تاریخ کرد پس از اسلام


با آغاز حملات اعراب مسلمان به رهبریعمربن خطاب در سالهای (634-642 ) نواحی اربیل , موصل ونصیبین را که نواحی کردنشین بودند به تصرف مسلمانان درآمد بعد از عمربن خطاب , دردوره جانشین ویعثمان ابن عفان نیز مناطق شمالی کردها و مناطق قفقاز بهتصرف درآمد . کردستاننیز مانند دیگر شهرهای ایران پس از سالهای به اسلام روی آوردند . تحریف دین بهی زرتشت توسط مغان مذهبی - باجهای کلان به خلفای عرب - تبعیض در بین مسلمان و غیر مسلمان و نبردهای گوناگون ایرانیان با اعراب ( بابک خرمدین - مازیار - یعقوب لیث - استادسیس - سنباد - . . . ) در نهایت به شکست و کشتار مردم منجر شده بود باعث گردید کردها نیز به دین اسلام بگروند و مسلمانشوند.در همین ایام روسای کرد در حالی که میکوشیدند اقتدار خود را حفظ کنند درفتوحات مسلمین شرکت فعال داشتند. در دوره عباسیان که به کمک سردار ایرانی ابومسلمخراسانی و ایرانیان به خلافت رسیدند به علت رقابت امین و مامون پسران هارون الرشیدقدرت خلفا در نواحی کردستان تضعیف شد در این زمان لفظ کرد کم کم برای توصیف نزادیقبایل ایرانی که باسامی ها وارمنی های اختلاط کرده بودند به کار رفت . همزمان با رویکار آمدن ترکان سلجوقی و پادشاهی سلطان سنجر برای اولین بار ایالتی به نام کردستانتاسیس گردید. به گفته مرحوم رشید یاسمی در کتاب کرد و پیوستگی نژادی , حمداللهمستوفی در کتابنزهة*القلوب در سال 740 هجری نخستین کسی بود که اسمکردستان و شانزده ایلات آن را آورده است. او اورده است : کردستان و آن شانزده ولایتاست و حدودش به ولایات عرب و خوزستان و عراق عجم و اذربایجان و دیار بکر پیوستهاست. آلانی , الیشتر , بهار , خفتیان , دربند , تاج خاتون , دربند رنگی دزبیل , دینور , سلطان اباد , چمچمال , شهر زور, کرمانشاه ( قرمیسین ) هرسین , وسطام.
در قرن دهم میلادی (959) حسنویه ( حسن به زری کانی ) که رییس یکی از قبایل کردبود خود را به فرمانروایی کردستان شرقی رسانید و دینور و همدان و نهاوند را فتحکرد. فرزند او ناصرالدین (979-1014)و نوه اش ظهیران هلال ابن بدر (1015-1014) میباشند اینان از اسما از آل بویه اطاعت میکردند .ال بویه هیچ گاه به طور مستقیم درقلمرو حسنویه اعمال نفوذی نکردند تا زمان شمس الدوله دیلمی که ظهیرالدین را ازحکمرانی انداخت و قلمرو او را مطیع خویش ساخت.
فرزندان بویه ماهیگیر متصرفات خود را بین هم تقسیم کردند رکن الدوله دیلمی نواحیشمالی را تصاحب شد. که شامل قسمت های کردنشین نیز بود. در سال 990 میلادی به هنگاممرگ کردباد حکمران انتصابی خلیفه برادرزاده اش ابوعلی مروان , حکمران نواحی دیاربکر , میافارقین > آمیدنی (آمید) و نصیبین را به دست آورد.این مناطق بعد از مرگعضدالدوله دیلمی از دست ال بویه خارج شده بود. اینان که به مروانیان معروف شدندبعدها از خلیفه عباسی روی گردان و به فاطمیان گرویدند. مروانیان و حسنویه از لحاظنژادی کرد بودند.
و اما از دورهصلاح الدین که از سرداران و دلاوران کرد است کردهاتوانستند فراتر از منطقه های کردنشین قدرت خود را بسط دهند صلاح الدین سردار شجاعکرد در سال 1136 میلادی در تکریت واقع در ساحل دجله و شمال سامره متولد شد. اوخدمات خود را در خدمت اتابک زنگی از سلاجقه سوریه شروع کرد که بعدها در حلب جانشینوی گردید. فرزند اتابک زنگی یعنی نورالدین پس از مدتی صلاح الدین را به همراهیعمویش شیر کوه عازم مصر گردانید تا متحد اولین فرمانروای مصر را که شاهوار نام داشتدر مقام خود حفاظت نماید که به وسیله یکی از رقبای خویش در مصر طرد شده بود مصر دراین زمان تحت فرمانروایی یکی از خلفای فاطمی به نام ابو محمود عبدالله بود شیرکوه وصلاح الدین مجبور بودند که با او حسن سلوک داشته باشند.از طرفی صلیبیان فهمیدهبودند که اتحاد مصر و سوریه برای آنها خطرناک خواهد بود به همین خاطر به سوریه حملهبردند که صلاح الدین انها سخت بع عقب راند و شکست داد. بعد از مرگ نورالدین زنگی , صلاح الدین حاکم آنجا شد و آغاز به بسط قدرت خود نمود او حکومت خود را تا مصر گسترشداد و حجاز و الجزیره را نیز به تصرف درآورد در حرکت بعدی اورشلیم را از دست قوایصلیبی بیرون آورد. صلاح ادین شجاعانه در نبردی باریشارد شیردل آنها را مجبور به ترک تمام خاک فلسطین نمود .
