صفحه 12 از 16 نخستنخست ... 28910111213141516 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 111 تا 120 , از مجموع 158

موضوع: مجموعه اشعار مریم حیدرزاده

  1. #111
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    محل سکونت
    یک نگاه
    نوشته ها
    862
    تشکر تشکر کرده 
    28
    تشکر تشکر شده 
    151
    تشکر شده در
    103 پست
    قدرت امتیاز دهی
    279
    Array

    پیش فرض

    من میگم بهم نگاه کن
    تو میگی که جون فدا کن
    من میگم چشات قشنگه
    تو میگی دنیا دو رنگه
    من میگم چه قدر تو ماهی
    تو میگی اول راهی
    من میگم بمون همیشه
    تو میگی ببین نمیشه
    من می گم خیلی غریبم
    تو میگی نده فریبم
    من میگم خوابت رو دیدم
    تو میگی دیگه بریدم
    من می گم هدف وصاله
    تو ولی میگی محاله
    من میگم یه عمره سوختم
    تو میگی قلبم رو دوختم
    من میگم چشمات و وا کن
    تو میگی من و رها کن
    من میگم خیلی دیوونم
    تو میگی آره می دونم
    من میگم دلم شکسته ست
    تو میگی خوب میشه خسته ست
    من میگم بشین کنارم
    تو میگی دوستت ندارم
    من میگم بهم نظر کن
    تو ولی میگی سفر کن
    من میگم واسم دعا کن
    تو میگی نذر رضا کن
    من میگم قلبم رو نشکن
    تو میگی من می شکنم من ؟
    من میگم واست می میرم
    تو میگی نمی پذیرم
    من میگم شدم فراموش؟
    تو میگی نه ، رفتم از هوش
    من میگم که رفتم از یاد ؟
    تو میگی نه مرده فرهاد
    من میگم باز شدی حیروون ؟
    تو میگی بیچاره مجنون
    من میگم ازم بریدی ؟
    تو می پرسی نا امیدی ؟
    من میگم واسم عزیزی
    تو میگی زبون میریزی؟
    من میگم تو خیلی نازی
    تو میگی غرق نیازی
    من میگم دلم رو بردی
    تو میگی به من سپردی ؟
    من میگم کردم تعجب
    تو میگی دیگه بگو خب
    من میگم تنهایی سخته
    تو میگی این دست بخته
    من میگم دل تو رفته
    تو میگی هفت روزه هفته
    من میگم راه تو دوره
    تو میگی چاره عبوره
    من میگم می خوام بشم گم
    تو میگی حرفای مردم ؟
    من میگم نگذری ساده ؟
    تو میگی آدم زیاده
    من میگم دل به تو بستن ؟
    تو میگی اینقده هستن
    من میگم تنهام میذاری ؟
    تو میگی طاقت نداری ؟
    من میگم خدا به همرات
    تو میگی چه تلخه حرفات
    من میگم اهل بهشتی
    تو میگی چه سرنوشتی
    من میگم تو بی گناهی
    تو میگی چه اشتباهی
    من میگم که غرق دردم
    تو میگی می خوام بگردم
    من میگم چیزی می خواستی ؟
    تو میگی تشنمه راستی
    من میگم از غم آبه
    تو میگی دلم کبابه
    من می گم برو کنارش
    تو میگی رفت پیش یارش
    من میگم با تو چیکار کرد ؟
    تو میگی کشت و فرار کرد
    من میگم چیزی گذاشته ؟
    تو میگی دو خط نوشته
    من میگم بختش سیاهه
    تو میگی اون بی گناهه
    من میگم رفته که حالا
    تو می گی مونده خیالا
    من میگم می آد یه روزی
    تو میگی داری می سوزی
    من میگم رنگت چه زرده
    تو می پرسی بر میگرده ؟
    من میگم بیاد الهی
    تو میگی که خیلی ماهی
    من میگم ماهت سفر کرد
    تو میگی تو رو خبر کرد ؟
    من میگم هر کی با ماهش
    تو میگی بار گناهش؟
    من میگم تو بی وفایی
    تو میگی بریم یه جایی
    من میگم دلم اسیره
    تو میگی نه خیلی دیره
    من میگم خدا بزرگه
    تو میگی زندگی گرگه
    من میگم عاشق پرنده ست
    تو میگی معشوق برنده ست
    من میگم به روزها شک کن
    تو میگی بهم کمک کن
    من میگم خدانگهدار
    تو میگی تا چی بخواد یار
    من میگم که تا قیامت
    برو زیبا به سلامت
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  2. #112
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    محل سکونت
    یک نگاه
    نوشته ها
    862
    تشکر تشکر کرده 
    28
    تشکر تشکر شده 
    151
    تشکر شده در
    103 پست
    قدرت امتیاز دهی
    279
    Array

