فرهنگ > چهرهها - سالی که گذشت مصادف با 400 سالگی مرگ کاراواجو نقاش مشهور ایتالیایی بود.
به گزارش خبرآنلاین، سال گذشته اسم کاراواجو اولین بار در 27 اردیبهشت بر زبانها افتاد. وقتی محققان ایتالیایی اعلام کردند بقایای جسد کاراواجو، نقاش بزرگ ایتالیایی را کشف کردهاند.
کاراواجو سال 1610 در همین منطقه فوت کرد. با توجه به نتیجه آزمایش کربن و دیگر آزمایشها، چند قطعه از استخوانهای کشف شده با دیگر بقایای کاراواجو همخوانی داشتند.
این استخوانها متعلق به مردی بود که در زمان مرگ نقاش ایتالیایی بین 37 تا 45 سالگی مرده. میکلآنجلو مریسی که با نام زادگاهش، کاراواجو شناخته میشود در سن 39 سالگی درگذشته است.
سیلوانو ویچنتی، رییس گروه تحقیقات گفت درصد گرافیت و دیگر فلزات مرتبط با نقاشی در استخوانهای کشف شده بالا بود.
با اینکه نتایج آزمایش امیدوارکننده بود، اما قانعکننده نبودند. بنابراین گروه آزمایش DNA انجام دادند. ویچنتی در این مورد گفته بود با وجود اینکه کاراواجو فرزندی نداشته، اما با رجوع به دفتر ثبت احوال این شهر متوجه شدیم او 20 قوموخویش مرد داشته است.
کاراواجو که زندگی نابسامانی داشت در شهرساحلی پورتو ارکوله درگذشت و بقایایش هیچگاه کشف نشد.
محققان میگویند او در گورستان سن سباستینو در همان شهر دفن شد، اما در دهه 1950 برای ساختن پارکی تفریحی این گورستان خراب شد و بقایای اجساد گورستان احتمالا به گورستانی در همان حوالی منتقل شدهاند.
دلیل مرگ کاراواجو نیز مشخص نیست. مالاریا یا کشته شدن به دست یکی از دشمنان بسیار کاراواجو برخی از احتمالات هستند. این در حالی بود که مسئله مرگ این هنرمند تا حدودی اواخر سال حل شد.
حدود یک ماه بعد در 23 خرداد مسئولان نمایشگاهی که به مناسبت 400 سالگی کاراواجو برگزار شده بود اعلام کردند با توجه به استقبال مردم، این نمایشگاه 24 ساعته پذیرای بازدیدکنندگان است.
مسئولان نمایشگاه «اسکوئدری دل کوئیریناله» که بنایش بخشی از کاخ ریاست جمهوری ایتالیا است اعلام کردند برای کوتاه کردن صفهای طولانی مردم منتظر در گرمای تابستان، تصمیم گرفتند در روزهای آخر درهای نمایشگاه تمام وقت باز باشد.
در این نمایشگاه بیش از 30 اثر از کاراواجو به نمایش گذاشته شده بود. «سایه روشن» یا استفاده دراماتیک از تضاد روشنایی و تاریکی و استفاده برجسته از عناصر رئالیستی امضای این نقاش بزرگ بود.
از آثار مشهور کاراواجو «یوحنا قدیس تعمیدگر»، «بشارت» و «شهادت» در این نمایشگاه دیده میشوند. در همین ایام بود که محققان صحت استخوانهای کشف شده را تائید کردند و این استخوانها از 12 تیرماه به نمایش گذاشته شدند.
استخوانها که در محفظهای شیشهای نگهداری میشود در قلعه قرن شانزدهمی فورته استلا در شهر پورتو ارکوله به نمایش درآمد.
بیست و ششم تیرماه روزنامه واتیکان اعلام کرد تابلو نقاشی متعلق به کاراواجو را کشف کرده است. این تابلو شباهتهایی با آثار هنرمند مشهور دوران رنسانس داشت.
اما متخصصان چندان به صحت تابلو اطمینان نداشتند. آنها معتقد بودند چهارصدمین سالمرگ کاراواجو موجب شده است برخی سودجویان چنین ادعایی کنند.