این سردار دلیر بعد از سالها مبارزه و مقاوت در برابر تمامی دشمنان در سال 1193در دمشق وفات یافت. و بعد از مرگش امپراطوری او میان فرزندانش تقسیم گردید.
افضل به حکومت دمشق رسید . عزیز در قاهره و ظهیر در حلب حکومت کردند بعدا حکومتآنها به روسای محلی منتقل شد . تنها حلب تا سال 1390 در اختیار خاندان ایوبیایوبیانقرار داشت.
توان قدرت و خصوصیات جنگی صلاح الدین او را به عنوان یکی از قهرمانان افسانه ایجهان اسلام درآورد به طوری که کردها از داشتن چنین فرزندی افتخار میکنند.
اتابکان ترک نیز مدت مدیدی قلمرو کردها را زیر قدرت خود داشتند. که تعدای ازآنها بر این مناطق حکومت کردند از قبیل :
نوادگان سبکتکین (1144-1232 ) در اطرافاربیل که اولین آنها زین الدین علی پسر کوچک سبکتکین است. ) اورتوکی ها (1101-1312) که اولین حکمران آنها ارتوک میباشد . که بر دیار بکر ومدتی بر حلب و ماردین حکومت میکردند. - شاهان ارمنی (1100-1207) که موسی لهنالقمان قبطی است . در این دوره اینان به دلیل مراوده با اعراب , عرب شده بودند و لیمتاسفانه کردها تلاشی برای از بین بردن آنها انجام ندادند و لی یا این وجود زبانخویش را حفظ کردند.
بعد از حمله مغولان به ایران , به دنبال جنگ و زدوخورد جلال الدین خوارزمشاه باآنها و فرار او به مناطق شرقی و سپس ورود به ایران امدن به مناطق کردنشین , مغولهاسراسر ایران برای از بین بردن جلال الدین درهم نوردیدند.
جلال الدین مدتی در غرب ایران حکومت کرد که با روسای محلی و اتابکان درگیر شد ازآنجا که بعضی از این سران کرد بودند و در سال 1213 میلادی سلطان جلال الدینخوارزمشاه توسط یک کرد کشته شد.
هلاکوخان مغول نیز بعد فتح نواحی مرکزی ایران و قلاع اسماعیلیه از طریق همدان وکرمانشاه به بغداد رفت و اخرین خلیفه عباسی را اسیر و به طرز فجیعی مقتول کرد.
در این زمان دیگر مناطق کرد نشین از خطر مغول در امان نبودند . در سال 1259میلادی دو لشکر از سه لشکر مغول تمام نواحی کردنشین را در هم در نوردیده و به طرفدریاچه وان رهسپار شدند.در این درگیریها غیر از میافارقین که یکی از ایوبیها به نامکامل محمد مقاوتی به خرج داد بقیه مناطق بدون خونریزی شدید به دست مغولهاافتاد.
در سال 1297 م کردهااربیل را محاصره نمودند و به لشکر مغول حمله کردند. بعداز مسلمان شدن ایلخان مغول به نام محمد خدابنده کردها به دلیل مسلمان بودن با اوهمکاری بیشتری نمودند. با ضعیف شدن ایلخانان مغول امیران مغولی : امیر چوپان و حسنبزرگ قدرت را تا مدتی در دست داشتند که عاقبت ایلخانان در سال 1349 میلادی منقرضشدند. امدن و رفتن فرمانروایان ادامه داشت تا اینکه قدرت به جلایریان رسید که بعدهامناطق کردنشین به بایزید رسد.
بعد از خاندان جلایری قراقویونلوها حکومتی در کردستان تشکیل دادند که بعدها توسطآق قویونلوها از این مناطق به عقب رانده شدند.
با ظهور تیمر گورکانی مناطق دیاربکر و ماردین به تصرف تیمور لنگ افتاد . درحملات تیمور به دلیل اینکه کردها چادرنشین بودند و به کوهستانها پناه برده بودندکمتر آسیب دیدند. بنابراین تا دروره صفویان سرزمینی که امروزه به کردستان مشهور استیک قسمت آن را جزیره و قسمت دیگر رااردلان مینامند. گاه تحت حکومت جلایریان گاه آق قویونلوهاو گاه قراقویونلوها بوده است. که اینان خود به دست صفویان از بین رفتند.
در دوره صفویان با روی کار آمدن شاه اسماعیل بزرگترین خیانتی که انجام گرفت رسمی کردن مذهبشیعه*گری بود که این مسئله باعث شد کردها که اکثرا سنیمذهب بودند به ایران بی اعتماد و به عثمانی غیر هم نژاد مطمئن و متکی گردند. تقسیم بندی دینی و قومی از بزرگترین خیانت ها یی است که به مردمان کشوری می شود که دارای عقاید و مذاهب گوناگون هستند . سلطان سلیم با شکستدادن شاه اسماعیل درجنگ چالدران کردها را وارد عرصه نوینی کرد به طوری که پساز شکست شاه اسماعیل 25 حکمران کرد به دولت عثمانی گرویدند و از این زمان مسئلهمرزها جزء عوامل اختلاف ایران و عثمانی بود. کردها در این زمان که دو دولت عثمانی وایران به آنها نیاز اساسی داشتند بیشتر پی به اهمیت سیاسی خود بردند و این بود گاهبه دلیل ظلم وستم و سنگینی مالیات علیه یکی از حکومتها شورش کرده و به آن طرف مرزرفتند و با دیگر کردها در کمین فرصت شدند تا به مناطق خود برگردند.