    پیش فرض

    فانوس مشکی

    توی دنیایی که قلبا ، هر کدون یه جا اسیرن
    کاش به فکر اونا باشیم که از این زمونه سیرن

    اونا که تو عصر آهن ، تشنه ی یه جرعه یادن
    کاش که دست کم نگیریم ، اینجور آدما زیادن

    نذاریم که تو چشاشون ، بشینه دونه ی اشکی
    اونا فانوسن و خاموش ، آره فانوسای مشکی

    دنیاشون شاید یه شهره ، خالی از قهر و دو رنگی
    توی سینشون یه قلبه جای این دلای سنگی

    چهرشون شاید به ظاهر مث دیگران نباشه
    اما نور مهربونی ، توی شهرمون می پاشه

    غم چشماشون عجیبه ، توی خاطرا می مونه
    ما ازش خبر نداریم ، چیزی رو که اون می دونه

    توی این عصر پر از درد، خیلی آدما یه دنیان
    خیلیا تو جمع دنیا ، بی قرار و تک و تنهان

    زیر سایه ی سلامت ، هواشونو داشته باشیم
    توی جمع بی قرارا ، عطر خوشبختی بپاشیم

    به بهونه ی زمونه ، نذاریم که برن از یاد
    بذاریم زنده بمونن ، مث عشق پک فرهاد

    قصه ی فانوس مشکی ، صحبت دیروز و فرداس
    قصه شون مال حالا نیست ، از حالا تا ته دنیاس

    نمی گم با این ترانه ، گل کنه محبتامون
    جایی رو باید بگیرن ، همیشه تو فرصتامون

    این ترانه یه اشارس به دلای خواب و بیدار
    که به یاد اونا باشیم همه به امید دیدار

    غم تنهایی رو باید از نگاهشون بخونیم
    خدا خیلی مهربونه ، اگه ما بنده ی اونیم
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  3. #113
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    محل سکونت
    یک نگاه
    نوشته ها
    862
    تشکر تشکر کرده 
    28
    تشکر تشکر شده 
    151
    تشکر شده در
    103 پست
    قدرت امتیاز دهی
    279
    Array

    پیش فرض

    یکبار فقط

    چشمان مرا به چشمهایش گره زد
    بر زندگیم رنگ غم و خاطره زد

    او رفت ولی نه طبق قانون وداع
    یکبار فقط به شیشه ی پنجره زد

    WWWAksHair20283429

    تولدت مبارك

    با هفت تا آسمون پر از گلاي ياس و ميخك
    با صدتا دريا پر عشق و اشتياق و پولك

    يه قلب عاشق به يه حس بيقرار و كوچك
    فقط مي خواد بهت بگه تولدت مبارك

    WWWAksHair20283429

    شقايق

    به عاشقی ام گرمی و تب داد شقایق
    آرامش مهتابی شب داد شقایق

    رسوا شدم آسوده شد او فکرش و من
    را یک عاشق دیوانه لقب داد شقایق


    WWWAksHair20283429

    سوال


    شنیده ام که گفته او مرا حلال می کند
    من و گذشتن از گناه او خیال می کند

    هزار بار گفته ام که عاشق تو نیستم
    دوباره از من رها شده سئوال می کند

    WWWAksHair20283429

    شكايت
    من چه کنم خیال تو منو رها نمی کنه
    اما دلت به وعده هاش یه کم وفا نمی کنه

    من ندیدم کسی رو که مثل تو موندگار باشه
    آدم خودش رو که تو دل اینجوری جا نمیکنه

    WWWAksHair20283429
    هديه

    شبی به دست من از شوق سیب دادی تو
    نگو که چشم و دلم را فریب دادی تو

    تو آشنای دل خسته ام نبودی حیف
    و درد را به دل این غریب دادی تو
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  4. #114
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    محل سکونت
    یک نگاه
    نوشته ها
    862
    تشکر تشکر کرده 
    28
    تشکر تشکر شده 
    151
    تشکر شده در
    103 پست
    قدرت امتیاز دهی
    279
    Array

