صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 15

موضوع: ایین هسرداری

  1. #1
    عضو سایت
    yeke bara hame hame bara yeke
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    tabriz
    نوشته ها
    6,358
    تشکر تشکر کرده 
    3,639
    تشکر تشکر شده 
    1,506
    تشکر شده در
    1,036 پست
    حالت من : Narahat
    قدرت امتیاز دهی
    333
    Array

    ایین هسرداری

    درد و ناراحتي در حين س..ك..س : (براي خانمها ) زنان و دختراني هستند كه در حين س..ك..س درد زيادي احساس ميكنند و عليرغم ميل آنها به س..ك..س و هم آغوشي . اما تجربه درد مانع از اين كار ميشود . هيچ كس نبايد در حين س..ك..سدرد و ناراحتي بكشد .به همين دليل اولين توصيه به كساني كه درد را تجربه ميكنند ميگوييم كه اول دست نگه داريد .س..ك..س براي لذت و خوشي و كيف كردن است نه براي درد و رنج . خود احساس درد در هنگام س..ك..س نشانگر اين است كه يك جاي كار مي لنگد اما متاسفانه بسياري با اين مشكل دست به گريبانند . دختراني كه براي اولين بار عمل دخول آلت پسرانه را در درون خود تجربه مي كنند ( دختران باكره ) ممكن است خود عمل پاره شدن پرده بكارت يا نفس عمل دخول و خروج آلت مرد باعث احساس عدم راحتي آنان شود كه شدت عدم راحتي يا درد هم به تجربه مرد برمي گردد و نيز جنبه هاي رواني دختر كه به انقباض ماهيچه هاي بدن او ودر نتيجه احساس درد و ناراحتي منجر ميشود . براي جلوگيري از اين مشكل ، بهتربن كار صحبت با همديگر آماده سازي هم و اعلام اين مسئله كه اولين بار من است و تجربه ندارم و عمل دخول را با كمك و هماهنگي هم انجام دهند . در بسياري از مواقع شكل و شيوه فعاليت وتحرك شريك جنسي شما ( مرد يا پسر ) باعث اين درد ميشود .مثلا مثل افراد .... نديده ، تلمبه زدن يا همان عقب و جلو رفتن ها را خيلي تند و سريع و بدون توجه به احساس و تحمل شما انجام ميدهد يا اينكه از يك زاويه نامناسب آلت خود را وارد شماكرده است . دليل ديگر احساس درد ميتواند كمبود ترشحات آلت شما باشد استفاده از يك سري دارو ها در كم كردن ترشحات واژن تاثير منفي دارد ، از آن گذشته رسيدن به دوره يائسگي و تغييرات هورموني ناشي از آن باعث كم شدن ترشحات واژن ميشود . صحبت كردن با هم ، تغيير زاويه دخول ،يواش كردن عقب و جلو رفتن ها از راه حل هاي اين مشكل است . راه ديگر استفاده از كرمهاي لزج كننده است كه به همين نام در داروخانه يافت ميشود . در بسياري از مواقع ، خودداري از بوسه هاي داغ و معاشقه و ناز و ليسيدن و نوازش و خلاصه آماده سازي بدن ونحريك ترشحات باعث خشك ماندن واژن و عدم آمادگي آن براي استقبال از آلت طرف ميشود كه به احساس درد و ناراحتي زن از س..ك..س منجر ميشود .( اهميت " هنر بوسيدن " و " اهميت نوازش" در اينجاست كه حتما مطالعه نماييد .) امــــــا گاهي اوقات با وجود به كارگيري دهان و زبان و دست (معاشقه) براي تحريك و آماده سازي زن براي دخول ،واژن زن ترشحات لازم را انجام نميدهد يعني واژن هموز خمار است و زهدان هنوز خواب آلود .در نتيجه تماس و ضربه هاي يك آلت سفت را بر نميتابد و باعث درد ميشود . براي حل اين مشكل مرد بايد قبل از چپاندن آلت از انگشتان خود استفاده كند . و حسابي به تحريك واژن ، اطراف وقسمتهاي داخلي آن بپردازد .به شرط آنكه نوازش ،بوسه ، تحريك چوچوله و...... را قبلا انجام داده باشد . به كارگيري انگشت براي تفحص آلت زنان و سنجش آمادگي آن براي استقبال از معشوق دلخواه راه خوب و مطبوعي است . چون هم به نوبه خود زن را تحريك ميكند و هم مرد ميزان آمادگي زن را احساس ميكند .( محيطي گرم . نرم . خيس . ازج و منبسط "بد نيست توي چشمهاي هم نگاه كنيد " گاهي انقباض شديد ماهيچه هاي كناره ديواره واژن هم باعث احساس درد ميشود .دليل سفتي و سختي ديواره ها معمولا از اضطراب . نگراني. ترس .واهمه وفشار رواني به زن به خاطر احتمالا توقعات نا مناسب و بيجاي مرد از او در امور س..ك..سي و .... ناشي ميشود .يعني مشكل يك عامل رواني دارد .تلاش براي عمل هماغوشي در يك فضا و محيط مناسب .بوسه و معاشقه طولاني آماده سازي درست و حسابي 2 طرف براي دخول و كنار گذاشتن توقعات بيجا به حل مشكل ميانجامد . اما هستند زناني كه پس از طي همه اين مسير ها بايد به پزشك مراجه كنند . عامل ديگر احساس درد عفونت واژن ( به دلايل مختلف ) است كه راه آن مراجعه به پزشك است .استفاده از عطر و كرم در كس و اطراف آن ممكن است باعث ايجاد حساسيت واژني در معدودي از زنها شود . در نهايت مراجعه به روان پزشك براي عده اي از خانمها كه باز هم مشكل دارند توصيه ميشود . نكته مهم پاياني : در آخر نبايد درد و ناراحتي ناشي از يك عامل مهم رواني ديگر را از ياد برد . زنان و دختراني كه مورد تجاوز قرار گرفته اند يا بنا به آموزشها و اعتقادات محدود كننده و يا فشارهاي فرهنگي و خانوادگي ، از انجام عمل س..ك..س احساس گناه با آلوده بودن ميكنند . بهترين راه براي غلبه بر اين مشكل ، بالا بردن آگاهي خود درباره مسائل جنسي تلاش براي كنار گذاشتن اخلاقيات و آموزشهاي محدود كننده . اعتماد منطقي به طرف مقابل ، صحبت كردن با هم و تبادل تجربيات است . امبدوارم مردان طرف اينگونه زنان لياقت اعتماد را داشته باشند و سو استفاده نكنند
    امضا ندارم ولی به جاش اثر انگشت میزارم

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  2. #2
    عضو سایت
    yeke bara hame hame bara yeke
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    tabriz
    نوشته ها
    6,358
    تشکر تشکر کرده 
    3,639
    تشکر تشکر شده 
    1,506
    تشکر شده در
    1,036 پست
    حالت من : Narahat
    قدرت امتیاز دهی
    333
    Array

    پیش فرض

    درباره مزایای مجرد بودن از اونجایی که من خودم مجرد هستم وقتی که دیشب ((پنجشنبه 23 شهریور1385)) این مقاله رو دیدم برام خیلی جالب بود دراكثر مقالات،مجلات و فيلمها گفته ميشه كه زن و مرد براي شاد بودن به زيستن در كنار يكديـگـر نـيـاز دارنـد امـا گاهي اوقات افراد به دلايلي توانايي ازدواج رو نداشته و به ناچار به زندگي مجردي مي پردازند. خبر خوب براي چنين اشخاصي اين است كه همانطور كه ازدواج داراي محاسن و فوايدي بسياري است، مجردبودن هم براي خود مزايايي دارد كه بيان آنها خالي از لطف نمي باشد. زندگي مجردي لبريز از آزاديهايي است كه تصورش ممكـن است مشكل بنظر برسد. در اين مقاله به 10 دليل اصلـي که براي مجرد بودن لازم هست اشاره شده . خودتون بخونید شماره 10 مجبور نيستيد بداخلاقيها، نق زدنها و سرزنشها را تحمل كنيد آيا بخاطر مي آوريد چند هزار نفر را ديده ايد كه به خـاطر دلايل غير قابل فهم و رفتارهاي تحمل ناپذير همسرشان سر به كوه و بيابان زده اند. از اينكـه قـربـانـي خلق و خوي غير قابل فهم كسي نيستيد و از آرامشي كه حاصل عدم وجود نق زدنها است، لذت ببريد. شماره 9 مي توانيد بدون نگراني وزن خود را افزايش دهيد همانطور كه مي توانيد زمان بيشتري را در باشگاه ورزشي خود سپري كنيد، همچنـين قادر خواهيد بود اندكي مسائل جسماني را راحت تر گرفته و زياد در قيـد و بـند ظاهرتان نباشيد. تا زماني كه نخواهيد به يك ميهماني مجلل برويد، ديگر نيازي نخواهيـد داشـت كـه هـر روز خـودتـان را شـبـيه آلن دلون يا جنيفر لوپز دربياوريد. راحت باشيد و به سراق آن تـيـشرت و پـيـراهن نـخ نما و مورد علاقه خود رفته و آنرا بپوشيد. از ايـنـكه مي توانيد گه گاهي ژوليده و نا مرتب باشيد لذت ببريد. فقط زياده روي نكنيد تا زمـاني كـه تصميم به ازدواج گرفتيد مجبور به كاهش يكباره وزن اضافه خود نگرديد. شماره 8 مي توانيد استقلال و آزادي خود را مورد تقدير قرار دهيد ميتوانيد از وقت آزاد خود براي لذت بردن از تنهايي و خود سازي استفاده نماييد. مـجـرد بـودن شـما را مـجـبور بـه انجام كارهايي مانند آشپزي، شستن لباسها و مـرتـب كـردن تخت خواب ميكند. مهارت يافتن در انجام كارهاي مختلف باعث تكامل و پخـتـگي شـما شده و هنگامي كه تصميم به وارد شدن به بازار مكاره عاشقي ميگيريد، برگ برنده اي در دستان شما محسوب خواهد شد. شماره 7 مي توانيد دارايي هاي خود را كنترل نماييد اگر ازدواج كرده باشيد مي دانيد كه ديـر يا زود مـقـدار قـابـل تـوجـي از بودجه شما صرف هزينه هاي نگهداري از همسرتان مي گردد. دوران تجرد يك آزادي كامل مالي را بدنبال داشته، و هرگز نگران پرداختن پول رستوران يا خريدن هدايا نخواهيد بود. با اين حال توجه داشته باشيد كه اين به معناي پس انداز كـردن پـول تـلـقي نمي گردد. خلاف اين موضوع نيز مي تواند صادق باشد. چون ممكن است حتي شما پول بيشتري را صرف خريدن لباس، وسايل تجملي و ديگر مسائل نماييد. اما حداقل صـاحـب و اربـاب ريال به ريالي هستيد كه پرداخت مي كنيد. شماره 6 براي انجام فعاليتها از وقت بيشتري برخورداريد وقتي مجرد هسـتيد، دلـيـلي بـراي يك گـوشـه نشستن و هيچ كاري انجام ندادن وجود نخواهد داشت. دوست داريد بدن سازي برويد؟ سازي بـنـوازيد؟ در مـورد تماشاي فيلم "مرگ سخت" براي يازدهمين بار چطور؟ چه كسي جلوي شما را مي گيريد؟ حتي ميتوانيد بجاي وقت گذاشتن بـراي نامـزد خود، بـا دوستانتان اوقات بسيار خوشي را در كوهستان بگذرانيد شماره 5 مجبور نيستيد عادات شخص ديگري را تحمل كنيد عادت كرديد وقتي او از ماشين خودتراش شما براي زدن موهاي پايش اسـتفاده ميكند، با فروتني هر چه تمام تر چشم پوشي كـنـيـد. روشـن كـردن شـمع هـاي معطر در همه اتاقها ديگر قابل تحمل نيست. ميتوانيد با آرامش كامل بدون اينكه مجبور به تحمل خرخر كردن او باشيد بخوابيد و ديگر كسي نيست كه بدون اينكه ككش بگزد هـمه پـتـو را روي خودش انداختـه و شمـا را از آن مـحروم نـمايد. بـجز خود شما هيچ فر ديگري وجود ندارد كه بخواهيد به دلش راه بياييد. به بردباري و شكـيـبـايي خود استراحـتـي سزاوار هـديـه نموده و در آرامش و راحتي زندگي كنيد. شماره 4 مي توانيد هر كاري را در هر موقعي كه بخواهيد انجام دهيد مجرد بودن شما را از انجام كارهاي يكنواخت و حلقه محاصره عادات روزانه خارج ميكند. زمـاني كـه تـوانش را داريد، شهامت بخرج دهيد. بـا دوسـتـان خـود بـه مـاهـي گـيـري و سفرهاي هيجان انگيز برويد. همه اين كارها را بدون اينكه مجبور به جواب پس دادن بـه فرد ديگري باشيد، مي توانيد انجام دهيد. اين نهايت و اوج آزادي است. شماره 3 مي توانيد توجه خود را معطوف شغلتان گردانيد زندگي همانند يك بازي تردستي مي ماند كه شما مجبوريد همه عوامل و عـناصـر را در هوا نگه داشته در حين اينكه به هر كدام از آنها بطور يكسان توجه ميكنيد. اما اگر يـكي از اين عناصر سقوط كرد و افتاد بايد توان خود را معطوف بقيه نماييد. در زمان تجرد زمان زيادي براي اختصاص دادن به كار و حرفه خود خواهيد داشت. ميـتوانـيد از اين زمان براي ارتقاي سطح شغلي و پيشرفت بيشتر استفاده نماييد. و لازم نـيـست نـگـران قـربـانـي كردن زندگي عشقيتان باشيد، چرا كه مجرد و نيرومند هستيد. شماره 2 مي توانيد ارباب خودتان باشيد روابــط عاشـقانـه مـتـرادف بـا مـصـالـحه و سازش است. در نهايت براي برقراري آرامش و مساوات مجبور به فدا نـمودن چيزهايي كـه دوسـت داريـد خـواهيـد شـد - يـك مـسابقه فوتبال و يا پنير اضـافي روي پـيـتـزايـتـان. از اوقـات تـجرد براي لذت بردن بيشتر از زندگي استفاده نماييد. در برخي معيارهاي كوچك، خودپسندي براي نفس مفيد است. همچنين ارباب خـود بودن بمعناي اين است كه مجبور به پاسخ دادن به كسي نخواهيد بود. اينـكه بـه خـاطر همه مسائل و اتفاقات نياز به جواب دادن و استنطاق شدن داشته باشيد. شماره 1 مي توانيد فرصتي براي پيدا كردن همسر ايده آل خود بدست آوريد در ايام تجرد ميـتـوانيد سعي و تلاش خود را براي يافتن محبوب و معشوق حقيقي خود بكار ببنديد. به عبارت ديگر با اين كار از ازدواجهاي عجولانه و نابخردانـه كـه مـمكن است يك عمر شما را به دردسـر انـداخـتـه و مـشـكـلات غيـر قابل جبراني ايجاد كند، خودداري خواهيد نمود
    امضا ندارم ولی به جاش اثر انگشت میزارم

