پروردگارم ،مهربان من
از دوزخ این بهشت، رهایی امبخش!
در اینجا هر درختی مرا قامت دشنامی است
و هر زمزمه ای بانگعزایی
و هر چشم اندازی سکوت گنگ و بی حاصلی ...
در هراس دم می زنم
در بی قراری زندگی می کنم
و بهشت تو برای من بیهودگی رنگینیاست
من در این بهشت ،
همچون تو در انبوه آفریده های رنگارنگتتنهایم.
"تو قلب بیگانه را می شناسی ، که خود در سرزمین وجود بیگانهبودی"
"کسی را برایم بیافرین تا در او بیارامم"
دردم ، درد "بی کسی" بود
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)