    پیش فرض

    دست گذاشتم رو یکی ...

    dot

    دست گذاشتم رو یکی
    که یک فشون خاطر خواشن
    همشون هنر دارن ، یا شاعرن یا نقاشن
    یا که پشت پنجرش با گریه گیتار می زنن
    یا که مجنون می
    شنو تو کوچه ها جار می زنن
    دست گذاشتم رو کسی که عاشقم نمی دونست
    سر بودم از خیلیا و لایقم نمی دونست
    دست گذاشتم رو کسی که مجنونا دیوونشن
    همه شاهزاده ها ، دربون دور خونشن
    دست گذاشتم رو کسی که رنگ چشماش روشنه
    شمشاد همسایمون پیش قدش یه سوزنه
    دست گذاشتم رو کسی
    که طعم چشماش عسله
    کمترین شعری که تو می شنوی از اون غزله
    دست گذلشتم رو کسی که ماه ازش طلب داره
    خورشید از شعله ی چشمای اونه که تب داره
    دست گذاشتم رو یکی که همه دور و برشن
    مردشن ، دیوونشن ، مجنونشن ، پرپرشن
    دست گذاشتم رو یکی که عاشقاش زیادین
    همه جورشو داره ، هم
    عجیبن ، هم عادین
    دست گذاشتم رو یکی که نه سفیده نه سیاه
    ظاهرش گندمیه ، به چشمم اما کیمیا
    دست گذاشتم رو یکی که داشتنش خوابه هنوز
    کمترین شاگرد چشماش خود مهتابه هنوز
    دست گذاشتم رو یکی که عادتش نساختنه
    سرنوشت هر کسی که می خواد اونو ، باختنه
    دست گذاشتم رو
    یکی که اون منو دوست نداره
    من تو پاییزم و اون اهل یه جا ، تو بهاره
    دست گذاشتم رو یکی که شعرمو گوش می کنه
    آخرین بیت و می خونه و فراموش می کنه
    دست گذاشتم رو یکی که کهکشون ، قایقشه
    انقدر دوسش دارن ، هر کی خوبه ، عاشقشه
    دست گذاشتن رو یکی که خندشم نفس داره
    تو تمام
    نقشه های خوب دنیا دس داره
    دست گذاشتم رو یکی که دست گذاشته رو همه
    ولی هر کسی رو که تو نشون بدی ، می گه کمه
    دست گذاشتم رو یکی ، ما رو چه به فرشته ها
    برو شاعر ، تو بمونو ، عشقو ، دست نوشته ها
    دست گذاشتی رو کسی که از تو خندش می گیره
    اینا رو دلم می گه ، می گه و بعدش می
    میره
    دست گذاشتن رو کسی آسونه اما ساده نیست
    توی اینجور بازیا ، خوب همیشه اراده نیست
    می نویسم که دیگه رو هیچکی دست نمی ذارم
    ولی نه دروغه من هنوز اونو دوستش دارم
    دست گذاشتم حالا رو قلبمو ، چشامو ، سرم
    تا مث تو قصه ها ، از یادم اونو ببرم
    ولی دست ، عاقلتر
    مونده روی همین یکی
    چرا من بذارمش رو سر و چشام ، الکی
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  5. #115
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    مجموعه اشعار مریم حیدر زاده

    مریم حیدر زاده متولد سال 1356 در تهران است

    چشم ندارد ولی زیبا ترانه میگوید

    بیت های جادوئی او همیشه روی اشعار غمگین خوانندگان بزرگی همچنان خشایار اعتمادی هنگامه محسن چاوشی بیگدلی مجتبی کبیری و مهستی نور افشانی می کند


    سروده های غمگین او همیشه اشک را در چشمان جاری می کند

    با من همراه شوید تا متنهای زیبای مریم حیدر زاده رو مروری کوتاه کنیم
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  6. #116
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    تا قيامت