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  3. #3
    عضو سایت
    yeke bara hame hame bara yeke
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    tabriz
    نوشته ها
    6,358
    تشکر تشکر کرده 
    3,639
    تشکر تشکر شده 
    1,506
    تشکر شده در
    1,036 پست
    حالت من : Narahat
    قدرت امتیاز دهی
    333
    Array

    پیش فرض

    اصول ساده اي كه زنان ، بايد در همسر داري رعايت كنند - درگوشي مشاور با زنان براي آنكه زندگي زناشوئي از شادي ونشاط لازم برخوردار باشد، زن دربرابر شوهر بايد اصولي را رعايت كند. شما خانم محترم در صورتي كه اين اصول را رعايت كنيد ، همسر شما شيفته شما خواهد شد و تا آخر عمر عاشقانه دوستتان خواهد داشت . هرگز فراموش نكنيد يك ” پر” را نمي توان با فشار و قدرت به جايي پرتاب كرد ولي همين” پر” را مي توان با جريان ساده هوا به هر جايي فرستاد . ۱- دركليه موارد معيشت اعم از تملك ودرآمد وغيره ازكلمه ما استفاده نماييد نه من وتو ؛ فراموش نكنيد كه اكنون زندگي مشترك شروع شده ديگرمن وتومطرح نيست. ۲- درمقابل شوهر خود هرچند حق باشما باشد، لجبازي واصرار نكنيد. ۳- شوهر خود را بخصوص درمقابل بستگانش تحقير نكنيد. ازتعريف و تمجيد بستگان خود درمقابل آنان پرهيز نماييد. ۴- از مخالفت ومشاجره با شوهر خود بپرهيزيد. ۵- چنانچه كمك‎هائي ازطرف بستگان شما به شوهرتان شده آنها را به رخ او نكشيد. ۶- با دوستان وآشنايان شوهرتان درمعاشرت‎ها بيش ازحد معمول گرم نگيريد. ۷- شوهر خود را درمعاشرت با اقوامش محدود نكنيد. ۸ - دررفت و آمد و معاشرت با بستگان شوهر خود پيشقدم باشيد. ۹- به بستگان نزديك شوهر خود (مادرشوهر، پدرشوهر، برادرشوهر، خواهرشوهرو…) بيش از خويشاوندان ديگر احترام بگذاريد. ۱۰- زحماتي كه براي پذيرايي خويشاوندان شوهر خود متحمل مي شويد به رخ شوهر خود نكشيد. ۱۱- چنانچه در آمدي داريد و براي زندگي هزينه مي‎كنيد آن را بازگو نكنيد. ۱۲- از مردان ديگر نزد شوهرتان تمجيد نكنيد. هيچ مردي را به رخ شوهرتان نكشيد و ترجيح ندهيد و در گفتار اين موضوع را رعايت كنيد. ۱۳- براي انجام درخواستهاي خود با شوهرتان با خشونت و آمرانه برخورد ننماييد. ۱۴- برای برآوردن نيازمنديهاي خود از نظر مادي و غير مادي امكانات شوهر خود را در نظر بگيريد و او را تحت فشار نگذاريد . ۱۵- خود را براي شوهرتان بياراييد و بهترين و تميزترين لباس خود را در مقابل وي بپوشيد. ۱۶- در مقابل شوهر خود با حالت افسرده و اخمو حاضر نشويد .او را در موقع ورود به خانه با لبخند و شاد وخندان استقبال كنيد. ۱۷- پس از مراجعت شوهر خود به خانه كارهاي خود را حتي الامكان كنار بگذاريد ودر حضور او بنشينيد و با سخنان خوشايند و با گرمي با او خداحافظي كنيد.
    امضا ندارم ولی به جاش اثر انگشت میزارم

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  4. #4
    عضو سایت
    yeke bara hame hame bara yeke
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    tabriz
    نوشته ها
    6,358
    تشکر تشکر کرده 
    3,639
    تشکر تشکر شده 
    1,506
    تشکر شده در
    1,036 پست
    حالت من : Narahat
    قدرت امتیاز دهی
    333
    Array

