اشناي با شهرستان هاي استان كرمانشاه
بيستون، نام امروزي يك صخره برافراشته در شمال يك راه باستاني پر رفت و آمد كه محل عبور كاروانها و نظاميان از بابل و بغداد به سوي كوههاي زاگرس و همدان (اكباتان) بود، ميباشد.
بيستون در ۳۴درجه و ۳۵دقيقه شمال عرض جغرافيايي و ۴۵درجه و ۲۷دقيقه شرق طول جغرافيايي در فاصله حدودا ۳۲كيلومتري شرق شهر كرمانشاه قرار دارد.
نام پارسي باستان اين كوه بغستان و بگستان به معني جايگاه خدايان و در نوشتههاي يوناني بگيستانن (اروس ) ميباشد.
در آثار جغرافيدانان عرب سدههاي مياني مثل ابن حوقل، اصطخري و ياقوت هم اين كوه بهستون، بهستون ( ستونهاي خوب ) و بهيستان آمده است، در مجموع دگرگوني اين واژه بدين گونه است: بغستان و بگستان، بهستون، بهستان و بيستون.
كوه بيستون از زمانهاي دور نيز داراي اهميت و تقدس فراواني بوده و به علت شرايط جغرافيايي از آغاز زندگي بشر تا به امروز مورد توجه بوده و آثاري از هر دوره از تاريخ در پهنه آن ديده ميشود.
اين آثار از دوره جمعآوري غذا آغاز و به دوره صفويه ختم ميشود و بي شك بيستون را ميتوان گنجينيه تاريخ بشري ناميد.
محوطه تاريخي بيستون بطول تقريبي پنج كيلومتر و عرض سه كيلومتر آثاري از دوران پيش از تاريخ تا به امروز در بردارد كه از آن جمله ميتوان به غار شكارچيان، غار مرخرل ، غار مرتاريك ، غار مرآفتاب ، غار مر دودر ، تپه نادري، سراب بيستون، جاده تاريخي حاشيه سراب ، بقاياي گورستان قديمي، دژ تاريخي مدفون، نيايشگاه مادي، نقش برجسته و كتيبه داريوش ، مجسمه هركول، نقش برجسته متريدات دوم، نقش برجسته گودرز، سنگ بلاش ، پرستشگاه پارتي، بقاياي شهر پارتي ، بقاياي بناي ساساني، فرهاد تراش ، بقاياي پل ساساني، بقاياي سد ساساني، سنگهاي تراشخورده ساساني، كاروانسراي ايلخاني، بقاياي بناي ايلخاني ، كاروانسراي صفوي ، وقف نامه شيخ علي خان زنگنه و پل بيستون اشاره كرد.
مهمترين و مشهورترين اثر باستاني در اين محوطه نقش برجسته و كتيبه داريوش بزرگ ميباشد كه بزرگترين، پراهميتترين و معتبرترين كتيببهاي است كه تاكنون در جهان شناسايي شده و به نخستين سال فرمانروايي داريوش بزرگ از زبان خود او ميپردازد.
با آشنا شدن با اين اثر باستاني ميتوانيم خط ميخي پارسي باستان را بشناسيم و در مورد ريخت شناسي، پوشاك، طرز آرايش سر و صورت، اسلحه شناسي و اعتقادات مذهبي مردمان ۲۵۰۰سال پيش در امپراطوري هخامنشيان، اطلاعات ارزندهاي بدست آوريم.
نقش برجسته و كتيبه بيستون:
سنگ نبشته سه زبانه بيستون، به نخستين سال فرمانروايي داريوش بزرگ از زبان خود او ميپردازد، سالي كه داريوش، سراسر آن را در جنگ با شاهان دروغزن سپري كرد، پس از كشته شدن برديا و افتادن حكومت به دست داريوش، در سراسر امپراطوري هخامنشي ۱۹شورش بزرگ و كوچك اتفاق افتاد.
داريوش بزرگ پس از اينكه اين شورشها را فرونشاند تصميم گرفت كه مردم امپراطوريش را(و جهان پس از خود را) در جريان چگونگي به دست گرفتن قدرت و نخستين سال فرمانروايش قرار دهد.
او اين بناي يادبود و بيانيه مهم را در بيستون بر سر يك راه كهن به ثبت رساند، راهي پر رفت و آمد كه محل عبور كاروانها و نظاميان از بابل و بغداد به سوي كوههاي زاگرس و همدان بود و بعلت جايگاه ويژهاش كه از دير باز سرزمين خدايان ( بغستان ) ناميده ميشد شهرت داشت.