    من ميگم بهم نگاه كن
    تو ميگي كه جون فدا كن
    من ميگم چشمات قشنگه
    تو ميگي دنيا دو رنگه
    من ميگم دلم اسيره
    تو ميگي كه خيلي ديره
    من ميگم چشمات و واكن
    تو ميگي من و رها كن
    من ميگم قلبم رو نشكن
    تو ميگي من مي شكنم من ؟
    من ميگم دلم رو بردي
    تو ميگي به من سپردي ؟
    من ميگم دلم شكسته است
    تو ميگي خوب ميشه خسته است
    من ميگم بمون هميشه
    تو ميگي ببين نمي شه
    من ميگم تنهام مي ذاري
    تو ميگي طاقت نداري
    من ميگم تنهايي سخته
    تو ميگي اين دست بخته
    من ميگم خدا به همرات
    تو ميگي چه تلخه حرفات
    من ميگم كه تا قيامت
    برو زيبا به سلامت
    من ميگم خدا به همرات
    تو ميگي چه تلخه حرفات
    من ميگم كه تا قيامت
    برو زيبا به سلامت
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  7. #117
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    گفت و گو

    من ميگم بهم نگاه كن
    تو ميگي كه جون فدا كن
    من ميگم چشات قشنگه
    تو ميگي دنيا دو رنگه
    من ميگم چه قدر تو ماهي
    تو ميگي اول راهي
    من ميگم بمون هميشه
    تو ميگي ببين نميشه
    من مي گم خيلي غريبم
    تو ميگي نده فريبم
    من ميگم خوابت رو ديدم
    تو ميگي ديگه بريدم
    من مي گم هدف وصاله
    تو ولي ميگي محاله
    من ميگم يه عمره سوختم
    تو ميگي قلبم رو دوختم
    من ميگم چشمات و وا كن
    تو ميگي من و رها كن
    من ميگم خيلي ديوونم
    تو ميگي آره مي دونم
    من ميگم دلم شكسته ست
    تو ميگي خوب ميشه خسته ست
    من ميگم بشين كنارم
    تو ميگي دوستت ندارم
    من ميگم بهم نظر كن
    تو ولي ميگي سفر كن
    من ميگم واسم دعا كن
    تو ميگي نذر رضا كن
    من ميگم قلبم رو نشكن
    تو ميگي من مي شكنم من ؟
    من ميگم واست مي ميرم
    تو ميگي نمي پذيرم
    من ميگم شدم فراموش؟
    تو ميگي نه ، رفتم از هوش
    من ميگم كه رفتم از ياد ؟
    تو ميگي نه مرده فرهاد
    من ميگم باز شدي حيروون ؟
    تو ميگي بيچاره مجنون
    من ميگم ازم بريدي ؟
    تو مي پرسي نا اميدي ؟
    من ميگم واسم عزيزي
    تو ميگي زبون ميريزي؟
    من ميگم تو خيلي نازي
    تو ميگي غرق نيازي
    من ميگم دلم رو بردي
    تو ميگي به من سپردي ؟
    من ميگم كردم تعجب
    تو ميگي ديگه بگو خب
    من ميگم تنهايي سخته
    تو ميگي اين دست بخته
    من ميگم دل تو رفته
    تو ميگي هفت روزه هفته
    من ميگم راه تو دوره
    تو ميگي چاره عبوره
    من ميگم مي خوام بشم گم
    تو ميگي حرفاي مردم ؟
    من ميگم نگذري ساده ؟
    تو ميگي آدم زياده
    من ميگم دل به تو بستن ؟
    تو ميگي اينقده هستن
    من ميگم تنهام ميذاري ؟
    تو ميگي طاقت نداري ؟
    من ميگم خدا به همرات
    تو ميگي چه تلخه حرفات
    من ميگم اهل بهشتي
    تو ميگي چه سرنوشتي
    من ميگم تو بي گناهي
    تو ميگي چه اشتباهي
    من ميگم كه غرق دردم
    تو ميگي مي خوام بگردم
    من ميگم چيزي مي خواستي ؟
    تو ميگي تشنمه راستي
    من ميگم از غم آبه
    تو ميگي دلم كبابه
    من مي گم برو كنارش
    تو ميگي رفت پيش يارش
    من ميگم با تو چيكار كرد ؟
    تو ميگي كشت و فرار كرد
    من ميگم چيزي گذاشته ؟
    تو ميگي دو خط نوشته
    من ميگم بختش سياهه
    تو ميگي اون بي گناهه
    من ميگم رفته كه حالا
    تو مي گي مونده خيالا
    من ميگم مي آد يه روزي
    تو ميگي داري مي سوزي
    من ميگم رنگت چه زرده
    تو مي پرسي بر ميگرده ؟
    من ميگم بياد الهي
    تو ميگي كه خيلي ماهي
    من ميگم ماهت سفر كرد
    تو ميگي تو رو خبر كرد ؟
    من ميگم هر كي با ماهش
    تو ميگي بار گناهش؟
    من ميگم تو بي وفايي
    تو ميگي بريم يه جايي
    من ميگم دلم اسيره
    تو ميگي نه خيلي ديره
    من ميگم خدا بزرگه
    تو ميگي زندگي گرگه
    من ميگم عاشق پرنده ست
    تو ميگي معشوق برنده ست
    من ميگم به روزها شك كن
    تو ميگي بهم كمك كن
    من ميگم خدانگهدار
    تو ميگي تا چي بخواد يار
    من ميگم كه تا قيامت
    برو زيبا به سلامت
    پشت تو آب نمي ريزم
    كه نروندت عزيزم
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  8. #118
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    مثل هيچ كس

