صفحه 11 از 20 نخستنخست ... 789101112131415 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 101 تا 110 , از مجموع 193

موضوع: زندگی نامه و اشعار هوشنگ ابتهاج

  1. #101
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    دیر

    صد ره به رخ تو در گشودم من
    بر تو دل خویش را نمودم من
    جان مایه ی آن امید لرزان را
    چندان که تو کاستی ، فزودم من
    می سوختم و مرا نمی دیدی
    امروز نگاه کن که دودم من
    تا من بودم نیامدی ، افسوس !
    وانگه که تو آمدی ، نبودم من
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  2. #102
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    توتیا

    مهی که مزد وفای مرا جفا دانست
    دلم هر آنچه جفا دید ازو وفا دانست
    روان شو از دل خونینم ای سرشک نهان
    چرا که آن گل خندان چنین روا دانست
    صفای خاطر ایینه دار ما را باش
    که هر چه دید غبار غمش صفا دانست
    گرم وصال نبخشند خوشدلم به خیال
    که دل به درد تو خو کرد و این دوا دانست
    تو غنچه بودی و بلبل خموش غیرت عشق
    به حیرتم که صبا قصه از کجا دانست
    ز چشم سایه خدا را قدم دریغ مدار
    که خک راه تو را عین توتیا دانست
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  3. #103
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    بهانه

    ای عشق همه بهانه از توست
    من خامشم این ترانه از توست
    آن بانگ بلند صبحگاهی
    وین زمزمه ی شبانه از توست
    من انده خویش را ندانم
    این گریه ی بی بهانه از توست
    ای آتش جان پکبازان
    در خرمن من زبانه از توست
    افسون شده ی تو را زبان نیست
    ور هست همه فسانه از توست
    کشتی مرا چه بیم دریا ؟
    توفان ز تو و کرانه از توست
    گر باده دهی و گرنه ، غم نیست
    مست از تو ، شرابخانه از توست
    می را چه اثر به پیش چشمت ؟
    کاین مستی شادمانه از توست
    پیش تو چه توسنی کند عقل ؟
    رام است که تازیانه از توست
    من می گذرم خموش و گمنام
    آوازه ی جاودانه از توست
    چون سایه مرا ز خک برگیر
    کاینجا سر و آستانه از توست
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  4. #104
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    تنگ غروب

    یاری کن ای نفس که درین گوشه ی قفس
    بانگی بر آورم ز دل خسته ی یک نفس
    تنگ غروب و هول بیابان و راه دور
    نه پرتو ستاره و نه ناله ی جرس
    خونابه گشت دیده ی کارون و زنده رود
    ای پیک آشنا برس از ساحل ارس
    صبر پیمبرانه ام آخر تمام شد
    ای ایت امید به فریاد من برس
    از بیم محتسب مشکن ساغر ای حریف
    می خواره را دریغ بود خدمت عسس
    جز مرگ دیگرم چه کس اید به پیشباز
    رفتیم و همچنان نگران تو باز پس
    ما را هوای چشمه ی خورشید در سر است
    سهل است سایه گر برود سر در این هوس
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  5. #105
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    ترانه

    تا تو با منی زمانه با من است
    بخت و کام جاودانه با من است
    تو بهار دلکشی و من چو باغ
    شور و شوق صد جوانه با من است
    یاد دلنشینت ای امید جان
    هر کجا روم روانه با من است
    ناز نوشخند صبح اگر توراست
    شور گریه ی شبانه با من است
    برگ عیش و جام و چنگ اگرچه نیست
    رقص و مستی و ترانه با من است
    گفتمش مراد من به خنده گفت
    لابه از تو و بهانه با من است
    گفتمش من آن سمند سرکشم
    خنده زد که تازیانه با من است
    هر کسش گرفته دامن نیاز
    ناز چشمش این میانه با من است
    خواب نازت ای پری ز سر پرید
    شب خوشت که شب فسانه با من است
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  6. #106
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    لب خاموش

