صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 31

موضوع: کابــــــــــــــوسهای شبـــــــــانه

  1. #11
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    درد کوچکی نیست
    گریستن با کسی که دوستش نمی داری
    و زندگی با چشم هایی که در پوستت افتاده اند..

    فکر کرده ای که اگر یک شب
    کابوس اینهمه اشتیاق به سراغت بیاید
    دیگر دل سپردگی .. رهایت نخواهد کرد..
    همیشه
    هرچیز
    پیش از آنکه اتفاق بیفتد آغاز شده است
    - کابوس ها -
    و تو
    بدرقه خواهی شد
    بی آنکه بوسیده شوی..
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  2. #12
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    بعد از آن دیوانگی ها ای دریغ
    باورم ناید که عاقل گشته ام
    گوئیا او مرده در من کاین چنین
    خسته و خاموش و باطل گشته ام
    هر دم از آئینه می پرسم ملول
    چیستم دیگر، به چشمت چیستم؟
    لیک در آئینه می بینم که وای
    سایه ای هم زآنچه بودم نیستم!
    همچو آن رقاصه ی هندو باز
    پای می کوبم ولی بر گور خویش
    وه که با صد حسرت این ویرانه را
    روشنی بخشیده ام از نور خویش
    ره نمی جویم بسوی شهر روز
    بیگمان در قعر گوری خفته ام
    گوهری دارم ولی آنرا ز بیم
    در دل مردابها بنهفته ام
    می روم اما نمی پرسم ز خویش
    ره کجا؟ منزل کجا؟ مقصود چیست؟
    بوسه می بخشم ولی خود غافلم
    کاین دل دیوانه را معبود کیست
    او که چون در من مرد، ناگه هر چه بود
    در نگاهم حالتی دیگر گرفت
    گوئیا شب با دو دست سرد خویش
    روح بیتاب مرا دربر گرفت
    آه، آری این منم! اما چه سود
    او که در من بود، دیگر نیست، نیست
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  3. #13
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    تاریک‌ترین شب
    رودی است ایستاده
    در مرداب خون
    به قطره قطره ی گم
    و سیمای خاکستری‌ ِ تو
    با تاریک ‌روشنای بامدادیش
    تازه در باران
    رکاب زده بود
    یا که پیاده ی خیسی
    ساده
    به راه می‌‌آمد
    با قهر قطره های تاریک شب..
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  4. #14
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    سحر نزدیک شد
    ای کاش ،
    خیال ِ مهربانت رخ نماید
    یک نفس از خواب برخیزد.
    پری وار و غزلخوانان ،
    به مشتاقان ِ دیدارش در آمیزد .
    سر ِ دستی از آرامش
    به تنگِ ماهی ِ دلتنگ افشاند
    به مروارید ِ انگشتان ِ سیمین ساق،
    دهان ِ تنگ ِ کفش ِ منتظر را
    بر کران ِ در بپوشاند،
    سبکباران
    درون ِ جامه خوابش نرم ،
    ز روی برگ ــ فرش ِ آن درخت ِ پیر ،
    خرامان سوی من خیزد .




    شبم زندانی ِ اکنون شود شاید ،
    غزالی مست ،
    شب ِ جادوی چشمش را
    به چشم ِ خسته ی بیدار ِ من ریزد .
    سحر نزدیک شد
    اما
    در این خاکستری ِ خیس ،
    چه بیرنگ است !
    خیالت نیست .....
    دلم اندازه ی دنیای من تنگ است .
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  5. #15
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    ای ساروان
    ای کاروان
    لیلای من کجا می بری
    بـا بـردن،لیلای مـن،جان و دل مـرا می بری
    ای ساروان کجا می روی
    لیلای من چرا می بری
    ای ساروان کجا می روی
    لیلای من چرا می بری
    در بستـن،پیمـان مـا،تنهــا گـواه مــا شــد،خـــدا
    تا جهان،بر پا بُـوَد،این عشق ما مانـد به جا
    ای ساروان کجا می روی
    لیلای من چرا می بری
    ای ساروان کجا می روی
    لیلای من چرا می بری
    تمامی دینم ز دنیای فانـی،شراره ی عشقی که شد زندگانی
    به یاد یاری،خوشا قطره اشکی،ز سوز عشقی،خوشا زندگانی
    همیشه خدایا،محبت دلها،بـه دلهـا بماند،بسان دل ما
    که لیلی و مجنون،فسانه شود
    حکایت ما،جاودانه شود
    تــو اکنــون ز عشقـم گـریزانی
    غمــم را ز چشمــم نمــی خـوانی
    از این غم،چه حالم،نمی دانی
    پس از تو نمـونم بـرای خـدا،تـو مـرگ دلـم را ببیـن و برو
    چو طوفان سختی ز شاخه غم،گل هستی ام را به چین و برو
    که هستم من آن تک درختی،که در پای طوفان نشسته
    همـه شـاخـه هـای وجـودش،ز خشـم طبیـعـت شکسته
    ای ساروان
    ای کاروان
    لیلای من کجا می بری
    بـا بـردن لیلای مـن،جان و دل مـرا می بری
    ای ساروان کجا می روی
    لیلای من چرا می بری
    ای ساروان کجا می روی
    لیلای من چرا می بری
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  6. #16
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    آتش در دل فکن
    برپا کن صد شرر
    سوزان کوبان شکن
    برکش جامی دگر

    زین شام و زین پگاه
    جانی دیوانه خواااه...

