صـــــــــد رنگی چرخ زمانه
    نه شیرین بود، گـــــــاهی هم کلامم ترا آزرده میــــــــــــــکرد آن میانه

    گمانم هــــــــــــر کلامم مرحمی بود کـــــــــــــه بر زخم دل تنگت نهادم
    گمانم رفتــــــــــــــه رفته گام تا گام دلت را ندکــــــــــــــــــــی آرام دادم

    ترا کم کم ز غم ها دور کـــــــــــردم اگــــر خود در دلم غوغای غم بود
    اگــــــــــــر چه زیر بار عشق یاری ســــــــــرم پیش دل دیوانه خم بود

    تو دریای غم و من صـــــخره بودم ره امواج غم های تو بســــــــــــتم
    به آرامش رســـــیدی صـاف و آبی اگر چه از میان خودرا شـــــکستم

    ندانستی کــــــه خود از درد عشقی دلـــــــی ویران تر از ویرانه دارم
    ندانستی کـــــه شـــــــبها با خیالش چــــــــــــه حالی با دل دیوانه دارم

    ندانستی کــــه پر پر میـــــــــزند دل میان کوره تنـــــــــــــــــــهائی من
    صــدای هق هق شب گــــریه هایم شده وقت ســـــــــــــحر لالائی من

    عزیزم هر کــــــــــــه مینالد ز یاری من و تو هــر دو از یک درد بودیم
    من و تو هر دو ســـرگردان عشقی کـه با ما بدتر از بد کــــــــرد بودیم

    اگر سنگ صبورت بودم ای دوست ترا همـــــــــــدرد خود دیدم عزیزم
    همــــــــــه درد خودم بود از لب تو که میگفتی و بشــــــــــنیدم عزیزم

    بخواب آســـــــــوده ای دریای آرام کــــــــــه ایکاش آشنای من نبودی
    تو آزادی و من پابنــــــــــــــد خاکم خدا را شــــــــــکر جای من نبودی
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  2. #22
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض


    می پسندی تو مرا؟
    این سوالیست که دیریست که در دل دارم
    از تو می پرسم من!!!
    فقط از تو !
    از تو که عشق تو دیریست به سینه حکّ است!
    تو هم آیا دیریست
    منتظر هستی تا
    جملة «دوستت دارم » را
    از زبانم شنوی؟

    ***
    حرمتی داری تو
    قدر پهنای فلک!
    عصمتی داری تو
    قدر دریای کبود!
    قدر هر بود ونبود!

    پیش زیبایی تو
    مژه توقیف شود
    پیش رعنایی تو
    دل پر از دیده شود
    پیش شیدایی تو
    دست و پا می لرزد...
    پس تو انصاف بده
    من چگونه گویم:
    «دوستت دارم من»!!!؟
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  3. #23
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    بی تویک روزدراین فاصله ها خواهم مرد
    مثل یک بیت ته قافیه ها خواهم مرد
    توکه رفتی همه ی ثانیه ها سایه شدند
    سایه درسایه این ثانیه ها خواهم مرد
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  4. #24
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    در آغوشم بگیر
    بگذار برای آخرین بار گرمی دستت را حس کنم
    و مرا ببوس تا با هر بوسه ات به آسمان پرواز کنم
    نگاهم کن و التماسم را در چشمانم بخوان
    قلبم به پایت افتاده است نرو
    لرزش دستانم و سستی قدمهایم را نظاره کن
    تنها تو را می خواهم
    بگذار دوباره در نگاهت غرق شوم
    و بگذار دوباره در آغوشت بخواب روم
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  5. #25
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    از من رمیده ای و من ساده دل هنوز
    بی مهری و جفای تو باور نمی کنم
    دل را چنان به مهر تو بستم که بعد از این
    دیگر هوای دلبر دیگر نمی کنم
    رفتی و با تو رفت مرا شادی و امید

    دیگر چگونه عشق تورا آرزو کنم
    دیگر چگونه مستی یک بوسه تورا
    دراین سکوت تلخ و سیه جستجو کنم

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  6. #26
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    من تمنا کردم


    که تو با من باشی


    تو به من گفتی: هرگز! هرگز !


