گنجينه كلماكره؛ افتخار ايران در موزه‌هاي جهان


100919369891



جام جم آنلاين: كمانچه، آوايي چه اندوهگين دارد؛ هماهنگ با شيارها و ماهورهاي لرستان كه در وزش‌هاي سرخ و سياه تاريخ و خاطرات انسان، شكل گرفته‌اند. انگار لاله سرنگون از غم، سر به گريبان برده، شايد مي‌خواهد شبنم اشك‌هايش را نبيند، شايد شرمساري‌اش از روي آيندگان‌مان چنين او را سرخ‌گون، سر به گريبان و مغموم، از خاك تمدن‌خيز لرستان شكوفا كرده است.

نمي‌خواستيم اين‌قدر غم روي غم بنگاريم، مخصوصا كه گذشته‌هاي پر حماسه لرستان تا امروز ادامه دارد؛ خاندان بزرگ گودرز كه در شاهنامه از آنها به عنوان بخشي از كياني‌ها، كيانيان يا كوي‌ها ياد شده روزگاري واقعا با عمران و آباد كردن اين خطه، پيشاني‌شان مي‌درخشيد. رفتار انساني بيژن با منيژه و ... قطعه‌اي از هزاران افق هميشه روشن شاهنامه فردوسي پارسي است.

از عصر طلايي اساطير و حماسه‌ها به دوران معاصر كه كوچ كنيم، پرافتخاري لرستان را در «بشكوهي دفاع مقدس» نيك به خاطر داريم.

اما چه شده كه «مهد تمدن انسان، يكي از نخستين سكونتگاه‌هاي انسان در زمين خدا كه به خاطر مواهب طبيعي‌اش نه‌تنها پناهگاه بلكه شكفتن ‌گاه تمدن و فرهنگ و علم بوده است؛ چنين از مدار خودش خارج شده است و جدا از خورشيد طلايي رشد و رونق؟!

با كشف غار «كلما كره» بخشي مهم از تاريخ اواخر مادها و اوايل هخامنشي‌ها را (كه حتي اسم‌شان در شاهنامه هم برده نشده و اين‌قدر از ياد روزگاران فراموش مانده‌اند)‌ در بازار سياه سوداگري به غارتگران تاريخ جهان، ايران و لرستان ديديم و سوختيم! چرا آن آثار را كه افتخار بزرگ ديگري براي منطقه رومشكان و لرستان است در كشور خودمان جمع‌ نمي‌آوريم و نيامديم يا به عبارتي برنامه‌اي نيست كه به خود دولت سپرده (فروخته)‌ شود.

آري با اندوه! از «شكستن طلسم» غار عجيب «كلما كره» مي‌گوييم؛ كل (نوعي بز كوهي با فتح اول)‌ ما (پناهگاه، ماوا)‌ كره (انجير بدون بارآوري)‌. فقط اندوه نصيب ما شد و البته افتخاري كه در جهان و موزه‌هاي خارج پراكنده و دور از وطن مانده است. اسم غار، گوياي تجربه تلخ همه ما از تاريخ است. گنج‌هاي آشور و... ناگهان به باد رفت و ... واقعا اين غار چونان اسمش نماد همان درختي است كه بدون بارآوري واقعي و بدون ثمر‌دهي مطلوب براي پژوهشگران و باستان‌شناسان و ... فقط روزگار مي‌گذراند و تاثيري را كه بايد مي‌داشت، در تاريخ و جهان ندارد. اگرچه بخشي از آثار مكشوفه از اين غار در موزه‌هاي لوور، متروپوليتن، بريتيش موزيوم و حتي قلعه فلك‌الافلاك مي‌درخشند، اما اين درخشش، تاريكي‌ها و ابهام‌هاي تاريخ را چنان كه بايد شفاف و روشن روايت نمي‌كند؛ آيا بايسته و شايسته آثار شگرف به وديعت نهاده شده در اين غار همين بود كه به خاطر نقص قوانين حوزه ميراث فرهنگي و ... قطعه قطعه و پراكنده و بي‌شناسنامه شود و تاريخ تاريكي و ابهام تاريخي، تكرار شود.

سال 1367 به صورت تصادفي، غار كلماكره توسط اهالي منطقه كشف شد و نفايس تاريخي آن گنج پادشاهي و آنچه كه مي‌توانست ابهام‌هاي تاريخ باستان را روشن سازد، به آني از ميان رفت چون قوانين موجود تا حد زيادي اعتماد را به اتهام تبديل ...

غار، نخستين سكونتگاه انسان و آغازگر تاريخ مدون بشري است؛ بنا به آخرين پژوهش‌ها و دستاوردهاي كاوشي، نقاشي‌‌هاي روي غارها، كهن‌ترين آثاري است كه انسان اوليه از خود به يادگار گذاشته، اين سكونتگاه‌هاي قديمي مسلما آيينه گردان فرهنگ انسان‌هاي اوليه و نشانگر بينش و خلق و خوي آنهاست. در لرستان غارهاي طبيعي فراواني وجود دارد، اما هيچ‌كدام مانند «كلماكره» كه در بخش رومشكان واقع است چنين داغدار خاطره‌هايش نيست.