    مث اون موج صبوري كه وفاداره به دريا
    تو مهي مثل حقيقت مهربوني مث رويا
    چه قدر تازه و پاكي مث ياساي تو باغچه
    مث اون ديوان حافظ كه نشسته لب طاقچه
    تو مث اون گل سرخي كه گذاشتم لاي دفتر
    مث اون حرفي كه ناگفته مي مونه دم آخر
    تو مث بارون عشقي روي تنهايي شاعر
    تو همون آبي كه رسمه بريزن پشت مسافر
    مث برق دو تا چشمي توي يك قاب شكسته
    مث پرواز واسه قلبي كه يكي بالاشو بسته
    مث اون مهمون خوبي كه ميآد آخر هفته
    مث اون حرفي كه از ياد دل و پنجره رفته
    مث پاييزي وليكن پري از گل هاي پونه
    مث اون قولي كه دادي گفتي يادش نمي مونه
    تو مث چشمه آبي واسه تشنه تو بيابون
    تو مث يه آشنا تو غربت واسه يه عاشق مجنون
    تو مث يه سرپناهي واسه عابر غريبه
    مث چشماي قشنگي كه تو حسرت يه سيبه
    چشمه ي چشماي نازت مث اشك من زلاله
    مث زندگي رو ابرا بودنت با من محاله
    يك روزي بيا تو خوابم بشو شكل يك ستاره
    توي خواب دختري كه هيچ كس و جز تو نداره
    تو يه عمر مي درخشي تو يه قاب عكس خالي
    اما من چشمام رو دوختم به گلاي سرخ قالي
    تو مث بادبادك من كه يه روز رفت پيش ابرا
    بي خبر رفتي و خواستي بمونم تنهاي تنها
    تو مث دفتر مشقم پر خطاي عجيبي
    مث شاگرداي اول كمي مغرور و نجيبي
    دل تو يه آسمونه دل تنگ من زميني
    مي دونم عوض نمي شي تو خودت گفتي هميني
    تو مث اون كسي هستي كه ميره واسه هميشه
    التماسش مي كني كه بمون اون ميگشه نميشه
    مث يه تولدي تو مث تقدير مث قسمت
    مث الماسي كه هيچ كس واسه اون نذاشته قيمت
    مث نذر بچه هايي مث التماس گلدون
    مث ابتداي راهي مث آينه مث شمعدون
    مث قصه هاي زيبا پري از خواباي رنگي
    حيفه كه پيشم نمونن چشاي به اين قشنگي
    پر نازي مث ليلي پر شعري مث نيما
    ديدن تو رنگ مهره رفتن تو رنگ يلدا
    بيا مثل اون كسي شو كه يه شب قصد سفر كرد
    ديد يارش داره ميميره موند ش و صرف نظر كرد
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  9. #119
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    به خاطر من