    پاسخی سخت و درشت


    و مرا غصه این "هرگز" کُشت . . .
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  7. #27
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    صندوقچه خاك خورده زندگیم را گشودم
    تا مفهوم عشق و زندگی كردن را دریابم
    امید داشتم نوری بتابد و من آن عشق را ببینم
    آیا عشق زندگی ام هنوز در آن صندوقچه كوچك من بود ؟
    امید داشتم هنوز باشد
    اما وقتی ان را گشودم چیزی از عشق در آن پیدا نكردم
    یك مشت خاطره بود
    یك مشت دفتر خاطرات
    یك مشت خاك...!
    و آن چیزی كه از من مانده بود
    حسرت بود
    آن حسرت تمام وجودم را فرا گرفت
    به طوری كه حتی حس میكردم مرا در قفس گذاشته اند
    و از این خاك و از این زندگی دور می کنند... !
    آیا چنین بود ... ؟ ... !
    دفتر خاطرات را ورق زدم به امید پیدا كردن عشق
    اما چیزی در آن ندیدم جز نوشته هایی بر روی كاغذ
    انگاربه من لبخند میزند و به من می گفتند : ما را بخوان
    آنها نمی دانستند من فرصت اندكی دارم و وقت خواندن ندارم
    باز شروع به گشتن كردم
    شاید چیزی بیابم ورقها را زیر رو كردم چیزی نبود
    هیچ نشانی از عشق ندیدم
    ولی در ته صندوقچه یك گل سرخ بود
    آن گل سرخ خشكیده نشده بود
    و بوی معطر گل سرخ همه جا را پر كرد
    و آن نشانی از عشق بود كه به دنبالش فرسنگها راه رفتم
    تا آن را بیابم و زندگی خاك خورده ام را با عشق بسازم
    بی انكه بدانم عشق در درونم است نه جای دیگر
    و من چشم انتظار ، در حسرت یک نگاه تو
    به انتظارت نشسته ام ...
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  8. #28
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    وقتی او آمد درهای قلبم را به رویش گشودم
    و همچون کودکی بی ریا و به دور از تزویر با آغوشی باز پذیرایش شدم
    غریبه ای را که فرسنگ ها از من دور بود.
    او قدم به دنیایم گذاشت اما با سنگدلی شاخه های درخت زندگی ام را شکست
    بی آنکه حتی از نگاه مهربان باغبان شرم کند.
    پروردگار مهربانم از آسمان نیلگونش نظاره گر بی وفایی هایش بود
    و صدای شکسته شدن شاخه هایم را می شنید.
    اما من و باغبان با محبتم حتی آفتاب و آب چشمه را به روی نا مهربانی هایش
    نبستیم.
    به این امید که هم رنگمان شود.
    اما او از جنس ما نبود.
    او همچون گردباد وزید
    شاخه هایم را شکست و شکوفه هایم را پراکند.
    به امید آنکه از ما فراتر رود.اما...
    مثل همه طوفانها مثل همه گردبادهای تلخ آمد.
    تلخی کرد و رفت.
    زمستان بود و من صدای قدم هایش را به روی برگهای خشک
    که دورتر و دورتر می شد شنیدم.
    او رفت.حالا من و همه نهال ها و بوته ها به امید بهاری دیگر
    مثل بهاران سال گذشته بار دیگر به امید شکفتن دوباره
    به انتظار نشسته ایم...
    اما نه با او...
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  9. #29
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    روزهای خوب باهم بودنمان گذشت ...
    روزهایی که با چند خاطره تلخ و شیرین به سر رسید و
    تنها یادگار از آن روزها یک قلب شکسته برجا ماند.
    روزهای شیرین عاشقی گذشت و امروز من تنهای تنهایم ، گذشت
    و اینک دلم هوای تو را کرده است...
    دلم تنگ است برای آن لحظه های شیرین با هم بودنمان !
    دلم برای گرفتن آن دستان مهربانت ، بوسه بر روی گونه زیبایت تنگ شده است...
    کاش دوباره آن روزهای شیرین عاشقی مان تکرار می شد ، کاش دوباره
    می توانستم آن صدایی که شب و روز به من آرامش میداد را بشنوم...
    دلم برای آن خنده های قشنگت تنگ شده است عزیزم...
    تو رفتی و تنها چند خاطره که هیچگاه نمی توانم فراموش کنم بر جا گذاشتی...
    خاطره هایی که یاد آن این دل عاشقم را می سوزاند....
    دلم بدجور برای تو تنگ است عزیزم....
    برگرد! بیا تا فصه نیمه تمام عشق را با شیرینی به پایان برسانیم...
    برگرد تا قصه من و تو پایانش تلخ و غم انگیز نباشد!
    دلم برای لحظه های دیدار با تو تنگ شده است...
    چه عاشقانه دستانم را می گرفتی و در کنارم قدم میزدی ، چه
    عاشقانه مرا در آغوش خود می فشردی و به من می گفتی که مرا دوست می داری!
    چرا رفتی از کنارم؟ تو رفتی و من تنهای تنها در این دنیای
    بی محبت با چند خاطره تلخ مانده ام...
    برگرد تا دوباره آن خاطره های شیرین با هم بودنمان تکرار شود....
    دلم بدجور برای تو ، برای حرفهایت ، درد دلهایت ، صدای گریه هایت تنگ شده است..
    عزیزم برگرد تا دوباره جان بگیرم و منی که اینک خسته از زندگی ام نفس بگیرم....
    با آمدنت مرا دوباره زنده کن و احساس را در وجودم شعله ور کن
    تا عاشقانه تر از همیشه از تو و آن عشق پاکت بنویسم...
    عزیزم برگرد تا دوباره جان بگیرم
    و منی که اینک خسته از زندگی ام نفس بگیرم...
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  10. #30
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    رواز در هوای خیال تو دیدنی ست
    حرفی بزن که موج صدایت شنیدنی ست
    شعر زلال جوشش احساس های من
    از موج دلنشین کلام تو چیدنی ست
    یک قطره عشق کنج دلم را گرفته است
    این قطره هم به شوق نگاهت چکیدنی ست
    خم شد- شکست پشت دل نازکم ,ولی
    بار غمت ـ عزیز تر از جان ـ کشیدنی ست
    من در فضای خلوت تو خیمه می زنم
    طعم صدای خلوت پاکت چشیدنی ست
    تا اوج ,، ,راهی ام , به تماشای من بیا
    با بالهای عشق تو پرواز دیدنی ست
    [SIGPIC][/SIGPIC]

صفحه 3 از 10 نخستنخست 1234567 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/