حدود سالهای 1910 پوست پاره ی کهنه ای در کاوشهای روستای «هزارمیرد» استانسلیمانیه به دست آمد که در آن چهار بند سرود به زبان کردیسره و با خط پهلوی نوشته شده است. این چهار بند چامه که به نام هرمزگان نامیده شده،یادآور حمله تازیان به سرزمینکردستان و کشت و کشتار آنان است. برابر داوری دانشمندان ،این نوشته از همان آغاز هجوم تازیان است.این چامه ی آتشینِ کردی که دل را به جوش وخروش می آورد و مایه ی اندوه می شود، دورنمای آن روزگار را به خوبی نشان میدهد:
"هورمزگان ره مان، ئاتران کوژان

ویشان شارده وه گه وره گه وره کان

زورکاری ئارب کردنه خاپوور

گنائی پاله هه تا شاره زوور

شه ن و که نیکا وه دیل بشینا

مه رد ئازا تلیاوه رووی هوینا

ره وشتی زه رده شت مانووه بی که س

بزیکا و نیکا هورمزد و هیچ که س."

ترجمه پارسی
معابد ویران و آتش ها خاموش شدند
بزرگ بزرگان خود را مخفی نمود
عرب ظالم ویران کردند
روستای کارگرها را تا شهرزور
زنان و دختران را به بردگی بردند
مردان دلیر در خون غلتیدند
آیین زرتشت بی سرپرست ماند
دیگر اهورامزدا به هیچکس ترحم نکرد...