    آخر يه روز دق ميكنم فقط به خاطر تو
    دنيا رو عاشق ميكنم فقط به خاطر تو
    شب به بيابون مي زنم فقط به خاطر تو
    رو دست مجنون مي زنم فقط به خاطر تو
    تو نمي خواي بياي پيشم فقط به خاطر من
    من ولي سرزنش مي شم فقط به خاطر تو
    عشق تو پنهون ميكني فقط به خاطر من
    من دلم و خون مي كنم فقط به خاطر تو
    از دور تماشا ميكني فقط به خاطر من
    من دل و رسوا ميكنم فقط به خاطر تو
    از خوبيات كم ميكني فقط به خاطر من
    رشته رو محكم مي كنم فقط به خاطر تو
    تو خودت رو گم ميكني فقط به خاطر من
    من خودم رو گم ميكنم فقط به خاطر تو
    شعله رو خاموش ميكني فقط به خاطر من
    شب رو فراموش ميكنم فقط به خاطر تو
    تو خنده هات غم ميزني فقط به خاطر من
    دنيا رو بر هم ميزنم فقط به خاطر تو
    يه روز مي شم بي آبرو فقط به خاطر تو
    قربوني يه جست و جو فقط به خاطر تو
    تو ام يه روز مي ري سفر فقط به خاطر من
    خيره مي شن چشام به در فقط به خاطر تو
    به من تو ميگي ديوونه فقط به خاطر من
    جملت به يادم مي مونه فقط به خاطر تو
    تو من و بيرون ميكني فقط به خاطر من
    قلبم رو ويرون ميكنم فقط به خاطر تو
    ميگي از سنگ دلت فقط به خاطر من
    يه عمره كه تنگه دلم فقط به خاطر تو
    تو گفتي عاشقي بسه فقط به خاطر من
    دنيا واسم يه قفسه فقط به خاطر تو
    مي ري سراغ زندگيت فقط به خاطر من
    من مي سوزم تو تشنگيت فقط به خاطر تو
    تو ميگي عشق يه عادته فقط به خاطر من
    دلم پر شكايته فقط به خاطر تو
    ميگيري از من فاصله فقط به خاطر من
    دست ميكشن از هر گله فقط به خاطر تو
    توميگي از اينجا برو فقط به خاطر من
    رفتم به احترام تو فقط به خاطر تو
    رد ميشي از مقابلم فقط به خاطر من
    مونده سر قرار دلم فقط به خاطر تو
    ناز ميكني براي من قفط به خاطر من
    من ميشينم به پاي تو فقط به خاطر تو
    نيستي كنار پنجره فقط به خاطر من
    دل نمي تونه بگذره فقط به خاطر تو
    تو من رو يادت نمياد فقط به خاطر من
    دلم كسي رو نمي خواد فقط به خاطر تو
    مي گذري از گذشته ها فقط به خاطر من
    مي رم توي نوشته ها فقط به خاطر تو
    تو منو تنها مي ذاري فقط به خاطر من
    من خودم رو جا ميذارم فقط به خاطر تو
    دل رو گذاشتي بي جواب فقط به خاطر من
    يه عمر ميكشم عذاب فقط به خاطر تو
    دلت شكسته مي دونم فقط به خاطر من
    منم يه خسته مي دوني فقط به خاطر تو
    آخر ازم جدا شدي فقط به خاطر من
    من مشغول دعا شدم فقط به خاطر تو
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  10. #120
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    خلوت يك شاعر

    كاش در دهكده عشق فراواني بود
    توي بازار صداقت كمي ارزاني يود
    كاش اگر گاه كمي لطف به هم ميكرديم
    مختصر بود ولي ساده و پنهاني بود
    كاش به حرمت دلهاي مسافر هر شب
    روي شفاف تزين خاطره مهماني بود
    كاش دريا كمي از درد خودش كم مي كرد
    قرض مي داد به ما هرچه پريشاني بود
    كاش به تشنگي پونه كه پاسخ داديم
    رنگ رفتار من و لحن تو انساني بود
    مثل حافظ كه پر از معجزه و الهامست
    كاش رنگ شب ما هم كمي عرفاني بود
    چه قدر شعر نوشتيم براي باران
    غافل از آن دل ديوانه كه باراني بود
    كاش سهراب نمي رفت به اين زودي ها
    دل پر از صحبت اين شاعر كاشاني بود
    كاش دل ها پر افسانه ي نيما مي شد
    و به يادش همه شب ماه چراغاني بود
    كاش اسم همه دختركان اينجا
    نام گلهاي پر از شبنم ايراني بود
    كاش چشمان پر از پرسش مردم كمتر
    غرق اين زندگي سنگي و سيماني بود
    كاش دنياي دل ما شبي از اين شبها
    غرق هر چيز كه مي خواهي و مي داني بود
    دل اگر رفت شبي كاش دعايي بكنيم
    راز اين شعر همين مصرع پاياني بود
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

صفحه 12 از 16 نخستنخست ... 28910111213141516 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/