    پیش فرض

    تیتر : جوانان، جامعه، ازدواج خلاصه : آثار ازدواج بر روحیه جوانان و شکل گیری جامعه و دیدگاه اسلام درباره این امر مهم متن کل خبر : شاید تا به حال این سوال برای شما پیش آمده باشد که چرا بسیاری از زندگیهای مشترک طعم واقعی زندگی را نمیدهد و همین مسئله باعث آن شده است که بسیاری از جوانان از ازدواج شبهی بسازند که اصلا نمیتوان با مشکلات امروزی با آن مبارزه کرد و این مسئله در بسیاری از موارد کاملا درست میباشد زیرا بسیاری از جوانان با الفبای زندگی آشنا نیستند و نمیدانند چطور باید با آن برخورد کنند و همین مسائل است که باعث بروز چنین مشکلاتی میشود، در این مقاله و مقالات مزبور سعی بر این است تا قسمتی از این مشکلات رفع گردد. 1: عدم شناخت و آگاهي به اصول زندگي مشترک « توانايي» در« دانايي » است . براي ازدواج و زندگي مشترک موفق ، کسب دانايي هايي لازم است و مانند هر امر ديگري بايد مهارت هاي مربوط به آن را کسب کرد و در فرآيند زندگي مشترک به کاربرد . در برخي از خانواده ها به علت عدم شناخت زن و شوهر نسبت به يکديگر، عدم آگاهي نسبت به اهداف و انگيزه هاي ازدواج ، بي انصافي ها، پيش داوري ها، فريبکاري ها ، عدم احساس مسئوليت و بي توجهي به اصول اخلاقي ، بنياد خانواده متزلزل مي شود.مهمترين عاملي که موجب آسيب پذيري خانواده مي شود، عدم شناخت و انحراف از هدف هاي ازدواج است. زن و شوهري که هدف هاي ازدواج و تشکيل خانواده را نشناخته اند و يا فراموش کرده اند، در کدام مسير حرکت مي کنند؟ کدام روش و وسيله را براي نيل به کدام هدف انتخاب مي کنند؟ هنگامي که راجع به خانواده صحبت مي شود، معمولا زن ها و شوهرها به گونه اي برخورد مي کنند که گويا همه چيز را درباره خانواده مي دانند. هرکس به خود اجازه مي دهد راجع به خانواده اظهار نظر کند و چون هرکس در خانواده رشد کرده ، تصور مي کند دانش و آگاهي لازم را دارد. در حالي که اين طور نيست و براي انجام هر کاري و ايفاي هر نقشي به آموزش ، کارآموزي و مهارت آموزي نياز است. براي ايفاي نقش يک همسر موفق و توانا بايد مهارت ها و آگاهي هاي لازم را کسب کرد . از اين رو توصيه مي شود با شرکت در جلسه هاي آموزشي و مطالعه کتاب هاي مربوط به تعليم و تربيت ، روان شناسي و جامعه شناسي خانواده ، آيين همسرداري و نظاير آن ، به دانش و مهارت خود بيفزاييد و از اين طريق تعادل و سلامت خانواده را حفظ کنيد. 2: سست شدن باورهاي مذهبي شايد مهمترين عاملي که بنياد خانواده را تهديد مي کند، سست شدن باورهاي مذهبي و اصول اخلاقي و فقدان معنويت باشد. هرگاه زن و شوهر در روابط خود، خدا را فراموش کنند و در حضور و غياب يکديگر به گونه اي برخورد کنند که خدا غايب است، با دست خود کانون خانواده را به سوي تزلزل و نابودي سوق داده اند . يکي از رسم هاي پسنديده هنگام عقد ازدواج، گذاشتن قرآن بر سر سفره عقد است. به نظر مي رسد اين رسم به معني آن است که زن و شوهر به قرآن اعتقاد دارند و آنچه را که قرآن گفته عمل مي کنند و قرآن را در زندگي و پيوند مشترک خود حاکم و داور قرار مي دهند و خداوند را حاضر و ناظر به اعمال ، رفتار و گفتارشان مي دانند . حال چنانچه اين وضعيت تغيير کند و اين اعتقادات و باورها سست شود و از بين برود ، سلامت و تعادل خانواده به خطر مي افتد. زماني که ارزش ها، نگرش ها و باورهاي حاکم بر روابط زن و شوهر براساس لذت طلبي ، مصلحت گرايي، ماده گرايي و سودطلبي استوار باشد، بي شک روابط انساني از معنويت تهي مي شوند. اين نوع روابط بسيار سست و شکننده خواهند بود و به محض بروز موقعيتي خاص مانند بي پولي ، تنگدستي ، بيماري ، کهولت و افزايش سن و نظاير آن از درون متلاشي مي گردد و با هر بهانه اي از هم مي گسلد . 3: عدم صداقت و فريبکاري جوهر روابط سالم ميان زن و شوهر صداقت است . صداقت اعتماد را بنياد مي نهد. زن يا شوهري که با همسر خود صادق نيست و با دادن وعده و وعيدها مي خواهد زندگي کند ، با رفتار خود کانون گرم و صميمي خانواده را دچار تزلزل مي کند. زن و شوهري که از واقعيت ها دور هستند و در عالم اوهام و تخيلات زندگي مي کنند ، آيا مي توان گفت که زندگي زناشويي موفقي خواهند داشت ؟ گاهي اوقات پنهان کردن حقايق ( مخفي کاري ) و فريب دادن ( فريب کاري ) موجب مي شود ارکان خانواده متزلزل شود و روابط زن و شوهر آسيب ببيند. براي مثال شوهر يا زن ، آمد و شد، معاشرت ها، درآمد و هزينه خود و نظاير آن را از يکديگر پنهان مي کنند. غافل از آن که روزي اين حقايق آشکار و منجر به تيرگي روابط بين آنان خواهد شد . اين گونه رفتارها به صورت عوامل نهفته در زندگي مشترک باقي مي مانند و چنانچه زوجين بدان توجه نکنند ، زمينه هاي از هم گسيخته شدن بنياد خانواده را فراهم مي کنند. 4: عدم توجه به نيازهاي همسر زوج هاي موفق کساني هستند که در صدد ارضاي نيازهاي همسر خود مي باشند. بنابراين هر زن يا شوهرش وظيفه دارد نيازهاي جسمي و روحي همسرش را بشناسد و در مقام ارضاي آنها برآيد.ارضاي نيازها به طريق درست و مطلوب به رشد همه جانبه و ايجاد امنيت رواني زوجين منجر مي شود و در نتيجه سلامت خانواده تأمين مي گردد. براي مثال هر انساني نياز به « امنيت »، «محبت» ، «توجه و احترام » دارد. لذا هرگاه اين گونه نيازها از طرف همسر تأمين نشود ، فرد احساس ناامني رواني مي کند و بهداشت رواني خانواده مختل مي شود. بديهي است توجه به نيازهاي همسر، فقط به نيازهاي زناشويي ختم نمي شود. احترام و پذيرش ، نگاه مهربان به يکديگر، در کنار هم حضور داشتن ، در فعاليت هاي مشترک شرکت کردن ، و نظاير آن نشانه توجه به نيازهاي همسر است . 5- ابهام و افراط در انتظارها به طورمعمول مشخص کردن انتظارها در روابط ، باعث معين شدن وظايف و حدود روابط افراد مي شود. در خانواده هايي که انتظارهاي متقابل زن و شوهر مشخص نشده است، روابط آسيب پذيراست و زوجين دقيقاً نمي دانند نسبت به يکديگرچه و ظايفي به عهده دارند. براي مثال وقتي وارد خانه مي شويد ، انتظار داريد با شما چگونه برخورد شود؟ آيا تا به حال به همسرتان گفته ايد که چه انتظارهايي از او داريد ؟ آيا از همسرتان انتظار داريد به شما احترام بگذارد؟ در صورتي که پاسخ شما مثبت است ، آيا شما هم وظيفه خودتان مي دانيد که به همسرتان احترام بگذاريد؟ به همين ترتيب آيا انتظار داريد همسرتان شما را دوست داشته باشد؟ در صورتي که پاسخ شما مثبت است ،آيا شما هم همسرتان را به قدر خودتان دوست داريد؟ در هر صورت تفاوت و تعارض در انتظارات موجب مي شود فضايي نامساعد و کينه توزانه به وجود آيد. گاهي اوقات داشتن توقعات بيش از حد از همسر، مثل اين که انتظار داشته باشيم او همچون فرشته باشد ، يا معلومات بسياري داشته باشد ، يا در نظم و ترتيب سرآمد ديگران به حساب آيد، سلامت خانواده را در معرض تهديد قرار مي دهد. + نوشته شده در دوشنبه بیستم اسفند 1386ساعت 17:6 توسط عطاءالله دادیزاده | نظر بدهید شور و مشورت در خانواده لزوم مشاوره در ازدواج در قسمت قبل به مشاوره در رابطه با حوادث خانوادگی پرداختیم . اینک در ادامه می خوانیم ... در فرایند پیوند زناشویی قول و قرارهایی که قسمتی کتبی و رسمی ، و بخشی ضمنی و اخلاقی است، گذاشته می شود. مواردی که برای دختر و پسر در زمان عقد مطرح است و براساس آن زندگی مشترک آغاز می گردد؛ عبارت اند از : - زن و مرد در زمان عقد به هم دست بیعت داده و تعهد نموده اند که با وحدت و یگانگی زندگی شادی را تا پایان حیات بگذرانند و در این راه بکوشند. - آنها تعهد کرده اند برای مصالح مشترک تلاش کنند، در جهت تأمین منافع خانواده بکوشند و در غم و شادی یکدیگر شریک باشند. - احترام و حقوق یکدیگر را رعایت کنند و از هرگونه رفتار و کرداری که به محبت و الفت آنان لطمه بزند خودداری نمایند. - در سلامتی و بیماری و گرفتاری ها به یکدیگر کمک کنند و یار و یاور یکدیگر باشند. - فرزندان خود را در کمال دقت و سعی و کوشش بپرورانند و در تعلیم و تربیت آنان حداکثر اهتمام را مبذول دارند. - در تمام امور با یکدیگر صادق و صمیمی باشند. از آنجا که در هر مؤسسه یا نهادی یک نفر باید مسئولیت را به عهده بگیرد ، بنابراین فردی به عنوان رئیس خانواده انتخاب می شود. در جامعه ایرانی این سِمـَت به مرد واگذار شده است. رئیس خانواده باید طوری عمل کند که محیط خانواده به محیط تفاهم ، تعاون و همکاری تبدیل شود؛ رفتارها، اندیشه ها و موضع گیری ها براساس صفا و اخلاص باشد. و نیز شرایطی فراهم گردد که فرزندان از نظر جسمی و فکری رشد کنند و افرادی مفید و مؤثر بار آیند. از جمله موضوعی که می تواند محیط خانواده را از نظر رشد و تکامل و شرایط انسانی محیطی مناسب سازد، مسئله شور و مشورت و صلاحدید از افراد خانه در امور مختلف زندگی است. ضرورت مشورت در خانواده از آنجا که شوهر به عنوان رئیس خانواده برگزیده شده، بر سایر اعضای خانواده ولایت دارد. ممکن است او چنین احساس کند که می تواند هر کاری بخواهد بدون نظر دیگران در خانه انجام دهد. گاه ممکن است زن برای قدرت نمایی مرد را کنار بزند و زمام زندگی را به دست بگیرد و هر طور بخواهد عمل کند. در هر دو حالت ، خط مشی نامناسب است و اعضای خانواده احساس تعلق و مشارکت در زندگی نمی کنند. مشی صحیح آن است که چون اعضای خانواده سرنوشت مشترک دارند، کلاً باید در امور زندگی دخالت داده شوند؛ و کارها با شور و مشورت، صلاحدید و توافق انجام گیرد. در این صورت همه اعضای خانواده همکاری خواهند نمود و کلیه امور از روی نظم و دلسوزی انجام خواهد گرفت. عدم توجه به نظر افراد خانواده، آنان را در انجام کارها بی اراده و متکی بار می آورد و این نوع رفتار سبب اهانت و جریحه دار شدن احساس، ادراک و عواطف آنان خواهد شد. در نتیجه شرایط لازم برای رشد و پرورش فرزندان فراهم نمی آید و زندگی شاد و پرتفاهمی به وجود نخواهد آمد. برای آن که ابعاد شور در خانواده مشخص شود؛ می توان مشورت اعضا را در ارتباط با یکدیگر به چهار دسته تقسیم نمود: 1- مشورت زوجین: اداره امور خانه در حوزه وظایف پدر و مادر است. چنانچه آنها در امور خانه با یکدیگر مشورت نکنند، علاوه بر آن که کارها به خوبی انجام نمی گیرد، همکاری نیز انجام نخواهد شد و زندگی نشاط خود را از دست خواهد داد. در مواردی زن بیشتر می تواند صاحب نظر و کارآمد باشد ، در برخی موارد مرد در رفع مشکل مؤثرتر است. در امور مربوط به خانه داری ، "زن" و در رفع معضلات و پیچیدگی های زندگی "مرد" بهتر عمل می نماید؛ ولی شور و همفکری در همه امور ضروری است و علاوه بر آن که راه حل های مناسب تری به دست می دهد ، به علت دخالت در تصمیم گیری همکاری بیشتری را موجب می گردد. پاره ای از اموری که در خانه باید با مشورت زوجین انجام گیرد به شرح زیر است: - آموزش و پرورش فرزندان و نحوه برخورد با آنان در انجام تکالیف مدرسه ، نابهنجاری های رفتاری و غیره؛ - تزئین و آراستن خانه ؛ - سفرهای خانوادگی و برنامه های تفریحی ؛ - تهیه غذا و برگزاری میهمانی ها و معاشرت ها ؛ - خرید مایحتاج و وسایل خانه ؛ - تهیه لباس و نحوه پوشش و آرایش؛ - و بالاخره برنامه ریزی در کلیه امور زندگی. مشورت در امور خانه بین زن و مرد به اندازه ای در زندگی اهمیت دارد که خداوند در قرآن مجید مسئله زمان از شیرگرفتن بچه را موکول به مشورت و رضایت والدین فرموده است: فان اَرادَا فـَصالاً عـَن تـَراض مـِنـُهما و تـَشاور فـَلا جـُناح عـَلیهما اگر آن دو( پدر و مادر) با رضایت و مشورت یکدیگر تصمیم گرفتند؛ کودک را از شیر بگیرند اشکالی به رأی آنان نیست. (بقره / 233) 2- مشورت مادر با دختر:در فرایند تربیت ، مسائلی مشترکی بین دختر و پسر وجود دارند که پدر و مادر باید با توافق هم نسبت به حل آنها اقدام کنند، ولی برخی امور اختصاص به دختران دارد. در این موارد نزدیکترین فرد به دختر مادر است ، که باید با استفاده از روش های تعلیم و تربیت و با همفکری و ایجاد رابطه حسنه با دختر او را برای زن و مادر شدن آماده نماید. بعضی از این موارد عبارت اند از: - مسائل مربوط به بلوغ و قاعدگی؛ - مسائل شرعی ویژه دختران و زنان؛ - مسائل مربوط به غسل و طهارت و غیره؛ - رفتار و کردار با افراد محرم و نامحرم - نحوه برخورد، معاشرت و انجام مراسم و حضور در مجامع مختلف؛ - مسئله خواستگاری و انتخاب همسر ؛ - وارد شدن به دنیای زنان و حیات خاص آنان؛ - نحوه پوشش، آرایش و استفاده از زیور آلات و رعایت موازین شرعی در این موارد؛ - و بالاخره دختر همیشه همراه و همکار مادر است و باید از او زندگی خانوادگی ، مادری و همسری را فرا گیرد. بنابراین لازم است مادر در نقش یک مشاور و محرم راز و نزدیکترین فرد به دختر، او را از کلیه ریزه کاری ها و حیات زنان و بانوان مطلع و در این زمینه او را بصیر گرداند. 3- مشورت پدر با پسر:مداخله پدر در مورد مسائل مربوط به پسران باید به نحوی اعمال گردد که پسر کلیه مشکلات خود را بدون هیچ گونه رودربایستی با او در میان بگذارد. پسران در سن بلوغ کمتر با دختران محشورند، و بایستی از حضور در مجامع مختلط پرهیز کنند. مواردی که پدر باید از طریق شور و به صورت همفکری و محرم راز، پسر را در جریان قرار دهد عبارت اند از: - مسائل مربوط به بلوغ و نوجوانی ؛ - مرحله رشد جنسی و احتلام و بهداشت روانی در این زمینه ؛ - مسائل شرعی مربوط به غسل و طهارت و غیره؛ - رعایت موارد شرعی در ارتباط با دختران ؛ - چگونگی حضور در جلسات ویژه مردان و زنان یا جلسات مختلط و نحوه برخوردها؛ - راهنمایی در مورد مسائل مربوط به ازدواج و کلیه مراحل آن و رعایت معیارهای شرعی؛ - نحوه رفت و آمد در خیابان ها و معاشرت ها و حوادثی که احتمالاً ممکن است پیش پای او قرار گیرد. رابطه پدر و پسر باید طوری باشد که آن دو به عنوان دوست و طرف مشورت و محرم راز، یکدیگر را بپذیرند و پسر در تعامل با پدر، شیوه های زندگی ویژه مردان را بیاموزد و ادامه حیات سالم و صالح را فراگیرد. لازم به یادآوری است که مادر از طریق پدر به مسائل خاص آنان مطلع خواهد شد و با مشورت یکدیگر موجبات رشد و تکامل فرزندان را در زندگی فراهم خواهند ساخت. 4- مشورت کلیه اعضای خانواده: پدر به عنوان رئیس خانواده باید مسائل را با حضور همه اعضای خانواده و در محیطی گرم و صمیمی مطرح نماید، و نظر همه اعضا را بخواهد، و شیوه ای اتخاذ کند تا هر موضوعی پس از بحث و کنکاش، منجر به تصمیم گیری شود. مشورت و توجه به نظرات کلیه اعضای خانواده موجب می شود: - به شخصیت فرزندان توجه شود و آنان به تفکر در مسائل وادار گردند و از نظر ذهنی رشد کنند. - فرزندان دریابند در همه اعمال و رفتار آزاد نیستند ؛ بلکه باید در روابط و عملکردها، دیگران را هم به حساب آورند و تن به سازگاری اجتماعی دهند. - شور و مشورت ، جو خانواده را به صورت محیطی دوستانه در می آورد، و انس و الفت و نشاط بر آن حاکم می شود. - چون در تصمیم گیری ها همه سهیمند، بیشتر احساس تعلق به خانواده می کنند و در رعایت منافع آن دلسوزتر خواهند بود؛ و بدون آنکه تحمیلی احساس کنند وظایف و تکالیف خود را انجام خواهند داد. - چون موضوع از دیدگاه های مختلف بررسی می شود، تصمیمات متخذه بهتر و سنجیده تر خواهد بود. - بحث و بررسی و شور، اعضای خانواده ، به خصوص فرزندان را از نظر سیاسی اجتماعی رشد و تکامل خواهد بخشید. + نوشته شده در دوشنبه بیستم اسفند 1386ساعت 16:48 توسط عطاءالله دادیزاده | نظر بدهید فاصله سنی چقدر مهم است ؟ چه كنیم كه خانواده ای با دوام و مستحكم داشته باشیم؟ این سئوالی اساسی است كه هر جوانی در آستانه ازدواج مصمم به یافتن پاسخ آن است ، گرچه پاسخگویی به آن بعد از ازدواج هم دارای اهمیت است. جالب است كه بدانیم جواب شرع ، عقل ، علم و عرف به این سؤال یكسان است. و آن یك كلمه یعنی " كفو همدیگر بودن " است. كفو هم بودن دو همسر یعنی تناسب، همشأنی و همطرازی و در اصطلاح عرف یعنی با هم جور بودن. ازدواج پیوند بین دو انسان و دو خانواده است كه اجزاء اصلی و اساسی آن ، زن و مرد می باشند و هر قدر بین این اجزاء و عناصر هماهنگی ، تناسب و سنخیت بیشتری باشد. آن پیوند استوارتر ، مستحكم تر، پرثمرتر و لذت بخش تر خواهد بود. و به تعبیر "فلسفه السنخیه عله الانضمام" ، سنخیت و همتایی سبب جذب و پیوند است . به عكس ، هر چه این تناسب و هماهنگی كمتر باشد، زندگی سست تر، تلخ تر، كم ثمرتر و ناپایدارتر خواهد بود. علم و تجربه گویای آن است كه علت اساسی بیشتر ناهنجاری ها و ناسازگاری های زندگی زناشویی ، عدم تناسب و ناهماهنگی بین زن و شوهر است، بنابراین شناخت اموری كه موجب هماهنگی و تناسب بین زوجین است ضروری و لازم می باشد و به هیچ وجه نباید این مسئله را به بعد از ازدواج موكول كرد. یكی از امور مسئله تناسب و هماهنگی در سن زوجین است. لزوم تناسب سنی از اطلاق آیاتی مثل " فانكحوا ما طاب لكم من النساء " همسری مورد پسند و دلنشین انتخاب كنید، استنباط می شود. همچنین در روایات اسلامی به صراحت ، هم كفو بودن مطرح شده است. پیامبر اسلام می فرماید: با همسان و هم شأن خود ازدواج كنید. می توان گفت اسلام معیار و دلایل هماهنگی در سن را به عقل و عرف و علم سپرده است. اگر فرد به تجارب فراوان و واقعیت های موجود در جامعه و استدلال های علمی در این مسئله نظری بیفكند به راحتی پی خواهد برد كه همسر دلنشین و مورد پسند همسری است كه دارای هماهنگی و تناسب سنی باشد. قابل توجه است كه كفو هم بودن از نظر سن، تفاوت در سن است نه تساوی ؛ زیرا این تفاوت در آفرینش مرد و زن در مورد سن بلوغ قرار داده شده است. در مطلب ذیل ابعاد مسئله مورد نظر از دیدگاه علم و عرف مورد بررسی قرار گرفته است: فاصله سنی مناسب میان زن و شوهر را می توان 4- 3 سال در نظر گرفت. البته این بدان معنا نیست كه اگر یكی دو سال به این سنین افزوده و یا از آن كاسته شود، حتماً نباید ازدواجی انجام گیرد. شاید بتوان گفت كه اگر تمام زمینه ها بررسی شده باشد و مشكل خاصی دیده نشود، می توان فاصله سنی را به دیده اغماض نگریست، ولی در عین حال بهترین و مناسب ترین فاصله سنی 4- 3 سال است. طبیعی است كه اگر سایر شرایط ، مناسب نباشد، باز هم ازدواج نمی تواند موفق باشد. بارها با خانواده هایی مواجه می شویم كه فاصله سنی زوجین حتی به 25، 20، 15، 13 سال و سال های بین این ارقام بالغ می شود و با یكدیگر مشكلات عدیده ای دارند . ما دراینجا به بررسی معایب ازدواج هایی می پردازیم كه فاصله سنی بین زن و شوهر در آنها زیاد است. 1- مشكل عدم درك مطلوب یكدیگر وجود فاصله سنی زیاد موجب آن می شود كه زن و شوهر نتوانند به خوبی یكدیگر را درك نمایند. فردی با داشتن بیست سال سن بیشتر ، طبیعی است كه می تواند از تجارب بیشتری برخوردار باشد یا لااقل می تواند چنین احساسی داشته باشد. لذا این مسئله زمینه ای فراهم می كند كه شخص ارزش لازم را به نظرات فرد كوچكتر ندهد یا طرف مقابل بیش از اندازه احساس كوچكی نماید و همیشه در حال اضطراب و تشویش باشد و بالاخره از اداره زندگی درمانده شود و همین مورد زمینه عدم تفاهم را به وجود می آورد كه خود سبب پدید آمدن مشكلاتی عظیم در روابط زناشویی خواهد شد. اینان اغلب در وضع و موقعیتی هستند كه توافق روحی ندارند و نمی توانند مسائل و مواضع یكدیگر را درك كنند. 2- عدم تناسب در تواناییهای جسمی وقتی كه فاصله سنی بین زن و شوهر زیاد باشد، هر یك در دوره ای از زندگانی به سر می برند كه به لحاظ قوت و توان با همسر خود تفاوت های عمده دارند. مثلاً زنی كه هفده سال دارد ، در دوران جوانی به سر می برد و همسر او كه در 35 سالگی است، به مرز میان سالی نزدیك شده است. یكی غالباً فعال است و دیگری زودتر خسته و در اوقاتی منفعل می شود، گاه این خستگی و انفعال از طرف همسر جوان به خوبی مورد تجزیه و تحلیل قرار نمی گیرد و به حساب كم كاری گذاشته می شود، یا به عنوان شانه خالی كردن از زیر بار مسئولیت مطرح می گردد، و وقتی كه با این عنوان طرح می نماید، طبیعی است كه طرف مقابل احساس ناراحتی می كند و ممكن است این امر عاملی برای برانگیختگی او شود و در نتیجه محیط امن خانه تبدیل به فضایی ناامن و غیر قابل تحمل شود. در حالی كه مرد قصد شانه خالی كردن از مسئولیت را ندارد ولی از طرف همسرش متهم به تنبلی و بی مسئولیتی می شود و از آنجا كه در چنین مواردی مرد تنبلی را نمی پذیرد، مجادلاتی در می گیرد. 3- انعطاف پذیری كمتر فرد بزرگتر وقتی دو جوان با یكدیگر زندگی می كنند ، به دلیل جوانی انعطاف پذیری بیشتری دارند. فرد در سنین پایین تر چون نهال جوان است، امكان تغییر فراوانی را دارد. اما درختان ، مجال كمتری برای تغییر باقی گذاشته اند. همین امكان تغییر و تحول است كه ما را به یاد كلام گهربار پیامبر اسلام (ص) می اندازد كه فرمود : بیشتر كسانی كه به من ایمان آوردند، جوانان بودند. وقتی كه دو نفر جوان با هم ازدواج می كنند ، برای دست یافتن به سازگاری تلاش می كنند به نظر همدیگر توجه می كنند و خود را طوری تطبیق می دهند كه مورد پسند دیگری واقع شوند و بدین ترتیب رضایت طرف مقابل را جلب نمایند، حال آنكه با افزایش سن، انعطاف آدمی كاهش می یابد و همین امر در زندگانی مشترك معضل آفرین است. 4- پیدا شدن سوءظن گاه وجود فاصله های سنی زیاد باعث می شود كه زوجین سوء ظن هایی نسبت به یكدیگر پیدا كنند و ممكن است حتی نتوانند دلایلی هم برای این گونه افكار ارائه نمایند. 5- عدم ارضای غرایز یكی از اهداف ازدواج ، ارضای غرایز است و این خود می تواند عامل مؤثری در تداوم زندگی خانوادگی باشد. اما در سنین بالا، به لحاظ غریزی افول می نماید، به نحوی كه زوجین نمی توانند موجبات رضایت یكدیگر را در روابط زناشویی به نحو مطلوب تأمین نمایند و همین امر ممكن است موجبات درگیری را فراهم آورده ، محیط خانواده را متشنج كند. این مسئله در موارد چشمگیری به بروز افسردگی در زنان جوان می انجامد و در برخی از زنانی كه خویشتندار و باتقوا نباشند، گرایش به انحرافات و لغزشها دیده می شود. 6- امر و نهی پیوسته ی فرد بزرگتر در چنین خانواده هایی فرد بزرگتر به دلیل داشتن تجربه، خود را ملزم می داند كه مدام به همسر خود امرو نهی كند و امر و نهی بیش از حد- كه همیشه مبتنی بر حق نیست، بلكه سلیقه نیز در آن سخت مداخله می كند - موجبات ناراحتی همسر را فراهم می آورد. فرد بزرگتر احساس می كند كه باید فرد كوچكتر را تربیت كند و حال آنكه او انتظار دارد كه با همسر زندگی كند، نه آنكه همسر وی نقش پدر و مادر را بر عهده گرفته، به امر و نهی و تربیت وی مبادرت نماید. البته زن و شوهر باید برای تكامل وتعالی یكدیگر تلاش كنند و در مواقع ضروری به امر به معروف و نهی از منكر یكدیگر بپردازند. 7- كمرویی با همسر یكی از مواردی كه در این گونه خانواده ها دیده می شود، این است كه فرد كوچكتر دچار نوعی كمرویی رنج آور است و نمی تواند به راحتی مشكلات خود را با همسر خویش در میان بگذارد. لذا حرف های ناگفته در این خانواده ها بسیار است و مجال مناسبی برای طرح آنها وجود ندارد. سخنان ناگفته بر دل فرد رنجیده سنگینی می كند و گاه به فضای بیرون از خانه كشیده شده، برای دیگران مطرح می شود و این امر مورد قبول و پذیرش فرد بزرگتر نیست. زیرا او فكر می كند كه همسرش اسرار خانواده را به بیرون از خانه برده ، برای این و آن نقل می كند و این خود موجب بروز اختلافات تازه ای می شود و اگر فرد كوچكتر دردها را بازگو نكند، آنها بر روی هم انباشته شده ، او را افسرده می كند. در حالی كه درد دل كردن به آرامش فرد كمك می كند و او از این كه همسری دارد كه به درد دلهای وی گوش می دهد، احساس آرامش می كند، زیرا خوب شنیدن درد دلها بخشی از تسكین آلام است و بدین ترتیب فرد به پالایش روانی دست می یابد. وجود چنین فضایی در خانواده ضامن سلامت و بهداشت روانی زوجین است. وجود كمرویی بسیار و رنج آور مانع بیان دردها شده ، چون تخلیه روانی صورت نمی گیرد، سلامت روانی فرد كوچكتر در معرض خطر قرار می گیرد. خانم جوانی می گفت: همسرم سالها از من بزرگتر بود و من همیشه با وی رودربایستی داشتم. از وی سؤال شد : تا كی با همسرت رودربایستی داشتی؟ او گفت: تا دو ساعت قبل از مرگ شوهرم. 8- دادن امتیازات بیش از حد در این نوع خانواده ها ، معمولاً مشكل دیگر این است كه فرد بزرگتر برای این كه فرد كوچكتر را جذب كند و زندگی تداوم یابد، باید مدام به او امتیازاتی بدهد كه وی را به دوام زندگی دلگرم كند. اما هر كس قادر نیست كه مدام چنین امتیازاتی بدهد ، زیرا گاه دادن این نوع امتیازها برای فرد بزرگتر غیر قابل تحمل و یا غیر ممكن می گردد و بدین ترتیب از انگیزه طرف مقابل برای ادامه زندگی می كاهد. از سویی طرف كوچكتر كه از نقطه ضعف همسر خویش اطلاع یافته درصدد اخذ امتیازهای بیشتری بر می آید و تقاضاهای فراوان جوانی پر انرژی و توانا ، اختلافات خانواده را تشدید و جو ناامنی را بر خانه حكمفرما می كند و بدین ترتیب خانواده ای نابسامان شكل می گیرد كه كشمكشهای ناشی از آن، از ارزش والدین در نزد فرزندان می كاهد و در نتیجه تأثیرات تربیتی آنها را نیز كاهش می دهد. 9- ترس و ناامنی در مواردی هم دیده می شود كه فرد كوچكتر ، دچار ترس و و حشت می شود و این هنگامی اتفاق می افتد كه مرد خانواده از سن و سال بیشتری برخوردار است. خانمی می گفت با اینكه چند ماهی از مرگ همسرش نگذشته بود، و چندان متأثر هم به نظر نمی رسید. وقتی از اختلافات خانوادگی و تأثیرات منفی آن بر روی فرزندانش سخن می گفت، به تفاوت سنی زیاد خود با همسرش اشاره كرد و گفت : روزی كه ازدواج كردم سیزده سال بیشتر نداشتم، در حالی كه شوهرم در آن روزها سی ساله بود و من از دیدن او سخت دچار وحشت شده ، پیوسته از او می ترسیدم و این ترس و ناامنی تمامی وجودم را پر كرده بود و تا زمان مرگ او نیز وجود داشت، این ترس شدید همه ی آرامش مرا سلب كرده بود. پس اگر فاصله سنی میان زوجین زیاد نباشد، این گونه ترسها كمتر دیده می شود. 10- نتایج نامطلوب دیگر تفاوت سنی زیاد بین زوجین مشكلات دیگری نیز در پی دارد كه در دوره های پایانی زندگانی رخ می دهد و از آن میان می توان به موارد ذیل اشاره كرد: الف- احساس پشیمانی در غالب موارد ، این نوع ازدواجها با پشیمانی همراه می شود، زیرا مشكلات فراوان ناشی از این نوع ازدواجها به قدری زیاد و غیر قابل تحمل است كه در اكثر موارد موجبات پشیمانی را فراهم می كند. ب- بروز مشكلات غیر منتظره پیدایی مشكلات غیر قابل انتظار، پیامد نامطلوب دیگر چنین ازدواج هایی است. خانمی كه همسرش را از دست داده بود و با او تفاوت سنی زیادی هم داشت، اظهار می كرد : به دلیل عدم درك یكدیگر، زندگانی ما سراسر پر ازمشاجره و دعوا بود. او در مورد عاقبت زندگانی اش با همسر بزرگتر از خود می گفت: حالا كه او مرده ، پسر بزرگم مرا رها نمی كند و پیوسته به من می گوید: بالاخره با آن همه دعوا و جار و جنجالهایی كه به راه می انداختی كاری كردی كه پدرم بمیرد و در واقع تو پدرم را كشتی ومن هر چه می گویم مرگ پدر به دعواهای ما ربطی ندارد از من نمی پذیرد و با من سر این موضوع درگیری پیدا كرده است، یعنی تا وقتی كه همسرم بود ، با او دعوا می كردیم و حالا پسرم جای او را در دعوا و مشاجره گرفته است. ج- جرم زایی فرزندان مشكل دیگری كه در این گونه ازدواجها دیده می شود ، این است كه امكان جرم زایی در فرزندان آنها بیشتر از مواردی است كه زوجین فاصله سنی مناسبی با یكدیگر دارند. د- طلاق معضل دیگری كه گاه در خانواده هایی كه تفاوت سنی زوجین زیاد است دیده می شود ، مسئله عدم تحمل یكدیگر و وقوع طلاق است و در نهایت می توان گفت كه مشكلاتی نظیر عدم درك یكدیگر ، نداشتن تفاهم ، عدم انعطاف پذیری كافی و عدم ارضای غرایز ، گاه به عنوان موانعی جدی بر سر راه تداوم زندگی تلقی می شوند و طلاق كه مرگ اجتماع كوچك خانواده است ، رخ می دهد. توجه با بررسی سن ازدواج در میان قشرهای مختلف و جوامع گوناگون در می یابیم كه غالبا ًسن مردان در جریان ازدواج بیش از زنان است. آلن ژیرار می نویسد : آگاهی های جمعیت شناسانه درباره سن همسران به هنگام ازدواج آموزنده است و می دانیم كه بیشتر اوقات ، افرادی با هم پیوند زناشویی می بندند كه از لحاظ سنی به هم نزدیك باشند. از این رو تناسب سنی را باید به عنوان یك ضریب مهم همسان همسری كه در جامعه از اهمیت والایی برخوردار است، در نظر بگیریم. دیدگاه دینی از نظر اسلام ازدواج كردن با تفاوت سنی زیاد ، امر نامشروعی نیست و آنچه در سنت پیامبر دیده می شود، حكایت از مشروعیت این نوع ازدواج دارد. كمالات پیامبر به عنوان انسانی كامل به حدی بود كه به خوبی با حضرت خدیجه (س) زندگانی كرد و در آن زندگانی معضلی به خاطر تفاوت سن و سال دیده نمی شد و از سوی دیگر خدیجه (س) نیز زنی با كمال و بی نظیر بود. تمامی ثروت فراوان خود را در راه تبلیغ اسلام صرف نمود و اولین زنی بود كه به پیامبر ایمان آورد، در شعب ابیطالب با دیدن تمامی مشقت ها، به دلیل علاقه ای كه به اسلام و پیامبر داشت، همه آنها را تحمل كرد و فاطمه (س) را برای پیامبر به یادگار گذاشت. پیامبر نیز به عنوان همسری باوفا هر گاه كه نام خدیجه (ع) را می شنید اشك در چشمان مباركش حلقه می زد، به نحوی كه اطرافیان آن حضرت ، تأثر او را به خوبی حس می كردند. نتیجه آن كه فقط كسانی می توانند در این نوع ازدواج ها موفق باشند كه از رفتار پیامبر (ص) و خدیجه (ع) به خوبی متأثر باشند. امام صادق ( ع ) می فرمایند : العارفه لاتوضع الا عندالعارف زن فهمیده ی فرزانه باید در كنار مرد فهمیده قرار گیرد نه غیر آن . در پایان تأكید می كنیم كه ضمن رفع مشكلات چنین خانواده هایی از طریق مشاور خانواده باید به دختران و پسرانی كه قصد ازدواج دارند ، آموزش داد كه فاصله سنی بین آنان بین سه یا چهار سال و حداكثر هفت سال باشد و این چیزی است كه باید در موقع راهنمایی قبل از ازدواج برای آنان تشریح نمود تا دریابند كه با فاصله سنی كمتر ، مشكلات كمتری خواهند داشت، مشروط بر این كه به سایر جنبه های لازم برای ازدواج موفق نیز توجه كافی مبذول دارند. تذكر شاید یكی از خوانندگان این مطلب شما برادر یا خواهر گرامی باشید كه تفاوت سنی زیاد با همسر خود داشته باشید و ذهن شریفتان مشغول گردد كه این مشكلات در زندگی ما هم بروز خواهد كرد. پس چه باید كرد و راه حل چیست؟ نگران نباشید ، زیرا شما با پیامدهای تفاوت سنی زیاد آشنا شده اید و با اراده و كسب راهنمایی می توانید از بروز مشكلات جلوگیری نمایید. + نوشته شده در دوشنبه بیستم اسفند 1386ساعت 16:46 توسط عطاءالله دادیزاده | نظر بدهید توصیه به جوانان در آستانه ازدواج و خانواده های جوان برای یك زندگی مطلوب و منطبق بر اصول اخلاقی ، مسئله مهم میزان آگاهی و تقیّد كسانی است كه می خواهند با تشكیل خانواده بهره مناسبی از گذران عمر بگیرند. به طور معمول برای دادن اطلاعات از بایدها استفاده می شود، ولی در این مقاله بنا براین داریم كه از نبایدها شروع كنیم و نتیجه گیری اصلی را به عهده شما بگذاریم. 1- ازدواج نباید بدون توجه به شرایط و موقعیت های زوج جوان صورت گیرد. این پسرو دخترند كه بایستی با تلفیق مجموعه ی توان ها و توانمندی های خود ، به یك زندگی سروسامان دهند نه دیگران . یكی از مشكلات اساسی زوج های جوان درجامعه ما این است كه جوان با یك فكر و اندیشه ی آرمانی در صدد رسیدن به یك مدینه فاضله است و این گونه تفكر به او اجازه نخواهد داد تا واقعیت های موجود را احساس ولمس كند. از سوی دیگرواقعیت های موجود درجامعه ، خود را به گونه ای دیگر جلوه می دهند واولین تضاد این گونه ایجاد می شود. ازاین رو بهترین زندگی را كسانی دارند كه بتوانند از این جدال و تضاد به عاقبت رهایی یابند. ازجمله شرایط و موقعیت ها، شرایط اجتماعی و فرهنگی زوج جوان یعنی طبقه و پایگاه اجتماعی پسر ودختر است كه بایستی این شرایط همخوان باشد. از شرایط دیگر ، تناسب جسمی و سنی زوج است كه براساس دیدگاه ها ی بزرگان دین و همچنین روان شناسان ، بایستی به میزانی معین از رشد جسمی و سنی رسیده باشند و دقیق تر از رسیدن به این رشد، تناسب این دو با هم است . برای مثال اگر پسری همسری بزرگ تر از خود برگزیند ، یا فاصله سنی زوجین ده سال یا بیشتر باشد ، مشكلات عدیده ای برایشان رخ می نماید كه مجال طرح آنها نیست . 2- انگیزه ازدواج نباید شهوت وخوش گذرانی باشد. برای ازدواج انگیزه های عالی و ارزشمندی چون پاسخ به ندای فطرت ، تلاش دربقای نسل، عمل به سنت رسول الله ، تكمیل و تكامل ، و ازهمه قوی تر اطاعت فرمان خداوند وجود دارد كه چنانچه هر كدام از اینها به عنوان انگیزه ازدواج باشد، لذت و شهوت وغریزه و... را به همراه خواهد داشت تا جایی كه برای این لذت و شهوت ثواب هم خواهد بود. اما اگر این ارزش های عالی ملاك قرار نگیرد ، چون آن خواست ها مادی وهدف هایی سهل الوصل اند، مداومت برآنها انسان را خسته ، سرخورده ومحدود خواهد كرد. 3- ازدواج نباید همراه با انگیزه های مادی و دنیوی باشد. ازدواج هایی كه برای رسیدن به عشق ، جاذبه های مادی و قدرت ومال و موقعیت اجتماعی یا دستیابی به امكانات و بهره های دنیوی انجام شود، به علت مادی ونسبی بودن این اهداف و به ویژه این كه در كوران حوادث و اتفاقات تحت تأثیر شدید قرار می گیرند و از بین می روند، معمولاً به نتیجه مطلوب نخواهند رسید. 4- ازدواج نباید برای برآورده شدن خواست های دیگران باشد. به طور معمول ، آرزوهای پدران و مادران ، ایده آل های آنان، خود سری ها و كج فكری های آنها یا حتی انتقام جویی آنان از زندگی ومحرومیت های قبلی شان ، فرزندان را به سوی ازدواج هایی سوق می دهد كه در آن یا بایستی یك طرف ، یك عمر مظلومیت و تحقیر را تحمل كند وگذشت وصبوری از خود نشان دهد وبه قول معروف بسوزد و بسازد یا این كه هر دو طرف ( زن وشوهر) خود را محكوم به پذیرش این تحكم بدانند یا با به دست آوردن اندك بهانه ای بخواهند خود را از این تحكم پذیری رها ساخته ، در نتیجه با طلاق یا جدایی یا ... زندگی را بر خود و خانواده ، ناگوار و تلخ كنند. ناگوارتر از این ، خواست های افراد دیگری به غیر از پدر و مادر است. در بعضی جوامع دیده شده است كه دختر خون بهای مقتول است یا دختر به همراه مادر در خانه ناپدری یا ... زندگی كرده ، برای امرار معاش تن به سرنوشتی می دهد كه خود در شكل گیری آن نقش ندارد. 5- انگیزه ازدواج نباید چشم وهم چشمی ها ومقایسه های اجتماعی باشد. چه بسا مشاهده شده است كه پسر یا دختری تنها به خاطراین كه مادر یا پدرش می خواهد فرزندشان از دیگر هم سن وسال ها وبستگان كمتر و... جلوه نكند ناخواسته درگیرسرنوشتی می شود كه نه به صلاح اوست و نه خود نقشی درشكل گیری آن داشته است . 6- ازدواج نباید بدون جلب نظر و راهنمایی و هدایت والدین باشد . هرچند كه درموارد بالا ، معمولاً گناه متوجه پدران و مادران و جامعه است ، لیكن توجه به این نكته نیز ضروری است كه والدین بایستی به طور حتم درزندگی وتشكیل خانواده فرزندانشان نقش داشته باشند. یعنی لازم است حد ومرزها رعایت شود و فرزندان خودسرانه برای رسیدن به آن چه امروز می بینند اقدام به ازدواج نكنند. تناسب میان زوج جوان ، چنانچه همراه با نظر و راهنمایی والدین باشد ، نتیجه بخش خواهد بود. 7- ازدواج نبایستی بدون مشورت وچاره اندیشی با بزرگترها صورت گیرد. تجربه ای كه بزرگ ترها از زندگی خود آموخته اند در موقعیت هایی بایستی مورد استفاده كوچك ترها قرار گیرد. سخن بجایی است كه گفته شده است انسان باید دوبار زندگی كند ، باراول تجربه كسب كند و بار دوم با استفاده از آن تجارب گذشته ، یك زندگی سالم داشته باشد. انسان اندیشمند با كمی تأمل به این نتیجه می رسد كه از آن جا كه دو بار زندگی كردن ممكن نیست پس به جای زندگی اول می توان از تجربه دیگران و پیشینیان بهره جست . البته این امر در مسئله ازدواج بسیار ضروری است ، چرا كه آگاهی نسبت به مسائل اجتماعی از یك سو و شناخت اصل و نسب و نژاد و ویژگی های اخلاقی هر فرد با توجه به تعلقی كه به اصل و نژاد خود دارد از سوی دیگر، در مسئله ی همسر گزینی و توافق زن وشوهر در زندگی بسیار مهم و حساس است . 8- ازدواج نباید بدون توجه به قوانین و دستورهای الهی اسلام باشد. غریزه جنسی دربسیاری از موجودات زنده از جمله حیوانا ت وجود دارد وانسان نیز دراین ویژگی ، با حیوانات مشترك است . لیكن آن چیزی كه موجب تفاوت انسان از سایر حیوانات شده ، موقعیت ومقام ومنزلت انسان در نظام هستی است. به همان اندازه كه انسان در نظام هستی متمایز از سایر حیوانات ، از برتری و شرافت برخوردار است ، مسئله ی برآورده كردن غریزه نیز باید با شرافت ، ارزش و توجه همراه باشد. لذا مكتب حیات بخش اسلام برای رسیدن انسان به زمینه ای كه بتواند غریزه جنسی را ارضا نماید، دستورازدواج و زوجیت مرد و زن را مطرح كرده ، بر مشروعیت آن تأكید دارد. دستورها و آداب خاصی كه اسلام برای زن و شوهر قرار داده ، همه برای حفظ شرافت وجایگاه انسان است تا جایی كه تمّرد و سرپیچی زن از شوهر را به نوعی مستوجب عِقاب دانسته و افراط و تفریط در این موارد را بین زن و شوهر مورد ملامت و سرزنش قرار داده است . بنابراین توجه به قوانین اسلام موجب سعادت وپیشرفت خواهد بود ودر هیچ موردی تاكنون قانونی بهتر ومتعالی تر از اسلام ارائه نشده است. 9- در ازدواج، انتخاب همسر نباید بدون معیار وملاك باشد. مكتب انسان سازاسلام وهمچنین روان شناسان برانتخاب همسر وتوجهی كه دراین بحث مورد نظر است تأكید فراوان دارند. همه ی این تأكیدات برای به كارگیری ملاك ومعیار در انتخاب است . آنچه در اسلام به نام قانون كفویت مطرح است تعبیر بسیار جامع و پر محتوایی است كه بررسی آن درجایگاه خود نیاز به ارائه مقالات متعددی دارد كه در این جا به اختصار از آن خواهیم گذشت . دركفویت همسران مسئله كفایت و جامعیت مطرح است وآن هم در ارتباط بین زن و شوهر ودر جنبه های جسمی ، جنسی ، عقلی ، فرهنگی ، علمی ، اخلاقی ، اجتماعی ، روحی وروانی ، دینی ، خانوادگی و ... مورد نظر است. آن دو باید همه این جنبه ها را به عنوان ملاك برای انتخاب همسر در نظر بگیرند. 10- ازدواج نباید فقط تحت تأثیر عوامل اجتماعی صورت گیرد. انگیزه های اجتماعی ، مخصوصاً آن دسته كه در ارتباط با گروه همسالان ، علت و انگیزه ی انجام فعالیتی می شوند، درازدواج بایستی بسیار كنترل شده ودقیق مورد تحلیل و توجه قرار گیرند. این انگیزه ها اغلب آنی و زودگذر است وبسیاری از اوقات هم فریبنده و كاذب . دوست یابی ها، محبت ها وعشق های خیابانی و كوچه بازاری كه معمولاً ازموارد منفی عوامل اجتماعی اند ومقبولیت عام اجتماعی نیز ندارند، باید در ازدواج كاملاً كنترل بشوند، زیرا اگر ازدواجی با این انگیزه ها وعوامل انجام شود دارای عاقبت و پایان خوبی نخواهد بود. 11- ازدواج نباید مخالف امور ومقتضیات طبیعی باشد. در نظام هستی كه نظامی دارای ضابطه وحساب دقیق است، مسئله زوجیت یكی از مسائل مهم است. زوجیت ، لازمه تكمیل وتكامل و ثمردهی هستی موجودات است و برای این امر مهم ، شرایط طبیعی نیز درنظر گرفته شده است . به عنوان مثال گرده افشانی گیاهان در زمانی معین به نتیجه خواهد رسید و ازدواج هم در كودكی یا میان سالی و پیری نتیجه خوبی نخواهد داشت . لذا لازم است در ازدواج به این گونه امور و موارد دقت و توجه كافی شود + نوشته شده در دوشنبه بیستم اسفند 1386ساعت 16:44 توسط عطاءالله دادیزاده | نظر بدهید نقش ازدواج در سلامت روان جوانان چنانكه پیشتر اشاره شد ،ازدواج یك امر طبیعی و فطری و یكی از نیازهای ناگزیر بشر است. كسی كه به این نیاز طبیعی پشت كند بدون تردید، احساس كمبود خواهد كرد وچون برخلاف فطرت حركت می كند، به دشواری ها و مشكلات جسمی وروانی برخورد می نماید. بی شك ، یكی از مهمترین عوامل فشارهای روانی و استرس های رو به افزایش در دنیای امروز كه گریبانگیر بسیاری از جوانان است، عدم ازدواج به موقع آنان است.دختران و پسران جوان ، درفراز و نشیب زندگی ، به محیطی امن و پایگاهی عاطفی نیازمندند و بهترین فردی را كه می توانند برای تأمین این نیاز، برگزینند، همسراست. دختر و پسر جوان به وسیله ی ازدواج ، دركنار یكدیگر از آرامش ، امنیت و سلامت روان برخوردارمی گردند.خداوند متعال در این باره می فرماید: و از نشانه های او این كه ، همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا دركنارآنان آرامش یابید، در میانتان موّدت و رحمت قرار داد . در این نشانه هایی است برای گروهی كه تفكر می كنند". رسول گرامی اسلام – صلی الله علیه وآله – نیز ، ازدواج را عامل ایجاد اخلا ق نیكو د رفرد می داند و می فرماید: مردان وزنان بی همسر خود را به ازدواج یكدیگر درآورید ، چرا كه خداوند اخلاق آنان را نیكو می سازد" .امروزه ، پژوهش های جامعه شناسان و روان شناسان نیز، حاكی از ارتباط مثبت سلامت روان و ازدواج است. درهمین زمینه ، مطالعات اداره بهداشت عمومی امریكا درسال 1980 نشان می دهد كه بین سلامت روانی و ازدواج ، ارتباط معنی داری وجود دارد. افراد متأهل درمقایسه با افراد مجرد در وضعیت بهتری از سلامت روانی قرار دارند. نشانه های نوروتیكی درمقایسه ، كمتر در آنها دیده می شود و درصد كمتری از آنها دربیمارستان های روانی بستری اند. همین فواید ازدواج و تشكیل خانواده ، یعنی ایجاد اخلاق نیكو در افراد ، سلامت و بهداشت روانی ، انس ، آرامش ، مودت ورحمت است كه خانواده را بین دیگر نهادها ی اجتماعی ، ناهمانند و منحصر به فرد ساخته است به طوری كه از آن به عنوان ریشه ای ترین نهاد اجتماعی یاد می شود. نقش ازدواج و تشكیل خانواده درسلامت جامعه ازدواج و تشكیل خانواده ، نقش مهمی در تزكیه و بقای جامعه دارد و تلاش در جهت استحكام آن ، زمینه را برای سلامت اخلاقی و سعادت عمومی جامعه فراهم می سازد . چرا كه ازدواج مشروع جلوی بی بند و باری ، هرج و مرج و آشفتگی های جنسی را می گیرد و پسران و دختران جوان را وا می دارد كه در چارچوب قواعد و اصول مشخصی ، به زندگی اجتماعی تن دردهند.ازدواج و تشكیل خانواده برای انسان ها یك نیاز طبیعی است كه از فطرت و آفرینش ویژه ی آنان سرچشمه می گیرد و نباید آن را یك قرار داد متعارف اجتماعی تلقی نمود كه درصورت عدم تحقق آن ، آسیبی به نظام اجتماعی وارد نمی شود؛ بلكه برعكس، هرگونه آسیب به این بنیان مقدس ، پیامدهایی را در تحول ساختار كلی جامعه و نظام ارزشی و فرهنگی آن به دنبال دارد.خانواده از آن رو كه زیربنا و ریشه ی همه ی نهاد های اجتماعی است ، قدرت مندترین كانون اثر گذاری و مؤثرترین مركز برای سامان دهی یا نابسامانی اجتماع وعامل تشكل و سیستم دهی به جامعه است. هر گونه تغییر مثبت یا منفی در خانواده ، در جامعه ی بزرگ انسان ها تأثیر مستقیم و مؤثر دارد. ثبات یا بی ثباتی خانواده ، مستقیماً برثبات یا بی ثباتی جامعه تأثیر گذار است. جوامعی كه در آن ارزش ها در خانواده متزلزل گردد، بی شك ارزش های اخلاقی درجامعه ی كلان سقوط خواهد كرد. خانواده و جامعه آنچنان به هم وابسته اند كه فرآیندهای اساسی اجتماعی بدون حضور خانواده، شكل واقعی خود را پیدا نخواهد كرد. فرایندهایی چون همكاری، سبقت جویی ، ستیزه جویی، همانند سازی ، سازش ، فرمانروایی ، سلطه پذیری و ... همه وهمه ریشه در خانواده دارند؛ و این مورد تأیید جامعه شناسان و روان شناسان اجتماعی است. پایه و مبنای شرافت انسانی ، خود خواهی و خود مداری ، پذیرش انحراف ، سرقت ، تقلب و... همگی نشأت گرفته از خانواده است و این ، مورد تأیید جرم شناسان و آسیب شناسان اجتماعی است. و بالاخره ریشه های اساسی رشد یا پس افتادگی اجتماعی ، صعودها و سقوط ها، سامان داری یا نابسامانی های اجتماعی و ... را باید در خانواده جست وجو كرد.بیشتر حركت های اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی از خانواده آغاز شده و درجامعه موج آفرینی می كنند . برهمین اساس، همه ی ادیان الهی به ویژه اسلام ، خانواده را مؤثرترین راه برای هر گونه تغییر و تحول در بافت فرهنگی و اجتماعی جامعه می دانند. زیرا از یك سو خانواده ، خود مركز تعامل و تأثیر متقابل افراد بر روی هم است و تجربیات و آگاهی های فرد در خانواده ، در شكل دهی نقش اجتماعی او بیشترین تأثیر را دارد. و از سوی دیگر، هركدام از افراد خانواده ، پس از ورود به جامعه، درهم فرو می روند و بر یكدیگر تأثیر متقابل گذارده ، آرمان ها و عقایدشان درهم می آمیزد و حاصل این فعل و انفعالات به صورت یك طرز فكر، یك اندیشه ی اجت
    امضا ندارم ولی به جاش اثر انگشت میزارم