اين نقش برجسته، نگاره داريوش و اسيران، در سطحي عمودي به بلندي سه متر و در پهناي ۵/۵متر قرار دارد، داريوش لباس پارسي بر تن كرده ريشي آشوري دارد و افسري كنگرهدار بر سر گذاشته است و در سمت چپ مجلس بيستون قرار دارد.
اندازه داريوش در مقايسه با اسيران براي نشان دادن شكوه و عظمت اين مجلس، بزرگ تر ميباشد، بلندي قامت اسيران ۱/۱۷و بلندي قامت داريوش ۱/۷۲ متر ميباشد.
دو تن از ياران داريوش (هفت تنان)، ويندفرناه كمان دار و گئوبروه (گوبرياس) نيزهدار، پشت سر او ايستادهاند، داريوش كه در دست چپش كماني دارد پاي چپ خود را بر سينه نخستين دشمنش، گئومات مغ گذاشته است و گئومات دست هايش را به حالت التماس به بالا دراز كرده است.
پشت سر گئومات صف هشت تن اسير قرار دارد، كه به ترتيب نامهاي آنها آثرين، ندئيت ب ئير، فرورتيش ، مرتي ي ، چيسن تخمه، وه يزدات ، آرخ و فراد ميباشند و گردنهاي اين اسيران را با طناب به يكديگر و دست هايشان را از پشت سر بستهاند،بعدها اسير نهم يعني سكونخاي سكايي با خود تيز به جمع اسيران اضافه گرديد.
بر فراز سر اسيران، رو به روي داريوش، نگاره فروهرقرار دارد و داريوش دست راست خود را به نشانه نيايش اهورامزدا به بالا بلند كرده است،در فضاي بالاي سر داريوش نبشتهاي كوتاه آمده است.
متن اين نبشته چنين است:
بند -۱من داريوش، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه در پارس، شاه كشورها، پسر ويشتاسپ، نوه ارشام هخامنشي بند -۲داريوش شاه گويد: پدر من ويشتاسپ، پدر ويشتاسپ ارشام،پدر ارشام آريامن، پدر آريامن چيش پيش،پدر چيش پيش هخامنش.
بند -۳داريوش شاه گويد: بدين جهت ما هخامنشي خوانده ميشويم( كه) از ديرگاهان اصيل هستيم، از ديرگاهان تخمه ما شاهان بودند.
بند -۴داريوش شاه گويد: هشت (تن) از تخمه من شاه بودهاند، من نهمين (هستم) ما ۹(تن) پشت اندر پشت ( در دو شاخه) شاه هستيم.
داريوش در چند مرحله بعدي بيانيه تاريخي خود را كه نخستين اثر تاريخي مكتوب ايرانيان است، تكميل كرد، امروزه از سنگ نبشته بيستون چهار متن در دست داريم: متن پارسي باستان، متن ايلامي، متن بابلي و متن ترجمه آرامي.
متن پارسي باستان كه ظاهرا به صورت بخشنامه براي آگاهي ساتراپيهاي گوناگون به جاهاي دور و نزديك فرستاده شده است و نسخهاي از آن از الفانتين مصر به دست باستان شناسان افتاده است و در بابل هم قطعهاي از نگاره بيستون به دست آمده است.
داريوش در بيستون ( ستون ۴بند ( ۱۵ميگويد: تو كه پس از اين، اين نبشته و نگاره را ميبيني، مبادا به آنها آسيب بزني. تا ميتواني آن ها را همان گونه كه ميبيني، نگهداري كن، ولي گذر زمان و فرسايشهاي ناشي از باران و باد تمام سنگ نبشتهها را و مخصوصا سنگ نبشته به زبان بابلي را دچار آسيبهاي فراواني كرده است.
ولي بيشترين خسارت در همين قرن اخير اتفاق افتاده است، زماني كه سربازاني كه در جنگ جهاني دوم در پايين جاده بيستون گشت زني ميكردند نگارهها و كتيبه با ارزش بيستون را هدف گرفتند و آسيبهاي جبران ناپذيري را به اين اثر تاريخي وارد كردند.
داريوش بعد از اتمام كار بناي يادبود بيستون فرمان داد كه زير اين بناي يادبود را بتراشند و همين عمل باعث شد كه تا قرنها دست بشر اين اثر باارزش تاريخي را لمس نكند و از آسيب دور نگهداشته شود.
مجموعه جهاني بيستون تير ماه سال ۸۵در نشست يونسكو در كشور ليتواني به عنوان هشتمين اثر جهاني كشور در فهرست آثار جهاني به ثبت رسيد
![]()
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)