در زیر لیستی از ادعاهای افرادی را داریم که در فرم بیمه تلاش دارند به اختصار در کمترین کلمات و عبارات ممکن اطلاعات مربوط به تصادف را در اختیار بگذارند.

بعضی از این مطالب شاید بسیار قدیمی باشند. مربوط به زمانی که مادرم دربیمه کار می کرد بعضی از آن ها را به من نشان داده بود و البته شاید برای شما جدید و خنده دار باشد که البته لبخند شما آرزوی ماست.

امیدورایم از این گزارش که توسط گروه بین الملل بانکی دات آی آر تنظیم شده لذت ببرید:

1. خود را به کنار جاده کشیدم،داشتم به مادرزنم نگاه می کردم که به پایین خاکریز غل خوردم.

2. در حال بازگشت به خانه ، اشتباها به سمت خانه ی دیگری پیچیدم و با یک درخت تصادف کردم ، ما همچین درختی نزدیک خانه نداریم.

3. ماشین دیگری با ماشین من تصادف کرد بدون اعلام قبلی .

4. فکرکردم شیشه پایین است ولی وقتی فهمیدم شیشه بالاست که سرم محکم به آن خورد.

5. من با تراکتوری تصادف کردم که از راه دیگری می آمد.

6. تراکتور پشت به شیشه ماشین من و رو به صورت همسرم می آمد.

7. بچه در همه جای خیابان ریخته بود.چندین بار راهم را کج کردم ولی بالاخره به یکیشون زدم.

8. در تلاش برای نکشتن پرنده بودم که به کیوسک تلفن خوردم.

9.تمام روز در حال خرید گل وگیاه بودم. داشتم برمی گشتم خانه که وقتی رسیدم به تقاطع پرچین گل ها اومد جلوم، ماشین را ندیدم.

10. به اندازه 40 سال یک راننده عادی رانندگی کرده بودم طبیعی بود که روی فرمان خوابم ببرد و تصادف کنم.

11. در حال رفتن به دکتر با کلی مصیبت و در حال تلو تلو خوردن بودم که ناگهان مفصل پایم چرخید و ما را جایی برد که تصادف کردیم.

12. داشتم به تقاطع نزدیک می شدم که ناگهان علامت در جایی قرار گرفت که قبلا علامت ایست در آنجا قرار نمی گرفت . و من نمی توانستم در لحظه توقف کنم که از تصادف جلوگیری کنم.

13.میخواستم نخورم به سپرماشین جلویی به عابر پیاده خوردم.

14. ماشین من درست و قانونی پارک شد که از عقب خورد به یه ماشین دیگه.

15.یک ماشین نامرئی که از هیچ جایی در نیامده بود کوبید به ماشین من و ناپدید شد.

16. من به پلیس گفتم که آسیبی ندیدم ،ولی وقتی کلاهم رو برداشتم فهمیدم جمجمعه ام شکسته.

17. من مطمئن بودم که پیرمرد به سمت دیگر جاده منحرف نمیشود با همین فرض جلو رفتم که به او اصابت کردم.

18.عابر پیاده هیچ نظری نداشت که به کدام جهت بدود که من به دنبال او دویدم.

19. من فقط حرکت آهسته و صورت غمناک پیرمردی را دیدم که بر روی سقف ماشینم جهید.

20.من به بیرون ماشینم که در کنار جاده مانده بود به بیرون پرتاب شدم. در حالیکه بعدا توسط چند گاو ولگرد در وسط گودالی پیدا شدم