حدود دو هفته بعد یعنی در چهارم مرداد ماه مشخص شد حق با متخصصان بوده و نقاشی که واتیکان مدعی شده بود متعلق به کاراواجو است، تقلبی است.
گفته میشود این تابلو نسخه کپی برداری شده از نقاشی اصلی اثر کاراواجو است. این کپی را به احتمال قوی شاگرد کاراواجو کشیده است. پس از این حدود هفت ماه خبری از کاراواجو نبود و آثارش در نقاط مختلف به نمایش درمیآمد و با استقبال روبرو میشد.
تا اینکه 30 بهمن پروندهای کشف شد که نه تنها حقایقی جدید از مرگ کاراواجو برملا کرد، بلکه نشان میداد این هنرمند شرارت های بسیاریکرده و حتی مرتکب قتل شده است.
نمایشگاهی از اسناد و مدارک در «بایگانی ملی» در رم ایتالیا نوری تازه بر زندگی پرفرازونشیب این هنرمند در اواخر قرن شانزدهم و اوایل قرن هفدهم میلادی تاباند.
نام دوستهای کاراواجو، جزئیات زندگی روزانه او و دعواهای گاه و بیگاه او که حتی یکی از آنها موجب شد پاپ پل پنجم او را محکوم به اعدام کند همگی در دستنویسهای پلیس، دادگاه و مقامات قضایی آن زمان ثبت شده و به خوبی نگهداری شده و حالا به نمایش درآمدند.
این مدارک نشان دادند هنرمند بزرگ و مشهور ایتالیایی در شهر میچرخیده و با خود اسلحه حمل میکرده، یک شمشیر و یک خنجر و حتی یک تپانچه. آن هم تپانچهای بدون جواز (که به بهانه حفاظت از مقامات مشهور که به او دستور نقاشی میدادند) همراه خود داشته است.
پای کاراواجو بارها به اداره پلیس کشیده شده بود، یک بار به دلیل پرتاب ظرفی به صورت پیشخدمت و یک بار هم به دلیل حفر کف استودیوی استیجاریاش به بهانه جا دادن تابلوهای بزرگش در آن. پس از اینکه صاحبخانه از او شکایت کرد، کاراواجو به همراه دوستش با سنگ شیشههای خانه زن را پایین آورند.
مدارک این نمایشگاه تصویری واضح از دعوای مشهور ماه مه سال 1606 به دست میدهد، در این نزاع کاراواجو مردی به نام رانوچو توماسونی را میکشد. این نزاع درست شبیه دعواهای گروه اوباش مدرن است. هشت نفر این نزاع را پی ریختند و حالا نام همگی آنها فاش شده است.
کاراواجو به همراه سه دوستش که یکی از آنها عضو ارتش بوده دشمنان خود را در زمین بازی سنتی (که شبیه به بازی تنیس است) واقع در محله زندگی نقاش میبیند. برخی مورخان میگویند این دعوا بر سر یک زن بوده، اما پرونده پلیس نشان میدهد این دعوا به دلیل بدهی بوده است. کاراواجو پس از کشتن رانوچو از شهر میگریزد.
یکی از همراهان نقاش هم به شدت مجروح میشود و به زندان میافتد. او بعدا دادگاهی میشود و صحبتهایش بخشی از مدارک آن نمایشگاه را شکل دادند.
راز مرگ زودهنگام
کاراواجو به جنوب و سیسیلی فرار کرد و مشغول کشیدن اثری جدید شد. حکم اعدام پاپ پل پنجم نیز به دلیل همین قتل صادر شد. این درحالی بود که کاراواجو به تازگی پرتره پاپ را کشیده بود.
مدارک به نمایش درآمده همچنین تا حدودی راز مرگ کاراواجو در پورتو اکوله در شمال شهر رم در ژوئیه سال 1610 را روشن کرد. کاراواجو برعکس آنچه پنداشته میشود، تنها و در ساحل و در حال فرار از پلیس و دشمنانش نمرد، بلکه روی تخت بیمارستان جان داد.
او که فقط 38 سال داشت در حال بازگشت به شهر بود به این امید که دوستان بانفوذش توانستهاند پادرمیانی کنند و پای او به زندان نرسد، اما بیمار شد و در بیمارستان درگذشت.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)