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  5. #5
    عضو سایت
    yeke bara hame hame bara yeke
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    tabriz
    نوشته ها
    6,358
    تشکر تشکر کرده 
    3,639
    تشکر تشکر شده 
    1,506
    تشکر شده در
    1,036 پست
    حالت من : Narahat
    قدرت امتیاز دهی
    333
    Array

    پیش فرض

    روشهاي شناسايي زنان و دختران مجرد از روي رفتارشان به شما نگاه مي کند و لبخند مي زند: نگاه کردن معمولاً جزء اولين علائم علاقه است. و اگر مي بينيد که زني شما را عميقاً نگاه مي کند و لبخندي روي لبانش است، به اين معني است که دوست دارد شما را هم امتحان کند. پس جلو برويد. با مردها در مهماني صحبت مي کند: اگر مي بينيد که زني با مردها در فاصله هاي مختلف صحبت مي کند، نشاندهنده ي اين است که طالب گفتگو است. جلو رفته و سر صحبت را باز کنيد تا بيشتر در مورد او بفهميد. با ساير زوج ها با ناراحتي نگاه مي کند: اگر از دور مشغول نگاه کردن به او هستيد و مي بينيد که با ناراحتي به ساير زوج ها نگاه مي کند، احتمالاً ياد زمان هايي افتاده است که خود نيز کسي را در کنارش براي همراهي داشته است. اينجاست که شما بايد وارد عمل شويد. حرکاتش به خوبي بيان مي کند که مجرد است: زبان جسماني يک فرد خيلي چيزها مي تواند در مورد او بازگو کند. مطمئناً اگر زني متاهل باشد موهاي خود را افشان نمي کند و اينقدر به سادگي سمت مردها نمي رود. اگر اينقدر شجاعت داريد که به او نزديک شويد، جلو رفته و ببينيد که زبان جسماني او چه مي گويد: کسي که به صندلي تکيه داده و دست به سينه نشسته است: "جلو نيا وگرنه با پاشنه ي کفشم مي کوبم توي صورتت." کسي که به آرامي بازو و پايش را لمس مي کند: " بيا با هم صحبت کنيم." زياد صحبت ميكند: اگر مثلاً با يکي از زنان همکارتان شروع به صحبت مي کنيد، و در يکي از اين گفتگوها به شما مي گويد که سگي به اسم جولي دارد، آشپزي زياد مي کند، هر هفته به باشگاه مي رود، و به کلاس هاي هنري نيز مي رود به اين معني است که مجرد است و همه ي اين کارها را براي مشغول نگاه داشتن خود انجام مي دهد. معمولاً با دخترها براي گردش بيرون مي رود: زنان متاهل اگرچه با دوستان دحترشان هم بيرون مي روند اما وقت زيادي را هم براي بيرون رفتن با مردشان صرف مي کنند. اگر مي بينيد که زني فقط و فقط با دخترها بيرون مي رود نشان دهنده اين است که مردي براي بيرون رفتن با خود ندارد. رفتاري بسيار دوستانه دارد: تجربه نشان مي دهد که زنان متاهل در مقايسه با زنان مجرد رفتاري کمتر دوستانه با ساير مردها دارند. وقتي مي بينيد که زني با همه مردها بسيار دوستانه و مهربانانه برخورد مي کند، احتمال اين وجود دارد که مجرد باشد
    امضا ندارم ولی به جاش اثر انگشت میزارم

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  6. #6
    عضو سایت
    yeke bara hame hame bara yeke
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    tabriz
    نوشته ها
    6,358
    تشکر تشکر کرده 
    3,639
    تشکر تشکر شده 
    1,506
    تشکر شده در
    1,036 پست
    حالت من : Narahat
    قدرت امتیاز دهی
    333
    Array

    پیش فرض

    شوهرداري مدرن شبها دیر به منزل می آید، لابد کار دارد که دیر می آید! اگر شما بیرون کار می کردید که ممکن بود اصلاً همان آخر شب هم به منزل نیائید!! اگر آقایتان انتظار دارد وقتی به منزل می آید برای او چای بیاورید، بدون حرف اضافی این کار را انجام دهید، وگرنه ممکن است اگر آقایتان اجازه نمی دهد هر کجا که می خواهید بروید، خدا را شکر کنید که اجازه می دهد نفس بکشید!! اگر آقایتان به شما خرجی نمی دهد، لابد خرجهای مهمتر از منزل دارد، جیکتان هم در نیاید!! اگر آقایتان اجازه نمی دهد سر کار بروید، سپاسگزارش باشید اگر آقایتان اجازه می دهد که بیرون از منزل هم کار کنید، از اینکه شما را قابل دانسته تا هم در منزل و هم بیرون از منزل کار کنید، از او تشکر کنید!!! اگر آقایتان به کوچکترین حقوق زنان بی توجه است، حقتان است اگر تحویلتان هم بگیرد شما به او می گوئید زن ذلیل!!! اگر آقایتان شلوارش چند تا شد و به تبع آن چند تا زن دیگر هم گرفت، خوشحال باشید که می تواند يک تنه از پس چند زن بر بیاید!!! مگر اوایل ازدواج همین مردانگی را دوست نداشتید؟!! اگر آقایتان برای شما هدیه نمی خرد، رویتان را زیاد نکنید! او خودش برای شما بزرگترین هدیه است! و یا لااقل بزرگترین هدیه که شما را همیشه تحمل می کند!!!! زی زی لوژی (شوهرشناسي مدرن) : اگر شوهرتان شبها دیر به منزل می آید، درب را به رویش باز نکنید!! مبلغ مهریه را هم به او یادآوری کنید تا کامروا شوید! آگر شوهرتان از شما انتظار پذیرائی دارد، یک هفته او را ترک کنید!!! از هفته آینده خودش هر شب برایتان کاپوچینو درست خواهد کرد!!! اگر شوهرتان موافق نیست که شماهر جایی می خواهید بروید، مگر شما منتظر اجازه او بودید؟!! خوب بروید!! تازه بعد هم غر بزنید که از این زندگی خسته شدین اگر شوهرتان به شما پول نمی دهد، شما هم به او روندین!!! دو سه روز کم محلی هم بی اثر نیست!!! اگر شوهرتان موافق کار کردن شما در بیرون از منزل نیست، خانه را به گند بکشید بی حوصلگی به را بیندازید افسرده باشید تا شما را به کار بیرون از منزل تشویق کند!!! اگر شوهرتان موافق کار کردن شما در بیرون از منزل هست،از زیر کار کردن در برید وانمود کنید که دوست ندارید نحوه جارو کردن و ظرف شستن و..... را به او آموزش دهید!! هرچند اقایون همه بلد هستن اگر شوهر شما فمینیست نیست،زن ذلیل که هست اگر شوهرتان به مسائل شما بی اعتناست شما بی اعتنا تر باشی ازصبح تا امدن او با دوستان گپ بزنید تا چشمتون به او افتاد قیافه بگیرید که ناراحت هستید
    امضا ندارم ولی به جاش اثر انگشت میزارم

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  7. #7
    عضو سایت
    yeke bara hame hame bara yeke
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    tabriz
    نوشته ها
    6,358
    تشکر تشکر کرده 
    3,639
    تشکر تشکر شده 
    1,506
    تشکر شده در
    1,036 پست
    حالت من : Narahat
    قدرت امتیاز دهی
    333
    Array

