مهارت های زندگی زندگی از زنده بودن خوشتر است . در عصر كنونی كه ما زندگی می كنیم بیماریهای ,استرس, اضطراب, افسردگی و... شایع وفراگیر است و شاخص معیار سلامتی جوامع و انسانها شاخص احساس توانمندی است و این توانمندی با فرا گیری مهارتهای زندگی كسب می شود.باور غلتی كه انسانهای امروزدارند این است كه همه چیز را برای زندگی كردن نمی خواهند بلكه زندگی را می خواهند برای رسیدن به همه چیزانسان زندگی را می خواهد برای این كه به كار ,تحصیل , ثروت , ازدواج و... برسد .ما هدف اصلی زندگی را درك نكرده ایم هدف اصلی زندگی متعالی شدن انسان است و چرا ما به راحتی این هدف مهم را زیر پانهادیم؟ به دلیل اینكه در زندگی مهارت كسب نكرده ایم .ما برای همه چیز مهارت كسب می كنیم ما برای همه چیز وقت می گذاریم . سرمایه گذاری می كنیم بجز زندگی , به جوان هایمان همه چیز می آموزیم بجز زندگی .گاهی جوانهای ما مهارتهای خیاطی, سفره آرایی و كامپیوتر و ... را دارند مهارت زندگی كردن را آموزش ندیده اند . عمر ی به جز بیهوده بودن سر نكردیم تقویم ها گفتند ولی باور نكردیم تعریف مهارتهای زندگی توانایيهای روانی , اجتماعی كه فرد را قادر می سازد با چالش های زندگی صحیح مقابله كند و آمو زش این مهارت ها موجب ارتقای رشد شخصی واجتماعی و محافظت از حقوق انسان ها و پیشگیری از مشكلات روانیـ اجتماعی می شود . پس كسی كه با مهارت زندگی كند نه تنها خودش در دریای مواج زندگی غرق نمی شود بلكه نجات دهنده دیگران نیز هست. چند مهارت عمده :١- خود شناسی و خود باوری ٢- ارتباط ٣- مقابله باهیحانات و كنترل اضطراب وخودآرام سازی ٤- تفكر خلاق و انتقادی ٥- تصمیم گیری صحیح ٦- حل مسئله مهارت خود شناسی و خود باوری یعنی : هر كس به نیاز ها واستعداد های خویش واقف باشد ما باید خود را با همین شرایطی كه داریم بپذیریم اگر پای من دچار اشكال جسمی است و مثل بقیه افراد نیست یك سره خود را سرزنش نكنم كه چرا من این شكلی هستم .چرا قد من كوتاه است و.... من باید یاد بگیرم كه خودم را مورد پذیرش قرار دهم درغیر این صورت نمی توانم به موفقیت دست یابم.ما می توانیم از خود شناسی به خدا شناسی برسیم حضرت علی علیه السلام می فرماید : ( من عرف نفسه فقد عرف ربه) ارتباطات : ارتباط صحیح از مهمترین مهارتهای زندگی به شمار می آید زیرا ارتباط می تواند در بر گیرنده دیگر مهارت های زندگی باشد . عوامل موثر در ارتباط موفق : آراستگی ظاهر , اعتماد سازی , هم دلی ، مهارت كنترل خشم به هنگام مشاجره , مثبت گرایی در بر خورد با دیگران , هم سطح بودن در رابطه , مهارت سخن گفتن در جمع , جرات آموزی وقت شناسی و مدیریت زمان , دوری از عصبانیت , مهارت نه گفتن و مخالفت با دیگران , مخاطب شناسی . آدمهای مایوس و افسرده آ دمهای بی مهارت در ارتباط هستند , مهارت ارتباط یعنی یافتن زبان مشترك .مثلا ما اگر با یك خارجی زبان بر خورد كنیم كه زبانش را ندانیم به او لبخند می زنیم لبخند زبان مشترك همه انسانها است و به نوعی انتقال عاطفه و محبت است. انواع ارتباط ( با خدا , با خود , باهستی , اجزاء,افراد) در بر خورد با افراد سه نوع ارتباط داریم ( ارتباط عمومی : مثل ارتباط با كلیه همكارها , همسایه ها و ... ) ( ارتباط انتخابی : مثل انتخاب دوست صمیمی , همسایه صمیمی و....)