صفحه 26 از 27 نخستنخست ... 16222324252627 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 251 تا 260 , از مجموع 265

موضوع: اشعار و زندگی نامه ی استاد دکتر شفیعی کدکنی

  1. #251
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    پاسخ

    هیچ می دانی چرا چون موج
    در گریز از خویشتن پیوسته می کاهم ؟
    زان که بر این پرده ی تاریک این خاموشی نزدیک
    آنچه می خواهم نمی بینم
    و آنچه می بینم نمی خواهم
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  2. #252
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    زان سوی خواب مرداب

    ای مرغ های طوفان ! پروازتان بلند
    ارامش گلوله ی سربی را
    درخون خویشتن
    این گونه عاشقانه پذیرفتند
    این گونه مهربان
    زان سوی خواب مرداب آوازتان بلند
    می خواهم از نسیم بپرسم
    بی جزر و مد قلب شما
    آه
    دریا چگونه می تپد امروز ؟
    ای مرغ های طوفان ! پروازتان بلند
    دیدارتان ترنم بودن
    بدرودتان شکوه سرودن
    تاریختان بلند و سرافراز
    آن سان که گشت نام سر دار
    زان یار باستانی همرازتان بلند
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  3. #253
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    گفت و گو

    گفتم : این باغ ار گل سرخ بهاران بایدش ؟
    گفت : صبری تا کران روزگاران بایدش
    تازیانه ی رعد و نیزه ی آذرخشان نیز هست
    گر نسیم و بوسه های نرم باران بایدش
    گفتم
    آن قربانیان پار
    آن گلهای سرخ ؟
    گفت : آری
    ناگهانش گریه آرامش ربود
    وز پی خاموشی طوفانی اش
    گفت : اگر در سوک شان
    ابر می خواهد گریست
    هفت دریای جهان
    یک قطره باران بایدش
    گفتمش
    خالی ست شهر از عاشقان وینجا نماند
    مرد راهی تا هوای کوی یاران بایدش
    گفت : چون روح بهاران
    اید از اقصای شهر
    مردها جوشد ز خک
    آن سان که از باران گیاه
    و آنچه م یباید کنون
    صبر مردان و
    دل امیدواران بایدش
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  4. #254
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    در اقلیم بهار 1

    دورها : دور و نزدیک ها : گم
    ابرها : پاره پاره رها محو
    آب سرگرم ایینه داری
    درهم آمیخته با خزه ها
    آبی آب در جاری جوی
    از رها گشتن سنگ در آب
    نیمه ای خشک یا نیمه ای تر
    بال مرغابیان فراری
    شاخه در باد و تصویر در آب
    آب در جوی و جوبار در باغ
    باغ در نیم روز بهاری
    وین همه در شد ایند جاری
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  5. #255
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    در اقلیم بهار 2

    آفتابی که بدین سوی افق
    کوچیده ست
    جامه ای
    بر تن هر خشک و تری
    پوشیده ست
    بی گمان هیچ زبانی هرگز
    این همه واژه ندارد
    اینک
    شاعران حیران
    در ساحت رنگ و آواز
    کانچه در چامه نمی گنجد
    در جامه
    چه سان گنجیده ست ؟
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  6. #256
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    در اقلیم بهار 3

    آن سبزی نو برگ بیدبن بین
    آن سوی جنون می کشد نگه را
    می خواهم ازین راه بگذرم لیک
    زیبایی گل هاگرفته ره را
    نیماب تگرگی ست بر به سبزه
    یا هاله گرفته ست گرد مه را ؟
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  7. #257
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض

    در اقلیم بهار 3

    آن سبزی نو برگ بیدبن بین
    آن سوی جنون می کشد نگه را
    می خواهم ازین راه بگذرم لیک
    زیبایی گل هاگرفته ره را
    نیماب تگرگی ست بر به سبزه
    یا هاله گرفته ست گرد مه را ؟
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  8. #258
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض



    درین قحط سالِ دمشقی

    کلامی برافروز، از نو، خدا را!
    جوانمرد یارا، جوانمرد یارا!

    چراغِ کلامی که من پیشِ پا را ببینم
    درین روشنیهای ریمَن،
    خدا در خسوف است و ابلیس تابان
    چراغی برافروز تا من خدا را ببینم.

    درین قحطْ سالِ دمشقی
    اگر حرمتِ عشق را پاس داری
    تو را میتوان خواند عاشق،
    وگرنه به هنگامِ عیش و فراخی
    به آوازِ هر چنگ و رودی
    توان از لبِ هر مُخَنَّث
    رَهِ عاشقی را شنودن سرودی.

    کلامی برافروز، از نو، خدا را!
    جوانمرد یارا، جوانمرد یارا!

    از دفتر "خطی ز دلتنگی"

    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  9. #259
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض



    چراغی دیگر

    درین شبها
    که از بی روغنی دارد چراغِ ما
    فتیله ش خشک میسوزد
    و دود و بوی خِنجیرش، ز هر سو، میرود بالا
    بگو، پیرِ خرد، زرتشت را، یارا
    چراغِ دیگری از نو برافروزد.

    درین شبهای هولِ هرچه در آن رو به تنهایی
    چراغِ دیگری بر طاقِ این آفاق روشن کن
    "یکی فرهنگِ دیگر،
    نو،
    برآر ای اصلِ دانایی!"

    از دفتر "مرثیه های سروِ کاشمر"

    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  10. #260
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3150
    Array

    پیش فرض



    دلم خون شد

    خدایا!
    زین شگفتیها
    دلم خون شد، دلم خون شد:
    سیاووشی در آتش
    رفت و
    زآن سو
    خوک بیرون شد.

    خطی ز دلتنگی

    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

صفحه 26 از 27 نخستنخست ... 16222324252627 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/