    پیش فرض

    شتباهي كه نبايد در س ك س انجام داد مسلما زماني كه مي خواهيد با فردي س ك س داشته باشيد آخرين چيزي كه مي خواهيد اين است كه وي از حس س ك س خارج شود! براي اينكار ۹ اشتباه وجود دارد كه به هيچ قيمتي نبايد آنها را انجام بدهيد. 1-وي را نمي بوسيد! باور كنيد يا نكنيد حقيقت اين است كه بالای ۹۰ در صد مردان در هنگام س ك س زنان را نمي بوسند! مردان پس از معاشقه و پس از اينكه مشغول انجام رابطه گشتند بوسيدن زن را بطور كامل فراموش مي كنند. بعضي ها دلايلي نيز دارند مبني بر اينكه ذهن آنها در آن لحظه به حركتي و كاري كه انجام مي دهند مشغول است ، يا پوزيشني را كه انجام مي دهند امكان برقراري بوسه در آن نيست. بعضيها در طول رابطه دهانشان خشك مي شود و طعم ترشي مي گيرد براي همين از بوسيدن و بوسيده شدن جلوگيري ميكنند و مسائل ديگر. اين اولين اشتباهي است كه باعث مي شود وي سير صعودي را براي ا ر گ ا س م به تاخير بياندازد.زنان دوست دارند در زمان د خو ل عملا مكيده شوند. آنها بوسه مي خواهند. 2-وي هنوز آماده نيست و شما شروع مي كنيد! بسيار ساده. شما شديدا تحريك شده ايد و معاشقه مي كنيد . وي نيز با شما همراهي مي كند اما وي هنوز كاملا تحريك نشده و به اصطلاح تنها فقط سرش گرم شده.در اين مواقع از تماس با نقاط فوق العاده حساس بپرهيزد.زنان دوست دارند كه در هنگام س ك س سر سينه هاي آنها را به آرامي بفشاريد و يا گاز بگيريد.كليتوريس را لمس كنيد و يا آنال را براي آنها ماساژ دهيد. اما همين كارها اگر به اشتباه در زماني شروع شود كه زن هنوز كاملا تحريك نشده و شما رابطه را آغاز كرديد ، مي تواند كاملا دردناك باشد. زنان در اين زمان بسرعت دچار درد و تيك هاي عصبي مي شوند. اين نيز باعث دورتر شدن آنها از ا ر گ ا س مشان مي گردد. در نتيجه به هيچ قيمتي اگر حس نكرديد كه در زمان معاشقه وي به مرحله اي رسيده كه بشما هجوم مي آورد ، رابطه را آغاز نكنيد. 3-تنها سينه ها و جهاز جنسي زن نيست كه حساس است! اين كار افراد بسيار ناشي در رابطه است! مرداني كه زمان ندارند و يا حوصله ندارند و يا شديدا تحريك شده اند و تحمل ندارند و يا وارد نيستند ، تماما اينكار را انجام مي دهند! آنها براي آماده سازي زنان مي دانند كه لبها و سينه ها و جهاز جنسي آنها حساس است و وقت خود را تنها بروي آن صرف مي كنند و ديگر به ساير نقاط كاري ندارند! يك مرد نا آزموده فراموش مي كند و يا نمي داند كه تمام بدن زن سرشار از نقاط حساس براي جذب لذت است.مردان فراموش مي كنند كه بايد شانه هاي زن را ببوسند.پاهاي وي را ماساژ دهند و ببوسند. از ماساژ عضلات ساق پا و تاثيرات آن خبري ندارند. از ماساژ عضلات كول كه باعث مي شود بدن وي كاملا شل گردد اطلاعي ندارند.از بوسيدن كمر و تاثيرات آن هيچ گونه برداشتي ندارند. در نتيجه بسيار ساده است كه زنان را بصورت تيكهاي عصبي تحريك كنند. نكته ديگر اين است كه توجه به نقاطي ديگر در بدن زنان باعث مي شود كه زنان تا حدي از خود بي خود گردند كه اين بار آنها بسمت شما هجوم آورند و سعي كنند شما را نيز به همان شيوه به سطحي كه در آن قرار گرفته اند برسانند 4-وزن خود را بروي وي نياندازيد! اين نيز كار ديگري است كه افراد نا وارد انجام ميدهند.اشكالي ندارد كه در رابطه ديوانه شويد و يا بخواهيد كه مقداري به وي فشار آوريد. فشار اوردن به زنان يكي از نكات كليدي برقراري رابطه و خواست زنان است اما اصلا معني فشار آوردن چنين چيز يا چيزهاي مشابه اين عنواني كه ذكر كردم نيست.مردان نا وارد خود را فراموش مي كنند ، خود را بروي وي مي اندازند و مشغول مي گردند. چنين چيزي تنها يك كابوس براي زنان است.بسياري از زنان ترجيح مي دهند كه در طول رابطه تحت كنترل باشند و مرد باشد كه آنها را در بر مي گيرد اما تحمل كردن وزن مرد اصلا چيزي نيست كه آنها خواستار آن باشند. مورد ديگر اينكه بخاطر تصور اينكه مرد بروي زن قرار گرفته است بسياري از پوزيشنها را نمي توانند انجام دهند.چراكه اصلا به زاويه مچ پاها و شكل سائدها در پوزيشنها توجه نمي كنند كه باعث شده تمامي وزن بدن بروي زمين منتقل گردد و زن چيزي را حس نكند. 5- شما يا دير ا ر گ ا سم مي شويد و يا زود ا ر گ ا سم مي شويد! اينهم مورد عذاب آوري براي زنان است.در هر دو جنس انسانها بعد از ا ر گ ا سم تماس با آلت جنسي به دليل تحريك بالايي كه شده بسيار شوك آور و عصبي است. اينكه شما نمي توانيد ا ر گ ا سم خود را كنترل كنيد باعث مي شود كه فقط چنين حسي را وارد كنيد! بايد ا ر گ ا سم خود را كنترل كنيد و سعي كنيد كه در لحظه مناسب به ا ر گ ا سم برسيد.اگر زود ا ر گ ا سم مي شويد زمان خود را براي معاشقه بيشتر كنيد تا وي نيز به مرز ا ر گ ا سم برسد.س ك س دهاني را انجام دهيد تا زمانيكه ببينيد وي وارد مرحله ا ر گ ا سم شده و در حال رفتن به ا ر گ ا سم است.در اين زمان شروع به انجام د خ و ل كنيد.اگر برعكس دير ا ن ز ال هستيد ، وي را ا ر گ ا سم كنيد و ديگر به دخول ادامه ندهيد چون براي وي لذت بخش نيست و درد آور است. به وي استراحت بدهيد و از وي بخواهيد كه با شيوه اي ديگر مثل ا و ر ا ل س ك س و يا همان س ك س دهاني شما را تحريك و به مرحله ا ر گ ا سم برساند . 6-به وي نمي گوييد كه مي خواهيد ا ر گ ا سم شويد. اينكه مي خواهيد چه كنيد بسيار مهم است.در حال رابطه هستيد و ديگر آماده تخليه هستيد . حال اين تخليه كجا قرار است صورت بگيرد ، مثل واژن ، دهان ، بدن و يا هر جاي ديگر بماند. در ابتدا بايد حتما به وي بگوييد كه در حال ا ر گ ا سم شدن هستيد و چه مي خواهيد بكنيد.و اينكه آيا وي با اين كار موافق است يا خير.بحث نكنيد و لازم نيست توضيح زياد بدهيد و يا اينكه توضيح بشنويد كه چرا نه.اينكار مال الان نيست.تنها به وي اطلاع بدهيد و بگوييد چه مي خواهيد بكنيد.بعد در صورت عدم موافقت سريعا امكان ديگر را به وي اطلاع بدهيد.اما حرف بزنيد.در سكوت كارتان را نكنيد . وي بايد بداند. 7- شماها به يكباره هنرپيشه فيلمهاي پورن مي شويد! اين هم عادتي است كه يه تعداد از شماها داريد.به محض برقراري رابطه فكر مي كنيد كه كارتان خيلي درست است و سعي مي كنيد تمامي كارهايي را كه ديده ايد و خواسته ايد روزي انجام بدهيد انجام بدهيد! بسياري از زنان از رفتارهاي متفاوت و پورن در رابطه استقبال مي كنند اما بسياري از آنها هم درگير مسائل عاطفي بيشتري هستند و از چنين كارهايي اصلا استقبال نمي كنند.شما بايد شريك خود را بشناسيد.آيا وي به گروه خون شما مي خورد؟ آيا تقاضاهاي شما در س ك س با هم تناسب دارد؟ آيا وي فردي است كه دلش مي خواهد تحت فشار قرار بگيرد و يا خير؟ تمام اينها بايد در قبل از هنگام س ك س شناسايي شود. قبل از اينكه وي شما را فردي وحشي خطاب كند! زنان زيادي از لحظات ديوانگي و فشار استقبال مي كنند . اما اين دليل نيست كه شما فردي را كه ازشيوه ذهني وي اطلاعي نداريد ناگهان تحت فشار بگذاريد.موهايش را در زمان ا و ر ا ل س ك س محكم بگيريد و چنگ بزنيد يا به باسنش با كف دست ضربه بزنيد ، از وي بخواهيد كه كارهايي را انجام دهد كه عموما مطلوب ذهنش نيست ، وي را بخواهيد فينگر يا فيست كنيد ، حرفهايي بزنيد كه چندان دلپذير نيست و يا هرچيز ديگري. اگر شما به چنين س ك سي تمايل داريد بسادگي يا بايد از رفتاري كه خواستار انجام آن هستيد با فرد مورد علاقه خود جلوگيري كنيد و يا اينكه از وي جدا شده و به دنبال فردي باشيد كه با شما جور گردد. اما فكر نكنيد كه چون زنان زيادي بدنبال ماجراهاي متفاوت در س ك س هستند همه زنها اينگونه اند! 8-ساكت هستيد! من مطمئن هستم كه شما مي خواهيد زن در طول رابطه بلند بلند آه بكشد و چنگ بزند و سر و صدا كند. بگويد كه تندتر يا آرامتر و مدام بگويد كه خوبه و حرفهاي ديگر...بسيار طبيعي است كه زنان نيز در طول رابطه مي خواهند واكنش شما را بدانند.آنها بايد بدانند كه كار خود را خوب انجام مي دهند و يا خير.اينكه بدانند قدرت ا ر گ ا سم كردن شما را دارند.شما اگر ساكت باشيد فكر مي كنند كارشان را درست انجام نمي دهند.اينكه شما هم صدا كنيد و يا ساده اعلام كنيد كه چه حس خوبي داريد چيزيست كه شما براي تبديل از يك آماتور به يك حرفه اي لازم داريد 9-نحوه حركتي پمپ كردن شما بسيار نا بخردانه است! بله. بسياري از مردان فكر مي كنند بايد مثل چكش بروي هاون بكوبند و درق درق پمپ بزنند. سرعت بالا داشته باشند و مدت طولاني! تمام اينها غلط است.زنان بسياري از اين وضع اصلا خوششان نمي آيد ودرد باعث مي شود كه زن " آه" را به " آي " تبديل كند. اما مردان همچنان گوششان بدهكار نيست! آنها فكر مي كنند فقط زن صدا بدهد يعني دارد لذت مي برد! آنها بخاطر اينكه نحوه عملكرد جنسي خود را عموما فارغ از درد ميبينند اصلا متوجه نيستند كه درد در اين رابطه مي تواند وجود داشته باشد. اين آن جايي است كه كه حرفه اي ها مي دانند چگونه عمل كنند.آنها آرام آ لت را وارد مي كنند و پمپ مي كنند.سرعت و نفوذ خود را با شرايط پوزيشن و خواسته زن همراه مي كنند. زن هرچه به ا ر گ ا س م نزديكتر ميشود سرعت و قدرت را بالا ميبرند.نه اينكه سرعت و قدرت را بالا ببرند تا زن را به ا ر گ ا سم برسانند! آنها مي دانند كه زن اكنون در چه حسي و كجا قرار گرفته و اكنون چه ميزان فشار و نفوذ آلت را لازم دارد. آيا شما هم مي توانيد زنان را بخوانيد ؟
    امضا ندارم ولی به جاش اثر انگشت میزارم

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  8. #8
    عضو سایت
    yeke bara hame hame bara yeke
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    tabriz
    نوشته ها
    6,358
    تشکر تشکر کرده 
    3,639
    تشکر تشکر شده 
    1,506
    تشکر شده در
    1,036 پست
    حالت من : Narahat
    قدرت امتیاز دهی
    333
    Array

    پیش فرض

    اهميت لامسه در روابط زناشويي... بودا در يكي از جلسات براي شاگردان خويش چنين گفت: من هيچ شكل،رايحه، صدا ويا تماسي را مانند وجود يك زن سراغ ندارم كه بتواند اينچنين در يك مرد ايجاد هيجان كند.درواقع زماني كه ما چيزي را ميبوئيم فقط بيني ما آن را حس ميكند.اين وضعيت براي در كلام و ساير حواس نيز صادق است بجز حس لامسه…در تمام سطح پوست ما مراكز لامسه وجود دارند.وقتي مي گوييم كه كسي را با تمام وجود دوست داريم اغراق نكرده ايم چون در عشق هر نقطه از سطح بدن ما مركزي براي احساس لذت ميباشد.دليلي كه پيرمرد و پيرزنها اينهمه با علاقه يكديگر را نوازش ميكنند اين است كه آنها ضعف قدرت جنسي را براحتي با لامسه جبران ميكنند…حال با اين مقدمه مي خواهم مطلبي را برايتان روشن كنم… متاسفانه زوج های جوان به دليل عدم تربيت جنسي فكر ميكنند كه كشش جنسي يك مرحله دارد و آن هم دواي دردش رابطه جنسي ميباشد!!..آقايان بمحض اينكه گرايشي از همسرشان به سمت خود احساس كنند ميگويند: ..خب ديگه، الان وقتشه كه من نقش يك شوهر ايدآل رو بازي كنم!!!و شروع به رابطه جنسي ميكنند و بعد هم فكر ميكنند كه عجب شوهران كار درستي هستند كه اين همه به همسرانشان رسيدگي ميكنند!!نتيجه اينكه بدليل عدم استفاده درست از رابطه جنسي زن دچار يك نارضايتي پنهان مي شود.زيرا كه مانند كسي ميماند كه آب ميخورد ولي هنوز تشنه ميباشد... بايد بدانيد كه كشش جنسي مراحل دارد..مثلاً اگر آن را به 10 قسمت تقسيم كنيم از درجه 1 تا 6 يا 7 لازم نيست شما را رابطه جنسي داشته باشيد چون خواست همسر نيست…ولي شما هر مرحله اي رو 10 تعبيير ميكنيد و ميگوييد :… عزیزم، برو تا بريم!!!!! چيزي كه بايد بدانيد اين است كه حس لامسه يكي از عوامليست كه براحتي نياز جنسي همسر را بدون ايجاد رابطه در مراحل ابتدايي پاسخگو ميباشد…متاسفانه بعضی ها فكر ميكنند كه رابطه مانند چراغ برق است كه تا كليد آن را بزني همه جا روشن و غرق شادي شود و به محض خاموشي همواره براي روشن شدن آماده باشد!!... آقايان و خانم ها بايد بدانند كه اهميت لامسه براي همسرانتان خيلي بيشتر از ميكانيسم اقتران ميباشد.حتماً بايد كشش را در مراحل ابتدايي شناسايي كنيد و از تكنيك هاي مختلف براي ارضاي روحي و جسمي وي استفاده كنيد…از آن جمله به تكنيك ماساژ دادن اشاره ميكنیم… ماساژ دادن اندام هاي بدن ضمن اينكه باعث بهتر بحركت در آمدن خون در بدن شده و خستگي را دفع ميكند از نظر روحي يك نوع قدرداني را براي همسر تداعي ميكند. و نيز امكان ارضا جسمي و روحي را در مراحل پايين كه منظور ايجاد رابطه نميباشد را داراست….زن و مرد به محض تماس دست زوج مخالف با خود احساس لذت و شعفي را در تمام بدن خود حس ميكند.ماساژ دادن و لمس كمر و نقاط بدن عموماً يك حالت خلصه روحي براي وی بوجود مي آورد كه اين حالت براحتي ارضا كننده روح وي ميباشد و ديگر نيازي نيست كه شما از رابطه فيزيكي استفاده كنيد و پدر خود و همسرتان را در آوريد…آخرش هم خسته و كوفته يواشكي فكر كنيد چرا ديگه لذتي نداره؟؟..انگار يه چيزي كمه؟؟!! پس در لحظاتي كه در همسرتان احساس سبك كشش جنسي ميكنيد با ماساژ دادن وي را به آرامش برسانيد وانرژي خود را حفظ كنيد ضمن اينكه از بي اثر كردن رابطه جنسي با همسرتان جلوگيري كرده ايد…..
    امضا ندارم ولی به جاش اثر انگشت میزارم

