صفحه 18 از 51 نخستنخست ... 814151617181920212228 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 171 تا 180 , از مجموع 505

موضوع: و تو رفتی و من هنوز شرمگین مانده ام(شعرهایی برای عزیز پرواز کرده)

  1. #171
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    تو جاده ی عشق ،همراه من شد
    دستم را گرفت ،همسفر من شد
    چشمهایش را دوخت به چشمهایم
    از عشق و احساسش گفت برایم
    باران مهرش بارید بر دلم
    گل عشق شکوفه زد در وجود من
    چه زیبا بود لحظات با تو بودن
    ای همسفر ، خوب من
    کاش خسته نمی شدی از راه
    رها نمی کردی دستهایم را
    تو نیستی و ...
    تنها خیال توست اینجا
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  2. #172
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    اي دوست رفتي و آرزوها و شكستي
    نماندي و بار سفر تنها ببستي
    اي دوست رفتي و بار سفر ببستي ناگهان
    پركشيدي همچو كبوتر از ميان گلهاي گلستان
    اي دوست رفتي و خود را رها كردي زاين دنياي وا نفسا
    آخر اي بي وفا آتش زدي و داغ نهادي با رفتنت اين دل غمديده را
    رفتي و پروانه شدي اوج گرفتي
    دوستت سوخت از درد فراقت چو شمعي در ميان لحظه ها
    امروز گلستان خاموش و سرد است
    همه دلها پر از فريادو درد است

    ديگر توان نوشتن و خواندن در تنم نيست

    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  3. #173
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    میدونی من خیلی تنهام عزیزم
    واسه تو یه ناشناسم عزیزم
    شعرهای خوبی ندارم میدونم
    برای عشق تو اما می خونم
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  4. #174
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    بی تو دنیا بر سرم آوار شد..........
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  5. #175
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    آن دم كه كوله بارت را مي بستي تا از ديار چشمهايم كوچ كني ، لحظه اي با
    خود انديشيدي كه بعد از تو بغض چندين
    ساله ام را بر كدامين شانه خواهم شكست ؟
    و آرزوهاي كودكانه ام را براي چه كس زمزمه خواهم كرد ؟
    به من بگو آيا مي دانستي كه بعد از تو
    قلبم خواهد شكست و تمام ترانه هايم پيراهن
    گلايه بر تن خواهند كرد ؟
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  6. #176
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض


    وقتی دلم به سمت تو مایل نمی‌شود
    باید بگویم اسم دلم ، دل نمی‌شود
    دیوانه‌ام بخوان که به عقلم نیاورند
    دیوانه‌ی تو است که عاقل نمی‌شود
    تکلیف پای عابران چیست؟ آیه‌ای
    از آسمان فاصله نازل نمی‌شود
    خط می‌زنم غبار هوا را که بنگرم
    آیا کسی زِ پنجره داخل نمی‌شود؟
    می‌خواستم رها شوم از عاشقانه‌ها
    دیدم که در نگاه تو حاصل نمی‌شود
    تا نیستی تمام غزل‌ها معلّق اند
    این شعر مدتی‌ست که کامل نمی‌شود
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  7. #177
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    تقویم را ورق زده ام ...تا به تو رسید در فصل های گرم تماشا به تو رسید
    می خواستم بدون تو از خویش بگذرم
    پایان این قدم زدن... اما به تو رسید
    بحث دوباره بین من و. بین شعر ها
    با حرف های رو به درازا به تو رسید
    حق دخیل بودن در شعر های من
    با کسب اکثریت آرا به تو رسید
    از تو سکوت تلخ... همیشه نصیب من
    از من همیشه صبر و مدارا به تو رسید
    این شعر هم مطابق طبع همیشگیم
    مانند چند مصرع بالا به تو رسید
    شعرم تمام می شود...این بار هم غزل
    مثل همیشه موقع امضا به تو رسید
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  8. #178
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    برگ پاييز شدي ريختن را ديدم
    روي دستان ملائك بدنت را ديدم
    تو كه رفتي به خدا، داغ به قلبم دادي
    آيه الكرسيِ روي كفنت را ديدم
    مثل چوپان غريب وطن مادريم
    پشت وزن غزلم ني زدنت را ديدم
    بي تو اينجا همه ي آينه ها تب دارند
    من خودم مُهر سكوت دهنت را ديدم
    ميروي و به خدا مي سپري شعرم را
    بارش درد ز چشمان ترت را ديدم
    رفتي اما دل من باور اين داغ نداشت
    تا كه اعلاميه ي پر زدنت را ديدم
    بوي پيراهن تو قافله سالارم شد
    مثل يعقوب شدم گم شدنت را ديدم
    به خدا پاكي تو در نظرم ثابت شد
    تا كه آن زخم سر پيرهنت را ديدم
    از تو پنهان كه نشد قافيه كم آوردم
    با سماع غزلم سوختنت را ديدم...
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  9. #179
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    برای محبت هایی که عمیقند ، ندیدن و نبودن هرگز
    بهانه ی از یاد بردن نیست ...!
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  10. #180
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24982
    Array

    پیش فرض

    خيلي سخته بمونم تو حسرت تو
    تلخه تا ابد باشم منتظر تو

    همه خاطراتمو با تو ببينم
    بعد كه آينده مياد،بي تو بشينم

    مگه ميشه نباشي حتي يه لحظه؟
    مگه من طاقت ميارم؟منه خسته!

    روزي صد دفعه ميميرم تو نباشي
    مگه ميشه بري و ازم جدا شي؟

    باورم نشد هنوز پيش خدايي
    خيلي سخته!مردم از درد جدايي

    اين دل ديوونه اصلا نمي فهمه
    معني اين همه دوري خيلي سخته

    دل بيچاره ي من دنبال چشمات
    همه دنيا رو ميگرده واسه دستات

    دنبال اون خنده هاي ناز و نابت
    دنبال صداي خوب و دلنوازت

    اين روزا بازم دلم هواتو كرده
    اشك چشمام ميگه كه اون بر ميگرده

    باورش نشد هنوز رفتي كه رفتي
    هنوزم فكر مي كنه زود بر ميگردي

    هرچيم بگم كه باورش نميشه
    كه ديگه خدا نمي ذاره،نمي شه

    باز به ياد خاطراتت مثه هر شب
    ميشينه يه گوشه و خيره به اين در

    هنوزم نمي دونه تو ديگه رفتي
    ميشينه منتظرت با همه سختي..(نوشين)
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




صفحه 18 از 51 نخستنخست ... 814151617181920212228 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/