    امشب به قصه ی دل من گوش می کنی
    فردا مرا چو قصه فراموش می کنی
    این در همیشه در صدف روزگار نیست
    می گویمت ولی توکجا گوش می کنی
    دستم نمی رسد که در آغوش گیرمت
    ای ماه با که دست در آغوش می کنی
    در ساغر تو چیست که با جرعه ی نخست
    هشیار و مست را همه مدهوش می کنی
    می جوش می زند به دل خم بیا ببین
    یادی اگر ز خون سیاووش می کنی
    گر گوش می کنی سخنی خوش بگویمت
    بهتر ز گوهری که تو در گوش می کنی
    جام جهان ز خون دل عاشقان پر است
    حرمت نگاه دار اگرش نوش می کنی
    سایه چو شمع شعله در افکنده ای به جمع
    زین داستان که با لب خاموش می کنی
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  7. #107
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    بعد از نیما

    با من بی کس تنها شده ، یارا تو بمان
    همه رفتند ازین خانه ، خدا را تو بمان
    من بی برگ خزان دیده ، دگر رفتنی ام
    تو همه بار و بری ، تازه بهارا تو بمان
    داغ و درد است همه نقش و نگار دل من
    بنگر این نقش به خون شسته ، نگارا تو بمان
    زین بیابان گذری نیست سواران را ، لیک
    دل ما خوش به فریبی است ، غبارا تو بمان
    هر دم از حلقه ی عشاق ، پریشانی رفت
    به سر زلف بتان ، سلسله دارا تو بمان
    شهریارا تو بمان بر سر این خیل یتیم
    پدرا ، یارا ، اندوهگسارا تو بمان
    سایه در پای تو چون موج چه خوش زار گریست
    که سر سبز تو خوش باشد ، کنارا تو بمان
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  8. #108
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    چشمی کنار پنجره ی انتظار

    ای دل ، به کوی او ز که پرسم که یار کو
    در باغ پر شکوفه ، که پرسد بهار کو
    نقش و نگار کعبه نه مقصود شوق ماست
    نقشی بلند تر زده ایم ، آن نگار کو
    جانا ، نوای عشق خموشانه خوش تر است
    آن آشنای ره که بود پرده دار کو
    ماندم درین نشیب و شب آمد ، خدای را
    آن راهبر کجا شد و آن راهوار کو
    ای بس بسنم که بر سر ما رفت و کس نگفت
    آن پیک ره شناس حکایت گزار کو
    چنگی به دل نمی زند امشب سرود ما
    آن خوش ترانه چنگی شب زنده دار کو
    ذوق نشاط را می و ساقی بهانه بود
    افسوس ، آن جوانی شادی گسار کو
    یک شب چراغ روی تو روشن شود ، ولی
    چشمی کنار پنجره ی انتظار کو
    خون هزار سرو دلاور به خک ریخت
    ای سایه ! های های لب جویبار کن
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  9. #109
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    در کوچه سار شب

    درین سرای بی کسی کسی به در نمی زند
    به دشت ملال ما پرنده پر نمی زند
    یکی ز شب گرفتگان چراغ بر نمی کند
    کسی به کوچه سار شب در سحر نمی زند
    نشسته ام در انتظار این غبار بی سوار
    دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمی زند
    گذر گهی ست پر ستم که اندر او به غیر غم
    یکی صلای آشنا به رهگذر نمی زند
    دل خراب من دگر خراب تر نمی شود
    که خنجر غمت ازین خراب تر نمی زند
    چه چشم پاسخ است ازین دریچه های بسته ات ؟
    برو که هیچ کس ندا به گوش کر نمی زند
    نه سایه دارم و نه بر ، بیفکنندم و سزاست
    اگر نه بر درخت تر کسی تبر نمی زند
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  10. #110
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    بیداد همایون

    فتنه ی چشم تو چندان ره بیداد گرفت
    که شکیب دل من دامن فریاد گرفت
    آن که ایینه ی صبح و قدح لاله شکست
    خک شب در دهن سوسن آزاد گرفت
    آه از شوخی چشم تو ، که خونریز فلک
    دید این شیوه ی مردم کشی و یاد گرفت
    منم و شمع دل سوخته ، یارب مددی
    که دگرباره شب آشفته شد و باد گرفت
    شعرم از ناله ی عشاق غم انگیزتر است
    داد از آن زخمه که دیگر ره بیداد گرفت
    سایه ! مکشته ی عشقیم ، که این شیرین کار
    مصلحت را ، مدد از تیشه ی فرهاد گرفت
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

صفحه 11 از 20 نخستنخست ... 789101112131415 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/