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  9. #9
    عضو سایت
    yeke bara hame hame bara yeke
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    tabriz
    نوشته ها
    6,358
    تشکر تشکر کرده 
    3,639
    تشکر تشکر شده 
    1,506
    تشکر شده در
    1,036 پست
    حالت من : Narahat
    قدرت امتیاز دهی
    333
    Array

    پیش فرض

    چگونه در انتخاب عشق اشتباه مي كنيد... يكي از موارديكه پدر صاحاب دخترها و پسرها را در آورده است عاشق شدن آنها مي باشد. امكان ندارد كسي را پيدا كنيد كه عاشق نشده باشد و روزي 2000 مرتبه به خود بد و بيراه نگفته باشددليل اصلي آن عدم شناسايي عشق از جاذبه طرفين به دليل كم تجربگي آنان مي باشد.اينكه مي بينيدهمواره پسرها دخترها را متهم به بي وفايي مي كنند و مي خواهند از آنان انتقام بگيرند! و دخترها هم پسرها را نامرد مي خوانند ،همه مرگش همين مورديه كه گفتم… عوامل ديگري نيز وجود دارد ولي موارد زير مراحل و عوامل غلطي هستند كه شما را از حقيقت دور ميكنند و نمي گذارند فكر كنيد.مسلماً يك رابطه كه بر پايه بنياني كج قرار گرفته نمي تواند چيز سالمي باشد…ولي اكنون شما آنها را خواهيد شناخت و با كمي تمرين مي توانيد چشمانتان را باز كرده و خود را كنترل كنيد… با به ياد داشتن اين موارد ديگر براحتي اشتباه نمي كنيد…. 1-مكان اشتباه… در اين گونه عشقها مكان آشنايي يك محل عمومي مثل كافي شاپ ، پارك ، خيابان و غيره و يا مكانهايي مثل مهماني ، عروسي و نظاير اينها مي باشد.نكته اصلي اينجاست كه شما در هيچ يك از اين مكانها نمي توانيد آزادانه با هم حرف بزنيد و اگر هم بتوانيد بدليل اتفاقي بودن برخورد مختان كليد كرده و دستخوش هيجان مي باشد. 2-غيبت معشوق… جمله اي از آلن وجود دارد كه ميگويد : قدرت عشق در غيبت آن ميباشد. شما بعد از برخورد يا به معشوق دسترسي نداريد يا يك دسترسي كوتاه مثل تماس تلفني يا 2 دقيقه ديدار سر كوچه!!!..شما وقتي امكان برخورد و يا تبادل نظر نداريد امكان ندارد بتوانيد بگوييد كه طرف براي شما مناسب است يا خير..فقط يك واقعيت وجود دارد وآن هم اينكه شما نقاط ضعف وي را نميبينيد و تمام آنچه را كه دوست داريد فرد مورد علاقه تان داشته باشد براي او فرض ميكنيد!!!!شما از او يك شخصيت مي سازيد و آن را ميبينيد نه آنچه كه واقعاً او هست… 3-دروغگويي… اين عامل بيشتر از جانب پسرهاست.آنها بمحض آشنايي با فردي مي دانند كه وي را نمي خواهند ولي براي يك استفاده جنسي شروع به پرت و پلا گويي ميكنند.دخترها هم مسلماً نمي خواهند كه اسباب لذت باشند پس مقاومت مي كنند.در نتيجه يك حباب از رابطه شكل ميگيرد كه بسرعت ميتركد و چيزي جز پاره اي ضربات روحي باقي نمي گذارد… 4-تلقين… شما در برخورد اوليه عموماً جذب صورت و اندام طرف ميشويد.شما مدام به هم عادت ميكنيد و خواهان يكديگر ميشويد در حاليكه در باطنتان گرايش چيز ديگريست.مثل انسان تشنه براي آب به هر دري ميزنيد و بعد از سيرابي چشمانتان را باز ميكنيد.مقوله ها را لطفاً با هم قاطي نكنيد…سر حد يك رابطه عاشقانه مي تواند يك رابطه جسمي باشد ولي يك خواهش جسمي در پناه عشق بزودي شما را با لگد از خواب بيدار ميكند… 5-چشمان بسته… در ملاقاتها و ديدار ها آنچنان تو كف لعبتي كه تور زده ايد ميرويد كه ديگر نه هيچ چيز ميشنويد نه ميبينيد!!!بعد از يك چنين ملاقاتهايي اگر به شما بگويند چي شد؟؟شما فقط دري وري خواهيد گفت!!پس اين ملاقاتها هيچ نكته مثبتي ندارد. 6-تقلاي بيمورد.. شما براي تور كردن طرف مورد علاقه از همه چيز و همه كار ميزنيد و تمام تمركزتان را براي بدست آوردن معشوق جمع ميكنيد.بعد كه تلاشهاي شما به اشتباه از سمت وي علاقه شديد معني شد و شما خيالتان راحت شد ، بادتان مي خوابد و دوباره خودتان ميشويد..حالا بامبول در ميارين…چون دچار يك نارضايتي پنهان از تلاشي كه كرده ايد ميباشيد..رابطه شما بزودي از هم ميپاشد… 7-پسرها و دخترها از سنين پايين شروع به يافتن همسر ميكنند. در زماني كه هيچ آمادگي اجتماعي ندارند.آنها يك نياز ساده دوستي با جنس مخالفرا كه بدليل بلوغ شكل ميگيرد را به غلط عشق تعبيير ميكنند..با مغزي خام به هم تعهداتي ميدهند.غافل از اينكه زمان ، شرايط واقعي را برايشان آشكار ميكند و آنها براحتي ضربه روحي مي خورند…اين ضربات آنقدر تاثير دارد كه در سنين بالا بدور خود ديواري از بي اعتمادي بكشند و همان ديوار باعث تنهائي شان شود…
    امضا ندارم ولی به جاش اثر انگشت میزارم

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  10. #10
    عضو سایت
    yeke bara hame hame bara yeke
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    tabriz
    نوشته ها
    6,358
    تشکر تشکر کرده 
    3,639
    تشکر تشکر شده 
    1,506
    تشکر شده در
    1,036 پست
    حالت من : Narahat
    قدرت امتیاز دهی
    333
    Array

    پیش فرض

    مهارت های زندگی زندگی از زنده بودن خوشتر است . در عصر كنونی كه ما زندگی می كنیم بیماریهای ,استرس, اضطراب, افسردگی و... شایع وفراگیر است و شاخص معیار سلامتی جوامع و انسانها شاخص احساس توانمندی است و این توانمندی با فرا گیری مهارتهای زندگی كسب می شود.باور غلتی كه انسانهای امروزدارند این است كه همه چیز را برای زندگی كردن نمی خواهند بلكه زندگی را می خواهند برای رسیدن به همه چیزانسان زندگی را می خواهد برای این كه به كار ,تحصیل , ثروت , ازدواج و... برسد .ما هدف اصلی زندگی را درك نكرده ایم هدف اصلی زندگی متعالی شدن انسان است و چرا ما به راحتی این هدف مهم را زیر پانهادیم؟ به دلیل اینكه در زندگی مهارت كسب نكرده ایم .ما برای همه چیز مهارت كسب می كنیم ما برای همه چیز وقت می گذاریم . سرمایه گذاری می كنیم بجز زندگی , به جوان هایمان همه چیز می آموزیم بجز زندگی .گاهی جوانهای ما مهارتهای خیاطی, سفره آرایی و كامپیوتر و ... را دارند مهارت زندگی كردن را آموزش ندیده اند . عمر ی به جز بیهوده بودن سر نكردیم تقویم ها گفتند ولی باور نكردیم تعریف مهارتهای زندگی توانایيهای روانی , اجتماعی كه فرد را قادر می سازد با چالش های زندگی صحیح مقابله كند و آمو زش این مهارت ها موجب ارتقای رشد شخصی واجتماعی و محافظت از حقوق انسان ها و پیشگیری از مشكلات روانیـ اجتماعی می شود . پس كسی كه با مهارت زندگی كند نه تنها خودش در دریای مواج زندگی غرق نمی شود بلكه نجات دهنده دیگران نیز هست. چند مهارت عمده :١- خود شناسی و خود باوری ٢- ارتباط ٣- مقابله باهیحانات و كنترل اضطراب وخودآرام سازی ٤- تفكر خلاق و انتقادی ٥- تصمیم گیری صحیح ٦- حل مسئله مهارت خود شناسی و خود باوری یعنی : هر كس به نیاز ها واستعداد های خویش واقف باشد ما باید خود را با همین شرایطی كه داریم بپذیریم اگر پای من دچار اشكال جسمی است و مثل بقیه افراد نیست یك سره خود را سرزنش نكنم كه چرا من این شكلی هستم .چرا قد من كوتاه است و.... من باید یاد بگیرم كه خودم را مورد پذیرش قرار دهم درغیر این صورت نمی توانم به موفقیت دست یابم.ما می توانیم از خود شناسی به خدا شناسی برسیم حضرت علی علیه السلام می فرماید : ( من عرف نفسه فقد عرف ربه) ارتباطات : ارتباط صحیح از مهمترین مهارتهای زندگی به شمار می آید زیرا ارتباط می تواند در بر گیرنده دیگر مهارت های زندگی باشد . عوامل موثر در ارتباط موفق : آراستگی ظاهر , اعتماد سازی , هم دلی ، مهارت كنترل خشم به هنگام مشاجره , مثبت گرایی در بر خورد با دیگران , هم سطح بودن در رابطه , مهارت سخن گفتن در جمع , جرات آموزی وقت شناسی و مدیریت زمان , دوری از عصبانیت , مهارت نه گفتن و مخالفت با دیگران , مخاطب شناسی . آدمهای مایوس و افسرده آ دمهای بی مهارت در ارتباط هستند , مهارت ارتباط یعنی یافتن زبان مشترك .مثلا ما اگر با یك خارجی زبان بر خورد كنیم كه زبانش را ندانیم به او لبخند می زنیم لبخند زبان مشترك همه انسانها است و به نوعی انتقال عاطفه و محبت است. انواع ارتباط ( با خدا , با خود , باهستی , اجزاء,افراد) در بر خورد با افراد سه نوع ارتباط داریم ( ارتباط عمومی : مثل ارتباط با كلیه همكارها , همسایه ها و ... ) ( ارتباط انتخابی : مثل انتخاب دوست صمیمی , همسایه صمیمی و....)( ارتباط واجب : مثل ارتباط با خانواده , پدر و مادر , همسر وفرزندان و...كه بسیار حائز اهمیت می باشد .) در ارتباط واجب , مهارت آیین خویشاوندی, همسرداری و فرزند داری دخیل است , به زبان دیگر مخاطب شناسی و این كه هر گروه سنی ارتباط خاصی را می طلبد ما دوره كودكی را دوره آشنایی , دوره لطافت, بازی وانرژی می دانیم دوره نوجوانی و جوانی دوره شناخت و معرفت می باشد و بحران بلوغ وبحران هویت در این دوره بروز می كند باید با آنها مشورت كرد.به آنها مسئولیت داد و دوره بزرگی دوره باز خوانی و اصلاح مفاهیم زندگی است .اگر ارتباطات ما صحیح باشد انعكاس حرفهایمان در جوانها كاملاً نوید است .شهید باهنر می فرماید برای تربیت از آنجای شروع كنید كه كودك دوست دارد وبه آنجایی برسید كه خودتان دوستدارید .ما در خانواده هاسه نوع ارتباط می بینیم , ارتباط همه جانبه كه همه افراد خانواده به راحتی باهم ارتباط برقرار می كنند و می توانند پیام شان را به یكدیگر منتقل می كنند . ارتباط چرخشی كه یكی از افراد حرفهای دیگران را می شنود و به دیگران منتقل می كند مثلاً مادر مسئول انتقال پیام به دیگران است وبقیه با هم ارتباط راحتی ندارند. ارتباط فاصله ای كه هر كس دنبال كار خود است وبه دیگری كاری ندارد این نوع ارتباط معزل است . ارتباط درون خانواده بایستی همه جانبه باشد , همه به فكر هم باشند , برای مسائل یكدیگر راحل بیابندوبرای انتقال احساسات و عواطف با هم مشكلی نداشته باشند . فرزندان ما آیینه های ما هستند از ما الگو برداری می كنند . اگر پدر ومادر به نماز شان توجه كنند فرزندان علاقه مند به نماز می شوند , اگروالدین نمازشان را آ خر وقت بخوانند فرزند دیگر نماز خوان نخواهد شد . در خانواده ایكه پدر ومادر تندخو ومستبد هستند دختر وپسر الگوی مناسبی ندارند و نا هنجا ریهای رفتاری پیدا می شود اگر مادر مهربان و پدر تندخو باشددختر ممكن است از مادر هم مانند سازی كند اما تصویر نا بهنجاری از مردان دارد و در ازدواج سخت گیر می شود, پسر در این خانواده یا رفتار زنانه می آموزد ویا خشونت دراو ریشه دار می شود .اگر پدر مهربان و آرام ومادر تندخو باشد , دختر بدون الگو می ماند و پسر منطبق بر پدر شده و نسبت به زنان بد بین می شود و اما درخانواده ای كه پدر و مادر هر دو متین و آرام هستند , روابط صمیمی , توام با احترام وتفاهم در فرزندان دیده می شود . پیشنهادهایی برای بهتر كردن ارتباطات درون خانواده: ١- خانواده گرم وصمیمی باشد. ٢- پذیرش افراد در خانواده وجود داشته باشد , مثلاًاگر در مورد فرزند دختر پذیرش نداشته باشید این پذیرش منفی سبب بروز رفتارهای مردانه در دختر می شود . ٣- احترام به یكدیگر ٤- توجه به نیازهای جسمانی ,روانی افراد خانواده با توجه به جنس و سن آنها. ٥- محبت كردن به یكدیگر (منشا بسیاری از بزه كاری ها كمبود محبت است .) ٦- ایجاد امنیت در خانه .
    امضا ندارم ولی به جاش اثر انگشت میزارم

    [SIGPIC][/SIGPIC]

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/