( ارتباط واجب : مثل ارتباط با خانواده , پدر و مادر , همسر وفرزندان و...كه بسیار حائز اهمیت می باشد .) در ارتباط واجب , مهارت آیین خویشاوندی, همسرداری و فرزند داری دخیل است , به زبان دیگر مخاطب شناسی و این كه هر گروه سنی ارتباط خاصی را می طلبد ما دوره كودكی را دوره آشنایی , دوره لطافت, بازی وانرژی می دانیم دوره نوجوانی و جوانی دوره شناخت و معرفت می باشد و بحران بلوغ وبحران هویت در این دوره بروز می كند باید با آنها مشورت كرد.به آنها مسئولیت داد و دوره بزرگی دوره باز خوانی و اصلاح مفاهیم زندگی است .اگر ارتباطات ما صحیح باشد انعكاس حرفهایمان در جوانها كاملاً نوید است .شهید باهنر می فرماید برای تربیت از آنجای شروع كنید كه كودك دوست دارد وبه آنجایی برسید كه خودتان دوستدارید .ما در خانواده هاسه نوع ارتباط می بینیم , ارتباط همه جانبه كه همه افراد خانواده به راحتی باهم ارتباط برقرار می كنند و می توانند پیام شان را به یكدیگر منتقل می كنند . ارتباط چرخشی كه یكی از افراد حرفهای دیگران را می شنود و به دیگران منتقل می كند مثلاً مادر مسئول انتقال پیام به دیگران است وبقیه با هم ارتباط راحتی ندارند. ارتباط فاصله ای كه هر كس دنبال كار خود است وبه دیگری كاری ندارد این نوع ارتباط معزل است . ارتباط درون خانواده بایستی همه جانبه باشد , همه به فكر هم باشند , برای مسائل یكدیگر راحل بیابندوبرای انتقال احساسات و عواطف با هم مشكلی نداشته باشند . فرزندان ما آیینه های ما هستند از ما الگو برداری می كنند . اگر پدر ومادر به نماز شان توجه كنند فرزندان علاقه مند به نماز می شوند , اگروالدین نمازشان را آ خر وقت بخوانند فرزند دیگر نماز خوان نخواهد شد . در خانواده ایكه پدر ومادر تندخو ومستبد هستند دختر وپسر الگوی مناسبی ندارند و نا هنجا ریهای رفتاری پیدا می شود اگر مادر مهربان و پدر تندخو باشددختر ممكن است از مادر هم مانند سازی كند اما تصویر نا بهنجاری از مردان دارد و در ازدواج سخت گیر می شود, پسر در این خانواده یا رفتار زنانه می آموزد ویا خشونت دراو ریشه دار می شود .اگر پدر مهربان و آرام ومادر تندخو باشد , دختر بدون الگو می ماند و پسر منطبق بر پدر شده و نسبت به زنان بد بین می شود و اما درخانواده ای كه پدر و مادر هر دو متین و آرام هستند , روابط صمیمی , توام با احترام وتفاهم در فرزندان دیده می شود . پیشنهادهایی برای بهتر كردن ارتباطات درون خانواده: ١- خانواده گرم وصمیمی باشد. ٢- پذیرش افراد در خانواده وجود داشته باشد , مثلاًاگر در مورد فرزند دختر پذیرش نداشته باشید این پذیرش منفی سبب بروز رفتارهای مردانه در دختر می شود . ٣- احترام به یكدیگر ٤- توجه به نیازهای جسمانی ,روانی افراد خانواده با توجه به جنس و سن آنها. ٥- محبت كردن به یكدیگر (منشا بسیاری از بزه كاری ها كمبود محبت است .) ٦- ایجاد امنیت در خانه .
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)