    با من (با من)
    بیگانه*ای (بیگانه*ای)
    خویشم خوان و خموش (خویشم خوان و خموش )
    زهرش در خون من بادا هماره نوش

    در سکوتی ماتم*افزا
    من کناری و مرغ شیدا

    با من دل*خسته گوید
    از چه بنشسته*ای تو تنها

    عشق یاری در دل دارم
    می*دهد هر دم آزارم
    شکوه*ها تا بر دل دارم

    می*گریزم از رسوایی
    می*ستیزم با تنهایی
    جام نوشین بر لب دارم


    مرغ شیدا بیا بیا
    شاهد ناله*ی حزینم شو
    با نوایی به روز و شب
    هم*صدای دل غمینم شو

    ای صبا گر شنیده*ای
    راز قلب شکسته*ام امشب
    با پیامی به او رسان
    رهگذار دل حزینم شو

    لحظه*ای آسمان تو بنگر
    چهره*ی ارغوانی*ام
    با غم عشق او خزان شد
    نوبهار جوانی*ام

    لحظه*ای آسمان تو بنگر
    چهره*ی ارغوانی*ام
    با غم عشق او خزان شد
    نوبهار جوانی*ام

    آتش در دل فکن
    برپا کن صد شرر
    سوزان کوبان شکن
    برکش جامی دگر (برکش جامی دگر)

    زین شام و زین پگاه (زین شام و زین پگاه)
    جانی دیوانه خواااه..
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  7. #17
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    شب و تاريكي و پروا

    يك نگاه از ته دنيا

    به همه روزهاي رفته

    ما و اين غريبه فردا

    چه صدائي؟ چه هوائي؟

    گو كجاست نور خدائي؟

    به كجا بايد پناه برد؟

    تو كه از جنس صبائي!

    بايست اي زمانه ي بد!

    بخواب اي خسته ز هجرت!

    بگذار تا در آغوش تو

    دهم بر باد غم غربت

    همه فردا.همه ديروز.همه اينجا پر ز دردست

    گل زيبا.گل گيرا.گل شيدا.گل زردست

    آسمان آبي تر هم هست! ميتوان شب را عوض كرد

    بين دستهاي منو تو ولي افسوس! خاك سردست

    ببين از زندگي دوريم

    مثل شب ساكت و كوريم

    غافليم همه از اين كه

    ما! درين قافله نوريم

    چشم بگشا و ببين ما

    ميتوانيم كوه باشيم

    در ميان سنگ صحرا

    سخت و جاري. رود باشيم

    كنج عزلت را رها كن!

    مرغ آتش را صدا كن!

    برخيز! برخيز!

    با من اين شب را فنا كن
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  8. #18
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    بر می خیزم
    از خواب رویا ها
    مشتی هوشیاری بر صورت ام می پاشم
    چشمان ام هنوز می سوزد
    از خواب شیرین رویا ها ...... !!!
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  9. #19
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    دیشب دل من بهانه میکرد
    بی خود هوس ترانه میکرد
    وقتی که دلم تو را نمیدید
    غم دردلم آشیانه میکرد
    دیشب دل من شکایتش را
    از دست تو و زمانه میکرد
    وقتی که کبوتر خیالم
    فکر تو وآب و دانه میکرد
    گیسوی بلند این غزل را
    با دست خیال شانه میکرد
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  10. #20
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    درون آینه یک زن
    زخود پرسیدآیا من
    همان بودم که اکنونم
    همین اینم که آن بودم
    *
    بگو پس خنده هایم کو؟
    کجایند که نمی بینم
    *
    چرا اینقدر تنهایم
    که تنها تکیه گاه من
    دو خط شعرو کمی گریه
    واین آهی که می بینم
    *
    چه آمد بر سرم اینک؟
    که اینسان زار و غمگینم
    تمام شب نمی خوابم

    فقط کابوس می بینم
    چرا اینگونه دلگیرم؟
    *
    کجا رفت آن عروسک ها
    چه شد آن خواب های من
    بگو آن دختر شادی
    که می خند ید، من بودم؟!!
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/